17.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
توصیف بهشت را بشنوید!
🎙 #استاد_شجاعی
┈┈┈•••༶༓✤༓༶•••┈┈┈
🌷 اینجا دوباره زندگی کن
🪴 @yadmarg 👈
12.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈
اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ عَلِیِّ بْنِ مُوسَی
الرِّضَا الْمُرتَضَی...
اَلْاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ ، وَحُجَّتِکَ عَلیٰ
مَنْ فَوْقَ الْاَرضِ وَ مَنْ تَحتَ الثَّریٰ،
اَلصِّدّیٖق الشَّهیدِ ، صَلوٰةً کَثیٖرَةً تٰآمَّةً،
زٰاکِیَةً مُتَوٰاصِلَةً ، مُتَوٰاتِرَةً مُتَرٰادِفَةً،
کَأَفْضَلِ مٰا صَلَّیْتَ عَلیٰ اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیٰائِکَ.
یا علے بن موسی الرضا (؏) بحق امام رئوف عجل لولیڪ الفرج 🤲
#قرار_عاشقی
🌷 اینجا دوباره زندگی کن
🪴 @yadmarg 👈
سـ🌸ـلام
روزتون پر از شادی و برکت🌷
🗓 امروز جمعه
☀️ ۲۸ اردیبهشت ١۴٠۳ شمسی
🌙 ۸ ذی القعده ١۴۴۵ قمری
🌲 ۱۷ مه ٢٠٢۴ ميلادی
♦️ذڪر روز :
《اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ الِ مُحَمَّد》
┈┈┈•••༶༓✤༓༶•••┈┈┈
🌷 اینجا دوباره زندگی کن
🪴 @yadmarg 👈
.
🍃 بسم الله الرحمن الرحیم 🍃
⚜ طرح قرائت صوتی قرآن کریم
⚜ هر روز یک صفحه
✅ قرائت صفحه 79
┈┈┈•••༶༓✤༓༶•••┈┈┈
🌷 اینجا دوباره زندگی کن
🪴 @yadmarg 👈
04-90.04.12.mp3
19.2M
🎙 سلسله سخنرانی با موضوع یاد مرگ
📣 #جلسه_چهارم
🔹اگر مرگ ناگهانی سراغ ما یا دیگران بیاید و ما نتوانیم آداب مرگ رو به جا بیاوریم چه اتفاقی میافتد؟
🔹برای چه حکم توبه واجب فوری است؟
🔹اولین وظیفه ما در جبران حقوق گذشته چیست؟
┈┈┈•••༶༓✤༓༶•••┈┈┈
🌷 اینجا دوباره زندگی کن
🪴 @yadmarg 👈
5.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#تلنگر
🥀دیروز همه چیز داشتم و امروز بدبخت ترینم...
┈┈┈•••༶༓✤༓༶•••┈┈┈
🌷 اینجا دوباره زندگی کن
🪴 @yadmarg 👈
50.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃خاطرهای زیبا و شنیدنی از مرگ و بازگشت یکی از اساتید حوزوی...
🎙استاد قرائتی
┈┈┈•••༶༓✤༓༶•••┈┈┈
🌷 اینجا دوباره زندگی کن
🪴 @yadmarg 👈
♨️حسرت دنیاطلب وقت مرگ!
امیرالمومنین علیهالسلام:
🍁کسی که هدفش دنیا شود، حسرتش در هنگام جدایی از آن شدّت پیدا میکند.
(یعنی هنگامی که میخواهد از دنیا عبور کند و به برزخ برود، به او سخت میگذرد؛ چون چشمش به اینطرف است.)
📚بحارالأنوار ، ج۶۸ ، ص۱۸۱
┈┈┈•••༶༓✤༓༶•••┈┈┈
🌷 اینجا دوباره زندگی کن
🪴 @yadmarg 👈
📜بلای محبت یک سند بی ارزش هنگام مرگ!
شخصی از اهل علم هنگام احتضارش دعای عدیله برایش میخواندند. چون رسیدند به جمله «واشهد أن الائمه الابرار» محتضر گفت: قبول ندارم. تا سه مرتبه او را تلقین کردند و او همین را گفت! پس از لحظه ای عرق تمام بدنش را گرفت و چشم هایش را باز کرد و با دست اشاره به صندوقی در گوشه حجره نمود و دستور داد در آن را باز کردند. از میان آن صندوق یک برگه بیرون آوردند و به او دادند. او برگه را پاره کرد. وقتی علت آن را پرسیدند گفت: این برگه و این سند مالی خیلی قیمتی نبود، اما برایم با ارزش بود. هر وقت به من میگفتید بگو: «واشهدان الائمه الابرار ...» میدیدم ریش سفیدی سر صندوق ایستاده و همین سند را به دست گرفته میگوید: اگر این کلمه شهادت را گفتی این سند را پاره میکنم. من از شدت محبتی که به آن سند داشتم راضی نمیشدم که این شهادت را بگویم. اما خدا بر من منت نهاد و مرا شفا داد آن سند را خودم پاره کردم تا دیگر مانعی از گفتن شهادتین نباشد.
📙منتخبالتواريخ، باب۱۴، حکایت۶
(در کتاب نسیمی از ملکوت)
🌷 اینجا دوباره زندگی کن
🪴 @yadmarg 👈