eitaa logo
ستاد یادواره شهدای مشکین دشت
419 دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
1.9هزار ویدیو
45 فایل
کانال ستاد یادواره شهدای مشکین دشت به‌منظور ترویج فرهنگ ایثار ،شهادت و بزرگداشت اقدامات ارزنده ۱۰۳ شهید گرانقدر و ۸ شهید گمنام شهر مشکین دشت تاسیس شده است. ادمین کانال: @L_a_110 لینک کانال: @yadvare_shohada_meshkindasht
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5892976274376231397.mp3
7.17M
خسته‌ام ‌از دنیا از این دو رنگی ها، دلم میخواد که باشم باتو🌱 💚 @yadvare_shohada_mishkindasht
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹ویدئوی منتشر نشده از لحظه به خاک سپاری سیدالشهدای مدافعان حرم 🌹اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم @yadvare_shohada_mishkindasht
غالبا آن گذرے ڪہ خطرش بیشتر است مے‌شود قسمت آنڪہ جگرش بیشتر است 🌷 🌹 @yadvare_shohada_mishkindasht
تلــاوٺ قرآטּ صبحگاهے 43 🍃🌸ڪلام حق امروز هدیہ به روح: 🌸🍃 @yadvare_shohada_mishkindasht
🌱✨کلام‌شهید✨🌱 🌳وقتےبہش میگفتیم چرآ گمنآم کآر میکنے میگفتـ : 🌴ای بابا همیشہ کارےکن کہ اگہ تو رو دید خوشش بیآد نہ مردم ... (: 🕊✨ ••🌱•• @yadvare_shohada_mishkindasht
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فرزند شهید سلیمانی در مصاحبه با شبکه راشاتودی به تفاوت ترامپ و بایدن پرداخت زینب سلیمانی در مصاحبه با شبکه راشاتودی گفت: ترامپ دستور داد تا سردار سلیمانی را ترور کنند و رئیس‌جمهور آینده آمریکا نیز از این اقدام حمایت کرده است. وی تاکید کرد: هیچ تفاوتی میان ترامپ و بایدن وجود ندارد و هر دوی آنها از یک سیاست مشخص پیروی می‌کنند. زینب سلیمانی افزود: پدر من کار خود را آنقدر خوب انجام می‌داد که آنها را به‌شدت عصبانی کرده بود. فرزند شهید سلیمانی بیان کرد: پدرم از همه مردم محافظت می‌کرد؛ نه تنها مردم کشور خود و خاورمیانه بلکه همه کشورها؛ او داعش را نابود کرد چون نمی‌خواست حتی مردم بی گناه در اروپا توسط چنین ویروس مهلکی کشته شوند؛ او به خاطر همه جنگید. @yadvare_shohada_mishkindasht
🕊 ۱۷ روز مانده تا سالگرد آسمانی شدن شهید سرباز حاج قاسم سلیمانی، ابومهدی المهندس و یارانشان🕊 @yadvare_shohada_mishkindasht
31.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حاج قاسم که بود ؟! مستند بسیار زیبا از حاج قاسم سلیمانی ❤️ پیشنهاد می کنم مشاهده کنید 🔷 @yadvare_shohada_mishkindasht
🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹 برندگان مسابقه قهرمان من (انشاء نویسی و عکس از سردار شهید حاج قاسم سلیمانی ) با تشکر از همکاری مدارس وشرکت شما عزیزان در این مسابقه برندگان بر اساس تعداد بازدید انتخاب شده اند اسامی برندگان علی ایرجی ایوب شریفی مرضیه بشیرزاده یسنا یادگاری روژان امینی مائده جهاندیده لطفا اسامی اعلام شده برای دریافت جوایز به آی دی زیر پیام بدهند تلگرام @setadeyadvareh ایتا @khadem_yadvare_shohada ستاد یادواره شهدای شهر مشکین دشت @yadvare_shohada_mishkindasht 🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷
Ostad_Raefipour_Tahavolat_Siyasi_Bad_Az_Shahadat_Shahid_Fakh.mp3
28.42M
🎬 استاد (لایو) 📝 « تحولات سیاسی بعد از شهادت شهید فخری زاده» 📅 ۹ / آبان ماه /۱۳۹۹ ‌ @yadvare_shohada_mishkindasht
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 جبهه خونِ‌ شهیدان .. پاک شد از دامنِ‌ دشـت .. تنهایی نسـلِ‌ شهیدان کشٺ‌ ما را... والفجر مقدماتی فکه #_ قتلگاه @yadvare_shohada_mishkindasht
36.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 دلتنگ حاج قاسم 🔸 مجموعه بیانات مقام معظم رهبری حضرت امام خامنه ای (حفظه الله) درباره سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی و دلتنگی های معظم له 🌹🌹🌹 @yadvare_shohada_mishkindasht
✍️ 💠 احساس می‌کردم از دهانش آتش می‌پاشد که از درد و ترس چشمانم را در هم کشیدم و پشت پلکم همچنان مصطفی را می‌دیدم که با دستی پر از سینه‌اش را گرفته بود و از درد روی زمین پا می‌کشید. سوزش زخم شانه، مصیبت خونی که روی صندلی مانده و همسری که حتی از حضورش کرده بودم؛ همه برای کشتنم کافی بود و این تازه اول مکافاتم بود که سعد بی‌رحمانه برایم خط و نشان کشید :«من از هر چی بترسم، نابودش می‌کنم!» 💠 از آینه چشمانش را می‌دیدم و این چشم‌ها دیگر بوی خون می‌داد و زبانش هنوز در خون می‌چرخید :«ترسیدم بخواد ما رو تحویل بده، کردم! پس کاری نکن ازت بترسم!» با چشم‌هایش به نگاهم شلاق می‌زد و می‌خواست ضرب شصتش تا ابد یادم بماند که عربده کشید :«به جون خودت اگه ازت بترسم، نابودت می‌کنم نازنین!» هنوز باورم نمی‌شد قاتل شده باشد و او به قتل خودم تهدیدم می‌کرد که باور کردم در این مسیر اسیرش شده و دیگر روی زندگی را نخواهم دید. 💠 سرخی گریه چشمم را خون کرده و خونی به تنم نمانده بود که صورتم هرلحظه سفیدتر می‌شد و او حالم را از آینه می‌دید که دوباره بی‌قرارم شد :«نازنین چرا نمی‌فهمی به‌خاطر تو این کارو کردم؟! پامون می‌رسید ، ما رو تحویل می‌داد. اونوقت معلوم نبود این جلادها باهات چیکار می‌کردن!» نیروهای امنیتی هرچقدر خشن بودند، این زخم از پنجه هم‌پیاله‌های خودش به شانه‌ام مانده بود، یکی از همان‌ها می‌خواست سرم را از تنم جدا کند و امروز سعد مقابل چشم خودم مصطفی را با چاقو زد که دیگر باورم نمی‌شد و او از اشک‌هایم را حس می‌کرد که برایم شمشیر را از رو کشید :«با این جنازه‌ای که رو دستمون مونده دیگه هیچکدوم حق انتخاب نداریم! این راهی رو که شروع کردیم باید تا تهش بریم!» 💠 دیگر از چهره‌اش، از چشمانش و حتی از شنیدن صدایش می‌ترسیدم که با صورتم به پنجره پناه بردم و باران اشک از چشمانم روی شیشه می‌چکید. در این ماشین هنوز عطر مردی می‌آمد که بی‌دریغ به ما کرد و خونش هنوز مقابل چشمانم مانده بود که از هر دو چشمم به جای اشک خون می‌بارید. در این کشور غریب تنها سعد آشنایم بود و او هم دیگر جانم شده بود که دلم می‌خواست همینجا بمیرم. پشت شیشه اشک، چشمم به جاده بود و نمی‌دانستم مرا به کجا می‌کشد که ماشین را متوقف کرد و دوباره نیش صدایش گوشم را گزید :«پیاده شو!» 💠 از سکوتم سرش را چرخاند و دید دیگر از نازنین جنازه‌ای روی صندلی مانده که نگاهش را پرده‌ای از اشک گرفت و بی‌هیچ حرفی پیاده شد. در را برایم باز کرد و من مثل کودکی که گم شده باشد، حتی لب‌هایم از می‌لرزید و گریه نفسم را برده بود که دل سنگش برایم سوخت. موهایم نامرتب از زیر شال سفیدی که دیشب سمیه به سرم پیچیده بود، بیرون زده و صورتم همه از و گریه در هم رفته بود که با هر دو دستش موهایم را زیر شال مرتب کرد و نه تنها دلش که از دیدن این حالم کلماتش هم می‌لرزید :«اگه می‌دونستم اینجوری میشه، هیچوقت تو رو نمی‌کشوندم اینجا، اما دیگه راه برگشت نداریم!» 💠 سپس با نگاهش ادامه مسیر را نشانم داد و گفت :«داریم نزدیک میشیم، باید از اینجا به بعد رو با تاکسی بریم. می‌ترسم این ماشین گیرمون بندازه.» دستم را گرفت تا از ماشین پیاده شوم و نگاهم هنوز دنبال خط خون مصطفی بود که قدم روی زمین گذاشتم و دلم پیش عطرش جا ماند. سعد می‌ترسید فرار کنم که دستم را رها نمی‌کرد، با دست دیگرش مقابل ماشین‌ها را می‌گرفت و من تازه چشمم به تابلوی میان جاده افتاد که حسی در دلم شکست. 💠 دستم در دست سعد مانده و دلم از قفس سینه پرید که روی تابلو، مسیر دمشق نشان داده شده و همین اسم چلچراغ گریه را دوباره در چشمم شکست. سعد از گریه‌هایم کلافه شده بود و نمی‌دانست اینبار خیال دیگری خانه خاطراتم را زیر و رو کرده که دلم تنها آغوش را تمنا می‌کرد. همیشه از زینبیه دمشق می‌گفت و نذری که در حرم (سلام‌الله‌علیها) کرده و اجابت شده بود تا نام مرا زینب و نام برادرم را ابوالفضل بگذارد؛ ابوالفضل پای مادر ماند و من تمام این را دشمن آزادی می‌دیدم که حتی نامم را به مادرم پس دادم و نازنین شدم. 💠 سال‌ها بود و دین و مذهب را به بهانه آزادی از یاد برده و حالا در مسیر برای همین آزادی، در چاه بی‌انتهایی گرفتار شده بودم که دیگر رهایی نبود... @yadvare_shohada_mishkindasht
پایے دیـــــروز در راه جـــــا مانـد تا ما امـــــروز از راه برنگـــــردیـم... 🌷سلام صبحتون شهدایی🌷 🌺شهید ابولفضل بادرستان🌺 @yadvare_shohada_mishkindasht
تلــاوٺ قرآטּ صبحگاهے 44 🍃🌸ڪلام حق امروز هدیہ به روح: 🌸🍃 @yadvare_shohada_mishkindasht
🔴اسلحه گروهك تروريستى فرقان در موزه عبرت ايران 🌹شهيد مرتضى مطهرى، شهید مفتح وتیمسار قرنی و... با این کلت کمری به شهادت رسیدند. @yadvare_shohada_mishkindasht
🥀 -خاطره‌ای‌از‌همرزم شھید : رفتم پیش ابراهیم، هنوز متوجه حضور من نشده بود. دیدم هر لحظه سوزنی را بھ پشت چشمش میزند! گفتم چیکار میکنی داش ابرام؟ تا متوجه من شد از جا پرید و گفت: هیچی، چیزی نیست! گفتم باید بگی برای چی سوزن زدی تو صورتت! مکثی کرد و خیلی آهسته گفت : سزای چشمی که بھ بیفته همینه ... ! ابراهیم بھ زن نامحرم آلرژی داشت! حتی براۍ صحبت با زن نامحرم (بستگانش) سرش را بالا نمی گرفت @yadvare_shohada_mishkindasht
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕊 ۱۶ روز مانده تا سالگرد آسمانی شدن شهید سرباز حاج قاسم سلیمانی، ابومهدی المهندس و یارانشان🕊 @yadvare_shohada_mishkindasht
محکمه ی محکمه ی عدلیست که مارادرآن به محاکمه میکشند از این محاکمه بیرون می آییم؟ ‏‌ بھ خاک مۍافتی امـا به آسموݩ میرسۍ... مکتب @yadvare_shohada_mishkindasht
☺️ ترکش ریزی، آمبولانس تیزی... وقتی عملیات نمی‌شد و جابجایی صورت نمی‌گرفت نیروها از بیکاری حوصله‌شان کم می‌شد،‌ نه تیر و ترکشی نه شهید و مجروحی و نه سرو صدایی، منطقه یکنواخت و آرام بود آن موقع بود که صدای همه درمی‌آمد و بعضی‌ها برای روحیه دادن به رزمنده ها، دست به سوی آسمان بلند کرده و می‌گفتند: «اللهم ارزقنا ترکش ریزی، آمبولانس تیزی، بیمارستان تمیزی، و غذاها و کمپوتهای لذیذی...» ... و همینطور قافیه سر هم می کرد و بقیه آمین می‌گفتند. @yadvare_shohada_mishkindasht
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
YEKNET_IR_shoor_fatemie_2_1398_11.mp3
4.1M
🌴شب زیارتی امام حسین(ع) 🍃خدا نیاره اسم من از قلم بیفته 🍃هوای کربلای تو از سرم بیفته 🎤 🌷 🌷 ┄┅┅═✧❅💠❅✧═┅┅┄ @yadvare_shohada_mishkindasht
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
السلام علی الشیب الخضیب 😭😭 آه از دوری آه از تکرار (حسین طاهری) ❤❤❤❤❤❤🖤🖤🖤🖤🖤 ╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮ @yadvare_shohada_mishkindasht