eitaa logo
کانال شهدایی یاد یاران
400 دنبال‌کننده
26.5هزار عکس
9.6هزار ویدیو
54 فایل
✅کپی با صلوات برای سلامتی و ظهور آقا امام زمان عج تعالی فرجه الشریف بلامانع است 🌷🇮🇷ما را بدوستان خود معرفی کنید🇮🇷🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
✨﷽✨ 🌹شهید حسین خرازی🌹 به صورت لباس شخصی سوار اتوبوسی در کردستان شد. آنقدر اتوبوس تکان می خورد که کودک کردی که همراه پدرش کنار آن ها نشسته بود دچار استفراغ شد. او کلاه زمستانی اش را زیر دهان کودک گرفت و کلاه کثیف شد. پدر بچه خواست بچه اش را تنبیه کند. با لبخند مانع شد و گفت: کلاه است می شوییم پاک می شود... مدت ها بعد در عملیاتی سردار خرازی و رفقایش محاصره شدند. کاری از دستشان برنمی آمد رئیس گروه دشمن که با نیروهایش به آن ها نزدیک شده بود ناگهان اسلحه اش را کنار گذاشت، سردار را در آغوش گرفت و بوسید؛ صورتش را باز کرد و گفت: من پدر همان بچه م... با رفتار آن روزت مرا شیفته خودت کردی. حالا فهمیدم که شما دشمن ما نیستی 🌷حدیث خوبان_ ص۲۵۴
🔰 اگر اتحاد مسلمین تحقق پیدا کند، قضیه‌ی فلسطین قطعاً به بهترین وجه حل خواهد شد 🔻 رهبر انقلاب، صبح امروز در دیدار میهمانان کنفرانس وحدت اسلامى‌ و جمعی از مسئولان نظام: شاخص عمده‌ برای اتحاد مسلمین مسئله‌ی فلسطین است. مسئله‌ی فلسطین شاخص است. اگر چنانچه اتحاد مسلمین تحقق پیدا بکند، قضیه‌ی فلسطین قطعاً به بهترین وجه حل خواهد شد. هرچه ما در قضیه‌ی فلسطین جدیت بیشتری به خرج بدهیم برای احیاء حقوق ملت فلسطین، به اتحاد مسلمین نزدیک‌تر میشویم. در مسئله‌ی عادی‌سازی‌های اخیر متأسفانه بعضی از دولتها خطا کردند، خطای بزرگی کردند و گناه کردند و عادی‌سازی کردند با رژیم غاصب و ظالم صهیونیستی. این حرکت ضد وحدت و اتحاد اسلامی است، باید از این راه برگردند. این خطای بزرگ را بایستی جبران بکنند. ‏‏💠🌸🍃🌺🍃🌸💠 ‏💠وحدت و اتحاد مسلمانها یک امر تاکتیکی نیست...اتحاد مسلمانان یک فریضه‌ی قطعی قرآنی است.۱۴۰۰/۰۸/۰۲ ☀️⁦⁦⁦⁦
🔴سید حسن نصرالله: ما بیش از ایرانی ها به ولایت فقیه اعتقاد داریم 🔹دبیر کل حزب الله لبنان: اعتقاد ما به ولایت فقیه با بسیاری از ایرانی‌ها که ولایت را قبول دارند فرق می‌کند اعتقاد ما قوی‌تر است. 🔹ما اعتقاد داریم اگر، ولی فقیه فرمود: پیشنهاد و نظر من این است (امر نکرد) ما باید اطلاعت کنیم (در ایران می‌گویند ایشان دستور ندادند پیشنهاد کردند/ ما بالاتر از قانون اساسی به ایشان اعتقاد داریم 🔹ما در لبنان وقتی در شورای حزب الله بحث می‌کنیم اگر احتمال بدهیم اینکار را بکنیم حضرت آقا ناراحت می‌شوند بدان عمل نمی‌کنیم اگر احتمال بدهیم خوشحال می‌شوند بدان عمل می‌کنیم.
شهید مرتضی حسین پور فرمانده ای که اگر تدابیرش در منطقه نبود یک شهید حججی که نه، 170شهید حججی مظلومانه اسیر و شهید میشدند مظلومانه شهید و غریبانه تدفین شد و گمنام ماند. تا ثانیه های آخر شهادت با تدابیر خود هوای رزمنده های عراقی و ایرانی رو داشت و راهنماییشان میکرد. نه تنها فرماندهی رزمندگان ایرانی بلکه فرماندهی حیدریون عراق را نیز به عهده داشت دقایقی قبل از شهادتش محسن حججی اسیر شد. فرمانده شهید حججی مدافع حرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
از سرشب حالتی داشت که احساس کردم میخواهد چیزی به من بگوید بالاخره سر صحبت را باز کرد و گفت: "بابا خبر داری ضد انقلاب تو کردستان خیلی شلوغ کرده؟ اجازه میدی برم اونجا؟" گفتم: بله چرا اجازه ندم فرمان امامه همه باید دفاع کنیم، گفت: میدونید اونجا چه خبره! جنگ جنگه نامردیه؛ احتمال برگشت ضعیفه! گفتم: میدونم؛ از همون اول که به دنیا اومدی با خدا عهد کردم که تو را وقف راه حق و دین کنم آرزویم بود تو در این راه باشی. خندید و صورتم را بوسید... بعدها به یکی از خواهرانش گفته بود: "آن شب آقاجان امتحان اللهیش را خوب پس داد! " 🌷شهید محمود کاوه🌷 💠 نقل از پدر شهید
✏درد را فراموش کردم عصر یکی از روزهای عملیات خیبر بود و ما در جزیره مجنون. پل را تصرف کرده بودیم. من مجروح شده بودم. حمید را دیدم که داشت نیروها را هدایت می‌کرد. یادش افتاد نماز ظهرش را نخوانده. سریع وضو گرفت، آمد قامت بست و جایی نماز خواند که در تیررس بود و امکان داشت فاجعه اتفاق بیافتد، اما چنان با طمانینه و آرامش نماز می‌خواند که من دردم را فراموش کردم و به او خیره شده بودم. حتی وقتی هم که روی برانکارد گذاشتنم تا ببرنم، برگشته بودم و به نماز خواندن حمید نگاه می‌کردم. شهید حمید باکری
goo.gl/6rd9yW ▪️ روایت حاج سيد احمد خمینی از شهادت برادرش حاج آقا مصطفی ♦️صبح زود حدود ساعت پنج صبح با تکان هایی که به پایم داده می شد، چشم هایم را باز کرده و امام را دیدم که می گویند: «بلند شود و برو خانه مصطفی، گفته اند بروی آنجا، فکر می کنم معصومه(معصومه حائری، همسر شهید مصطفی خمینی) خانم ناراحت است» چون ایشان مریض بوده و شب قبل هم دکتر رفته بودند. من با عجله به آنجا رفتم. دیدم یک تاکسی مقابل خانه ایشان است. وقتی به داخل منزل رفتم، آقای دعایی و یک برادر افغانی که در آنجا درس می خواند و آقای دیگری را دیدم، وقتی به قسمت بالای منزل رفتم، دیدم زیر بغل و پاهای برادرم را گرفته اند و از پله پایین می آورند. دستم را بر پیشانی ایشان گذاشتم و گرمایی احساس کردم. او را در تاکسی گذاشتیم، ولی انگار کسی در همان لحظه به من گفت که او مرده است. ♦️بعد از معاینه دکتر در بیمارستان و خبر فوت ایشان، من به خانه برگشتم و نمی دانستم که به امام چه بگویم ولی باید طوری قضیه را به امام می گفتم. به قسمت بیرونی بیت امام جایی که مراجعه کنندگان عمومی می آمدند رفتم و دو نفر را خدمت ایشان فرستادم که بگویند حال حاج آقا مصطفی بد شده است و ایشان را به بیمارستان برده اند. بعد از چند لحظه، امام گفتند: «بگویید احمد بیاید» من خدمت ایشان رفتم و گفتند: «من می خواهم به بیمارستان بروم و مصطفی را ببینم». با ناراحتی زیاد بیرون آمدم و به آقای رضوانی گفتم که ایشان چنین مطلبی گفته اند، خوب است به ایشان بگوییم، دکتر ملاقات با حاج آقا مصطفی را ممنوع کرده است که حتی المقدور امام دیر از جریان مطلع شوند. قرار شد این طور مطلب را بگویند در حالی که آنها هم از طرح این قضیه وحشت داشتند. در طبقه بالا از پنجره ای که در آنجا بود امام مرا دید و صدا زد و گفت: احمد. من خدمت ایشان رفتم. گفتند: «مصطفی فوت کرده؟». ♦️من هم بسیار ناراحت شدم و در حال گریه چیزی نگفتم. ایشان همان طور که نشسته بود و دستهایشان روی زانو قرار داشت، چند بار انگشتانشان را تکان دادند و سه بار گفتند: «انا لله و انا الیه راجعون» تنها عکس العلمشان همین بود، هیچ واکنش دیگری نشان ندادن و بلافاصله آمدن افراد برای تسلیت به امام شروع شد
🔻 یک آلمانی روی شیشه عقب ماشینش نوشته بود: نه فیس بوک، نه واتس‌اپ، نه توییتر، نه اینستاگرام داره اما یک میلیارد و هشتصد میلیون دنبال کننده داره او حضرت محمد (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) پیامبر خداست!