فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💖روز جمعه زیارتی کربلای سلطان💖
💔عشق سیـدو سـالارشهیـدان امام💔
💔حسین علیه السلام
💔السلام علیک یااباعبـدالله الحسین💔
💔السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَعَلَی الاَْرْواحِ
💔الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَـلامُ اللَّهِ
💔[اَبـَدا ً] ما بَقیتُ وَ بَقِیَد اللَّیْلُ وَ النَّهـارُ وَ
💔لا جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیـارَتِکـُمْ
💔اَلسـَّلامُ عَلـَی الْحُسَیـْنِ
💔وَعَلی عَلِیِّ بْـنِ الْحُسَیْنِ
💔وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ و
َ💔عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
💔روزی دیگرو عطرکـربلا عجب شش
💔گوشه نابت بوسیدن دارد آقا جانم
💔!اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبـاعَبْدِاللهِ الحسین
💔 اَلسـَّلامُ عَلَیْـکَ یـَابْـنَ رَسـُـولِ اللـَّه
برایتان اینگونه آرزو میکنم
آن زمان که در محشر؛
خدا بگوید چه داشتی؟
حسین(ع) سر بلند کند
و بگوید
حساب شد!
مهمان من است...
ﺍَﻟﻠّﻬُﻢَّ ﺍﺭْﺯُﻗْﻨﻰ ﺷَﻔﺎﻋَﺔَﺍﻟْﺤُﺴَﻴْﻦِ ﻳَﻮْﻡَﺍﻟْﻮُﺭُﻭﺩِ
💟صبح آدینه تون سرشارازشورونشاط
🌸⃟🌹🕊჻ᭂ࿐✰🌹🍃
#کانال_شهدایی_یاد_یاران
@yadyaaran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️
💢صدقه به نیت امام زمان عج
❤️خوشا آن درد که درمانش تو باشی⚘
🎤 #حجت_الاسلام_عالی
❣ #اللَّهُمَّ_عَرِّفْنِےحُجَّتَڪ ❣
❣ #اللّٰھـُــم_عجِّل_لِوَلیڪَ_الفَرَجْ ❣
🌸⃟🌹🕊჻ᭂ࿐✰🌹🍃
#کانال_شهدایی_یاد_یاران
@yadyaaran
•═┄•※☘🌺☘※•┄═•
#شهیدانه
فاطـمه جـونم! دختـر بابا سـلام ✋
🍃 اگر دوست داری باز هم هم دیگه رو ببینیم باید ظاهرت مثل باطنت اسلامی و قرآنی باشد، مانند مادرت محجبه و عفیف باش، در مقابل سختیها صبور باش.
حسن جون! مهدی جون! سلام✋
حالا بعد از بابا مرد خونه شما هستید، مواظب مادر و خواهرتون باشید که احساس تنهایی نکنند، خویشتندار باشید و احساس غریبی نکنید.
🌱فرزندان گلم! نماز که ستون خیمه دین است را سبک نشمارید، احترام به مادر از واجبات شماست، در محضر روحانی حقیقی زانو بزنید و درس دین بیاموزید.
🌱آخرت خود را به دنیای فانی نفروشید، کمک به مستمندان و محرومین را فراموش نکنید، در عرصههای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی حضور فعال داشته باشید، گوش به فرمان ولی فقیه زمان خود باشید، ادامهدهنده راه شهدا باشید، نگذارید این عَلَم به زمین بیافتد، خوشخلق و مودب باشید، به همدیگر محبت کنید، صله رحم را بهجا آورید و قطع رحم نکنید.
#شهید_محمد_بلباسی🌷
#مدافع_حرم
🌸⃟🌹🕊჻ᭂ࿐✰🌹🍃
#کانال_شهدایی_یاد_یاران
@yadyaaran
«حِينَ تَشْعُرُ بِالْضّيقِ إفْتَح مُصْحَفَك؛
فَبَيْنَ ثَنَايَا صَفَحَاتِهِ رَاحةَ واِطْمئنانٍ !»
وقتی ناراحت شدی قرآنت را باز کن؛
آنجاست که لابه لای صفحاتش
آرامش و اطمینان را پیدا میکنی!
ــــــــــــــــــــــــــ❤️🌱 ـــــــــــــــــــــــ
#کانال_شهدایی_یاد_یاران
@yadyaaran
حرف براۍ گفتن زیـٰاد بود؛
وقت ڪم؛ بوسیدمتــــــــــ...!
#کانال_شهدایی_یاد_یاران
@yadyaaran
هدایت شده از کانال شهدایی یاد یاران
شجاعترین رزمنده در نگاه شهید احمد کاظمی:
احساس میکنم شجاعترین رزمندهای که باهاشون ارتباط داشتم حاج مهدی -باکری- بود. قطعاً لحظهای که شهید مهدی وارد چزابه شدند، یکی از سختترین لحظات دفاع مقدس بود.
🌸⃟🌹🕊჻ᭂ࿐✰🌹🍃
#کانال_شهدایی_یاد_یاران
@yadyaaran
در گرگ و میش سحر، برای خرید نان از خانه خارج شدم.
چشمم به رفتگر محله افتاد که مثل همیشه در حال کار بود.
دیدم امروز صورت خود را با پارچه ای پوشانده است. نزدیکتر رفتم، او رفتگر همیشگی محله ی ما نبود.
کنجکاوم شد، سلام دادم و دیدم رفتگر امروز آقا مهدی است.
آقا مهدی، شما اینجا چیکار میکنی؟ آقا مهدی علاقه ای به جواب دادن نداشت.
ادامه دادم، آقا مهدی شما شهرداری، اینجا چیکار میکنی؟ رفتگر همیشگی چرا نیست؟
شما رو چه به این کارا؟ جارو رو بدین به من، شما آخه چرا؟
خیلی تلاش کردم تا بالاخره زیر زبون آقا مهدی رو کشیدم.
گفت: زن رفتگر محله، مریض شده بود؛ بهش مرخصی نمی دادن می گفتن اگه شما بری، نفر جایگزین نداریم؛ رفته بود پیش شهردار، آقا مهدی بهش مرخصی داده بود و خودشم اومده جاش.
اشک تو چشمام حلقه زد. هر چی اصرار و قسم کردم، آقا مهدی جارو رو بهم نداد؛ ازم خواهش کرد که هرچه سریعتر برم تا دیگران متوجه نشنوند.
رفتگر آن روز محله ما، شهردار اورمیه بود.
حالا بعد از این عزیزان با اخلاص ما چه کرده اییم؟؟؟!!!!
#کانال_شهدایی_یاد_یاران
@yadyaaran
.
اسلام درسخوان زیاد دارد، سگ ندارد که پای دشمنان را بگیرد!!
♦️قرار شد با شهید نواب برای ناهار و دیدن علامه امینی به منزل ایشان برویم.
♦️در آن دیدار علامه به نواب گفتند : من حیفم میاید شما در ایران بمانید ، شما را می کشند ، بیایید بروید نجف درس بخوانید با استعدادی که شما دارید مرجع تقلید خواهید شد
♦️ شهید نواب به علامه گفت:اسلام درسخوان زیاد دارد، سگ ندارد که پای دشمنان را بگیرد.
♦️علامه امينی چشمهايش پر از اشك شد، سرش را انداخت پايين و از اتاق بيرون رفت و ديگر صحبتي نشد.
خاطرات محمدمهدی عبدخدایی
مردی که بریتانیای کبیر از او میترسید‼️
♦️بنز سیاهرنگی وارد پادگان شد! همه کنار رفتند تا ماشین، خود را به جنازه برساند. یک نفر از آن پیاده شد و در کنار جسد ایستاد. از جسد نمونهگیری کرد و رفت...
سفیر بریتانیا ی کبیر بود. میخواست به دولت مطبوعش اطمینان دهد که #نواب دیگر زنده نیست!
📚 کتاب حاشیههای مهمتر از متن نوشتهی محمدعلی الفتپور ص42
🌹27 دی سالروز شهادت نواب صفوی و 3 شهید دیگر فدائیان اسلام
🌹یادشان گرامی وراهشان پر رهرو باد
#نواب_صفوی
🌸⃟🌹🕊჻ᭂ࿐✰🌹🍃
#کانال_شهدایی_یاد_یاران
@yadyaaran