📩 امان از دست زخم زبان ها و نیش و کنایه های عده ای بی درد ، که تا خود ظهور صاحب الزمان جهل شان ادامه دارد ... 📌 #وصیت #شهید رمضان یحیی پور ، از #گردان مسلم #لشکر ویژه ۲۵ #کربلا... #بی_درد_ها #کانال_شهدایی_یاد_یاران ┏━━━🌹🍃🌷━━━┓ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎ @yadyaaran ┗━━━🌷🍃🌹━━━┛

🌙 اگر دفاع مقدس ما بجای هشت سال هشتاد سال هم به طول می انجامید من مطمئنم او باز هم از جبهه به خانه و کاشانه باز نمیگشت... 💢بیاد #اعجوبه_ی #لشکر ویژه ۲۵ #کربلا #سردار #شهید رمضانعلی صحرایی... #کانال_شهدایی_یاد_یاران ┏━━━🌹🍃🌷━━━┓ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎ @yadyaaran ┗━━━🌷🍃🌹━━━┛

🌷 آقا مرتضی آوینی می‌گفت: «مَشک رنج‌های انقلاب را به دندان کشیده‌ایم، دست و پا داده‌ایم، اما آن را رها نکرده‌ایم...» ما نیز تا زنده ایم آن مشک را رها نخواهیم کرد حتی به اشک! به خون، به سر...♥️ #شهید_مرتضی_اوینی #شهدا

ظهر جمعه، مستند «آرمان روح‌الله» را ببینید مستند «آرمان روح‌الله»، روایتی از دیدار خانواده‌های شهدای امنیت با رهبر انقلاب، فردا منتشر خواهد شد. 🔄پخش این مستند، ظهر جمعه از KHAMENEI.IR و بطور همزمان از شبکه‌های سیما، به ترتیب در👇 🗓جمعه سیزدهم بهمن ۱۴۰۲ بعد از خبر ۱۴؛ شبکه یک سیما ساعت ۱۸؛ شبکه سه سیما 🗓یکشنبه ۱۵ بهمن؛ ساعت ۲۱:۴۵؛ شبکه افق 🗓سه‌شنبه ۱۷ بهمن؛ ساعت ۱۹؛ شبکه مستند

این

شهید مصطفی فیض الهی در سال 1343 در استان گیلان شهرستان رضوانشهر در یک خانواده مذهبی و نظامی دیده به جهان گشود و پدر بزرگوار ایشان از کارکنان ژاندارمری (نیروی انتظامی ) بوده و از همان دوران کودکی با سختی های شغل نظامی آشنایی داشته و بدلیل اینکه خدمت ایجاد امنیت و آرامش را عبادتی می دانست در سال 1363 به استخدام نیروی انتظامی (ژاندارمری ) در آمده و زندگی خود را وقف خدمت به ملت مسلمان دانسته و در مسئولیتهای مختلف از قبیل فرماندهی پاسگاه و غیره خدمت و سپس به جهت نیاز سازمانی به انتظامی استان بوشهر انتقال و به عنوان جانشین انتظامی جم مشغول خدمت بود ... شهید مدافع وطن مصطفی فیض الهی مورخ 1371/11/12 در عملیات مبارزه با اشرار در روستای برکو، شهرستان جم براثر اصابت گلوله اشرار به شهادت رسید. #کانال_شهدایی_یاد_یاران ┏━━━🌹🍃🌷━━━┓ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎ @yadyaaran ┗━━━🌷🍃🌹━━━┛

و من یک بار هم نشد در را با صدای زنگی که او می زند باز کنم. همیشه پیش از او، قبل از این که دستش طرف زنگ برود، در را به روی خنده اش باز می کردم. خنده ای که هیچ وقت از من دریغش نمی کرد و با وجود آن نمی گذاشت بفهمم پشتش چه چیزی را پنهان کرده. نمی گذاشت بفهمم در جنگ و عملیات هایشان شکست خورده اند یا موفق بوده اند. آن قدر بهم محبت می کرد که فرصت نمی کردم این چیزها را ازش بپرسم. کمک حالم می شد. خیلی هم با سلیقه بود. تا از راه می رسید دیگر حق نداشتم بچه ها را عوض کنم، حق نداشتم شیرشان را آماده کنم، حق نداشتم شیرشان را دهانشان بگذارم، حق نداشتم لباس هایشان را عوض کنم، حق نداشتم هیچ کاری بکنم. یک بار گفتم: تو آن جا آن همه سختی می کشی، چرا من باید بگذارم این جا هم کار کنی، سختی بکشی؟ بچه بغل، خیس عرق، برگشت گفت: تو بیشتر از آن ها به گردن من حق داری، باید حق تو و این طفل های معصوم را هم ادا کنم. گاهی حتی برخورد تند می کرد اگر بلند می شدم کار کنم می گفت: تو بنشین، تو فقط بنشین. بگذار من کار کنم. لباس ها را می آمد با من می شست. بعد می برد روی در و دیوار اتاق پهن‌شان می کرد، خشکشان می کرد، جمع‌شان می کرد می برد می گذاشت‌شان سر جای اول‌شان. سفره را همیشه خودش پهن می کرد و جمع می کرد. تا او بود، نود و نه درصد کارهای خانه فقط با او بود. راوی: همسر شهید حاج ابراهيم همت #کانال_شهدایی_یاد_یاران ┏━━━🌹🍃🌷━━━┓ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎ @yadyaaran ┗━━━🌷🍃🌹━━━┛

🌷رئیس جمهور شهید رجایی: شما اگر می‌خواهید به من خدمتی کنید گهگاهی به یادم بیاورید که من همان محمدعلی رجایی فرزند عبدالصمد، اهل قزوینم که قبلاً دوره‌گردی می‌کردم و در آغاز نوجوانی قابلمه و بادیه‌فروش بودم... و هر گاه دیدید که در من تغییراتی به وجود آمده و ممکن است خودم را فراموش کرده باشم، همان مشخصات را در کنار گوشم زمزمه کنید. این تذکر و یاد آوری برای من از خیلی چیزها ارزنده‌تر است. #کانال_شهدایی_یاد_یاران ┏━━━🌹🍃🌷━━━┓ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎ @yadyaaran ┗━━━🌷🍃🌹━━━┛

دانشجوی شهید داریوش محمدی در تاریخ 24 دی ‌ماه ۱۳۳۸ چشم به جهان گشود. تحصیلات ابتدایی و متوسطه خود را در مسجدسلیمان به پایان رساند و در حالی که مدارک پذیرش جهت ادامه تحصیل در خارج از کشور را دریافت کرده بود دوش به دوش دیگر برادران همرزمش به مبارزات خود که از چند سال قبل از پیروزی انقلاب به‌طور مخفی صورت می‌‌گرفت ادامه داد. پس از حضور در مبارزات مردمی علیه طاغوت در سال 1357 از ناحیه پا مورد اصابت گلوله قرار گرفت ولی باز هم به مبارزه خود ادامه داد تا این‌که در تاریخ 24 دی‌ماه سال 1357 پس از تصرف ساختمان ساواک برای دومین بار مورد اصابت گلوله دژخیمان قرار گرفت و با خون خود درخت اسلام را آبیاری کرد. پس از شهادت پیکر پاک و مطهر شهید داریوش محمدی دهدزی با حضور اقشار مختلف مردم و جوانان نوجوانان خوزستانی در شهر مسجدسلیمان تشییع شد و در آرامستان کلگه آرام گرفت. شهید داریوش محمدی در سن 19 سالگی به فیض شهادت نائل شد و تربت پاکش به عنوان نخستین شهید در آرامستان کلگه مسجد سلیمان زیارتگاه عاشقان و دلسوختگان است. شادی روحش الفاتحه مع صلوات التماس دعا فرج آقا امام زمان عج و شفا بیماران ان شاالله زیارت عتبات عالیات و آخر عاقبت به خیری #کانال_شهدایی_یاد_یاران ┏━━━🌹🍃🌷━━━┓ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎ @yadyaaran ┗━━━🌷🍃🌹━━━┛

آمده بود مهمانی سر سفره هم نشسته بود اما دست به غذا نمی زد زن دایی پرسید : محمدعلی! مگر گرسنه نیستی؟ همانطورکه سرش پایین بود جواب داد: میتوانم خواهشی از شما بکنم!؟ می‌شود چادرتان  را سرتان بکنید؟ آن روز یازده و دوازده سال بیشتر نداشت... شهیدمحمدعلی رجایی #کانال_شهدایی_یاد_یاران ┏━━━🌹🍃🌷━━━┓ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎ @yadyaaran ┗━━━🌷🍃🌹━━━┛