eitaa logo
کانال شهدایی یاد یاران
394 دنبال‌کننده
27.3هزار عکس
9.9هزار ویدیو
58 فایل
✅کپی با صلوات برای سلامتی و ظهور آقا امام زمان عج تعالی فرجه الشریف بلامانع است 🌷🇮🇷ما را بدوستان خود معرفی کنید🇮🇷🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
۵ فروردین ۱۴۰۳
📌 شهیدی که هدیه امام سجاد(علیه السلام) برای شهادت بود 🔹️ مادر شهید علی اصغر اتحادی می گوید: چهار دختر و سه پسر داشتم، اما باز باردار بودم و دیگر تمایلی برای داشتن فرزندی دیگر نداشم. ◇ دارویی برای سقط جنین گرفتم و آماده کردم و گوشه ای گذاشتم ، همان شب خواب دیدم بیرون خانه همهمه و شلوغ است ، درب خانه هم زده می شد!! ◇ در را باز کردم ، دیدم آقایی نورانی با عبا و عمامه ای خاک آلود از سمت قبله آمد. ◇ نوزادی در آغوش داشت، رو به من گفت: این بچه را قبول می کنی؟ ◇ گفتم: نه، من خودم فرزند زیاد دارم!! ◇ آن آقای نورانی فرمود: حتی اگر علی اصغر امام حسین (علیه السلام) باشد! ◇ بعد هم نوزاد را در آغوشم گذاشت و رو چرخاند و رفت... ◇ گفتم: آقا شما کی هستید؟ ◇ گفت: علی ابن الحسین امام سجاد (علیه السلام) ◇ هراسان از خواب پریدم ، رفتم سراغ ظرف دارو ، دیدم ظرف دارو خالی است! ◇ صبح رفتم خدمت شهید آیت الله دستغیب و جریان خواب را گفتم. ◇ آقا فرمودند: شما صاحب پسری می شوی که بین شانه هایش نشانه است ، آن را نگه دار!⁦ ◇ آخرین پسرم ، روز میلاد امام سجاد(علیه السلام) به دنیا آمد و نام او را علی اصغر گذاشتند در حالی که بین دو شانه اش جای یک دست بود!!! ◇ علی اصغر، در عملیات محرم سال ۶۱ ، در روز شهادت امام سجاد(علیه السلام) ، در تیپ امام سجاد (علیه السلام) شهید شد
۵ فروردین ۱۴۰۳
📌«بهار درون»، به روایت شهید آقا سید مرتضی آوینی 🔹 نوروز رستاخیز، خاک است و عید صیام، رستاخیز، جان. محتاج زمستان است تا پذیرای بهار شود و محتاج صوم است تا روح به اعتدال ربیع واصل شود، ◇ تا خورشید عشق از افق جان طلوع كند و نسیم لطف بوزد و درخت دل به شكوفه بنشیند... و این بهار درون است. 🌷 شادی ارواح طیبه شهدا و امام شهدا صلوات 🔹️ اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🥀🥀🥀🇮🇷🥀🥀🥀 کاش مهمان سفره شهدا باشیم
۵ فروردین ۱۴۰۳
🌷شهید آقا سید مرتضی آوینی: شهادت پايان نيست، آغاز است، تولدی ديگر است در جهانی فراتر از آنکه عقل زمينی به ساحت قدس آن راه يابد. تولد ستاره‌ای است که پرتو نورش عرصه زمان را در می نوردد و زمين را به نور رب‌الارباب اشراق می بخشد....  شهید آیت الله عباسعلی سلیمانی و شهید حاج قاسم سلیمانی 🌷
۵ فروردین ۱۴۰۳
📌 شهید درودی: چشمی که برای امام حسین گریه نکند را نمیخواهم 🔷️ محسن چشماش مجروح شد و منتقلش کردند تهـران ؛ بعد از معاینه دکتر پرسید: ◇ آقای دکتر مجرای اشک چشمم سالمه ؟میتونم دوباره با این چشم گریه کنم؟ 🔸️ دکتر با تعجب پرسید: براچی این سوال رو می پرسی پسر جون؟ 🔻 محسن گفت: چشمی که برا امام‌حسین(علیه السلام) گریه نکنه بدرد من نمی‌خوره ....
۵ فروردین ۱۴۰۳
شهیدی که بعلت لو ندادن عملیات زنده سرش را بریدند عباسعلی فتاحی بچه دولت آباد اصفهان بود حدود ۱۷ سال سن داشت. سال شصت به شش زبان زنده‌ی دنیا تسلط داشت تک فرزند خانواده هم بود زمان جنگ اومد و گفت: مامان میخوام برم جبهه. مادر گفت: عباسم! تو عصای دستمی، کجا میخوای بری؟ عباسعلی گفت: امام گفته. مادرش گفت: اگه امام گفته برو عزیزم…عباس اومد جبهه. خیلی ها می شناختنش. گفتند بذاریدش پرسنلی یا جای بی خطر تا اتفاقی براش نیفته. اما خودش گفت: اسم منو بنویس میخوام برم گردان تخریب. فکر کردند نمی دونه تخریب کجاست. گفتند: آقای عباسعلی فتاحی! تخریب حساس ترین جای جبهه است و کوچکترین اشتباه، بزرگترین اشتباهه… بالاخره عباسعلی با اصرار رفت تخریب و مدتها توی اونجا موند. یه روز شهید حسین خرازی گفت: چند نفر میخوام که برن پل چهل دهنه روی رودخونه دوویرج رو منفجر کنن. پل کیلومترها پشت سر عراقیها بود… پنج نفر داوطلب شدند که اولینشون عباسعلی بود. قبل از رفتن.. حاج حسین خرازی خواستشون و گفت: ” به هیچوجه با عراقی ها درگیر نمی شید. فقط پل رو منفجر کنید و برگردید. اگر هم عراقی ها فهمیدند و درگیر شدید حق اسیر شدن ندارین که عملیات لو بره… تخریبچی ها رفتند… یه مدت بعد خبر رسید تخریبچی ها برگشتند و پل هم منفجر نشده، یکی شونم برنگشته… اونایی که برگشته بودند گفتند: نزدیک پل بودیم که عراقی ها فهمیدن و درگیر شدیم. تیر خورد به پای عباسعلی و اسیر شد… زمزمه لغو عملیات مطرح شد. گفتند: ممکنه عباسعلی توی شکنجه ها لو بده! پسر عموی عباسعلی اومد و گفت: حسین! عباسعلی سنش کمه اما خیلی مرده، سرش بره زبونش باز نمیشه برید عملیات کنید… عملیات فتح المبین انجام شد و پیروز شدیم. رسیدیم رودخانه دوویرج و زیر پل یه جنازه دیدیم که نه پلاک داشت و نه کارت شناسایی. سر هم نداشت. پسر عموی عباسعلی اومد و گفت: این عباسعلیه! گفتم سرش بره زبونش باز نمیشه… اسرای عراقی میگفتند: روی پل هر چه عباسعلی رو شکنجه کردند چیزی نگفته… اونا هم زنده زنده سرش رو بریدند…😭😭 جنازه اش رو آوردند اصفهان تحویل مادرش بدهند. گفتند به مادرش نگید سر نداره. وقت تشییع مادر گفت: صبر کنین این بچه یکی یه دونه من بوده، تا نبینمش نمیذارم دفنش کنین! گفتن مادر بیخیال. نمیشه… مادر گفت: بخدا قسم نمیذارم. گفتند: باشه! ولی فقط تا سینه اش رو می تونین ببینین. یهو مادر گفت: نکنه میخواین بگین عباسم سر نداره؟ گفتند: مادر! عراقی‌ها سر عباست رو بریدند. مادر گفت: پس میخوام عباسمو ببینم… مادر اومد و کفن رو باز کرد. شروع کرد جای جای بدن عباس رو بوسیدن تا رسید به گردن. پنبه هایی که گذاشته بودن روی گلو رو کنار زد( یاد گودی قتلگاه و مادر سادات) و خم شد رگ های عباس رو بوسید. و مادر شهید عباسعلی فتاحی بعد از اون بوسه دیگه حرف نزد… (یاد شهدا و این شهید جوانمرد را حفظ کنیم ولو با ارسال این روایت زیبا به یک نفر حتی شده با یک صلوات) شادی روح پاک شهدا صلوات:اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌹 فقط بدونیم کیا رفتن وجان دادن غریبانه تا با آرامش ما نفس بکشیم وامنیت داشته باشیم بین ما و شهداء فاصله بسیار نبود
۵ فروردین ۱۴۰۳
هرروز خود را با بسم الله الرحمن الرحیم آغاز کنیم: تقویم امروز: 📌 دوشنبه ☀️ ۶ فروردین ۱۴۰۳ هجری شمسی 🌙 ۱۴ رمضان ۱۴۴۵ هجری قمری 🎄 25 مارس 2024 میلادی ✨حدیث روز : 🔅پيامبر مهربانی صلى الله عليه و آله: 🌴هر گاه يكى از شما دعا كرد، براى همه دعا كند؛ زيرا اين، دعا را به اجابت نزديك تر مى سازد. 📚الكافی جلد۲ صفحه۴۸۷ 📿ذکر امروز: یاقاضی الحاجات 📝مناسبت روز: نداریم
۵ فروردین ۱۴۰۳
8.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چقدر نام تو زیباست اباعبدالله💔🙃 صَباحاً اَتَنَفَسُ.. بِحُبِ الحُسَین💚 🍃رو به شش گوشه‌ترین قبله‌ی عالم هر صبح بردن نام حسیـــن بن علی میچسبد: چِــقَدَر نـام تــو زیبـاست اَبــاعَبـــــدالله... هرکسی داد سَلامی به تو و اَشکَش ریخت ،،، او نَظـَرکَــرده‌ی زَهــراست... اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ وعَلی العباس الحسُیْن... ارباب بي‌کفن ســــــــلام...
۵ فروردین ۱۴۰۳
سلام امام زمانم✋🌸 اے یوسف تنهاے من، این رمضان حاجتی عظیم، قلب مرا احاطه کرده است: تــــــو... درد نداشتن تــــو... و دویدن مدام براے یافتنت، همه آرزويي است که در لابلاي مناجات سحر، بدنبالش می‌گردم. براے قلب بیمار من، چاره‌اے بينديش. قلب بیمارم، جاے خالی، براے حضور مداوم تو ندارد. به امید علاج آمده‌ام. مرا دست خالی، از گوشه سفره‌ات، رد مکن به امید اجابت آمده‌ام؛ یا مُجیبُ... یا مُجیبُ ... یا مُجیبُ 🌤اللهم عجل لولیک الفرج🌤
۵ فروردین ۱۴۰۳
سلام بر آنان که همواره در آرزوی باران،  در خون خود جاری شدند و دشت عطشناک حیات را طی کردند،  تا سرخی عشق را در بهار شقایق وسعت دهند ... فروردین ۱۳۶۷ ؛ سلیمانیه منطقه عملیاتی بیت‌المقدس۴ عکاس : احسان رجبی  
۵ فروردین ۱۴۰۳
ای خوشا آنکس که شب‌ها تا سحر بیدار ماند در دلِ شب افتتاح و جوشن و بوحمزه خواند ....
۵ فروردین ۱۴۰۳