فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روایت مادر شهید آرمان علی وردی از لحظه خاکسپاری پسرش
من از این آغوش ها و بغل ها می خوام.
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
┏━━━🌹🍃🌷🍃━━━┓
@yadyaaran
┗━━━🌷🍃🌹🍃━━━┛
19.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚘ شهید محمدرضا تورجی زاده اهل اصفهان⚘
◽سالگرد شهادت ۱۳۶۶/۲/۵
◽تصویرساز: لیلا اربابی
◽انیمیت: سید علی هاشمی
◽نریتور : روح الله سلیمانی
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
┏━━━🌹🍃🌷🍃━━━┓
@yadyaaran
┗━━━🌷🍃🌹🍃━━━┛
حجاب خون بهای شهیدان 🌹
✍ دستنوشته شهید :
و ای همسر عزیزم! مثل همسران شهدای صدر اسلام، استوار و محکم باش و فرزندانم را خوب تربیت کن و آنها را به مکتب و مدرسه بفرست و بعد از شهادتم با پدر و مادرم طوری رفتار کن که همسر شهید به تو صدق کند؛
و ای همسرم بعد از شهادتم سنگر حجاب را حفظ کن و همچون کوه استوار باش!
شهید محمدعلی محمدی رامندی 🌹
🍀 دوم فروردین ۱۳۴۴ در شهرستان تاکستان به دنیا آمد. در سال ۱۳۶۳ ازدواج کرد و صاحب سه فرزند دختر شد.
سی و یکم خرداد ۱۳۶۷ در منطقه عملیاتی ماووت بر اثر اصابت ترکش دشمن به شهادت رسید.
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
┏━━━🌹🍃🌷🍃━━━┓
@yadyaaran
┗━━━🌷🍃🌹🍃━━━┛
خاطرات شیرینی از زندگی مهندس شهید موسی کلانتری -وزیر راه دولت شهید رجایی
به نقل از خواهر شهید 🌹
🍀خود ایشان در انتخاب همسر چه معیارهایی را در نظر گرفتند؟
🌼زن برادر من دانشجوی رشته فیزیک دانشگاه شریف بود. خواهرم دوستی داشت که در واقع میخواست برادرم را به او معرفی کند. برادرم از حجاب همسرش خیلی خوشش آمد.
🌻از روحیه کریمانه ایشان خاطرهای دارید؟
فراوان! یادم هست زمینی در شمسآباد داشت. یکی از بستگان ما فرهنگی بود و وسعش نمیرسید زمین یا خانهای بخرد. داداش زمین را به او داد. پدرم وقتی فهمید گفت: «مرد حسابی! تو خودت خانه نداری!» برادرم گفت: «من بالای خانه شما نشستهام. خدا کریم است.
🌸از نظم و پر کاری ایشان بگویید.
ساعت 12 شب میآمد، آن هم با کلی پرونده. نصف شب هم نماز شب میخواند. صبح ساعت 5 که میخواست برود، از بس عجله داشت، خانمش حریف او نمیشد به او صبحانه بدهد و مادرمان وسط پلهها گیرش میانداخت و بهزور یک لقمه نان و پنیر توی جیبش میگذاشت. همه به این کارهایش عادت کرده بودیم.
🌺در یک جمله ویژگیهای ایشان را بیان کنید.
امید، لبخند، شادی و توکل محض. دلم میخواهد خاطره شیرینی را از سفر آمریکا رفتنشان تعریف کنیم. مادرم پابهپای پدر و برادرم با چادر مشکی همه ایالتهای آمریکا را گشتند. میگویند همیشه برادرت میگفت: «مردم آمریکا دو نفر را خیلی خوب میشناسند؛ یکی رئیسجمهورشان را، یکی مادر مرا که تنها زنی است که با #چادر_مشکی از همه جا بازدید میکند».
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
┏━━━🌹🍃🌷🍃━━━┓
@yadyaaran
┗━━━🌷🍃🌹🍃━━━┛
خاطرات شیرینی از زندگی مهندس شهید موسی کلانتری -وزیر راه دولت شهید رجایی
به نقل از خواهر شهید 🌹
🌼کدام ویژگی برادرتان از همه بیشتر به یادتان مانده است؟
افراد غالباً درباره شهدا حرفهای اغراقآمیز میزنند، ولی من عمیقاً معتقدم چون برادرم آدم خاصی بود، خداوند به او لیاقت شهادت داد. ایمان و یقین او بینظیر بود. حرفی را نمیزد، مگر اینکه خودش عمل میکرد. همیشه همه را به خود ترجیح میداد و هر کاری که در توانش بود برای همه انجام میداد و حتی منتظر تشکر هم نمیماند. همیشه میگفت اگر توانایی ندارید برای دیگران کاری بکنید، دستکم آنها را به خودتان ترجیح بدهید. همیشه خدا را ناظر و حاضر میدید و بدیهی است که وقتی کسی چنین باور و اعتقاد عمیقی داشته باشد، بسیاری از خطاها را انجام نمیدهد. علاقه داشت در مناطق محروم خدمت کند. همیشه میگفت مردم گرسنه هستند و باید برای آنها کار کرد.
داداش فوقالعاده متواضع بود. ساده زندگی میکرد و ساده زیستن را دوست داشت. روح او بینیاز از تمام مادیات بود و هرگز هیچ ثروت و عنوان و تمجیدی باعث نشد که او دست از تواضع و سادهزیستیاش بردارد. وقتی وزیر شد، سر و وضعش بهقدری ساده بود که همکارانش باور نمیکردند که وزیری به این شکل در محل کارش حاضر شود.
❤️ در مورد ازدواج خواهرها و برادرهای خود چه نظری داشتند؟
قبل از انقلاب، خرید مفصل برای عروسی رسم بود. وضع مالی ما خیلی خوب بود. وقتی برای خواهر بزرگترم خواستگار آمد و حرفهای اولیه را زدند، برادرم او و مرا صدا زد و گفت: «ببین خواهرم! در این کشور انقلاب شده. انقلاب که فقط یک اسم نیست. انقلاب باید در همه جنبههای زندگی ما معلوم باشد. انقلاب ما اسلامی است، پس باید ببینیم اسلام در این مورد چه میگوید. اگر تو که فرزند مرد ثروتمندی هستی، ساده ازدواج کنی، بقیه هم از تو پیروی میکنند و به این ترتیب رقابت و حسادت تمام میشود و همه ازدواج را ساده میگیرند و فساد هم گسترش پیدا نمیکند».
🍀خود ایشان در انتخاب همسر چه معیارهایی را در نظر گرفتند؟
🌼زن برادر من دانشجوی رشته فیزیک دانشگاه شریف بود. خواهرم دوستی داشت که در واقع میخواست برادرم را به او معرفی کند. برادرم از حجاب همسرش خیلی خوشش آمد.
🌻از روحیه کریمانه ایشان خاطرهای دارید؟
فراوان! یادم هست زمینی در شمسآباد داشت. یکی از بستگان ما فرهنگی بود و وسعش نمیرسید زمین یا خانهای بخرد. داداش زمین را به او داد. پدرم وقتی فهمید گفت: «مرد حسابی! تو خودت خانه نداری!» برادرم گفت: «من بالای خانه شما نشستهام. خدا کریم است.»
یادم هست تازه سماور برقی آمده بود. او رفت و برای هر یک از اقوام نزدیک یکی خرید و صندوق عقب و صندلی عقب ماشینش را پر کرد و به مادرم گفت: «خیلی وقت است سراغ اقوام نرفتهایم.» میگفت دلم نمیخواهد کسی که به خانه ما میآید سماور برقی را ببیند و دلش بسوزد. آن چایی مزه ندارد. همیشه به ما میگفت همه میدانند شما دختر پولدارید. ساده بپوشید که دل بقیه نسوزد.
🌸از نظم و پر کاری ایشان بگویید.
ساعت 12 شب میآمد، آن هم با کلی پرونده. نصف شب هم نماز شب میخواند. صبح ساعت 5 که میخواست برود، از بس عجله داشت، خانمش حریف او نمیشد به او صبحانه بدهد و مادرمان وسط پلهها گیرش میانداخت و بهزور یک لقمه نان و پنیر توی جیبش میگذاشت. همه به این کارهایش عادت کرده بودیم.
🌺در یک جمله ویژگیهای ایشان را بیان کنید.
امید، لبخند، شادی و توکل محض. دلم میخواهد خاطره شیرینی را از سفر امریکا رفتنشان تعریف کنیم. مادرم پابهپای پدر و برادرم با چادر مشکی همه ایالتهای امریکا را گشتند. میگویند همیشه برادرت میگفت: «مردم آمریکا دو نفر را خیلی خوب میشناسند؛ یکی رئیسجمهورشان را، یکی مادر مرا که تنها زنی است که با #چادر_مشکی از همه جا بازدید میکند».
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
┏━━━🌹🍃🌷🍃━━━┓
@yadyaaran
┗━━━🌷🍃🌹🍃━━━┛
6.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#روایتگری_شهدایی
🎥امداد های الهی در جزیره مجنون به روایت شهید زین الدین
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
┏━━━🌹🍃🌷🍃━━━┓
@yadyaaran
┗━━━🌷🍃🌹🍃━━━┛
یك شب كه تعدادی از خلبانها مشغول خوردن شام بودند، صحبت از جنگ شد. یكی میگفت: من به خاطر حقوقی كه به ما میدهند میجنگم، یكی دیگر میگفت من به خاطر بنیصدر میجنگم. یكی میگفت من به خاطر خودم میجنگم و دیگری گفت من به خاطر ایران میجنگم. شهید كشوری گفت: من همه اینها را قبول ندارم تنها چند تا را قبول دارم و گفت: من به خاطر خدا میجنگم. جنگ برای خداست، ما نباید بگوییم كه ما به خاطر فلان چیز میجنگیم. مگر ما بت پرست هستیم. ما به خاطر خدا، به خاطر اسلام میجنگیم. اسلام در خطر است نه بنیصدر. اسلام در خطر است ما به خاطر اسلام می جنگیم و جنگ ما فقط به خاطر اسلام است.
🌹شهیداحمدکشوری رحمت الله علیه
#متن_خاطره🌷
قهر ممنوع
✿ اهل قهر و دعوا نبودیم، یعنی از اول قرار گذاشت. در جلسه ی خواستگاری به من گفت توی زندگیمون چیزی به اسم قهر نداریم، نهایتا نیم ساعت
✿ وقتی قهر میکردم می افتاد به لودگی و مسخره بازی. خیلی وقت ها کاری میکرد نتوانم جلوی خنده ام را بگیرم، میگفت آشتی، آشتی و سر قضیه را به هم میآورد..
✿ اگر خیلی این تو بمیری هم از آن تو بمیری ها نبود، میرفت جلوی ساعت می نشست، دستش را میگذاشت زیر چانه و میگفت: وقت گرفتم، از همین الان شروع شد! باید تا نیم ساعت آشتی میکردم.
↫ میگفت ' قول دادی باید پاشم وایستی!
شهید مدافع حرم
#محمد_حسین_محمد_خانی
درگیری مسلحانه در خاش و شهادت یک مأمور پلیس
🔹فرمانده انتظامی شهرستان خاش: ساعتی پیش در پی درگیری مسلحانه ماموران پلیس شهرستان خاش با اشرار مسلح، سروان یاسر عبدلی جانشین پلیس اطلاعات خاش به درجه رفیع شهادت نائل آمد. اشرار همچنان تحت تعقیب پلیس هستند.
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
┏━━━🌹🍃🌷🍃━━━┓
@yadyaaran
┗━━━🌷🍃🌹🍃━━━┛
9.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 صحبت های شهید سردار دلها حاج قاسم #سلیمانی در جمع مدافعان حرم نیروی هوایی ارتش
▫️اگر این مجاهدت خلبانها نبود، در سوریه صد در صد ما این توفیق را نداشتیم. آن چیزی که به عنوان حماسه خلبانان[نیروی هوایی ایران] در سوریه اتفاق افتاد با حماسه مجاهدین در زمین برابری می کرد.
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
┏━━━🌹🍃🌷🍃━━━┓
@yadyaaran
┗━━━🌷🍃🌹🍃━━━┛