52.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #مادر_اصغر_و_جعفر
.
🔖حاج خانم میگفت : جعفر هم پسرم
بود هم دخترم...خواب دیدم بهم گفت:
مامان من برگشتم ، نزدیکتم...
فردا صب که استخوان هاش و تحویلم
دادن استخون ساق پاش و بوسیدم.
.
شبی هم که اصغر شهید شد خواب دیدم ؛ جنازه اصغر و برام آوردن ، دورش کفن پیچ ، روش نوشته : سرباز امام زمان شهید علی اصغر خنکدار ...
📼 #کلیپ #مصاحبه با مادر #سردار #شهید علی اصغر خنکدار و #شهید جعفر خنکدار ...🌷🌷
🌹هرگاه شهدا را در شب جمعه یاد کردید آنها شما را نزد اباعبدالله الحسین علیه السلام یاد می کنند.
🕊سردارشهید حاج مهدی
زین الدین
#سلام_برشهیدان
#یادشهداباذکرصلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#روایتگری_شهدایی
روایتگری شهید یوسف داور پناه
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
به همسرش خیلی احترام میگذاشت و رفاه ایشان خیلی برایش مهم بود تا جایی که قبل از سفر آخرش که به شهادت برسد، تمام دارایی های خودش را فروخت و در اختیار همسرش قرار داد تا بعد از او سختی متوجه حالشان نشود.
#شهید_مرتضی_عبداللهی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹شهید حاج قاسم سلیمانی:
این غلط است که ما فکر کنیم چون ما درون کشور خودمان مشکل داریم، پس نباید به فلسطین بپردازیم.
#شهیدسلیمانی
پیاده روی اربعین با شهدا
شهید مدافع حرم شهید مرتضی عطایی
در پیاده روی اربعین
#اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین_علیه السلام
#اربعین
1_12713658862.mp3
3.05M
🚩 نماهنگ رسوای جهان
🎤کربلایی محمدحسین پویانفر
دل پابوسو تمنا کرده
شش گوشه ات دل رو شیدا کرده
آغوشش رو برام وا کرده
عشقت من رو رسوا کرده
#کربلا
#امام_حسین
#اربعین
هو الناظر 🌴
بیشتر از شهدا، مدیون خانواده های شهدا هستیم.
همانانکه سالها چشم به درب خانه دوخته بودند تا شاید نشانی از دلبندشان بیاید.
گاهی نشان هم نیامد و شدن گمنام.
گاهی هم یک پلاک و یا ذره ای استخوان از پیکرشان بازگشت.
خانواده های شهدا داغشان سخت تر آنست که به وصف آید و با کلام گفته شود.
مراقب نگاه و دل خانواده های معظم شهدا باشیم.
#درانتظارشهادت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سوالی از#شهید مدافع حرم مرتضی عطائی در سال ١٣٩۵؛ مدافعان حرم ماهیانه چقدر حقوق میگیرند؟
🔹اگر عشق نبود هیچ نیازی نمی توانست مجبورشان کند که با همه ی وجود جان خود را فدای اسلام و حرم کنند...
#شهیدمدافع_حرم_عطائی
🖼 هر روز خود را با بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ آغاز کنیم:
📖حدیث امروز:
💚 امام سجّاد عليه السلام:
انسان بزرگوار به بخشش خود مى بالد، و انسان پست به دارايى خويش مى نازد.
📗ميزان الحكمه ج ۱۰ ص۹۴
🪧تقویم امروز:
📌 جمعه
☀️ ۵ مرداد ۱۴۰۳ هجری شمسی
🌙 ۲۰ محرم ۱۴۴۶ هجری قمری
🎄 26 جولای 2024 میلادی
🔖مناسب امروز:
⚔سالروز عملیات مرصاد
♦️سلام امام زمانم
🔹نسیم صبح سعادت، خدا کند که بیایى
🔹رسیده شب به نهایت، خدا کند که بیایى...
🔹جهان ز دودِ ستم شد سیاه، در برِ چشمم
🔹فروغِ صبحِ سعادت، خدا کند که بیایى...
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
پدرش امیرالمومنین علیه السلام
به صورتش نگاه میکرد و میفرمود:
‹ ای دلیل گریه ی هر مومن › 🥺💔
•بحارالانوار،ج۴۴
صَباحاً اَتَنَفَسُ.. بِحُبِ الحُسَین💚
🍃رو به شش گوشهترین
قبلهی عالم
هر صبح بردن نام
حسیـــن بن علی میچسبد:
چِــقَدَر نـام تــو زیبـاست
اَبــاعَبـــــدالله...
هرکسی داد سَلامی به تو
و اَشکَش ریخت ،،،
او نَظـَرکَــردهی زَهــراست...
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ
وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ
وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ
وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ
وعَلی العباس الحسُیْن...
ارباب بيکفن ســــــــلام...
#صبحم_بنامتان_اربابم
🔴روایت کمتر دیدهشده از شهید صیاد شیرازی؛ فرمانده عملیات مرصاد از روز عملیات/ بهمناسبت پنجم مرداد؛ سالروز عملیات مرصاد
♦️منافقین میخواستند به طرف کرمانشاه بیایند اما مردم از اسلامآباد تا کرمانشاه با هر وسیلهای که داشتند -از تراکتور و ماشین- آمده بودند در جاده و راه را بند آورده بودند. اولین کسی که جلوی اینها را گرفت، خود مردم بودند.
♦️ساعت ۵ صبح رفتیم. همهی خلبانها در پناهگاه آماده بودند. توجیهشان کردم که اوضاع در چه مرحلهای هست. دو تا هلیکوپتر کبری و یک هلیکوپتر ۲۱۴ آماده شدند که با من برای شناسایی برویم و بعد بقیه بیایند. این دو تا کبری را داشتیم؛ خودمان توی هلیکوپتر ۲۱۴ جلو نشستیم. گفتم: همینجور سرپائین برو جلو ببینیم، این منافقین کجایند. همینطور از روی جاده میرفتیم، نگاه میکردیم، مردم سرگردان را میدیدیم. ۲۵ کیلومتر که گذشتیم، رسیدیم به گردنهی «چهار زبر» که الان، اسمش را گذاشتهاند «گردنهی مرصاد».
♦️یکدفعه نگاه کردم، مقابل آنور خاکریز، پشت سر هم تانک، خودرو و نفربر همینجور چسبیده و همه معلوم بود مربوط به منافقین است و فشار میآورند تا از این خاکریز رد بشوند. به خلبانها گفتم: دور بزنید وگرنه ما را میزنند. به اینها گفتم: بروید از توی دشت. یعنی از بغل برویم؛ رفتیم از توی دشت از بغل، معلوم شد که حدود ۳ تا ۴ کیلومتر طول این ستون است. من کلاه گوشی داشتم. میتوانستم صحبت کنم: به خلبان گفتم: اینها را میبینید؟ اینها دشمنند بروید شروع کنید به زدن تا بقیه هم برسند. خلبانهای دو تا کبریها رفتند به طرف ستون، دیدم هر دویشان برگشتند. من یکدفعه دادوبیدادم بلند شد، گفتم: چرا برگشتید؟ گفت: بابا! ما رفتیم جلو، دیدیم اینها هم خودیاند. چیچی بزنیم اینها رو؟!
♦️خوب اینها ایرانی بودند، دیگر مشخص بود که ظاهراً مثل خودیها بودند و من هرچه سعی داشتم به آنها بفهمانم که بابا! اینها منافقند. گفتند: نه بابا! خودی را بزنیم! برای ما مسئله دارد؛ فردا دادگاه انقلاب، فلان. آخر عصبانی شدم، گفتم بنشین زمین. او هم نشست زمین. دیدیم حدوداً ۵۰۰ متری ستون زرهی نشستهایم و ما هم پیاده شدیم و من هم بهخاطر اینکه درجههایم مشخص نشود، از این بادگیرها پوشیده بودم، کلاهم را هم انداخته بودم توی هلیکوپتر. عصبانی بودم، ناراحت که چهجوری به اینها بفهمانم که این دشمن است؟! گفتم: بابا! من با این درجهام مسئولم. آمدم که تو راحت بزنی؛ مسئولیت با منه. گفت: به خدا من میترسم؛ من اگر بزنم، اینها خودیاند، ما را میبرند دادگاه انقلاب.
♦️حالا کار خدا را ببینید! منافقین مثل اینکه متوجه بودند که ما داریم بحث میکنیم راجع به اینکه میخواهیم بزنیم آنها را، منافقین سر لولهی توپ را به طرف ما نشانه گرفتند. اینها مثل اینکه وارد هم نبودند، زدند. گلوله، ۵۰ متری ما که به زمین خورد، من خوشحال شدم، چون دلیلی آمد که اینها خودی نیستند. گفتم: دیدی خودیها را؟ اینها بچهی کرمانشاه بودند، با لهجهی کرمانشاهی گفتند: به علی قسم الان حسابش را میرسیم. سوار هلیکوپتر شدند و رفتند.
♦️اولین راکتی که زد، کار خدا بود، اولین راکت خورد به ماشین مهماتشان، خود ماشین منفجر شد. بعد هم این گلولهها که داخل بود، مثل آتشفشان میرفت بالا. بعد هم اینها را هرچه میزدند، از این طرف، جایشان سبز میشدند، باز میآمدند.
بعد از ۲۴ ساعت با لطف خداوند، اینان چه عذابی دیدند.
♦️بعضی از آنها فراری میشدند توی این شیارهای ارتفاعات، که شیارها بسته بود، راه نداشت، هرچه انتظار میکشیدیم، نمیآمدند. میرفتیم دنبال آنها، میدیدیم مردهاند. اینها همه سیانور خوردند، خودشان را کشتند. توی اینها، دخترها مثلاً فرماندهی میکردند. از بیسیمها شنیده میشد: زری، زری! من بهگوشم. التماس، درخواست، چه بکنند؟ اوضاع برای آنها خراب بود.
♦️بههرحال خداوند متعال در آخر این روز جنگ یا عملیات «مرصاد» به آن آیهی شریفه، عمل کرد که خداوند در آیهی شریفه میفرماید: «با اینها بجنگید، من اینها را به دست شما عذاب میکنم و دلهای مؤمن را شفا میدهم و به شما پیروزی میدهم.» و نقطهی آخر جنگ با پیروزی تمام شد که کثیفترین و خبیثترین دشمنان ما (منافقین) در اینجا به درک واصل شدند و پیروزی نهایی ما، یک پیروزی عظیمی بود.»
📚رمز عبور، ۱، صفحهی ۱۱۳
🔴یکی از مؤثر ترین قشرهای جامعه ائمه جمعه هستند.
♦️امام خمینی (ره):ائمه جمعه باید توجه داشته باشند که یکی از مؤثرترین قشرهای جامعه به حساب می آیند و باید توجه داشته باشند که مردم گوششان به اینهاست و در اجتماع ائمه جمعه سعی می کنند ببینند امام جمعه چه می گوید. از این رو باید سعی شود خطبه ها پرمحتوا باشد. در خطبه ها هم باید امر به تقوا و اینگونه مسائل رعایت شود و هم مردم را به وحدت و حضور در صحنه دعوت نمایند.
📚صحیفه نور جلد ۱۷ صفحه ۸۳
🌺5مرداد ماه سالروز اقامه اولین نماز جمعه کشور گرامی باد
🇮🇷
#افتخار_بهشهر
💢 #سردار_شهید_محمدحسن_طاطیان .
( فرمانده شهیدی که #منافقین در عملیات #مرصاد #چشمانش را از کاسه درآوردند و #زبانش را بریدند و بشهادت رساندنش)
.
▪️شعاری که در پادگان برای او میدادند، این بود: عزرائیل پادگان / محمد حسن طاطیان! گفتم: اینجا میگویند که تو خیلی سختگیری میکنی. گفت: اگر آنها را در باد و طوفان به منجیل و نیمهشبها به دریا میبرم، به خاطر این است که به راحتی در مقابل دشمن بایستند.
.
همرزمش میگفت :
دختربچه هفده، هجده سالهای دست حزب دموکرات اسیر بود، محمدحسن او را نجات داد. وقتی آن دختر را به پدرش رساندیم، یک سرویس طلا برای محمدحسن آورد. ما به آن مرد گفتیم: اگر او بیاید و این را ببیند، ناراحت میشود؛ برگرد برو تا تو را نبیند. همین که آن مرد داشت میرفت، محمدحسن رسید و پرسید: تو اینجا چهکار میکنی؟ گفت: برایت هدیه آوردم. گفت: من هدیهام را از خدا میخواهم. فقط برو دعا کن که شهادت نصیبم شود.
.
🚩«محمد حسن طاطیان» فرزند «قربانعلی» یکم آبان ۱۳۳۷ در #بهشهر به دنیا آمد و در تاریخ سوم مرداد ۱۳۶۷ در منطقه گیلانغرب در کمین دشمن افتاد و در تاریخ #۵_مرداد به دست شقیترین افراد منافق بیشرم شکنجه و چشمانش را از حدقه درآوردند و زبانش را بریدند و به شهادت رساندند.
.
#عملیات_مرصاد
#منافقین_کوردل
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا