🔷 برشی از مستند «روایت فتح» با صدای آسمانی شهید آوینی از آخرین لحظات نبرد تاریخی مدافعان در خرمشهر‌ و جملاتی عجیب! 🔸کلیپی که ما را به بهشت می برد. یالثارات الحسین #کانال_شهدایی_یاد_یاران ┏━━━🌹🍃🌷━━━┓ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎ @yadyaaran ┗━━━🌷🍃🌹━━━┛

🔷 شهید آوینی: «اگر مرگ انسان آغاز حیات طیبه جاودانگی اش باشد، نفس های او قدم های است که به سوی جاودانگی برمی دارد. راه حق آمیخته با دشواری هاست اما از این دشواری ها شیرین تر هیچ نیست!» 🔸منبع: کتاب «گنجینه آسمانی» #کانال_شهدایی_یاد_یاران ┏━━━🌹🍃🌷━━━┓ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎ @yadyaaran ┗━━━🌷🍃🌹━━━┛

🇮🇷سخنان امام خمینی درباره رفراندوم جمهوری اسلامی 🗳مردم آزادند بگویند ما رژیم سلطنتی میخواهیم (خنده مردم) 🗳نظر امام درباره کسانی که «جمهوری ایرانی» میخواهند 🇮🇷

🔲◾️▪️اميرالمؤمنين علی عليه السّلام فرمودند :به خدا سوگند،اُنس و علاقه پسر ابوطالب به مرگ از اُنس طفل شيرخوار به پستان مادر بيشتر است. 📚«نهج البلاغه، خطبه 5»

🌹پیکر شهید دوران دفاع مقدس در مرز خسروی تفحص شد ♦️پیکر شهید دوران دفاع مقدس از رزمندگان نیروی زمینی ارتش پس از سال ها در مرز خسروی در ۱۱ فروردین، همزمان با اولین شب قدر توسط مرزداران تیپ ۱۸۱ زرهی نزاجا تفحص شد. ♦️مرزداران در حین گشت زنی و اجرای کمین در پایگاه های مرزی، پیکر شهید را پیدا و بعد از ادای احترامات نظامی جهت شناسایی تحویل ستاد تفحص دادند.

🔷 برشی از مستند ۸ قسمتی «آقا مرتضی» و ماجرای معروف ترین و آخرین عکس زندگی شهید آوینی در قتلگاه شهیدان فکه (عکس پروفایل کانال)! 🔸چه شد که شهید آوینی که سال ها از دوربین فراری بود، در آخرین روزهای عمرش حاضر شد که از او عکس تکی بگیرند؟ او در آخرین عکس زندگی خود به عکاس چه گفت؟

💠شهید آقا سید مرتضی آوینے : ما نیز خواهیم مُرد و در چشم جهانیان هیچ چیز جز هویت تاریخی مان باقی نخواهد ماند.  

🌸شهید سید مرتضی آوینی: در این دوران جاهلیت ثانی و عصر توبه بشریت، پای به سیاره زمین نهاده‌ای، نومید مشو كه تو را نیز عاشورایی است و كربلایی كه تشنه خون توست و انتظار می كشد تا تو زنجیر خاک از پای اراده‌ات بگشایی و از خود و دلبستگی هایش هجرت كنی و فراتر از زمان و مكان، خود را به قافله سال شصت و یكم هجری برسانی و در ركاب امام عشق به شهادت رسی. 📚فتح خون ص۵۱»

🔷 ناگهان با صدای مهیب انفجار روی زمین افتادیم. وقتی گردوغبار حاصل از انفجار فرو نشست، اولین عکس را گرفتم و متوجه نبودم دارم چه می‌کنم. سید مرتضی پا روی مین والمری گذاشته بود و جز چند نفر که چندمتری از جمع فاصله داشتند، کسی از ترکش‌ها بی‌نصیب نماند. 🔹در همین حین، صدای آوینی را می‌شنیدم که می‌گفت: «شعبانی، فیلم بگیر.» بچه‌ها اغلب ترکش خورده بودند، اما وضع آوینی و یزدان‌پرست از همه بدتر بود. پای چپ آوینی از بین پاشنه و زانو قطع شده بود و به پوستی بند بود. تا آمدیم آوینی را از جایش بلند کنیم اعتراض کرد که «بگذارید همین‌جا بمانم. می‌خواهم همین‌جا شهید شوم.» 🔹هنوز به مخیله هیچ‌کدام نمی‌گذشت که شهادتی در کار باشد. برانکارد را بلند کردیم و راه افتادیم. آرام‌آرام سر آوینی به عقب متمایل می‌شد و لحظه‌های آخر، قبل از اینکه از هوش برود، متوجه ذکرهایی شدم که مدام زیر لب تکرار می‌کرد؛ «یا زهرا (س)» می‌گفت. سه بار دعای «اللهم اجعل مماتی شهاده فی سبیلک» را خواند. 🔹بار آخر بود که از روی برانکارد به حالت نیم‌خیز بلند شد و گفت: خدایا، گناهانم را ببخش و شهیدم کن.» این آخرین حرفش بود و بعد روی برانکارد افتاد و بیهوش شد و به کاروان عاشورا پیوست. 🔸منبع: «خبرگزاری ایمنا، ۱۴۲۹/۷/۶، کد خبر ۶۹۰۴۲۴»