«بسیجی کسی است که نورش، خورشید را، موجش دریا را، استواریش کوه را، عزمش آهن را، وسعت روحش جهان را، صفتش واژه ها را، بی نامیش نام را، سوزش آتش را، سرعتش باد را و شهره اش تمام اسطوره ها را خجل کرده است». یاد شهیدان #بسیجی باذکر #سه صلوات🌹 🇮🇷

وعده خداوند به مومنانی که عمل صالح انجام می دهند

عاشقان مبارزه با اسرائیل پشت سر سردار احمد متوسلیان بسم الله کپی برداری با ذکر صلوات برای تعجیل در فرج

#امام_زمانم_سلام♥ بازار دنیا....عجیب شلوغ است.... و ما، راه نور را گم کرده ايم! و تو.... تنها راه بلد جاده نوری... بر تاریکیهای دلمان، خط بکش... سلام یگانه طلوع زمین بیا... چشم انتظار ظهور زیبایت هستیم.. 🌤الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🌤

...💔 •آسمان میـبارد و قبر تـو هم گِل میشود• •من فدای سنگ قبری که نداری یا حسن•😭 #السلام‌علیک‌یا‌معز‌المؤمنین #غریب‌اقام💚

#شهیدانه🌹 °°° امام فرموده بود مثل چمران بمیرید، اگه قرار است مثل چمـران بمیریم و شهید بشویم باید شبیه چمران‌زندگے کنیـم ، او در یک لحظه شهیــــد نشد بلکه عمــری شهیــدانه زنــــدگی کرد. #شهیدآقا‌مصطفےچمران 🌷 _._._._._._._._

⭕️ مهم ترین رسالت شیعه ی عصر غیبت چیست؟ 👤 استاد آیتی 🤲 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج @yadyaaran

🌹بِسْمِ رَبِّ الشُّـهَداءِ وَالصِّدیقین🌹 1⃣

سید اصغر✨ متولد سال 1364 از روستای قلعه حمود از توابع امیدیه خوزستان است.🍃 3⃣

🌷شهیــد مدافع حرم:سید اصغر فاطمی تبار 2⃣

همسر بزرگوار شهید✨ چند ماهی بیشتر از عقدمان نگذشته بود که یک روز سید گفت: من می خواهم به سوریه برای جهاد بروم؛🍃 مانده بودم چه جوابی بدهم. شوکه شدم. گفتم: من برای آینده مان خیلی برنامه ریزی کردم. نمیشود که نروی؟🍂 گفت: چشم؛ من نمی روم؛ اما خودت جواب حضرت زهرا(س) را در آن دنیا بده.🌾 وقتی سید این حرف را زد، من سکوت کردم و به رفتنش رضایت دادم...💚 در دوران عقد مدام پیگیر رفتن بود؛ حتی شب عروسی منتظر خبر برای اعزام بود. گاهی در تنهایی ام گریه می کردم؛ اما به سید حرفی نمی زدم.🍃 با جنگ و جهاد در خانواده خیلی غریبه نبودیم. پدرم و یکی از دامادهایمان هم ثبت نام کرده بودند.🌈 4⃣

#خصوصیــات✨ خیلی به #امام‌حسین(ع) ارادت داشت.💚 نسبت به ائمه معصومین غیرت خاصی داشت. خودش هم از سادات بود. ائمه را واقعا پدران خودش میدانست.🌹 سید همیشه در فاز #شهدا بود. کتاب های شهدا را می خرید و بسیار اهل مطالعه بود🍃 سید #آرام و #شوخ‌طبع بود.🙂 وقتی به خواستگاری آمد، برادرم گفت: خیلی خوش اخلاق و شوخ طبعه. ناراحت نباش که چون هشت سال از تو بزرگتر است، نتوانید با هم بسازید.🍂 #مهربان بود.❤️ یک ماه اول زندگیمان که ماه رمضان بود بیشتر روزها سحری درست می کرد و با هم می خوردیم؛😍 عادت هم داشت که تا من نمی آمدم سر سفره بنشینم، دست به غذا نمی زد. می گفت: خانم شما اول بفرمایید بنشینید بعد با هم می خوریم.🌸 #بی_ریا بود.🌱 خیلی #مراقب رفتارش بود. سید #دلسوز و #فداکــار بود. به #رهبری و مقام ولی فقیه هم علاقه داشت و هم احترام قائل بود. اگر در خانه دراز کشیده بود و یک دفعه تلویزیون آقا را نشان می داد، سید اصغر بلند می شد و می نشست...❤️🍃 5⃣