#امام_زمانم_سلام♥
بازار دنیا....عجیب شلوغ است....
و ما، راه نور را گم کرده ايم!
و تو.... تنها راه بلد جاده نوری...
بر تاریکیهای دلمان، خط بکش...
سلام یگانه طلوع زمین بیا...
چشم انتظار ظهور زیبایت هستیم..
🌤الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🌤
...💔
•آسمان میـبارد و قبر تـو هم گِل میشود•
•من فدای سنگ قبری که نداری یا حسن•😭
#السلامعلیکیامعزالمؤمنین
#غریباقام💚
#شهیدانه🌹
°°°
امام فرموده بود مثل چمران بمیرید،
اگه قرار است مثل چمـران بمیریم و
شهید بشویم باید شبیه چمرانزندگے
کنیـم ، او در یک لحظه شهیــــد نشد
بلکه عمــری شهیــدانه زنــــدگی کرد.
#شهیدآقامصطفےچمران 🌷
_._._._._._._._
PTT-20201115-WA0180.opus
559.5K
⭕️ مهم ترین رسالت شیعه ی عصر غیبت چیست؟
👤 استاد آیتی
🤲 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@yadyaaran
سید اصغر✨
متولد سال 1364 از روستای قلعه حمود از توابع امیدیه خوزستان است.🍃
3⃣
همسر بزرگوار شهید✨
چند ماهی بیشتر از عقدمان نگذشته بود که یک روز سید گفت: من می خواهم به سوریه برای جهاد بروم؛🍃
مانده بودم چه جوابی بدهم.
شوکه شدم.
گفتم: من برای آینده مان خیلی برنامه ریزی کردم. نمیشود که نروی؟🍂
گفت: چشم؛ من نمی روم؛ اما خودت جواب حضرت زهرا(س) را در آن دنیا بده.🌾
وقتی سید این حرف را زد، من سکوت کردم و به رفتنش رضایت دادم...💚
در دوران عقد مدام پیگیر رفتن بود؛
حتی شب عروسی منتظر خبر برای اعزام بود. گاهی در تنهایی ام گریه می کردم؛
اما به سید حرفی نمی زدم.🍃
با جنگ و جهاد در خانواده خیلی غریبه نبودیم. پدرم و یکی از دامادهایمان هم ثبت نام کرده بودند.🌈
4⃣
#خصوصیــات✨
خیلی به #امامحسین(ع) ارادت داشت.💚
نسبت به ائمه معصومین غیرت خاصی داشت. خودش هم از سادات بود. ائمه را واقعا پدران خودش میدانست.🌹
سید همیشه در فاز #شهدا بود. کتاب های شهدا را می خرید و بسیار اهل مطالعه بود🍃
سید #آرام و #شوخطبع بود.🙂
وقتی به خواستگاری آمد، برادرم گفت: خیلی خوش اخلاق و شوخ طبعه. ناراحت نباش که چون هشت سال از تو بزرگتر است، نتوانید با هم بسازید.🍂
#مهربان بود.❤️
یک ماه اول زندگیمان که ماه رمضان بود بیشتر روزها سحری درست می کرد و با هم می خوردیم؛😍
عادت هم داشت که تا من نمی آمدم سر سفره بنشینم، دست به غذا نمی زد. می گفت: خانم شما اول بفرمایید بنشینید بعد با هم می خوریم.🌸
#بی_ریا بود.🌱
خیلی #مراقب رفتارش بود.
سید #دلسوز و #فداکــار بود.
به #رهبری و مقام ولی فقیه هم علاقه داشت و هم احترام قائل بود.
اگر در خانه دراز کشیده بود و یک دفعه تلویزیون آقا را نشان می داد، سید اصغر بلند می شد و می نشست...❤️🍃
5⃣
من به خاطر ارادتی که به مادرمان حضرت زهرا(س) داشتم، زبانم نمی چرخید که بگویم نرود. 🍃
به خودم می گفتم: این همه همیشه دم از محبت به اهل بیت(ع) می زنیم؛
در روضه ها گریه می کنیم که امام حسین(ع) تنها بود و کسی کمک حالش نبود؛
کاش آن موقع ما بودیم؛ ...
خب الان وقت عمل بود و باید به آن شعاری که همیشه می دادیم، عمل می کردیم.❤️🌾
از جدایی سید بسیار درد می کشیم؛ 💔
ولی توسل ما به حضرت زهراست و خود را آرام می کنیم؛✨
همه از وابستگی و علاقه میان یک زن و شوهر جوان خبر دارند؛ اما با توسل به حضرت آرام می گیریم...🌹
6⃣
زندگی مشترک ما بسیار کوتاه بود؛ 🍂
اما بهترین لحظات عمرم را در این مدت کوتاه طی کردم؛❤️
سید اصغر هم در وصیت نامه اش نوشته بود که بهترین لحاظات زندگی ام را در کنار همسرم بودم.🌺
حیف که بیشتر از این قسمت نشد در کنارش باشم؛ ان شاءالله آن دنیا در کنار هم باشیم.🌸
سید همانطور که آرزو داشت،
مانند مادرش فاطـــمه زهرا(س)،
با اصابت گلوله به "پهلویش" به آرزوی دیرینه اش رسید و در 16 آذر 94 آسمان نشین شد.🕊❤️
7⃣