عشق خوب است
اگر یار خدایی باشد...
ﺗﻮﯼ ﻭﺻﯿﺖ ﻧﺎﻣﻪ ﺧﻄﺎﺏ ﺑﻪ ﻫﻤﺴﺮﺵ ﻧﻮﺷﺖ:
" ﺍﮔﺮ ﺑﻬﺸﺖ ﻧﺼﯿﺒﻢ ﺷﺪ ﻣﻨﺘﻈﺮﺕ ﻣﯿﻤﺎﻧﻢ "...
حالا ﺧﺎﻧﻤﺶ میگه:
ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﺭو ﺑﺰﺭﮒ ﮐﺮﺩﻡ ﻭ ﻧﺬﺍﺷﺘﻢ ﺁﺏ ﺗﻮﯼ ﺩﻟﺸوﻥ تکون ﺑﺨﻮﺭه ... ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﺳﺖ ﺩﯾﮕﺮ ..
ﻭ ﺣﺎﻻ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﻧﻮﺑﺘﻢ
ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺍﻡ ﺗﺎ ﺍﻭن ﺍﯾﻨﻘﺪﺭ ﭘﺸﺖ ﺩﺭﻫﺎﯼ ﺑﺎﺯ ﺑﻬﺸﺖ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭﻡ ﺭو ﻧﮑشه ...
ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺑﺪ ﻫﻢ ﻧﯿﺴﺖ ..
ﺑﺬﺍﺭ یه ﺑﺎﺭ ﻫﻢ ﺍﻭن ﻣﺰﻩ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﺭو ﺑﭽشه..."
شهید اسماعیل دقایقی
اللهم صل علی محمد و ال محمد وعجل فرجهم
#کانال_شهدایی_یاد_یاران
@yadyaaran
🌸مهدي حسن قمي از كوچك ترين دوستان ابراهيم مي گفت:
يادم هست ابراهيم به ساندويچ الويه علاقه داشت. اما هر جايي براي ساندويچ نمي رفت.
يك ساندويچ فروشي در١٧ شهريور بود كه به فروشنده اش آقاشيخ مي گفتند. يعني آدم #موجه و مسجدي بود.
ابراهيم هميشه پيش او مي رفت. حساب دفتري پيش او داشت.
مي دانست توي الويه؛ كالباس نمي ريزد وفقط از مرغ استفاده مي كند. ابراهيم سوسيس و همبرگر و ...هرگز استفاده نمي كرد.
اينگونه به ما درس تربيتي مي داد كه هرچيزي نخوريم و هرجايي براي غذا نرويم.
مي دانست كه اين فروشنده به حلال و حرام خيلي دقت دارد، براي همين آنجا مي رفت. چرا كه قرآن دستور مي دهد:
انسان به غذايي كه ميخورد توجه داشته باشد.
كتاب سلام بر ابراهيم ٢
شهید ابراهیم هادی
اللهم صل علی محمد و ال محمد وعجل فرجهم
#کانال_شهدایی_یاد_یاران
@yadyaaran
دل باصلوات محرم رازشود
سیمرغ شود بلند پرواز شود
فرمود پیامبرکه باهرصلوات
درهای اجابت دعاباز شود
🌻اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمِّدٍ
وَّ آلِ مُحَمَّدٍ وَّ عَجِّلْ فَرَجَهمْ🌻
#کانال_شهدایی_یاد_یاران
@yadyaaran
🌸مادرانه💔
مادر است دیگر...
بزرگترین آرزویش
دیدن فرزند در لباس دامادی است
ولی
به عشق حسین
علی اکبرش را راهی میدان می کند...
و بعد از سالیان سال
مُشتی استخوان
علی اصغر وار
در آغوش می گیرد...
به فدای دل مادران شهدا...
شادی روح شهدا صلوات
اللهم صل علی محمد و ال محمد وعجل فرجهم
#کانال_شهدایی_یاد_یاران
@yadyaaran
9.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اللهم صل علی محمد و ال محمد وعجل فرجهم
#کانال_شهدایی_یاد_یاران
@yadyaaran
🌷سلام علی آل یاسین
🌷چه ميشود که ز شهر فراق بازآيي
🌷به اشکِ وصل کني چشم کعبه دريايي
🌷چه ميشود که گلستان بهار را بيند
🌷زعطر خنده گل ها شود تماشايي
🌷شکسته شيشه بغض وصال در هجرت
🌷کمان شده کمر طاقت و شکيبايي
🌷اگر طلوع رخت با غروب عمر من است
🌷به مقدمت بدهم سر چه مرگ زيبايي
🌷نسيم عطر نظررادمي تصور کن
🌷فراق ميرود و گريه هاي تنهايي
🌷اميد در نفس قلب خسته مي رويد
🌷که ديده ديده او طلعت شکوفايي
🌷زهجرووصل توهرصبح وشام مي گويم
🌷ولي نگفته نگاهم چوماه پيدايي
🌷جهان به حال سر بي پناه خود نالد
🌷فداي غربتت آقا چقدر تنهايي
🌷نگاه دار خدايا لواي رهبر را
🌷زحال تا سحر مه که پرده بگشايي
🌷به روي ني تو ز آيات کربلا خواندي
🌷تو يار و حافظ مهدي عزيز زهرايي
🌷ببار روزي غفران ببند راه گناه
🌷که گويمش گل نرگس چرانمي آ ئي
🌷جمعه دلتان نورانی التماس دعا
اللهم صل علی محمد و ال محمد وعجل فرجهم
#کانال_شهدایی_یاد_یاران
@yadyaaran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#رهبرانه💫
🔆کلیپ زیبای تصاویر رهبر
همراه با اشعار میثم مطیعی
💚❤️💚❤️💚❤️💚
🌸.ما منتظر صبح شب یلدائیم
آماده برای فرج فردائیم🌸
🌸فردا که عزیز فاطمه می آید
با “خامنه ای”به کربلا می آییم🌸
☘☘☘سلام صبحت بخیر
حضرت عشق
اللهم صل علی محمد و ال محمد وعجل فرجهم
#کانال_شهدایی_یاد_یاران
@yadyaaran
#خاطرات_شهدا
#ماجرای_جالب_دزدیدن_حاج_قاسم
💠جلسهای بود که احمد کاظمی، باقر قالیباف، قاسم سلیمانی و همه رفقا بودند. من دیدم که شهید کاظمی گفت گرسنهام چرا غذا نمیدهند، جلسه هم خیلی مهم بود، وقتی برای غذا رفتیم یک سفره رنگین انداخته بودند و مشخص بود ارتش سنگ تمام گذاشته است. این موضوع مربوط به اوج جنگ یعنی بین سالهای ۶۵-۶۴ است. من دیدم احمد کاظمی که از فرماندهان نیروی زمینی سپاه بود نشست و ظرفی کشید جلو، چند تکه نان و پنیر و سبزی گذاشت جلویش و خورد بعد هم چیز دیگری نخورد. گفتم این همه غذا هست چرا نمیخوری، احمد آقا گفت نه ما به این سفرهها عادت میکنیم بهتر است از خودمان مراقبت کنیم و از این تشریفات خالی باشیم. آن زمان بچهها خودشان را حفظ میکردند. این طرفتر آمدم. آقا رحیم را دیدم که ظرفش تمیز تمیز است و هیچ چیز استفاده نکرده، گفت دل درد داشتم نان خوردم و سیر شدم. بعدا از آقا رحیم پرسیدم چرا چیزی نخوردی گفت یاد بچههای خودمان در جنگ که میافتم شرفم اجازه نمیدهد.
💢 #خاطره_جالب_ازحاج_قاسم :
قاسم مجروح شده بود. برای درمان او را به مشهد فرستاده بودند. چون شکمش ترکش خورده بود از زیر قفسه سینهاش تا روی مثانهاش را باز کرده بودند و وضع بدی داشت. ۴۶-۴۵ روز کسی نمیدانست قاسم سلیمانی زنده است یا شهید شده. در آن زمان هم فرمانده گردان بود که مجروح شد. بالاخره شهید موحدی کرمانی پسر همین آقای موحدی کرمانی قاسم را در مشهد پیدا کرد و گفت طبقه سوم یک بیمارستان در مشهد است. پزشک حاج قاسم از منافقین بود و میخواست حاج قاسم را بکشد، به همین دلیل شکم قاسم را باز گذاشته بود که منجر به عفونت شده بود. یک پرستار باشرف کرمانی به خاطر حس کرمانی و ناسیونالیستیاش قاسم را شب دزدیده بود، جایش را با دو مریض دیگر در یک طبقه دیگر عوض کرد و به دکتر گفته بود قاسم را از اینجا بردند. قاسم باز یک دوره دیگر از ناحیه دست مجروح شد تا میگفتند برو دکتر میترسید، تا میگفتند برو بیمارستان در میرفت. فضای ما در جنگ این بود. من از هویت ملی و اعتماد به نفسی صحبت میکنم که جنگ با خودش آورد و این ملت را آبدیده کرد.
🔹مولای من
نمیدانستم که فهم من در غیبت وظهور شما موثر است🌱
🔷 وگرنه تمام عمرم را برای فهم وشناخت و پیروی از شما صرف می کردم ‼️
🔹نافهمی و نشناختن وجود نازنینتان باعث محرومیت ما و غیبت شما شد.😭
🔹خداوند حجت آخرش را نگاه داشته تا گستره جهانیِ دعوت به دین حقّه اتفاق بیفتد..
درواقع نگاه درست و جامع این است که مسأله #ظهور را #جهانی دانسته و او را امامی بر حق در همه عالم بدانیم.
باید اضطرار را با تمام وجود حس کنیم، مردم باید بفهمند بدون حجت خدا واقعاً نمی شود عالم گلستان بشود*
*حجت الاسلام علی قهرمانی
#جمعه_های_انتظار