eitaa logo
اشعارمناجات امام زمان(عج الله تعالی فرجه الشریف)
6.9هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
2.1هزار ویدیو
99 فایل
کانال اشعار و مناجات و سخنرانی های کوتاه امام زمان(عج) #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات #اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج #کانال_اشعار_مناجات_امام_زمان_عج ⬇️⬇️⬇️ https://eitaa.com/joinchat/1169883173C0eef1e04a6
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مداحی آنلاین - عرض سلام خدمت آقای خودم - جواد مقدم.mp3
10.87M
احساسی (عج) عرض سلام خدمت آقای خودم عرض ارادتم به مولای خودم 🎤🍃 💠کانال امام زمان عج 💠 التماس دعای فرج و عاقبت _بخیری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_169075905.mp3
4.16M
🎤سید قاسم موسوی قهّار رو به غروب می رود جمعه انتظار من رحم نمی کند خدا به صبر بی قرار من ندبه به ندبه بی اثرسمت سمات می رود کی به سمات می رسد ندبه ی انتظار من «‏یٰا صٰاحِبَ الزْمانْ اَدْرِکنٰا وَ انْظُرْ إِلَیْنَا نَظْرَةً رَحِیمَة...» 🍃الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🍃 @Mawud12
موعود(عج): 🌼مظلوم ترین فرد عالم ✍متاسفانه در بیشتر مجالس مذهبی از یاد امام زمان و دعا برای تعجیل ظهور آن حضرت غفلت می شود، و اگر بدانیم چقدر از آن حضرت غافل بوده ایم، متوجه می شویم که آن حضرت مظلوم ترین فرد عالم هستند. امام حسین در عالم مکاشفه به یکی از علمای قم فرمودند: مهدی ما در عصر خودش مظلوم است، تا می توانید درباره آن حضرت سخن بگویید و قلم فرسایی کنید؛ آنچه درباره شخصیت این معصوم بگویید درباره همه معصومین علیهم السلام گفته اید؛ چون حضرات معصومین همه در عصمت و ولایت یکی هستند و چون این زمان، دوران مهدی ما است سزاوار است درباره او بیشتر گفتگو شود. 💥و در خاتمه فرمودند: باز تاکید میکنم درباره مهدی ما زیاد سخن بگویید و بنویسید، مهدی ما مظلوم است، بیش از آنچه نوشته و گفته شده باید درباره اش نوشت و گفت. 📚 کتاب صحیفه مهدیه؛ بخش مقدمه 🍃الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🍃 @Mawud12 @yaemamzamanadrekni
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
@mataleb_mazhabi313 .mp3
5.79M
🔊 🎵 📝 " عصر یک جمعه دلگیر " 👤 با اجرای حمیدرضا همانا برترین کارها،کار برای امام زمان عج است
هدایت شده از ⚘️گمنام⚘️
عالم ،محضر شهداست؛ اما کو محرمی که این حضور را دریابد و در برابر این خلاء ظاهری خود را نبازد..! زمان می گذرد و مکانها فرو می شکنند اما حقایق باقیست.. 🌷ناگهان باز دلم یادتان افتاد شکست... یادشهداء وامام شهداء با ذکر صلوات 🌷🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_360823937.mp3
2.24M
⏯ صوت_مهدوی (عج) 🍃آسمون تشنه ی یک نگاهتونه 🍃آقاجون دست علی همراهتونه 🎤 🌤 الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج 🌤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5938156895083693987.mp3
4.28M
متن:هرکس که با تو باشه... 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 هرکس که با تو باشه قلبش آسمونیه کار و کِسبِ زندگیش صاحب الزمونیه اُنظُر الینا نَظرَة الرحیمه سائل نگاهش به دست کریمه اِرحَم اَبانا حال من وخیمه فکر و ذکرم شده یکسره مثل باد عمرمون میگذره کی میخوام پس ببینم تورو کور بشه این چشام بهتره آقا کجایی آقا کجایی آقا کجایی آقا کجایی ☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️ هفته به هفته دارم میشمارم تو خاطرم از این جمعه ها هنوز غریبونه میگذرم من غرق آهم مونده بین راهم باز اومدم با نامه‌ی سیاهم اِرحَم اَبانا تو بده پناهم سخته هر روز توی انتظار باشی و بگذره روزگار منتقم العجل الامان وارثِ بر حقِ ذوالفقار آقا کجایی آقا کجایی آقا کجایی آقا کجایی کربلایی وحید شکری آجرک الله یا صاحب الزمان 🥀 🌷کانال امام زمان عج 🍃
دعای هر روز ماه صفر اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا
. 6⃣1⃣1⃣یکم صفر سال ۶۱ هجری قمری کاروان و اهل بیت به شهر شام رسیدند!👇 ✅کاوران اسرای اهل بیت(ع) بعد از طی مسیر طولانی و پرمشقّت از کوفه تا شام، بعد از عبور از منازلی، به دمشق، پایتخت شام و مرکز خلافت بنی امیه، رسیدند. مرحوم کفهمی می نویسد : 📋《وَ فِی أوَّلِ صَفَرٍ اُدخِلَ رَأسُ الحُسَينِ(ع) إلى دِمَشقَ، وهُوَ عيدٌ عِندَ بَني اُمَيَّةَ》 ♦️در روز اوّل صفر، سر مبارک امام حسين(ع) به دمشق، وارد شد و آن روز، نزد بنى اميّه، عيد بود.(۱) طبق برخی گزارش‌های دیگر، ورود سرهای شهداء به همراه اسرای کربلا به شام، در روز اول صفر بوده‌ است.(۲) 📚منابع : ۱)المصباح کفهمی، ص۵۰۱ ۲)آثار الباقیة ابوریحان بیرونی، ص۵۲۷ .
7⃣1⃣1⃣توقف سه روزه کاروان در پشت دیوارهای شهر دمشق برای تزیین شهر!👇 ✅تاریخ می نویسد : 📋《فَوَقَفُوهُم عَنِ الدُخُولِ ثَلَاثةَ أَیّامِ وحَبَسُوُهُم هُناکَ، حَتّى تَتَوفّرَ زِینَةُ الشَامِ و تَزوِیقُها بِالحَلیِّ والحُلَلِ والحَرِیرِ والدِّیبَاجِ وَالفِضَّهِ والذَّهَبِ وَأنوَاعِ الجَواهِرِ عَلى صَفَةِِ لَم یَر الرَّاؤُوُن مِثلَهَا لاقَبلَ ذَلِکَ الیَومِ وَ لابَعدَهُ》 ♦️اهل بیت(ع) را سه روز پشت دروازه شام نگه داشتند، و آنها را در آنجا به بند کشیدند. در این حین شهر را به بهترین شکل زیور بستند، به گونه‌ای كه چشمی مثل آن را ندیده بود.(۱)(۲) و به نقل عماد الدین طبری؛ 📋《ظَلُّوا عَلَى بَابِ المَدِينةِ ثَلَاثةَ أيَّامِِ حَتَّى يُزَيِّنُوا البَلَدَ》 ♦️کاروان اسرای اهل بيت(ع) را سه روز پشت دروازه شام نگه داشتند، تا شهر را تزیین کنند.(۳) 📚منابع : ۱)امالی شیخ صدوق، مجلس ۳۱، ص۲۳۰ ۲)حیاة الإمام الحسین(ع) قُرشی، ج۳، ص۳۶۹ ۳)کامل بهایی عماد الدین طبری، ج۲، ص۳۶۱ .
8⃣1⃣1⃣ورود کاروان به داخل شهر و گرداندن آنان در معابر و بازارها!👇 📋《ثُمَّ خَرَجَ الرِجَالُ والنِسَاءُ، والأَصَاغِرُ والأَکابِرُ، والوُزَرَاءُ وَالأُمَرَاءُ، وَالیَهُودُ وَالمَجُوسُ والنَصَارَى وسَائرُ المِلَلِ، إلَى التَفرُّجِ ومَعَهُم الطُّبُولُ وَالدُّفُوفُ وَالبُوقَاتُ وَالمَزامِیرُ، وَسَائِرُ آلَاتِ اللَهوِ والطَرَبِ، وقَد کَحَّلُوا العُیُونَ، وخَضَبَوا الأَیدِی، وَلَبسُوا أَفخرَ المَلابِسِ، وتَزیَّنُوا أَحسَنَ الزِّینَه، وَلَم یَرَ الرَاؤوَن أَشَدَّ اَحتِفَالاً وَلَا أَکثَرَ اجتِمَاعَاً مِنهُ، حَتَّى کَأنَّ النَاسَ کُلَّهُم حُشِرُوا جَمِیعَاً فِی صَعیِدِ دِمَشقَ》 ♦️سپس زنان و مردان شامی، بزرگ و کوچکشان، وزیران و امیران، یهودیان و مسیحیان، برای دیدن اسراء از خانه هایشان خارج شدند، در حالی آلات غناء از جمله دف و طبل و بوق و دهل به همراه داشتند. جامه ی نو و فاخر پوشیده و خود را به کُحل و خضاب آراسته بودند و به بهترین شکل تزیین کرده بودند در حالی كه چشمی مثل آن روز شام را شلوغ و پر ازدحام ندیده بود.(۱) 📋《قَد عَلَّقُوُا السُّتُورَ وَالحُجُبَ وَالدِّيبَاجَ وَ هُم فَرِحُونَ مُستَبشِرُونَ وَعِندَهُم نِسَاءُ یَلعَبنَ بِالدُفُوفِ والطُبُولِ》 ♦️اهل شام هر آنچه که باعث زینت می شد را به خود آویخته بودند و در بین آنها زنانی مشاهده می شد که با دف و طبل مشغول رقّاصی بودند و شادمانی چنان مردم را فرا گرفته بود که گویا شام یکپارچه غرق در سرور است.(۲) بساط شراب گستراندند و همگی در معابر با طبل و شیپور به استقبال اسراء رفتند و به هم دیگر این روز را تبریک می گفتند. جارچیان اسراء را خارجی می خواندند. ابتدا اسرای کربلا، در بازار دمشق، گردانده شدند و در این میان، چه بی حرمتی ها که به خاندان اهل بیت(ع)، صورت نگرفت. 📚منابع : ۱)حیاه الإمام الحسین(ع) قُرشی، ج۳، ص۳۶۹ ۲)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۱۲۷ .
9⃣1⃣1⃣ورود کاروان در نقلی دیگر!👇 ✅سهل بن سعد می گوید : 📋《خَرَجتُ إلى بَیتِ المَقدِسِ حَتّى تَوَسَّطتُ الشّامَ، فَإِذا أنَا بِمَدینَةٍ مُطَّرِدَةِ الأَنهارِ کَثیرَةِ الأَشجارِ، قَد عَلَّقُوا السُّتورَ وَالحُجُبَ وَالدّیباجَ ، وهُم فَرِحونَ مُستَبشِرونَ، وعِندَهُم نِساءٌ یَلعَبنَ بِالدُّفوفِ وَالطُّبولِ، فَقُلتُ فی نَفسی : لَعَلِّ لِأَهلِ الشّامِ عَیدَاً لا نَعرِفُهُ نَحنُ؟ فَرَأَیتُ قَوما یَتَحَدَّثونَ!》 ♦️به سوى بیت المقدّس، روانه شدم و به شهرهاى‏ شام رفتم. در شهرى پُر آب و درخت دیدم که پارچه و پرده و دیبا آویخته‏ اند و شاد و خوش‏حال اند و زنانى هم پیش آنان، دف و طبل مى‏ زنند. با خود گفتم : شاید شامیان، عیدى دارند که آن را نمى‏ شناسیم. دیدم مردمى سخن مى‏ گویند. 📋《فَقُلتُ : یَا هَؤُلَاءِ! ألَکُم بِالشَّامِ عَیدٌ لَانَعرِفُهُ نَحنُ؟! قَالُوا : یَا شَیخُ! نَراکَ غَریبَاً! فَقُلتُ : أنَا سَهلُ بنُ سَعدٍ، قَد رَأَیتُ رَسولَ اللّهِ(ص) وحَمَلتُ حَدیثَهُ! فَقالوا : یَا سَهلُ! ما أعجَبَکَ السَّماءُ لا تَمطُرُ دَماً! وَالأَرضُ لا تَخسِفُ بِأَهلِها! قُلتُ : ولِمَ ذاکَ؟ فَقالوا هذا رَأسُ الحُسَینِ(ع) عِترَةِ رَسولِ اللّهِ(ص) یُهدى مِن أرضِ العِراقِ إلَى الشّامِ، وسَیَأتِی الآنَ!》 ♦️گفتم : اى مردم! آیا شما در شام، عیدى دارید که ما آن را نمى‏ شناسیم؟! گفتند : اى پیرمرد! تو را غریبه مى‏ بینیم؟ گفتم : من سهل بن سعد هستم. پیامبر خدا(ص) را دیده‏ ام و از او حدیث شنیده‏ ام. گفتند : اى سهل! آیا تعجّب نمى‏ کنى که آسمان، خون نمى‏ بارد و زمین، ساکنانش را فرو نمى‏ برد؟ گفتم : چرا این گونه شود؟ گفتند : این، سر حسین(ع) از خاندان پیامبر خدا(ص) است که آن را از سرزمین عراق به شام، هدیه مى‏ برند و اکنون مى‏ رسد. 📋《قُلتُ : وا عَجَباه! یُهدى رَأسُ الحُسَینِ(ع) وَالنّاسُ یَفرَحونَ؟! فَمِن أیِّ بابٍ یُدخَلُ؟ فَأَشَاروا إِلى بَابٍ یُقالُ لَهُ : بَابُ السَّاعاتِ، فَسِرتُ نَحوَ البَابِ، فَبَینَما أنَا هُنالِکَ، إذ جاءَتِ الرّایاتُ یَتلو بَعضُها بَعضاً، وإذَا أنَا بِفارِسٍ بِیَدِهِ رُمحٌ مَنزوعُ السِّنانِ، وَ عَلَیهِ رَأسُ مَن أشبَهُ النّاسِ وَجهَاً بِرَسولِ اللّهِ(ص) وإذَا بِنِسوَةٍ مِن وَرائِهِ عَلى جِمالٍ بِغَیرِ وِطاءٍ》 ♦️گفتم : شگفتا! سر حسین(ع) را به هدیه مى‏ برند و مردم، خوش‏حالى مى‏ کنند؟! از کدام دروازه مى‏ آورند؟ مردم به دروازه‏ اى به نام «دروازه ساعات»، اشاره کردند. به سوى آن رفتم و آن‏جا که بودم، پرچم‏هایى پى در پى می آمد و اسب‏ سوارى را دیدم که به دستش نیزه سرشکسته‏ اى بود و سرى بر آن بود که شبیه‏ ترینِ صورت‏ها به پیامبر خدا(ص) بود و در پى آن، زنانى سوار بر شتران بدون جهاز آمدند. 📋《فَدَنَوتُ مِن إحداهُنَّ فَقُلتُ لَهَا : یَا جارِیَةُ مَن أنتِ؟ فَقالَت : سُکَینَةُ بِنتُ الحُسَینِ(ع)! فَقُلتُ لَها : ألَکِ حاجَةٌ إلَیَّ؟ فَأَنَا سَهلُ بنُ سَعدٍ مِمَّن رَآى جَدَّکِ وسَمِعَ حَدیثَهُ!》 ♦️به یکى از آنها نزدیک شدم و به او گفتم : اى دختر! تو کیستى؟ گفت : سَکینه دختر حسین(ع)! به او گفتم: آیا درخواستى از من دارى؟ من، سهل بن سعد هستم که جدّت را دیده و از او حدیث شنیده‏ ام. سکینه گفت : 📋《یا سَهلُ! قُل لِصاحِبِ الرَّأسِ أن یَتَقَدَّمَ بِالرَّأسِ أمامَنا، حَتّى یَشتَغِلَ النّاسُ بِالنَّظَرِ إلَیهِ فَلا یَنظُرونَ إلَینا، فَنَحنُ حَرَمُ رَسولِ اللّهِ(ص)》 ♦️اى سهل! به حامل سر بگو که سر را جلوى ما ببرد تا مردم به دیدن او سرگرم شوند و به ما نگاه نکنند، که ما حرم پیامبر خدا(ص) هستیم. سهل گفت : 📋《فَدَنَوتُ مِن صاحِبِ الرَّأسِ وقُلتُ لَهُ: هَل لَکَ أن تَقضِیَ حاجَتی وتَأخُذَ مِنّی أربَعَمِئَةِ دینارٍ؟! قالَ : وما هِیَ؟ قُلتُ : تَقَدَّم بِالرَّأسِ أمامَ الحَرَمِ. فَفَعَلَ ذلِکَ وَدَفعتُ لَهُ ما وَعَدتُهُ》 ♦️به حامل سر، نزدیک شدم و به او گفتم : آیا درخواستم را اجابت مى‏ کنى تا در عوض، چهارصد دینار بگیرى؟ گفت : درخواستت چیست؟ گفتم : سر را جلوتر از اهل حرم، حرکت بده. او نیز چنین کرد و من هم آنچه را وعده داده بودم، به او پرداختم.(۱) 📚منبع : ۱)مقتل الحسین(ع) خوارزمی، ج۲ ،ص۶۸ .
0⃣2⃣1⃣دیدار پیرمرد شامی با !👇 ✅وقتی را وارد شام کردند، در اين ميان پيرمردى به كاروان اسيران نزديك شد و گفت : 📋《الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي قَتَلَكُمْ وَ أَهْلَكَكُمْ وَ أَرَاحَ الْبِلَادَ عَنْ رِجَالِكُمْ وَ أَمْكَنَ أَمِيرَالْمُؤْمِنِينَ مِنْكُمْ》 ♦️خدا را سپاس كه شما را كشت و نابود كرد و شهرها را از مردان شما آسوده ساخت و امیرالمومنین يزيد را بر شما پيروز نمود!! امام سجاد(ع) به او فرمود : 📋《يا شَيْخُ! هَلْ قَرَأْتَ الْقُرْآنَ؟》 ♦️اى پيرمرد! آيا قرآن خوانده اى؟ پاسخ داد : آرى! (شما را با قرآن چكار؟!) فرمود : 📋《فَهَلْ عَرَفْتَ هذِهِ الآيَةَ؟》 ♦️آيا اين آيه را مى شناسى؟ که می گوید : 📋《قُلْ لاَ أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ اَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى!》 ♦️به مردم بگو كه من هيچ پاداشى از شما در برابر رسالتم درخواست نمى كنم، جز دوست داشتن نزديكانم!(اهل بيتم) پيرمرد پاسخ داد : آرى! من اين آيه را خوانده ام! (ولى با شما چه ارتباطى دارد!). امام سجاد(ع) فرمود : 📋《فَنَحْنُ الْقُرْبى يا شَيْخُ!》 ♦️قُربى ما هستيم ای پیر مرد! پيرمرد وقتی اين سخنان را شنيد، ساكت شد و از گفته هاى خود سخت پشيمان گرديد و فرياد زد : به خدا سوگند! شما همان گروه شايسته و از خاندان پيامبر اکرم(ص) هستيد. امام(ع) نيز در تأييد سخنان آن پيرمرد فرمود : به خدا سوگند، بدون ترديد ما همان اهل بيت عصمت و طهارتيم و به حقّ جدّ ما رسول خدا(ص) سوگند! كه ما همان گروه هستيم. 📋《فَبَكَى الشَّيْخُ وَ رَمَى عِمَامَتَهُ ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ إِلَى السَّمَاءِ》 ♦️پيرمرد گريست و عمامه از سر انداخت و سرش را به آسمان بلند كرد. 📋《ثُمَّ قَالَ : اللَّهُمَّ إِنَّا نَبْرَأُ إِلَيْكَ مِنْ عَدُوِّ آلِ مُحَمَّدٍ ص مِنْ جِنٍّ وَ إِنْسٍ!》 ♦️سپس گفت : خدايا! من از دشمنان آل محمّد(ص) از جنّ و انس آنها بيزارى مى جويم. سپس به امام(ع) عرض كرد : 📋《هَلْ لِي مِنْ تَوْبَةٍ؟》 ♦️آيا راه توبه اى براى من وجود دارد؟ امام به او فرمود : 📋《نَعَمْ! إِنْ تُبْتَ تَابَ اللَّهُ عَلَيْكَ وَ أَنْتَ مَعَنَا》 ♦️آرى! اگر توبه كنى، خداوند تو را مى بخشد و توبه ات را مى پذيرد و تو با ما و در زمره ی دوستان ما خواهى بود. پيرمرد نيز توبه كرد، ولى هنگامى كه اين سخن به گوش يزيد رسيد، دستور قتل وى را صادر كرد!(۱) 📚منبع : ۱)اللهوف ابن طاووس، ص۱۷۶ .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃شروعِ ماهِ صفر🍃 🍃علت نامگذاری ماه صفر 🍃ماه صفر دومین ماه قمری پس از محرم است. در دوران جاهلیت آن را ناجز می‌نامیدند. 🍃صفر از ریشه «صفر» به معنی تهی و خالی است. دلیل نامگذاری آن این است که چون این ماه پس از ماه محرم است و مردم دوران جاهلیت در ماه محرم - به دلیل اینکه از ماههای حرام بود- از جنگ دست می‌کشیدند، با فرارسیدن ماه صفر به جنگ روی می‌آوردند و خانه‌ها خالی می‌ماند؛ از این رو به آن صفر گفته‌اند. نگارشات