و علی زهـرایش را این گونه ،
خطاب میکرد . .
آرام و قرار دل ِعلی ((((((:
شماره تلفن حرم امام حسین علیهالسلام
شماره تلفن 1640
مستقیم به میکروفن ضریح امام حسین(ع) وصله، هر درد دلی دارید به آقا بگید.
(بدون پیش شماره است)
کاملا رایگانه التماسدعانشربدیدشایدکسی دلتنگ باشه.
"بِنْتُ الحُسَینْ"
دختر شاه رقیه ❤️🩹 : ) مداحی های ذخیره شده .
ماه رقیه
دختر شاه رقیه:))💚
قبلتی رقیه
سیدتی رقیه
انشالله ساعت دوازده شب ی روضه مخصوص این روزا تایپ میشه
لطفا با حال مناسب بخونید🖤
التماس دعای فراوان💔
میگن که آقای ما دو جا کمرشون شکست؛
یکی با شهادتجوونِلیلاعلیِاکبر
یکی با شهادت قمرِامالبنینابوالفضلِالعباس
"بِنْتُ الحُسَینْ"
میگن که آقای ما دو جا کمرشون شکست؛ یکی با شهادتجوونِلیلاعلیِاکبر یکی با شهادت قمرِامالبنینابوال
مرحوم شوشتری میگه:
نگید روضۀ علی اکبر ،
بگید روضۀ جان دادن حسین . . .
شهزاده ی لیلا اومد پیش امام حسین
تا اذن ورود به میدان رو از پدر بگیره
امام حسین هنوز بدن اربا اربایی ندیده بودند..
هنوز جنازه علی اکبر روی خاک صحرا رو ندیده بودند..
اما با دیدن این آقازاده ی رعنا بی تاب میشن
فقط صدارو شنیدن تو خیمه!
این اولین ویژگی ،
ابی عبدالله حالشون برای بدرقه ی هیچ شهیدی محتضر نشد...
دومین ویژگی ، برا داغ علی اکبر :
ابی عبدالله کنار خیلی از شهدا رسیدن ، اما کنار هر بدنی رسیدند از اسب پیاده شدند و نشستند کنار بدن ...
اما فقط کنار بدنِ علی اکبر نوشتن که آقا دیگه نتونستند پیاده بشند..
نوشتن تا رسیدند کنار بدن
‹ فَسَقَطَ الْحُسَیْنُ ع عَنْ فَرَسِهِ إِلَى الْأَرْضِ ›
یعنی از بالای اسب افتادند رو زمین . . .
با زانوهای مبارک خودشونو رسوندند کنار بدن
داد میزدند پسرم...
سومین ویژگی اینکه :
ابی عبدالله بالای سر هر شهیدی رفتند،
دو سه دقیقه صحبت کرده..
یعنی شهید هنوز نفس داشته،زنده بوده!
کنار قاسم ، قاسم با عموش حرف زد . .
کنار حر و سعید و حبیب باهاشون حرف زد...
اما امان از داغ علی اکبر...
و دومین داغ عظیم،
داغ رفتن علم دار بود..
که وقتی امام حسین بالای سر عباس رسیدند فرمودند:
[ الان انکسر ظهری و قلت حیلتی ]
یعنی
'اکنونکمرمشکستوراهچارهبرمنبستهشد...'
یکطرفنجوایبرادرانهیابیعبداللهوقمربنیهاشم..
یکطرفطعنهیدشمن..
ویکطرفبیتابیبچههایحسین!
آه از غم عباس...
یا حسین
ای آفتابِ دین، قمری داشتی چه شد؟..
رفتی و خون به دلِ دخترِ زهرا كردن
گره ی روسریِ دختركان وا كردن
دَمِ دروازه عجب هلهله بر پا كردن
محملِ عمه ی سادات تماشا كردن
نوه ی فاطمه دنبالِ جواب است عمو
جای ما در وسطِ بزم شراب است عمو ؟..
بیمار فقط در طلبِ لطفِ طبیب است؛
ما منتظرِ نسخه یِ درمانِ مهدی زهرایم ❤️🩹:)
سلام اسون سنه ای شاه شاهان
سلام اسون سنه ای جان جانان
سلام اسون سنه قول سیز ابلفض
سلام اسون سنه یارالی آقا:)
السلام علیک یا اباعبدالله
أین صاحبنٰا:)
راهنجاتیغیرازاینذکرفرجنیست؛
درماندردبیشمارماظهوراست.🌿..!
حاجت اگر تویی همهاش خیرِ مطلق است
دیگر چه حاجت است به این استخارهها...
#امام_زمان
میگن که
شبعاشوراامامحسینشمشیرشون
روصیقلمیدادندوزیرلبمیگفتند :
± یادَهراُفٍلَکَمِنخَلیل
- یعنی ای دنیا خیلی پستی !..
مابندهیعشقیموحسین بندهنوازاست؛
تاکویحسین هستبهجنتچهنیازاست..❤️🔥"
گربداني شوقِ دیدارت چه بادل میکند !
درحسرتِ دیداره تو ، آواره ترینم حُسین:))!″
غصه اش که یکی دو تا نیست
غربت از حسن جدا نیست
خیلی خیلی غریبه هیچکی شبیه مجتبی نیست
وای بی یار و بی حبیبی
وای تو خونه ات هم غریبی
🏴شهادت کریم آل طاها امام حسن مجتبی (ع) تسلیت باد
هدایت شده از روضه آنلاین
12_mehdi-rasoli_hafteghi_Hajmahdirasoli-haftegi960825-Vahed_(www.rasekhoon.net).mp3
15.38M
⏯ #واحد #ترکی
🥀ای قلبی یاره زینبیم
🥀اقبالی قاره زینبیم
🎤 #حاج_مهدی_رسولی
#شهادت_امام_حسن
#شهادت_پیامبر_اکرم
[ @MAHDIRASEULI_IR ]
الحمدلله رب العالمین...
این دو ماه تا حد جان و نبض قلب نوکری کردیم در حد توان از خود گذشتیم برای روضه ها...
الحمدلله که اجازه ی نوکری داشتیم در خونه ی آقا اباعبدالله
خداروشکر اجازه دادن این دوماه و پیرهن سیاه به تن کنیم🖤
هر کسی لایق جنون برای اباعبدالله الحسین نیست خداروشکر خدارو صد هزار مرتبه شکر ما این اجازه رو از مادرمون خانم فاطمة الزهرا و پدرمون باباعلی داشتیم که نوکری کنیم برای بچه هاشون و نوه هاشون:)
انشاالله که دوباره این اذن و خواهیم گرفت
آخر صفره شهادت آقام امام رضا علیه السلام امام رضای جانمون آقا رئوف مون دعا کنیم برای جوونا؛برای گرفتارا؛بیماران روحی جسمی؛بیماران سرطانی ؛لاعلاج؛ درمانده ها؛فقرا؛الخصوص مشکلات جوونا
ممنون از شما التماس دعای فراوان🫀
✍:کنیزة الرقیه
اگه بخوام از این دوماهی که برام گذشت بگم
باید بگم که:
اول محرم مشهد و اول صفر کربُبلا
چه طلعتی شد قسمتم؛در مکافات جهان:)🌱
"بِنْتُ الحُسَینْ"
آخرین روز محرم سال١٤٠٣ _نجف اشرف
اولین روز صفر سال١٤٠٣
_مرقد مطهر امام حسین علیه السلام
اگرچه گریه نمودم دو ماه با غمتان
مرا ببخش نمردم پس از محرمتان
لباس مشکی من یادگاری زهراست
چگونه دل کنم از آن؟ چگونه از غمتان؟
بگیر امانتیات را خودت نگه دارش
که چند وقت دگر میشویم محرمتان
برای سال دگر نه برای فاطمیه
برای روضه مادر برای ماتمتان
دلم بگیر که محکمترش گره بزنی
به لطف فاطمه بر ریشههای پرچمتان
هزار شکر که از لطف پنجره فولاد
میان حلقه ماتم شدیم هم دمتان
بیا دوباره بخوان روضههای یابن شبیب
که من دوباره بسوزم دوباره با دمتان
چه شامها که زدی سر به گریهام اما
مرا ببخش نمردم به پای مقدمتان...
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
#حسینِمن