۳۲
(حضرت رقیه س)
رقیه گل گلزار عشق
تویی زینت شهر دمشق
خلق و خویت بود چون زهرا
واویلا واویلا واویلا۲
رقیه و بنت الحسینی
به زینب تو نور دو عینی
تویی دختر خون خدا
واویلا واویلا واویلا۲
کربلا به همراه زینب
روز تو رقیه شد چون شب
کربلا دیدی رنج و بلا
واویلا واویلا واویلا۲
دیده ای اکبر اربا اربا
اصغرش روی دست بابا
خونجگر ز داغش شد مولی
واویلا واویلا واویلا۲
غربتت را نمودی احساس
تا که افتاد دو دست عباس
فرق او از ستم شد دو تا
واویلا واویلا واویلا۲
دیده ای پدر تنها شده
اسیر رنج و غم ها شده
گوشه ی قتلگه شد غوغا
واویلا واویلا واویلا۲
دیده ای سوی او دویدند
سرش از ظلم و کین بریدند
رأس او بریده از قفا
واویلا واویلا واویلا۲
دیده ای آتش خیمه ها
سر بابا روی نیزه ها
سرش روی نیزه ی اعدا
واویلا واویلا واویلا۲
دیده ای عدو بی بهانه
عمه را زند تازیانه
کشیدی چه ها در عاشورا
واویلا واویلا واویلا۲
شنیدی به کوفه و در شام
ز دشمن زخم زبان دشنام
بدتر از کربلا بود آن جا
واویلا واویلا واویلا۲
دیده ای تو ظلم بی حساب
رقیه کجا بزم شراب
شور محشر شد آن جا برپا
واویلا واویلا واویلا۲
پدر می زد دم از محبوبش
یزید می زد به لب با چوبش
گل خون ز لب شد هویدا
واویلا واویلا واویلا۲
هر دلی از این غم کبابه
دختر حسین و خرابه
در خرابه نمودی مأوا
واویلا واویلا واویلا۲
در خرابه بودی بی رمق
رسید مهمان تو در طبق
رخ بابا شده هویدا
واویلا واویلا واویلا۲
گفته ای نور دیده بابا
کی سر تو بریده بابا
تنت مانده بر خاک صحرا
واویلا واویلا واویلا۲
دشمنت به زخمم نمک زد
مرا و عمه را کتک زد
چه ها من کشیدم از اعدا
واویلا واویلا واویلا۲
نبودی ز ناقه افتادم
سر به خاک غمت بنهادم
خونجگر شدم در آن صحرا
واویلا واویلا واویلا۲
دگر از زندگی خسته ام
بار این سفر را بسته ام
ببر همرهت من را بابا
واویلا واویلا واویلا۲
گرچه دست دشمن اسیرم
در همین خرابه می میرم
نیمه شب روم من چون زهرا
واویلا واویلا واویلا۲
#رضا_یعقوبیان
#سبک_واویلا_واویلا_واویلا
#حضرت_رقیه_س
@yaghubianreza
۳۳
(حضرت رقیه س)
به زهرا نور عینی،تو شمع عالمینی
ز نسل آل طاها،رقیه الحسینی
رقیه یا رقیه۲
گل باغ پیمبر،تویی از نسل حیدر
به خلق و خو و سیرت،تویی زهرای اطهر
رقیه یا رقیه۲
ادب شرمنده ی تو،شهامت بنده ی تو
لقب باب الحوائج،بود زیبنده ی تو
رقیه یا رقیه۲
بهشت و جنت ماست،حریم با صفایت
پر از عطر جنان است،همه صحن و سرایت
رقیه یا رقیه۲
گل باغ ولایی،عزیز مرتضایی
چو زینب عمه جانت،تو عطر کربلایی
رقیه یا رقیه۲
همه عالم فدایت،فدای غصه هایت
گل باغ ولایت،بگریم از برایت
رقیه یا رقیه۲
خرابه شام ویران،پر از آوای قرآن
چو رأس بابت آمد،شده چون باغ رضوان
رقیه یا رقیه۲
به تو ای محرم راز،کنم درد دل ابراز
من و قلب شکسته،کنم سوی تو پرواز
رقیه یا رقیه۲
کسی چون من ندیده،قد عمه خمیده
بدیدم روی نیزه،سر از کین بریده
رقیه یا رقیه۲
همه عالم ببوسند،لب قاری قرآن
چرا بابا کبود است،لبت از چوب خزران
رقیه یا رقیه۲
نبودی دشمن از کین،به زخم من نمک زد
به جای دلنوازی،مرا هر شب کتک زد
رقیه یا رقیه۲
ز داغت پیرم امشب،ز دنیا سیرم امشب
کنار رأس پاکت،دگر می میرم امشب
رقیه یا رقیه۲
#رضا_یعقوبیان
#سبک_ببینید_ببینید_گلم_رنگ_ندارد
#حضرت_رقیه_س
@yaghubianreza
۳۴
(حضرت رقیه س)
نگر ای پدر بر رخ نیلی ام
که آزرده از ضربت سیلی ام
غمت کرده پیرم
دعا کن بمیرم
پدرجان حسین۲
ز بس که دویدم پی قافله
ببین پای من گشته پر آبله
دگر بی شکیبم
غریبم غریبم
پدرجان حسین۲
سرت پیش من کربلا پیکرت
ز داغت زند ناله ها دخترت
الا بود و هستم
تو رفتی ز دستم
پدرجان حسین۲
نبودی مرا تازیانه زدند
چو عمه مرا بی بهانه زدند
الا ای حبیبم
شده غم نصیبم
پدرجان حسین۲
به هر جا که نام تو را برده ام
ز دشمن پدرجان کتک خورده ام
پدر کن دعایم
بگیری عزایم
پدرجان حسین۲
نبودی پدر دشمن تو به شام
به ما سنگ کینه زد از روی بام
در این شام ویران
منم من پریشان
پدرجان حسین۲
دگر خسته ام ای پدر زین سفر
مرا هم پدرجان به همره ببر
شوم من شبانه
به جنت روانه
پدرجان حسین۲
#رضا_یعقوبیان
#سبک_خدا_مادرم_راکجامیبرند
#حضرت_رقیه_س
@yaghubianreza
۳۵
(حضرت رقیه س)
تویی رقیه الحسین،گل گلستان ولا
هستی زینبی تو و،عزیزه ی خون خدا
ای صفای اهل بیت
رمز بقای اهل بیت
شدی فدای اهل بیت
یا رقیه الحسین۳
رقیه زهرا سیرتی،تو زینبی بصیرتی
به اذن حی کبریا،فردا شفیع امتی
ای دعای مستجاب
بوده ای در تب و تاب
دیدی از عدو عذاب
یا رقیه الحسین۳
روح ادب رقیه جان،زهرا نسب رقیه جان
تویی رقیه نوه ی،شاه عرب رقیه جان
کودکی مؤدبی
هدیه ای تو از ربی
جانفدای مکتی
یا رقیه الحسین۳
رنج و غم و درد و بلا،تو دیده ای به کربلا
العطش اهل حرم،شنیده ای به خیمه ها
دیده ای که اکبرش
پاره گشته پیکرش
حسین نشسته در برش
یا رقیه الحسین۳
به وقت رفتن پدر،دیدی وداع آخرش
اشک سکینه دیدی و،ناله و اشک خواهرش
بوده رو به روی او
گرم گفت و گوی او
بوسه زد گلوی او
یا رقیه الحسین۳
تو دیده ای به کربلا،گوشه ی میدان بلا
شده حسین ز کینه ها،اسیر جمع اشقیا
شمر دون سویش دوید
خنجرش ز کین کشید
رأس پاک او برید
یا رقیه الحسین۳
تو دیده ای به کربلا،آتش میان خیمه ها
پیکر بابا روی خاک،سرش به روی نیزه ها
دشمنان محک زدند
زخم تو نمک زدند
عمه را کتک زدند
یا رقیه الحسین۳
تو دیده ای ظلم و ستم،ز کوفیان و شهر شام
سنگ می زدند خنده زنان،بر سر و روی تان ز بام
دیدی از عدو عذاب
بوده ای در التهاب
تو به مجلس شراب
یا رقیه الحسین۳
بدیده ای سر پدر،تو در میان تشت زر
این همه ظلم دشمنان،به جان تو زده شرر
بوده ای به تاب و تب
روز تو شده چو شب
چوب بزد ز کین به لب
یا رقیه الحسین۳
اسیر دشمنان شدی،رقیه در شام بلا
جای تو شد رقیه جان،به گوشه ی خرابه ها
رقیه در وقت سحر
رسیده از پدر خبر
بدیدی یک قرص قمر
یا رقیه الحسین۳
شدی سه ساله ی حسین،تو بی رمق رقیه جان
که ناگهان کنار تو،رسید طبق رقیه جان
درون آن سر حسین
نشستی در بر حسین
رقیه دختر حسین
یا رقیه الحسین۳
بگفتی با سر پدر،رقیه گشته خونجگر
دیدن رأس پر ز خون،زده به جان من شرر
گرچه من یگانه ام
فاطمه نشانه ام
سوی تو روانه ام
یا رقیه الحسین۳
به گوشه ی خرابه ام،پدر شوم فدای تو
نشسته در عزای تو،بمیرم از برای تو
خونجگر شدم پدر
نوحه گر شدم پدر
دیده تر شدم پدر
یا رقیه الحسین۳
#رضا_یعقوبیان
#سبک_بیا_نگار_آشنا
#حضرت_رقیه_س
@yaghubianreza
۳۶
(حضرت رقیه س)
گل زهرا تویی،عزیز مرتضی
تویی بنت الحسین،گل خون خدا
تویی عرش مقام
تویی زهرا مرام
بود لطفت مدام
رقیه جان مدد۳
رقیه جان تویی،گل گلزار عشق
مزار تو بود،صفابخش دمشق
حریمت با صفاست
به دل ها آشناست
چنان کرب و بلاست
رقیه جان مدد۳
تو هستی غنچه ای،ز گلزار ولا
تو هستی دختر،شه کرب و بلا
تو زهرا سیرتی
تو کوه غیرتی
سراپا رحمتی
رقیه جان مدد۳
همه چون ذره و،تو هستی آفتاب
بود نام شما،دعای مستجاب
تویی زهرا نسب
تویی روح ادب
گل شاه عرب
رقیه جان مدد۳
کنار عمه ات،تو دیدی کربلا
کشیدی روی دوش،غم و رنج و بلا
تو هدیه از ربی
تو در تاب و تبی
کنار زینبی
رقیه جان مدد۳
بدیدی غرق خون،علی اکبر شده
پر از خون حنجر،علی اصغر شده
تو بودی در برش
کنار خواهرش
وداع آخرش
رقیه جان مدد۳
بدیدی غرق خون،گل زهرا شده
میان دشت خون،پدر تنها شده
عدو سویش دوید،ز کین خنجر کشید
سر بابا برید
رقیه جان مدد۳
کنار عمه ها،بدیدی شهر شام
زدند سنگ ستم،همه از روی بام
تو در بزم شراب
کشیدی بس عذاب
دلت از غم کباب
رقیه جان مدد۳
رقیه جان شده،خرابه جای تو
به روی خاک غم،شده مأوای تو
غم داغ پدر
به جانت زد شرر
شدی تو دیده تر
رقیه جان مدد۳
کشیدی رنج و غم،شدی تو بی رمق
خرابه دیده ای،شده وارد طبق
مه تابان تو
کنار خوان تو
شده مهمان تو
رقیه جان مدد۳
گرفتی رأس او،به روی دامنت
غمش آتش زده،تمام گلشنت
بدیدی تو سرش،بدون پیکرش
نشستی در برش
رقیه جان مدد۳
بگفتی ای پدر،فتادم بر زمین
بزد از کینه اش،مرا زجر لعین
قد من خم شده
توانم کم شده
نصیبم غم شده
رقیه جان مدد۳
سرت در پیش من،کجا مانده تنت
دهم جان ای پدر،برای دیدنت
کجا بودی پدر
شدم خونین جگر
منم بی بال و پر
رقیه جان مدد۳
کنار رأس تو،دل بشکسته ام
خدا داند پدر،ز دنیا خسته ام
گل زهرا پدر
به من بنما نظر
مرا همره ببر
رقیه جان مدد۳
به عشقت از ازل،رسیدم ای پدر
در این ویرانسرا،بمیرم ای پدر
به تو بابا سلام
نخوردم من طعام
شده عمرم تمام
رقیه جان مدد۳
#رضا_یعقوبیان
#سبک_الا_ای_همسفر
#حضرت_رقیه_س
#زنجیر_زنی #زنجیرزنی
@yaghubianreza
۳۷
(حضرت رقیه س)
هستی تو یا رقیه(نور دو چشم زهرا)۲
چون جد اطهر خود(در کرمی تو غوغا)۲
بنت الحسین رقیه
نور دو عین رقیه
مولاتی یا رقیه۴
تو غنچه ی ولایی(تو هدیه از خدایی)۲
با اذن حق رقیه(از ما گره گشایی)۲
بنت الحسین رقیه
نور دو عین رقیه
مولاتی یا رقیه۴
همراه عمه ی خود(دیدی تو کربلا را)۲
کشیده ای به دوشت(رنج و غم و بلا را)۲
بنت الحسین رقیه
نور دو عین رقیه
مولاتی یا رقیه۴
دیدی شد اربا اربا(اکبر امید لیلا)۲
غرق به خون شد اصغر(به روی دست بابا)۲
بنت الحسین رقیه
نور دو عین رقیه
مولاتی یا رقیه۴
در کربلا رقیه(غربت نمودی احساس)۲
آن لحظه ای که از تن(دستش جدا شد عباس)۲
بنت الحسین رقیه
نور دو عین رقیه
مولاتی یا رقیه۴
دیدی به کنج میدان(پدر بگشته تنها)۲
نگاه او به خیمه(گشته اسیر غم ها)۲
بنت الحسین رقیه
نور دو عین رقیه
مولاتی یا رقیه۴
دیدی میان مقتل(نقش زمین پدر شد)۲
کنار عمه زینب(سکینه دیده تر شد)۲
بنت الحسین رقیه
نور دو عین رقیه
مولاتی یا رقیه۴
دیدی که دشمن دون(سوی پدر دویده)۲
رو سینه اش نشسته(سرش ز کین بریده)۲
بنت الحسین رقیه
نور دو عین رقیه
مولاتی یا رقیه۴
دشمن میان خیمه(به زخم تو نمک زد)۲
کنار عمه زینب(تو را ز کین کتک زد)۲
بنت الحسین رقیه
نور دو عین رقیه
مولاتی یا رقیه۴
دیدی تو کوفه و شام(سنگ می زدند ز هر بام)۲
شنیده ای ز دشمن(زخم زبان و دشنام)۲
بنت الحسین رقیه
نور دو عین رقیه
مولاتی یا رقیه۴
از بهر غربت تو(دل ها ز غم کبابه)۲
بمیرم از برایت(رقیه و خرابه)۲
بنت الحسین رقیه
نور دو عین رقیه
مولاتی یا رقیه۴
رقیه کنج ویران(بوده ای بی رمق تو)۲
سر پدر پر از خون(دیده ای در طبق تو)۲
بنت الحسین رقیه
نور دو عین رقیه
مولاتی یا رقیه۴
گفتی که از تبار(محمدی پدرجان)۲
در گوشه ی خرابه(خوش آمدی پدرجان)۲
بنت الحسین رقیه
نور دو عین رقیه
مولاتی یا رقیه۴
با دیدن سر تو(قامت من خمیده)۲
بگو عزیز زهرا(کی سر تو بریده)۲
بنت الحسین رقیه
نور دو عین رقیه
مولاتی یا رقیه۴
نبودی من ز روی(ناقه پدر فتادم)۲
نیمه ی شب سرم را(به خاک غم نهادم)۲
بنت الحسین رقیه
نور دو عین رقیه
مولاتی یا رقیه۴
خدا می دونه بابا(خسته شدم ز دنیا)۲
مرا ببر به همراه(بابا به حق زهرا)۲
بنت الحسین رقیه
نور دو عین رقیه
مولاتی یا رقیه۴
بابای مهربانم(به عشق تو اسیرم)۲
در گوشه ی خرابه(کنار تو می میرم)۲
بنت الحسین رقیه
نور دو عین رقیه
مولاتی یا رقیه۴
#رضا_یعقوبیان
#سبک_ای_باغبان_برایت_گل_باگلاب_آوردم
#حضرت_رقیه_س
@yaghubianreza