eitaa logo
(طور عشق)رضا یعقوبیان
8.8هزار دنبال‌کننده
4 عکس
3 ویدیو
1.5هزار فایل
متن اشعار و مدایح، مرثیه ها، سرودها و نوحه های حضرات معصومین علیهم السلام شماره تماس ۰۹۱۵۳۱۶۱۳۰۰ @Yaghoubian1
مشاهده در ایتا
دانلود
۴۴ (حضرت رقیه س) رقیه منم نور حی مبین گل گلشن خاتم المرسلین به شیعه منم تا به محشر معین چو ماهم درخشان پدرجان حسین پدرجان پدرجان پدرجان حسین۲ چه ها دیده ام من به شام بلا به همراه عمه ز جور و جفا شده جای من کنج ویرانسرا شدم من پریشان پدرجان حسین پدرجان پدرجان پدرجان حسین۲ غریبی در این جا شده آشکار به کنج خرابه کشم انتظار ز بهر پدر گشته ام بی قرار منم دیده گریان پدرجان حسین پدرجان پدرجان پدرجان حسین۲ ز بس گریه کردم شدم بی رمق خرابه بگشته به رنگ شفق که وارد شده در طبق نور حق به من گشته مهمان پدرجان حسین پدرجان پدرجان پدرجان حسین۲ بدیدم سرش را و حیران شدم چو شمع خموشم فروزان شدم کنار سرش دیده گریان شدم به من کرده احسان پدرجان حسین پدرجان پدرجان پدرجان حسین۲ بگو پرده ی حرمتت که درید سر پاک تو از بدن که برید کنار سرت قامت من خمید منم کنج ویران پدرجان حسین پدرجان پدرجان پدرجان حسین۲ نبودی ز ناقه فتادم زمین نشد کس در آن جا گلت را معین دلم خون شد از ظلم زجر لعین ستم شد فراوان پدرجان حسین پدرجان پدرجان پدرجان حسین۲ بزد زجر بی دین به زخمم نمک گل فاطمه او به جای کمک بزد از ستم دخترت را کتک شدم غرق افغان پدرجان حسین پدرجان پدرجان پدرجان حسین۲ نگر بر من و قلب بشکسته ام دلم را پدر من به تو بسته ام دگر بی تو از زندگی خسته ام بسوزم ز هجران پدرجان حسین پدرجان پدرجان پدرجان حسین۲ ز طفلی به عشقت اسیرم حسین دعا کن که حاجت بگیرم حسین کنار سر تو بمیرم حسین شوم بر تو قربان پدرجان حسین پدرجان پدرجان پدرجان حسین۲ @yaghubianreza
۴۵ (حضرت رقیه س) ای گل زهرای اطهر نور چشم احمدی در خرابه ای پدر خوش آمدی خوش آمدی ای پدر خوش آمدی۲ در خرابه آمدی از چه پدر اندر طبق رنگ رخسارت گرفته ای پدر رنگ شفق ای پدر خوش آمدی۲ ای صفابخش دل من گشته ام من خونجگر بهر دیدار رقیه آمدی اما به سر ای پدر خوش آمدی۲ با تو گویم راز دل چون محرم رازم تویی ای گل باغ ولایت بال پروازم تویی ای پدر خوش آمدی۲ تو نبودی نیمه شب از ناقه افتادم پدر زجر نامرد آمد و زد بر دلم بابا شرر ای پدر خوش آمدی۲ ای پدر جای کمک بر زخم من می زد نمک نیمه ی شب ای پدرجان دخترت را زد کتک ای پدر خوش آمدی۲ ای صفابخش وجودم نور عین فاطمه خسته ام از زندگی بابا حسین فاطمه ای پدر خوش آمدی۲ ای پدرجان دیگر از این زندگی خسته منم کنج این ویرانسرا چون مرغ پر بسته منم ای پدر خوش آمدی۲ ای پدر از روی عمه زینبم شرمنده ام من خجالت می کشم از روی او تا زنده ام ای پدر خوش آمدی۲ بین این اهل حرم این دخترت را هم بخر ای گل زهرا نسب من را به همراهت ببر ای پدر خوش آمدی۲ کن دعایم تا که من حاجت بگیرم ای پدر در کنار رأس پاک تو بمیرم ای پدر ای پدر خوش آمدی۲ @yaghubianreza
۴۶ (حضرت رقیه س) منم رقیه،بنت الحسینم بر آل احمد،نور دو عینم نور دو چشم علی و فاطمه ام من گرچه سه ساله ام امید همه ام من من نور عینم،بنت الحسینم بابای مظلوم۲ از دشمن دین،غمدیده ام من از ظلم دشمن،خمیده ام من کنج خرابه خون شد از غم جگر من با سر رسیده در بر من پدر من من نور عینم،بیت الحسینم بابای مظلوم۲ بابای مظلوم،ای نور دیده رگ گلویت،را که بریده داغت شرر زد ابتا بر حاصل من تا نوک نی دیدم سرت خون شد دل من من نور عینم،بنت الحسینم بابای مظلوم۲ از روی ناقه،بابا فتادم سر را روی خاک غم نهادم زجر آمد و زخم دل من را نمک زد بابا نبودی دخترت را او کتک زد من نور عینم،بنت الحسینم بابای مظلوم۲ در سینه ی خود،غم تو دارم به جز تو بابا،کسی ندارم گویم سخن با تو پدر قلب شکسته رقیه ات از زندگی گردیده خسته من نور عینم،بنت الحسینم بابای مظلوم۲ تویی پدرجان،چراغ هر راه رقیه ات را،ببر به همراه نما دعایم ای پدر حاجت بگیرم کنار رأس پاک تو بابا بمیرم من نور عینم،بنت الحسینم بابای مظلوم۲ @yaghubianreza
۴۷ (حضرت رقیه س) من رقیه نجل،علی و زهرایم در خرابه مردم(هستی بابایم)۲ چند روزی است ندیدم رخ بابای غریب گشته از داغ گل فاطمه بی صبر و شکیب ابتا یا ابتا یا ابتا یا ابتا۲ نور حی یکتا،در طبق جلوه گر است در طبق ای مردم(سر پاک پدر است)۲ پدرم آمده با سر که به من مهمان است درد من را رخ پر خون پدر درمان است ابتا یا ابتا یا ابتا یا ابتا۲ ای پدر حیرانم،غرق در احسانم شادمانم بابا(تو شدی مهمانم)۲ شادمانم که تویی ای پدرم رو به رویم تو گل فاطمه ای با تو بود گفت و گویم ابتا یا ابتا یا ابتا یا ابتا۲ ذکر من یا رب شد،جان من بر لب شد بهر من ای بابا(خونجگر زینب شد)۲ تو نبودی ز روی ناقه فتادم بابا سر خود را به روی خاک نهادم بابا ابتا یا ابتا یا ابتا یا ابتا۲ با دل بشکسته،خسته ام من خسته در خرابه گشته(پر و بالم بسته)۲ مسکنم کنج خرابه شده است ای بابا ذکر لب های رقیه شده است یا زهرا ابتا یا ابتا یا ابتا یا ابتا۲ شده با دیدن تو،دل من پر ز شرر تو به همره بابا(دخترت را تو ببر)۲ دل خون حاجت خود را ز پدر می گیرم در کنار سر پاک پدرم می میرم ابتا یا ابتا یا ابتا یا ابتا۲ @yaghubianreza
۴۸ (حضرت رقیه س) من رقیه گلی از،گلشن مرتضایم در ره دین یزدان،چون پدرجان فدایم گل گلزار محمدی کنج این ویران خوش آمدی حق گواه است چو عمه،از عدو چه کشیدم از غم داغ بابا،همچو زینب خمیدم گل گلزار محمدی کنج این ویران خوش آمدی بهر سوز و غم من،دل عالم کبابه همچنان عمه هایم،جای من شد خرابه گل گلزار محمدی کنج این ویران خوش آمدی شده جایم خرابه،من که در انتظارم بهر دیدار بابا،گریم و بی قرارم گل گلزار محمدی کنج این ویران خوش آمدی از طبق گشته امشب،جلوه گر نور سرمد کنج ویران سرایم،پدرم با سر آمد گل گلزار محمدی کنج این ویران خوش آمدی شکر لله که باشد،سر تو رو به رویم ای صفای دل من،با تو در گفت و گویم گل گلزار محمدی کنج این ویران خوش آمدی ای پدرجان نبودی،من ز ناقه فتادم سر خود را به روی،خاک صحرا نهادم گل گلزار محمدی کنج این ویران خوش آمدی دشمنت زجر بی دین،زخم من را نمک زد بی حیا نیمه ی شب،دخترت را کتک زد گل گلزار محمدی کنج این ویران خوش آمدی بی حیا مردم شام،دل من را شکستند همچنان عمه هایم،دست من را ببستند گل گلزار محمدی کنج این ویران خوش آمدی چون شهیدان در خون،بخرم یابن زهرا همرهت ای پدرجان،ببرم یابن زهرا گل گلزار محمدی کنج این ویران خوش آمدی کن دعا ای پدرجان،حاجتم را بگیرم من به شوق وصالم،در کنارت بمیرم گل گلزار محمدی کنج این ویران خوش آمدی @yaghubianreza
۴۹ (حضرت رقیه س) بر گل فاطمه نور عینم من رقیه عزیز حسینم یوسف فاطمه ای پدرجان۲ من گل گلشن مصطفایم من سفیر شه کربلایم یوسف فاطمه ای پدرجان۲ از ستم خون شده این دل من دشمنم زد شرر حاصل من یوسف فاطمه ای پدرجان۲ هر دلی زین ستم ها کبابه جای من گشته کنج خرابه یوسف فاطمه ای پدرجان۲ کی شود این خزانم بهارم بهر بابای خود بی قرارم یوسف فاطمه ای پدرجان۲ ناگهان دیده ام یک طبق را کنج ویرانسرا من شفق را یوسف فاطمه ای پدرجان۲ دیده ام در طبق یک سر آمد ماه من از سفر در بر آمد یوسف فاطمه ای پدرجان۲ رأس پاکش بود رو به رویم با پدر گرم در گفت و گویم یوسف فاطمه ای پدرجان۲ ای صفای حرم ای پدرجان آمدی در برم ای پدرجان یوسف فاطمه ای پدرجان۲ رأس پاک تو را که بریده قامتم از غم تو خمیده یوسف فاطمه ای پدرجان۲ تو نبودی ز ناقه فتادم سر روی خاک صحرا نهادم یوسف فاطمه ای پدرجان۲ زجر بی دین به زخمم نمک زد دخترت را دمادم کتک زد یوسف فاطمه ای پدرجان۲ دیگر از زندگی خسته ام من همچنان مرغ پر بسته ام من یوسف فاطمه ای پدرجان۲ کن دعا تا که حاجت بگیرم در کنار سر تو بمیرم یوسف فاطمه ای پدرجان۲ @yaghubianreza
۵۰ (حضرت رقیه س) منم رقیه نور چشم عالمینم هستی زینبینم و بنت الحسینم رهبر ابرار،خدا نگهدار۲ در گوشه ی ویرانسرا گردیده جایم منتظر دیدار شاه کربلایم رهبر ابرار،خدا نگهدار۲ از این مصیبت ها دل عالم کبابه آورده دشمن طبقی را در خرابه رهبر ابرار،خدا نگهدار۲ دیدم سر پاک پدر در آن طبق بود روی مه بابای من رنگ شفق بود رهبر ابرار،خدا نگهدار۲ کنار رأس پاک بابایم نشستم بر چهره ی ماهش دخیل گریه بستم رهبر ابرار،خدا نگهدار۲ گفتم پدرجان که سر پاکت بریده با دیدنت گردیده ام قامت خمیده رهبر ابرار،خدا نگهدار۲ بابا نبودی که من از ناقه فتادم سر را پدر بر روی خاک غم نهادم رهبر ابرار،خدا نگهدار۲ زجر جنایت پیشه بر زخمم نمک زد تا نام تو بردم مرا بابا کتک زد رهبر ابرار،خدا نگهدار۲ گویم سخن بابای من قلب شکسته دیگر ز زنده بودنم گردیده خسته رهبر ابرار،خدا نگهدار۲ امشب دعا کن ای پدر حاجت بگیرم کنار رأس پاک تو بابا بمیرم رهبر ابرار،خدا نگهدار۲ @yaghubianreza
۵۱ (حضرت رقیه س) کن دعایم حاجت بگیرم،ای پدرجان گل زهرا برات بمیرم،ای پدرجان دیده ام ستم فراوان،هر دلی برام کبابه شده از ظلم و ستم ها،جای من کنج خرابه گوشه ی ویرانه ی شام،بی قرارم بی قرارم بهر دیدار پدر من،گوشه ای در انتظارم ناگهان خرابه ی شام،پر شد از انوار سرمد پدرم آمد ولیکن،سر او در طبق آمد دیده گریان بنشستم،سر او رو به روی من بود امشب باز دوباره،با پدر گفت و گوی من ای گل زهرا پدرجان،که سر پاکت بریده در کنار سر پاکت،اشک دیده ام چکیده نبودی بابای مظلوم،از روی ناقه فتادم ای گل فاطمه بابا،نرسیده کس به دادم بی حیا زجر ستمگر،زخم من را او نمک زد نام تو بردم و بابا،نانجیب مرا کتک زد زین همه داغ و مصیبت،صبر من کم شده بابا در کنار سر پاکت،قامتم خم شده بابا با تو گویم ای پدرجان،دلغمین قلب شکسته دیگر از زندگی خود،شده دختر تو خسته چون فدائیان راهت،تو مرا بخر پدرجان به حق علی اصغر،همرهت ببر پدرجان ای گل زهرای اطهر،کن دعا حاجت بگیرم دیگر امشب ای پدرجان،به کنار تو بمیرم @yaghubianreza
۵۲ (حضرت رقیه س) من رقیه گل،گلشن فاطمه هستم از لطف حق،دستگیر همه ای پدرجان پدر۲ خون شده این دل از،ظلم شام بلا جای من گشته است،کنج ویرانسرا ای پدرجان پدر۲ کنج ویرانسرا،مانده در انتظار در خرابه منم،بر پدر بی قرار ای پدرجان پدر۲ ناگهان نور حق،آمده در طبق آسمان دلم،شده رنگ شفق ای پدرجان پدر۲ نور چشمم رسید،پدرم آمده سر او در طبق،در برم آمده ای پدرجان پدر۲ با سر پاک او،شده ام رو به رو با گل فاطمه می کنم گفت و گو ای پدرجان پدر۲ چه کسی ای پدر،حرمتت را درید بگو با دخترت،که سرت را برید ای پدرجان پدر۲ تو نبودی پدر،شده ام دلغمین از روی ناقه ام،من فتادم زمین ای پدرجان پدر۲ زجر بی دین رسید،زد به زخمم نمک نام تو بردم و،خوردم از او کتک ای پدرجان پدر۲ من که از کودکی،به تو دلبسته ام ای گل فاطمه،از خودم خسته ام ای پدرجان پدر۲ همچو یاران خود،تو مرا هم بخر دخترت را پدر،همره خود ببر ای پدرجان پدر۲ کن دعا حاجتم،را بگیرم پدر در کنار سرت،من بمیرم پدر ای پدرجان پدر۲ @yaghubianreza
۵۳ (حضرت رقیه س) من رقیه نور عینم دختر پاک حسینم دخت خون خدایم سه ساله روی من شد کبود همچو لاله ای پدر ای پدر یا حسین جان۲ هر دلی بهرم کبابه از چه شد جایم خرابه گوشه ی این خرابه غریبم بهر بابای خود بی شکیبم ای پدر ای پدر یا حسین جان۲ ناگهان وارد طبق شد پیکر من بی رمق شد دیده ام در طبق نور دیده قامت کوچکم شد خمیده ای پدر ای پدر یا حسین جان۲ با پدر در گفت و گویم نام بابا آبرویم ای که هستی مرا نور دیده کی سر پاکت از کین بریده ای پدر ای پدر یا حسین جان۲ بوده ای تو غمگسارم بهر تو من بی قرارم تو نبودی ز ناقه فتادم صورتم را روی خاک نهادم ای پدر ای پدر یا حسین جان۲ زجر دون در رو به رویم سیلی کین زد به رویم بی حیا زخم من را نمک زد دخترت را پدرجان کتک زد ای پدر ای پدر یا حسین جان۲ بال و پر بشکسته ام من دیگر از خود خسته ام من کن دعا تا که حاجت بگیرم در کنار سر تو بمیرم ای پدر ای پدر یا حسین جان۲ @yaghubianreza
۵۴ (حضرت رقیه س) منم رقیه،گل ولایم در راه قرآن،من جانفدایم بر علی و زهرا نور دو عینم از تبار علی بنت الحسینم پدرجان پدرجان منم رقیه۲ از این مصیبت،دل ها کبابه مأوا گرفتم،کنج خرابه زین همه مصیبت خون شد دل من دشمنت شرر زد بر حاصل من پدرجان پدرجان منم رقیه۲ بهر تو بابا،در انتظارم بر دیدن تو،من بی قرارم لحظه ای که سر تو را بدیدم غصه خوردم ز داغ تو خمیدم پدرجان پدرجان منم رقیه۲ خوش آمدی ای،نور دو دیده بگو که رگ هایت را بریده نشینم گل زهرا رو به رویت پدر بوسه بردارم از گلویت پدرجان پدرجان منم رقیه۲ از روی ناقه،بابا فتادم من بر روی خاک،سرم نهادم ای که هستی پدر بود و نبودم نگه کن پدر بر روی کبودم پدرجان پدرجان منم رقیه۲ دشمن بی دین،زخمم نمک زد در آن دل شب،مرا کتک زد ارث خود را ز مادر تو بردم کتک بابا ز دشمن تو خوردم پدرجان پدرجان منم رقیه۲ دگر ز دنیا،گردیده خسته غریب عالم،دلم شکسته دعا کن من دگر حاجت بگیرم کنار سر پاک تو بمیرم پدرجان پدرجان منم رقیه۲ @yaghubianreza
۵۵ (حضرت رقیه س) من گل گلشن ولایم دردانه ی خون خدایم از نسب پیمبرم من در خصلت و خو حیدرم من کودکم و مطهرم من خوش آمدی غریب مادر۳ جانم ز غم رسیده بر لب شرمنده گردیدم ز زینب از دشمنان چه ها کشیدم سر پدر بر نیزه دیدم از این مصیبت ها خمیدم خوش آمدی غریب مادر۳ دل ها برای من کبابه جایم شده کنج خرابه بهر پدر در انتظارم من بی قرار بی قرارم پدر رسیده در کنارم خوش آمدی غریب مادر۳ ماهی به رنگ شفق آمد سر پدر در طبق آمد ای که تو هستی آبرویم با تو پدرجان رو به رویم من با تو گرم گفت و گویم خوش آمدی غریب مادر۳ بنگر که قامتم خمیده کی رگ گردنت بریده جان رقیه ات فدایت گریم پدرجان از برایت تن تو مانده کربلایت خوش آمدی غریب مادر۳ نبودی از ناقه فتادم سر بر روی زمین نهادم زجر آمد و مرا محک زد بر زخم من بابا نمک زد رقیه ات را او کتک زد خوش آمدی غریب مادر۳ دشمن دل مرا شکسته از زنده ماندن گشته خسته من که به عشق تو اسیرم امشب دگر حاجت بگیرم کنار تو بابا بمیرم خوش آمدی غریب مادر۳ @yaghubianreza
۵۶ (حضرت رقیه س) به زهرا و علی نور دو عینم رقیه هستم و بنت الحسینم گل آل عبایم سفیر کربلایم گل زهرا پدرجان۲ بدیدم ظلم و جور کوفیان را بدیدم کینه های شامیان را همه دل ها کبابه منم کنج خرابه گل زهرا پدرجان۲ در این ویرانسرا در انتظارم دلم بشکسته اما بی قرارم چرا بابا نیامد گل زهرا نیامد گل زهرا پدرجان۲ خرابه ناگهان رنگ شفق شد که وارد در خرابه یک طبق شد بدیدم نور دیده پدر با سر رسیده گل زهرا پدرجان۲ بود رأس پدر در رو به رویم کنار رأس او در گفت و گویم الا ای نور دیده سرت را کی بریده گل زهرا پدرجان۲ نبودی از روی ناقه فتادم به روی خاک صحرا سر نهادم پدر جز غم ندیدم از آن غم ها خمیدم گل زهرا پدرجان۲ نبودی زجر زخمم را نمک زد مرا آن بی حیا هر دم کتک زد مرا زد بی بهانه به کعب و تازیانه گل زهرا پدرجان۲ خودت دانی به تو دلبسته ام من دگر از زندگانی خسته ام من دگر حاجت بگیرم کنار تو بمیرم گل زهرا پدرجان۲ @yaghubianreza