eitaa logo
عشاق‌الحسین¹²⁸
319 دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
4 فایل
. . . .🌱 خَرج‌ِتومی‌ڪُنَم‌دِلتَنگۍهایَم‌را .. بـہ‌اُمـیـدِدیـدارِڪَربُـبَـلـٰاۍِتـو..♥️؛) #اللهم‌الرزقنا‌حــرم شروع فعالیت ¹⁴⁰⁰.¹².¹⁵ ‌کپی‌باذکر‌صلوات‌برای‌ظهور‌آقا‌امام‌زمان🙂🌱
مشاهده در ایتا
دانلود
:)💔
💥 روزۍ‌که‌۱۴۴۰دقیقه‌است‌و‌ما.. نتونیم‌حداقل‌پنج‌دقیقه‌قرآن‌بخونیم یعنے‌محرومیتـ...💔 از‌قرآن‌گوشہ‌ۍ‌طاقچہ‌ڪلی‌پیام‌سین‌نشده داریم..!!
ولی‌بین‌الحرمینی‌که‌میگن‌اون‌چیزی‌نبود که‌تصورش‌میکردم...!! بهشت‌بوددد،بهشت :))) درستِه‌میگن... بهشتِ‌عَباسُ‌حُسِینُ :))))) توےاون‌شلوغۍحرم،توےاون‌گرما... اون‌همه‌آدمــــ... :)
((((: خدامیدونه چقدر ذوق کردم وقتی دیدم معلممون این رو فرستاده خدایا عاقبت معلممون رو ختم بخیرکن❤🙃✨
امشب شب شهادت این شهیدعزیز هست
عشاق‌الحسین¹²⁸
امشب شب شهادت این شهیدعزیز هست
غواص شهید: یوسف قربانی – معاون گروهان خط شکن نام پدر: صمد تاریخ تولد: 1345 تاریخ شهادت: 19/10/1365 شب جمعه محل تولد: زنجان نام عملیات: کربلای 5 منطقه عملیاتی: شلمچه – پاسگاه کوت سواری محل دفن: زنجان گلزار پایین     🌹🌹🌹🌹🌹🌹 زندگینامه   شهید «یوسف قربانی» در خانواده‌ای مستضعف در زنجان متولد شد. یوسف در شش ماهگی پدر خود را از دست داد. در سن شش سالگی  مادر یوسف در اثر حادثه‌ای از دنیا رفت و یوسف و برادرش را با همه دردها و رنج‌هایشان تنها گذاشت تا آنها آبدیده‌تر شوند و طعم تلخ فقر و مصیبت را به طور کامل احساس نمایند و خود را برای یک زندگی پر فراز و نشیب آماده سازند. یوسف به همراه برادرش در کنار مادربزرگ در خانه‌ای محقر سال‌های اول دبستان را پشت سر می‌گذاشتند که تنها پناهگاه آنها نیز از دنیا رفت. دوران نوجوانی یوسف قربانی بعد از سه سال زمانی که یوسف سال چهارم ابتدایی را می‌خواند، همراه برادرش به تهران می‌روند و نزد فردی حدود چهار یا پنج سال زندگی و کار می‌کنند و دوباره به زنجان برگشته و در خانه‌ای کوچک ساکن می‌شوند. یوسف به همراه برادرش سختی‌های زیادی را متحمل می‌شوند اما تجربه گرفته و آماده می‌شوند تا اندوخته خویش را در معرض ظهور قرار دهند. برادر یوسف هنرمند بود و بر روی سنگ و آجر، نقاشی و کنده‌کاری می‌کرد و همه او را به این لقب می‌شناختند و هیچ کس نمی‌دانست که در این هنر او چه چیزی نهفته بود. دوران جوانی با پیروزی انقلاب اسلامی و سپری شدن دوران ستم‌شاهی، یوسف نیز همراه دیگر فرزندان مستضعف امام پا به عرصه انقلاب می‌گذارد و با تشکیل اولیه بسیج، جذب خیل عاشقان انقلاب می‌شود که در همین سال‌ها یوسف برادرش را نیز در سانحه رانندگی از دست می‌هد. 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 عملکرددر دفاع مقدس   او در لشکرهای 17 علی بن‌ابی طالب و 31 عاشورا خاضعانه و غریبانه بدون آنکه مسئولیتی داشته باشد خدمت می‌کرد. از جمله نیروهای شجاع و کارآمد اطلاعات و عملیات گردان همیشه خط‌شکن حضرت ولیعصر عج‌الله استان زنجان بود که در عملیات‌های آبی - خاکی والفجر هشت (بهمن ماه 1364، منطقه اروندرود، فاو) و کربلای پنج (دی ماه 1365، منطقه عمومی شلمچه) در ماموریت‌های شناسایی و جمع‌آوری اطلاعات، از مناطق پدافندی دشمن و درهم شکستن خطوط مستحکم نیروهای بعثی، در کسوت یک بسیجی غواص حضوری چشمگیر و نقشی تاثیرگذار داشت. او سرانجام در عملیات کربلای پنج، هنگام فتح پاسگاه کوت سواری عراق در شلمچه به شهادت رسید. چند دقیقه قبل از عملیات، یکی از همرزمان خبرنگارش از او پرسیده بود: آقا یوسف! غواص یعنی چی؟ او پاسخ داده بود: غواص یعنی مرغابی امام زمان عج‌الله. 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 بخشی از خاظرات نامه برای آب.. همرزم یوسف می‌گوید هر روز می‌دیدم یوسف گوشه‌ای نشسته و نامه می‌نویسد با خودم می‌گفتم یوسف که کسی را ندارد برای چه کسی نامه می‌نویسد؟ آن هم هر روز. یک روز گفتم یوسف نامه‌ات را پست نمی‌کنی؟ دست مرا گرفت و قدم زنان کنار ساحل اروند برد نامه را از جیبش در آورد، پاره کرد و داخل آب ریخت چشمانش پر از اشک شد و آرام گفت: من برای آب نامه می‌نویسم کسی را ندارم که !!!! 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 شهادت شهادت وی از زبان هم رزمش: وقتی که عملیات کربلای 5 آغاز شد با هم در یک گروهان بودیم شب اول عملیات بود ما مسافت زیادی از دریاچه مصنوعی موسوم به آب‌گرفتگی در دشت شلمچه را با لباس‌های غواصی طی کرده بودیم. دوشکا و تیربارهای دشمن شدیدا کار می‌کرد سطح آب را آتش پر حجمی پوشانده بود. پیشروی در آب با آن همه مواضع مثل سیم‌های خاردار و موانع خورشیدی واقعا دشوار بود. بچه‌ها یکی پس از دیگری، مظلومانه در داخل آب شهید می‌شدند تقریبا به نزدیکی‌های دشمن رسیده بودیم یوسف داشت با فاصله کمی از من حرکت می‌کرد. یوسف ناگهان از ناحیه سر مورد اصابت قرار گرفت گلوله از سمت راست اصابت کرد و از سمت چپ خارج شد نزدیک بود در آب بیفتد که من گرفتمش. خون از دهان و گوشهایش فوران می‌کرد و او سرش را آرام به چپ و راست می‌چرخاند صدایش کردم: یوسف! یوسف! یوسف او آرام آرام زار می‌زد نمی‌توانست چشمانش را باز کند. دیدگانش پر از خون بود قطرات اشک امانم را برید خدایا! بچه ها چقدر غریبانه و دلگیر پرپر می‌شوند! لحظاتی بعد به آرامی نسیم سحری سر بر بالین شهادت گذاشت و به آرامشی به رنگ سبز و جاودانه فرو رفت پیشانیش را بوسیدم و وداعش گفتم. او شهید یوسف قربانی از گردان ولیعصر (عج) زنجان، لشگر عاشورا بود. 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 وصیت نامه شهید امروز کشورمان امام زمانی شده ومردم فداکارتمام جبهه‌ها را پرکرده‌اند وامام آن اسطوره‌ی مقاومت وتقوا وپرهیزکاری،دستوربسیج نمود وفرمودندکه جبهه‌هابایدپرشود. برادران بشتابیدبه جبهه‌هاکه این شیوه شیوه‌ی مردانی چون علی صفرزاده‌ها وغلامی‌ها میباشد. برادران عزیزومردم محترم ایران،امروز تمام کفر درمقابل اسلام قرارگرفته ومسئله سرنوشت‌ساز است.ا
عشاق‌الحسین¹²⁸
امشب شب شهادت این شهیدعزیز هست
گرخدای نکرده غفلتی بکنیم دیگرآنها برای ما هیچ چیز نمیگذارند... برادران سعی کنید شب‌های جمعه وشب‌های دیگرمسجدرا پرکنید.. برادران انجمن اسلامی شهید وهاج،سعی کنیداخلاقتان،رفتارتان وحرف زدنتان برای خداباشد.نکندخدای نکرده پیروی ازهواهای نفسانی کنید وبامردم برخورد خوب نداشته باشید..آیاغیرازاین است که روزی ازاین دنیا به دنیای دیگر سفر خواهیدکرد؟پس چه بهتر راهی انتخاب کنیم که صدهاهزارشهیدانتخاب کردند. پدرومادرم صابرباشید که خدا صابرین را دوست دارد... خواهرانم راه زینب را پیشه خود گیرید که ازبهترین شیوه ها می باشد. 🌹🌹🌹🌹🌹🌹 دلنوشته دلنوشته برای شهید یوسف قربانی 1.وقتی زندگی نامه این شهید را می خوانیم متوجه خواهیم شد که دفاع از وطن برای هر کسی واجب است چه زن چه کودک وچه کسی که همه اعضای خانواده خود را از دست داده و کسی را ندارد. از نظرمن از دست دادن عزیزان خود سخت ترین امتحان الهی است وتنها کسانی می توانند در این امتحان موفق شوند که تسلیم اراده خداوند باشند و ایمان  کامل به او داشته باشند،همانند د تو که پاداش صبر خود را با شهادت گرفتی.. 2.نامه برای آب درواقع نامه برای خداست تو ای شهید دلاور با این همه سختی و تنهایی برای آب نامه نوشتی تا از خدا کمک برای تحمل سختی ها را طلب کنی و با این کار خود را قوی و محکم نگاه داری و خم به ابرو نیاوری ، درود برتو ای شهید دلاور. باشد که شمارا سرلوحه خود قرار دهیم و در سختی ها و ناملایمات زندگی از خداوند یاری جوییم.. 3. این شعر تقدیم به تو ای شهید غواص: در وقت مرگ ، روی لبش خنده ای شکفت با خون خود نوشت: "آخر فتاد مرغ سعادت به دام ما" "زد روزگار ، سکه ی عزت به نام ما."
واحد گمشدگان حرمت بیکار است گم شدن در حرم تو،خود پیدا شدن است ...💔🙂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم
طلبگی یعنی پیچیدن کفن دور سر...♥️:) 🌱
مادربزرگوار شهید: روز مادر بود... میدانستم آرمان یادش نمیرود... آمد توی خانه پیشم؛ گفت مامان چشمات رو ببند. گفتم چی کار داری؟ گفت حالا شما ببند. چشم هامو بستم. آروم خم شد و شروع کرد به بوسیدن دستم... گفتم: مادر نکن! دست هاشو باز کرد و یه انگشتر عقیق سرخ رو توی دستانم گذاشت و گفت: مبارکه! الانم اون انگشتر رو در دست دارم بعد رفت پایین پام که پاهام رو ببوسه اجازه نمیدادم میگفت: مگه نمیگن بهشت زیر پای مادرانه! دوست نداری من بهشت برم؟! 🌷 شـهـیـد آࢪم‍‌ــ♡ـان عـلـۍ ﻭࢪﺩی
=))🖤🤍
پیام‌خدابہ‌تو:🌚 [بنده‌من‌.. غصہ‌نخور✨ تنهادوست‌ورفیقت‌منم اگہ‌فقط‌بہ‌یادمن‌باشۍ🌿 وفقط‌ازمن‌بخواۍ تمام‌دعاهات‌رومستجاب‌میکنم🖇❤️]
جوان‌هااگربخواهندازدستِ‌شیطان‌، راحت‌شوند‌عشق‌به‌شھادت‌را، دروجود‌خودزنده‌نگه‌دارند🚶‍♂🖐🏻(:! -حاج‌حسین‌یڪتا؛
شبکه سه بگیرید😍
برادر‌های‌شهیدم‌روزتون‌مبارک):💔🙂
خدا هم قضاوت در مورد بنده هاشو گذاشته برای بعد ... اونوقت ما یقه همو ول نمیکنیم !
عشق_یعنی_سینه_زنی.mp3
6.77M
تو راه رو نشون دادی که برگردم:)
یه‌الهی‌به‌رقیه؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم‌رب‌خالق‌هستی
اگہ‌جـٰایۍگیرکردۍیہ‌تسبیح‌بـردار وذکرِ: "اِلھۍ‌بھ‌رقیـھ‌" بگوبۍبۍحَلش‌میکنہ. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌿-!