━━━━💠🌸💠━━━━
🔴 #اوج_خونسردی
🔸بچـههـای محـل مشغـول بازی بودند که ابراهیـم وارد کوچه شد. بازی آنقدر گرم بود که هیچکس متوجه حضور ابراهیم نشد.
🔹یکی از بچهها توپ را محکم به طرف دروازه شوت کرد؛ اما به جای اینکه به تور دروازه بخورد، محکم به صورت ابراهیم خورد.😱
🔸بچهها بیمعطلی پا به فرار گذاشتند. با آن قد و هیکلی که ابراهیم داشت، باید هم فرار میکردند!🏃
🔹صورت ابراهیم سرخِ سرخ شده بود. لحظهای روی زمین نشست تا دردش آرام بگیرد. همینطور که نشسته بود، پلاستیک گردو را از ساک دستیاش درآورد؛ کنار دروازه گذاشت و داد زد: «بچهها کجا رفتید؟! بیایید براتون گردو آوردم».❤️✨
#شهید_ابراهیم_هادی🌹🍃
تابستان سال ۱۳۶۱ بود. یک شب با هم به هیئت رفتیم. بعد هم در کنار بچههای بسیج حضور داشتیم. آخر شب هم برای چند نفر از جوانان محل شروع به صحبت کرد. خیلی غیرمستقیم آنها را نصیحت نمود.
ساعت حدود دو نیمه شب بود. من هم مثل ابراهیم خسته بودم. از صبح مشغول بودیم. گفتم: من میخواهم بروم خانه و بخوابم. شما چه میکنی؟
ابراهیم گفت: «منزل نمیروم، میترسم خوابم برود و نماز صبح من قضا شود. شما میخواهی برو.»
بعد نگاهی به اطراف کرد. یک کارتن خالی یخچال سر کوچه روی زمین افتاده بود. ابراهیم آن کارتن بزرگ را برداشت و رفت سمت مسجد محمدی. ورودی این مسجد یک فضای تقریباً دو متری بود. ابراهیم کارتن را در ورودی مسجد روی زمین انداخت و همانجا دراز کشید. بعد گفت: «دو ساعت دیگه اذان صبح است. مردمی که برای نماز جماعت به مسجد میآیند، مجبور هستند برای عبور، من را بیدار کنند».
بعد با خوشحالی گفت: «اینطوری هم نمازم قضا نمیشه، هم #نماز صبح رو به جماعت میخوانم.» ابراهیم به راحتی همانجا خوابید.
#شهید_ابراهیم_هادی
#درس_اخلاق
💠به معنای واقعی اهل کار و عمل بود
🔻مردِ کار
🌷زیاد درباره کارش از او سوال نمیکردم اما میدانستم که #پرکار است. به قول خودمان توی کار اهل دودَر کردن نبود. کارش را واقعا #دوست داشت.
🌷وقتی تهران باهم بودیم، از تماسهای تلفنی زیاد، از چشمهایش که اغلب #بیخواب و سرخ بود، از اکتفا کردنش گاهی به دو سه ساعت خواب در شبانهروز، از صبح خیلی زود سرکار رفتنهایش یا گاهی دوسه روز خانه نرفتنش، میدیدم که چطور برای کارش #مایه میگذارد.
🌷در یکی از جلسات اداری در محل کارش به فرماندهی مستقیمش اصرار کرده بود که روزهای #جمعه کارش تعطیل نشود. در آن جلسه این موضوع را به #تصویب رسانده بود.
🌷 #کمردرد شدیدی پیدا کرده بود؛طوری که وقتی برمیگشت نمیتوانست پشت فرمان بنشیند.
میگفت: آنجا برای این کمردرد رفتم دکتر، مُسَکّنی بهم زد که گفت این مُسَکن فیل را از پا میاندازد؛ ولی فرقی به حال کمردرد من نکرد.
🌷سفر آخر را هم باهمین کمردرد رفت و در عملیاتی که به #شهادت رسید، جلیقهی #ضدگلوله را بهخاطر وزن آن به تن نکرده بود. محمودرضا در حد خودش #حق_مجاهدت و کار #برای_انقلاب را ادا کرد و رفت.
🌷من اعتقاد دارم #شهادتش، #مزد_پرکاریاش بود.
#شهید_محمودرضا_بیضایی🌷
#شهید_مدافع_حرم
#سالگرد_شهادت
#نماز_اول_وقت
« بین خودمان قول و قرار زیاد داشتیم
یکی از قرارهایمان این بود که نمازمان را به جماعت در مسجـد بخوانیم.
مثلاً اگر کار واجبی داشتیم و در مسیر بودیم اولین مسجــد می ایستادیم. یکبار باهم شمردیم در ۱۴ مسجدِ یک منطقه نماز خوانده بودیم. هرکجا بودیم نزدیکترین مسجد را انتخاب میکردیم.
بچهها هم از او یاد گرفتند ...
هیچوقت بچههایمان را اجبار نکرد که حتماً برویم مسجد نمازجماعت بخوانیم. لباسش را میپوشید. میگفت : من میروم مسجد کی همراهی میکند؟ بچهها با شوق و ذوق دنبالش میرفتند. این اخلاق در بچههایمان هم ماندگار شده است و نمازشان را در نزدیکترین مسجد میخوانند.»
✍ به نقل از : همسر شهید
#شهید_حاج_سعید_سیاح_طاهری
#جانباز_دفـاع_مقدس
#سردار_مدافع_حرم
💢هستیم بر آن #عهد که بستیم✊
⇜قسم به فیض #شهادت
⇜قسم به سرخی خون❣
⇜به خیبر و نی و هور و #جزیره_مجنون
⇜قسم به روح #خمینی
⇜قسم به #سید_علی❤️
⇜به امر رهبر و فرموده های شخص ولی
💢که تا رمق به تنم هست مکتبی هستم✌️
↫ #حسینی_ام
↫ #حسنی_ام
↫و #زینبی هستم🙂
⇜ و سر سپرده ام و از تبار #عمارم
⇜به انقلاب و #شهیدان🌷 و حق وفادارم
#اللهم_الرزقنا_بصیرت
روزتون_شهدایی
هدایت شده از بویین میاندشت
تحریم شدند
تصویر بالا ستون های داعش را نشان میدهد که با صدها دستگاه تویوتا در عراق و سوریه حرکت می کنند.
تا کنون حتی یکبار جامعه جهانی از شرکت تویوتا نپرسیده که این تعداد خودرو از کدام کانال به دست تکفیری ها رسیده است.
تصویر ذیل نیز نماد لشکر #فاطمیون و #زینبیون ( دو بازوی موثر در نابودی داعش) را نشان میدهد.
هردو سازمان در روزهای اخیر توسط ایالات متحده آمریکا تحریم شده اند.
این است حقیقت شیطانی آمریکا که داعش، #منافقین و امثال آنها را حمایت کرده و عوامل مبارزه با تروریسم را تحریم می کند...
هدایت شده از بویین میاندشت
#تلنگر
#همه گفتند ؛
#شهدا شرمنده ایم...!
خیلی ها شنیدند ؛ شهدا شرمنده ایم...!
خیلی ها نوشتند ؛ شهدا شرمنده ایم...!
خیلی ها دیدند ؛ شهدا شرمنده ایم ...!
همه...!
همه شرمنده ایم..!
اما نمیدانم چند نفر سعی دارند از این شرمندگی #شهدا خارج شوند...! .
.
از هر جا که عبــــور میکنیم ،
نام ِ#شهیدی میدرخشد !
پس یادمــــان باشد ؛
#قدم_به_قدم را بدهکاریم به آنهایی که
#پل ِ عبور ِ ما شدند در #دنیا
.
.
#کربلا_شلمچه 65
یا #کربلا_خان_طومان 95
یا #مرز
بصره یا حلب یا ایران
فرقی نمی کند که
فدای حسین ع یا فدای زینب یا فدایی وطن
همه اصحاب آخر الزمانی #سیدالشهدایند
اللهم عجل لولیک الفرج