دلـتـنـگـ حــرم
ما آن سلام اول ادعیه ی توییم
چشم انتظار صبحِ جواب سلام ها
اللهم عجل لوليك الفرج
هدایت شده از دلـتـنـگـ حــرم
•°🌱
🕌| سلام صبح گاهی محضر ارباب
◽️السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ، وَلاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْن
دلـتـنـگـ حــرم
•°🌱 🕌| سلام صبح گاهی محضر ارباب ◽️السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّ
وَالصُّبْحِ إِذَا تَنَفَّسَ
عشق یعنی نفس کشیدن تو خاک سرزمینت...
#رسول_اکرم #مرثیه_رسول_اکرم
لحظه های آخرش بود و به حیدر خیره شد
اشک از چشمش چکید و کنج بستر خیره شد...
تا که عزراییل وارد شد برای قبض روح
بر علی(ع) و فاطمه(س) با حال مضطر خیره شد
خوب میدانست بعدش فتنه بر پا می شود
دود و آتش را تصوّر کرد و بر «در» خیره شد
دست هایش را گرفت و سخت بر سینه فشرد
آیه هایی خواند و بر بازوی کوثر خیره شد
روضه از عمق نگاهش داشت جریان میگرفت
پلک زد با ناتوانی؛ سمتِ دیگر خیره شد
آن طرف سر را به زانو داشت غمگین؛ مجتبی(ع)
بر غمش زل زد! به اندوهِ برادر خیره شد
طاقتِ بیتابی و اشک حسینش(ع) را نداشت
از نفس افتاد تا چشمش به حنجر خیره شد
¤
رفت تا جایی که زینب(س) بغض کرد از کربلا-
تا سرِ بازارِ شهر شام؛ بر «سر» خیره شد
دل ندارم! روضه کاش اینجا به پایان می رسید
وای از وقتی که بر «سر» چشم دختر خیره شد!
شاعر:
مرضیه عاطفی
✅ صلح قهرمانانه
🔹#امام_خمینی: «آن قدری که حضرت #امام_حسن معاویه را مفتضح کرد به همان قدر بود که سید الشهداء یزید را مفتضح کرد.»
🚩 به مناسبت شهادت امام حسن مجتبی علیهالسلام
🏴 رسول خدا صلى الله عليه و آله:
🔺سَتُدْفَنُ بَضْعَةٌ مِنِّي بِأَرْضِ خُرَاسَانَ مَا زَارَهَا مَكْرُوبٌ إِلَّا نَفَّسَ اللَّهُ كُرْبَتَهُ وَ لَا مُذْنِبٌ إِلَّا غَفَرَ اللَّهُ ذُنُوبَهُ
🔺 پارهای از تن من در سرزمين خراسان دفن میشود که هيچ گرفتاری او را زيارت نمیکند، جز اين که خداوند پريشانی را از او میزدايد و هيچ گنهکاری به زيارت او نائل نمیشود، مگر آن که خداوند گناهانش را میآمرزد.
وسائل الشیعه، ج10، ص437
اگر چه سعی ندارم ولی صفایی هست
اگرچه نای ندارم ولی نوایی هست
برای آمدن ما اشاره ات کافیست
کبوتران حرم را چنین هوایی هست
جواب ما بده آقا جوابمان کردند
سپرده اند به ما مشهدالرضایی هست
"فقیر و خسته به درگاهت آمدم رحمی"
چه غم اگر که خرابم که یک خدایی هست
چه کاسه های گدایی که پر شد از لطفت
به چشم هر کسی یک گنبد طلایی هست
فدای امر ملوکانه ات شوم آقا
خبر گرفته ای از من که بینوایی هست
روایت است که مامون دوبار زهرت داد
مصیبت تو به صد مقتل روایی هست
میان سرفه تو لکه های خون جاریست
ز پاره های جگر ،قطعه، چندتایی هست
به روی سینه ات افتاده جای دست جواد
به روی سینه ی جد تو جای پایی هست
مجید احدزاده
مناجات با امام رضا