5_6066857132001592790.mp3
1.38M
🍂 #حاج_محمد_باقر_منصوری
🍁ای باغری قان رقیه
سینه زنی بسیار #سوزناک
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
به نقل از على بن ميمون صائغ:
#امام_صادق_علیه_السلام فرمود:
🔸«اى على ! حسين عليه السلام را زيارت كن و آن را وا مگذار ».
گفتم: پاداش كسى كه به زيارتش مىرود، چيست؟
فرمود: «هر كس پياده به آن جا برود، خداوند، در برابر هر گامش، حَسَنه اى برايش ثبت مىكند؛
و گناهى را از او مىزُدايد و درجه اى او را بالا مىبَرد؛
و چون به قبر مىرسد، خداوند، دو فرشته بر او مىگمارد كه هر چه خير از دهانش بيرون آيد، مىنويسند؛
و هر چه شر و غير آن [ مانند لغو و بيهوده گويى ]بيرون آيد، ناديده مىگيرند؛
و چون باز گردد، با او وداع مىكنند و به او مىگويند: اى دوست خدا ! آمرزيدهاى. تو، جزو حزب خدا، حزب پيامبر خدا و حزب خاندان پيامبرش هستى.
به خدا سوگند، هرگز، آتش را با چشمانت نخواهى ديد و آن نيز تو را نخواهد ديد و به [ سوزاندن ]تو، طمع نخواهد داشت» .
📚 كامل الزيارات : ص۲۵۵ ح۳۸۳
#امام_حسین_علیه_السلام
هدایت شده از داستان های عبرت آموز
💠عصر در خرابه در کنار حضرت زینب(س) نشسته بود. جمعی از کودکان شامی را دید که در رفت و آمد هستند.
پرسید: عمه جان! اینان کجا می روند؟ حضرت زینب(س)فرمود: عزیزم این ها به خانه هایشان می روند. پرسید: عمه! مگر ما خانه نداریم؟ فرمودند: چرا عزیزم، خانه ما در مدینه است. تا نام مدینه را شنید، خاطرات زیبای همراهی با پدر در ذهن او آمد.
بلافاصله پرسید: عمه! پدرم کجاست؟ فرمود: به سفر رفته. طفل دیگر سخن نگفت، به گوشه خرابه رفته زانوی غم بغل گرفت و با غم و اندوه به خواب رفت. پاسی از شب گذشت. ظاهراً در عالم رؤیا پدر را دید. سراسیمه از خواب بیدار شد، مجدداً سراغ پدر را از عمه گرفت و بهانه جویی نمود، به گونه ای که با صدای ناله و گریه او تمام اهل خرابه به شیون و ناله پرداختند.
خبر را به یزید رساندند، دستور داد سر بریده پدرش را برایش ببرند. رأس مطهر سید الشهدا را در میان طَبَق جای داده، وارد خرابه کردند و مقابل این دختر قرار دادند. سرپوش طبق را کنار زد، سر مطهر سید الشهدا را دید، سر را برداشت و د رآغوش کشید.
بر پیشانی و لبهای پدر بوسه زد و آه و ناله اش بلند تر شد، گفت: پدر جان چه کسی صورت شما را به خونت رنگین کرد؟ پدر جان چه کسی رگهای گردنت را بریده؟ پدر جان «مَن ذَالَّذی أَیتَمَنی علی صِغَرِ سِنِّیِ» چه کسی مرا در کودکی یتیم کرد؟ پدر جان یتیم به چه کسی پناه ببرد تا بزرگ بشود؟ پدر جان کاش خاک را بالش زیر سرم قرار می دادم، ولی محاسنت را خضاب شده به خونت نمی دیدم.
دختر خردسال حسین(ع) آن قدر شیرین زبانی کرد و با سر پدر ناله نمود تا خاموش شد. همه خیال کردند به خواب رفته. وقتی به سراغ او آمدند، از دنیا رفته بود. شبانه غساله آوردند، او را غسل دادند و در همان خرابه مدفون نمودند.
📚شرح شمع: صفحه 310 - نفس المهموم456 -الدمع الساکه
~~~~
@Dastanhayeebratamooz
══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫
8.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴 #اربعین | شیخ حسین انصاریان:
اثر راهپیمایی اربعین از یک میلیون بمب بر سر آمریکا و اسرائیل بیشتر است!
حضور هر زن و بچه در اربعین، یک شمشیر بر سر کفر و شرک است!
امروز بالاترین اسلحه علیه کفر همین اربعین ابیعبدالله است!
اربعین دارد همین نیمه جان باقیمانده کفر را میگیرد!
12_1_unos_Habibi(Ghamname_hazrate_Roghaye)_(www.rasekhoon.net)_1.mp3
5.86M
حاج یونس حبیبی (میثم) - غمنامه حضرت رقیه
🏴 #شهادت_حضرت_رقیه س #حضرت_رقیه س
هدایت شده از داستان های عبرت آموز
16.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روایت شنیدنی شفاعت تجربه گر توسط
حضرت رقیه
برنامه زندگی پس از زندگی
#شهادت_حضرت_رقیه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روضهای متفاوت برای رقیهٔ سه ساله
.