هدایت شده از داستان های عبرت آموز
#مختارثقفی
💠 پس از شهادت مختار توسط مصعب بن الزبیر، پیکر او در دیوار دارالاماره مدفون شد. این قبر مخفی ماند تا اینکه آیتالله العظمی سید مهدی بحرالعلوم حدود 230 سال پیش، در جستوجو برای یافتن بقایا و محراب مسجد کوفه برآمد.
با توجه به اینکه مسجد کوفه در آن زمان پایینتر از زمینهای اطراف بود و امکان جاریشدن آبهای سطحی در آن وجود داشت، ایشان تشخیص داد مسجد کوفه با خاک پاک پر و همسطح زمینهای مجاور شود.
پیرو دستور آیتالله بحرالعلوم و هنگام عملیات همسطحسازی، قبری پنهان شده در انتهای راهرو در زیرزمین و به طرف خارج مسجد به سمت دارالاماره پیدا شد که سنگ قبر آن به نام «مختار ثقفی» منقوش بود.
پس از یافتن قبر، «محسن الحاج عبود شلاش» ساختن حرم جدید و بزرگی برای مختار را بر عهده گرفت و آن را به رواق حرم حضرت مسلم از سمت جنوب ملحق کرد و برای قبر پنجرهای آهنین قرار داد و درب راهرو را که در حجرهای در کنج مسجد کوفه قرار داشت، مسدود کرد📚تاریخ اسلام
~~~~~~~~
@Dastanhayeebratamooz
══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫
۸۸۲
هدایت شده از ☜💘 انرژے مثبت،شکرگزارے مجیدآل حسین ✌👌
گفتم غزلی در خور نامت بنویسم
اندازه ی وسعم ز مقامت بنویسم
ای محشر امروز چه تشبیه بیارم
از قد تو فردای قیامت بنویسم
من قطره ام از عهده ی من بر نمی آید
از حضرت دریای کرامت بنویسم
لطف تو مرا پشت در خانه ات آورد
تا اینکه علیکم به سلامت بنویسم
شان تو نگنجید و از این قاب در آمد
دیدم که غزل مثنوی از آب در آمد
من ایل و تبارم سر این سفره نشستند
جمع کس و کارم سر این سفره نشستند
در باغ نگاه تو من کال رسیدم
پر سوخته بودم به پر و بال رسیدم
هم رنگ نگاه تو شده دامن دریا
آئینه زده ریسه به پیراهن دریا
اول نوه ی دختری خلق عظیمی
تو جلوه ی پیغمبری خلق عظیمی
مدیون تو هستند همه مردم عالم
نان عمل توست سر سفره ی آدم
مضمون سخاوت ز تو الهام گرفته
از صندوق قرض الحسنت وام گرفته
حرف کرَم تو همه جا ورد زبان است
چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است
دلـتـنـگـ حــرم
برایت خوابها دیدیم روزی آستانت را
بنا خواهیم کرد از طوس هم حتی چراغانتر:)
#یا_حسن_مجتبی(ع)
عجیب نیست که دائم سر زبان من است
حسن قشنگترین واژه درجهان من است
اگر به گفتن ذکرش همیشه مشغولم
زبان برای همین کار در دهان من است
همیشه أشهَدُ أَنّ حسن کریم الله
پس از علی ولی الله در اذان من است
گدای سفره ی او بوده اند اجدادم
همین بزرگترین فخر خاندان من است
به تیره روزی شب های خویش مفتخرم
برای اینکه حسن ماه آسمان من است
غم نداری خود را نمیخورم هرگز
چرا که مُهر حسن پای آب و نان من است
مرا به شاعر درگاه او شناخته اند
هزار شکر که در شهر این نشان من است
قبول اگر غزلم در خور مقامش نیست
ولی محبت او برتر از توان من است
اگر چه جان جهان شد برای ما اما
همیشه گفته حسن جان حسین جان من است
شاعر:سجاد روانمرد
#امام_حسن
چه خاطرات قشنگی از آن محل دارم
نشسته کنج خیابانِ کربلا دل من؛♥️
#ارباب_دلها
آمدم دم بزنم يک دمی از مبحث عشــق
دم من گرم شد و حنجرهام گفت حسین
#شب_زیارتی
موقعیت آدما چقدر زمین تا آسمون با هم فرق داره...
یکی الان ممکنه تو مشهد،قم،کربلا باشه و برای محبوب دلبری کنه...
یکی هم مثل من قلبی محکوم به دائم الدلتنگ بودن داشته باشه..کاش یکم از دلتنگیمون کم بشه...
الهی که حالِ دلتون سرشار از حُب اهلبیت باشه...