یادداشت های فرا-مرزی
بازکاوی چرایی تأکید و اولویت اول بودن تبلیغ در فرمایشات رهبر معظم انقلاب
تبلیغ «آر اند دی» حوزههاست
حجتالاسلام دکتر یحیی جهانگیری سهروردی، مبلغ و پژوهشگر دینی
رهبر معظم انقلاب اسلامی چهارشنبه گذشته در دیدار جمعی از مبلغان و طلاب حوزههای علمیه سراسر کشور با تأکید بر اینکه اگر در حوزه از اهمیت تبلیغ غفلت شود دچار استحاله فرهنگی میشویم، دغدغه و نگرانی خود را از فضای تبلیغ در حوزههای علمیه بیان کردند. دلایل مختلف اجتماعی و اقتصادی و حتی سیاستگذاریهای نادرست در حوزه، سبب کاهش توجه به تبلیغ شده است. حالا دیگر طلبه، اولویت خود را تبلیغ نمیداند. دکتر یا استاد دانشگاه بودن، نویسنده یا پست اجرایی داشتن، اول است. باید به یاد داشته باشیم پدیدهها، جدا از فکتهای تاریخی نیستند و حتماً معلول عوامل مختلفاند. امیدوارم سیاستگذاران حوزوی با چند بخشنامه به دنبال راه حل نباشند. تأکید میکنم گاه برای حل مسئله باید از همین حالا اقدام کرد و دههها بعد محصول چید. اما آنچه وادارم کرد این یادداشت را بنویسم، تأکید رهبر معظم انقلاب بر اولویت اول بودن آن است. به راستی چرا تبلیغ، اولویت اول است؟ ابتدا باید انگاره ذهنی خودمان را از تبلیغ تغییر دهیم. ما همیشه تبلیغ را یک مونولوگ وعظآمیز دانستهایم. اما حقیقت آن است تبلیغ، «آر اند دی» (تحقیق و توسعه) حوزه است. روزگاری که در دانشگاههای غرب جایی برای آر اند دیها نبود، حوزههای ما با ظرفیت تبلیغی خود، حلقه اتصال علم و دین و ساحت اندیشه و عرصه نیاز بودند. مبلغان با تبلیغ، حوزه را از حجرهها با کف جامعه پیوند میزنند. تبلیغ سبب میشود طلبه دردهای میدان را بچشد و در مدرسهای علمی به راه حل آن بیندیشد. حوزهای که تبلیغ ندارد، در عالم ایزوله ذهنی خود در حجرههایش، میخواند و مینویسید ولی از جامعه بیخبر است. تبلیغ، حوزه را از جنس مردم میکند. آن وقت صدای حوزه، نه صدای دردهای غیرواقعی که دردهای اصلی مردم میشود. حوزه پیش از اینکه مردم در بحران یا چالش بیفتند، تشخیص میدهد و عمل میکند. به تعبیر آیندهپژوهان سناریونویس، بیایید سناریو معکوس را فرض کنیم. یعنی تبلیغ اولویت اول نباشد. حالا بیایید این حوزه را تصویر کنیم. حوزهای است که کتاب تولید میکند، ولی شمارگانش به اندازه رمانهای درجه چندمِ
ترجمه شده، فروش نمیرود. حوزهای که کلی نیروی انسانی برای ترویج دین تربیت کرده، ولی به اندازه یک دهم سخنرانیهای انگیزشی، مستمع ندارد. اگر تبلیغ در حوزه نباشد حتی تدریس و تحقیق هم بیفایده و بدون ناظر به نیازهای جامعه و جهان خواهد بود. بنابراین باید درباره تبلیغ نگران بود و باید تبلیغ در نگاه حوزه علمیه در مرتبه و اولویت اول باشد.
15.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کجای این کره خاکی،
سرزمینی مثل تو می توان یافت
حضرت کربلا
@yahyajahangiri 👍
هدایت شده از امور طلاب و دانش آموختگان
نشریه عربی «الآفاق» وابسته به مرکز رسانه حوزه های علمیه، از بین فضلای حوزوی و غیرحوزوی آشنای به نگارش، ترجمه و ویرایش به «زبان عربی معاصر»، به صورت پروژه ای، دعوت به همکاری می نماید.
علاقمندان رزومه و نمونه کار خود؛ اعم از نگارش و یا ترجمه را جهت بررسی به آی دی زیر ارسال نمایند.
@Maktabdar
چه می شود یک #یهودی از #عاشورا بنویسد؛ شعر بگوید؛ و فعال #اربعین باشد؟
گفت گوی تلویزیونی دکتر یحیی جهانگیری با خانم دکتر النا لاویان، کلیمی یهودی عاشورا پژوه | پخش: روز اربعین | ساعت ۲۰:۰۰
لینک تلوبیون https://telewebion.com/episode/0x87d4d41
به اشتراک بگذارید
@yahyajahangiri 👍
توضیحات جایزه الطف
زنده از شبکه آموزش
https://telewebion.com/episode/0x879cfe0
@yahyajahangiri
یادداشت های فرا-مرزی
در گفتوگو با مبلغ بینالمللی مطرح شد:
امام حسین(ع)زبان مشترک میلیونها زائر/ اربعین قدرت و نشانه ایمان است
امام حسین(ع)زبان مشترک میلیونها زائر/ اربعین قدرت و نشانه ایمان است
در روایات فراوانی بیان شده که امام زمان (عج) در زمان ظهور، خود را با نام امام حسین (ع) معرفی میکنند و از این امر اینطور میتوان نتیجه گرفت که معرفی امام حسین (ع) به جهانیان، عاملی برای تحقق رؤیای دیرینه ما یعنی ظهور حضرت حجت (عج) است.
به گزارش خبرنگار ایمنا، پیادهروی اربعین یکی از سنتهایی است که از زمان ائمه رواج پیدا کرده و در سالهای اخیر نیز با حضور میلیونی محبان اباعبداللهالحسین (ع) از کشورهای مختلف، جلوه ویژهای به خود گرفته است؛ امام حسن عسکری (ع) در حدیثی بیان میکنند: «نشانههای مؤمن پنج چیز است: اول ۵۱ رکعت نماز (واجب و نافله در طول شبانه روز)، دوم زیارت اربعین حضرت سیدالشهدا (ع)، سوم انگشتر عقیق در دست راست کردن، چهارم پیشانی بر خاک گذاردن و پنجم بلند گفتن «بسم الله الرحمن الرحیم» در نمازهای جهریّه (صبح، مغرب و عشا)» و از طرفی در کلام علمای دوران معاصر نیز رهبر معظم انقلاب علت اهمیت اربعین را اینچنین میگویند: «اربعین یعنی میعاد شیعیان در یک کنگرهی بینالمللی، در یک سرزمینی که خود آن سرزمین خاطرهانگیز است؛ پیروان تشیّع اینجا جمع بشوند و دست برادری و پیمان وفاداریِ هرچه بیشتر ببندند.»
اگر ظرفیتهای این کنگره بینالمللی به خوبی شناخته و تبیین شود، در ادامه شاهد دستاورهای فراوان آن برای جهان اسلام و شکلگیری تمدن اسلامی خواهیم بود و از طرفی در روایات فراوانی بیان شده که امام زمان (عج) نیز در زمان ظهور، خود را با نام امام حسین (ع) معرفی میکنند و از این امر اینطور میتوان نتیجه گرفت که معرفی امام حسین (ع) به جهان عاملی برای تحقق رؤیای دیرینه ما یعنی ظهور حضرت حجت (عج) است؛ برای تشریح بیشتر این موضوع با حجتالاسلام یحیی جهانگیری استاد مدعو دانشگاهها و کرسی اسلام شناسی دانشگاههای خارجی، مبلغ بینالمللی، استاد سطوح عالی حوزه و رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی قم به گفتوگو نشستیم که مشروح آن را در ادامه میخوانید:
imna.ir/x7QkS
في مقال لهما كتب الباحثان يحيى جهانغیري السهروردي و فاطمة الموسوی
عاشوراء لا تنحصر في التاريخ بل هي واقعة سطرت معالمها من "أجل التاريخ"
عاشوراء لا تنحصر في التاريخ بل هي واقعة سطرت معالمها من "أجل التاريخ"
كتب الباحثان يحيى جهانغيري السهرودي وفاطمة الموسوي مقالا لوكالة مهر للأنباء تطرقا فيه الى رمزية كربلاء وما سطرته هذه الواقعة من حقائق لا تنسى ومعالم لم يمكن ان يمحوها الزمان وذكر الباحثان أن كربلاء هي"نقطة جغرافية" لكن "باتساع العالم" وان عاشوراء "نصف يومٍ" "ممتد عبر التاريخ"، والحقيقة أن هذه "الواقعة"، لا ينبغي حصرها "في التاريخ". عاشوراء ليست "في التاريخ" بل هي "لأجل التاريخ".
وجاء في المقال "عندما انطلق الحسين عليه السلام من المدينة باتجاه الكوفة، يعني أنه بدأ حركته من "أول مقرٍ" للحكومة الإسلامية إلى "ثاني مقرٍ" للحكومة الإسلامية. بعبارةٍ أدقّ، بدأها من "العاصمة النبوية" إلى "العاصمة العلوية" وحتى "العاصمة المهدوية"؛ - إذ أن آخر موعود سيختار الكوفةَ عاصمةً له- اتساع حركته ممتدةٌ من مدينة النبيّ إلى مدينة المهديّ. إذا تم فك رموز هذه الحركة ودراسة عواملها، ستتجلى حقيقة أن كربلاء باتساع عالم الإسلام والعالم الإنساني. ويا له من ظلمٍ عظيم إن حصرنا هذه الحقيقة المتجاوزة لحدود التاريخ والجغرافيا في مكان وزمان محددين. وكم هو اجحاف كبير ان الحقيقة الأبعد مدىً من التاريخ والعابرة للبلاد نُؤطرها او نُحدُّها بالزمان والمكان."
وأشار الكاتبان "اننا في الزيارات المرتبطة بالإمام الحسين عليه السلام وقبل أن نسلّم عليه، نرجع إلى "بداية التاريخ"، نرجع إلى أول الأمر، إلى زمن آدم عليه السلام، نبدأ من آدم للتعبير عن إخلاصنا والتزامنا، نذكر نوح وإبراهيم وموسى وعيسى حتى نصل إلى خاتم الرسل، المطالِب بالحق والمقارعِ للظلم، يعني محمّد صلى الله عليه وآله، وفلسفة ذلك أن كربلاء "ليست واقعةً مفصولة ومنعزلةً" عن التاريخ، بل هي نتيجة "للتكدّسات التاريخية" و "حصيلة الحوادث الغابرة" والتي وصلت إلى ذروتها في كربلاء. هذه المعركة، "لها ماضٍ" باتّساع تاريخ الإنسان. الأُناس الذين مضى نصفهم في طريق السعادة والحق، وبعضهم الآخراختاروا الشقاوة والباطل طريقاً لهم".
كما تضمن المقال "الحقيقة الأخرى بعاشوراء هي أنها لم تنتهِ باستشهاد الحسين عليه السلام بکربلاء فی یوم عاشواء. التقاریر التاريخية و الروایات الدینیة شاهدةٌ على هذا الأمر، فاستذكار الحسين عليه السلام للحجة علیه السلام بشكلٍ متكرر في يوم عاشوراء، وأن زينب الكبرى عليها السلام وهي في معمعة الأسر تذكر المهدي، فذلك يعني أن عاشوراء "بدايتها في كربلاء" لكن "امتدادها مادام التاريخ"، يعني أن خيمةَ الحسين "قائمةٌ دائماً"، حتى يحتشد فيها منتظرو المهدي. ويعني أن "عاشوراء المحْمَرّة" جالسةٌ بانتظار "اخضرار الظهور". و المنتظرون لقيام المهدي فقد صاروا ما بين عاشوراء القانية الحمراء وانتظار الظهيرة الخضراء"/انتهى/.