🔴 آیا میدانید چه چیزهایی از پیامبران نزد حضرت مهدی است و با خود پس از ظهور، می آورد؟
۱-تابوت آدم ۲-وسیلهٔ نجاری نوح
۳-مجموعهٔ ابراهیم ۴-عصای موسی
۵-سنگ موسی که چشمه جوشان بود ۶-تورات موسی
۷-الواح موسی ۸-تابوت موسی
۹-انجیل عیسی ۱۰-رحل عیسی
۱۱-صاع یوسف ۱۲پیراهن یوسف
۱۳-تاج سلیمان ۱۴-انگشتر سلیمان
۱۵-مکیال شعیب ۱۶-آئینه شعیب
۱۷-زره داود ۱۸-ترکه هود و صالح
۱۹-پیراهن پیامبراکرم ۲۰-زره پیامبراسلام
۲۱-انگشتر رسول خدا ۲۲-عصای پیامبراکرم
۲۳-شمشیر ذوالفقار ۲۴-مصحف امیرالمومنین علی ۲۵-عهدنامه مخصوص پیامبر ۲۶-میراث جمیع پیغمبران و مرسلین و همه ی کتب آسمانی دیگر...
📚مهدی منتظر ص۴۶ و ۴۷
📚معجم احادیث الامام المهدی/ج۳
🔷🔹هر یک از این ابزار از قدرتی الهی برخوردارند و در هر زمان کاربرد انها فرق می کند!
یعنی شمشیر ذوالفقار در این عصر کارایی بالاتر از لیزر را دارد . در روایات بیان شده شمشیر امام کوه را متلاشی می کند !
#قدرت_امام
#سلاح_امام
@yamahdi313z
هدایت شده از rz_313
میدان عمل خالیست…
او در پی "سرباز" است
چون ما همه "سرباریم"
سردار نمیآید…
💠 شبتون مهدوی...
@yamahdi313z🌹🌺🌺
🎓 دکتر خوب هم فراوان داریم‼️
🔔داستان کوتاه زیر رو حتما بخونید:
🎓 “دکتر مرتضی شیخ” پولی به عنوان حق ویزیت از مردم نمی گرفت
و هرکس هر چه می خواست
📭در صندوقی که کنار میزش بود می انداخت و چون حق ویزیت دکتر پنج ریال تعیین شده بود
(خیلی کمتر از حق ویزیت سایر پزشکان آن زمان) اکثر مواقع بسیاری از بیمارانی که به مطب او مراجعه می کردند، به جای پنج ریالی، سرِ فلزی نوشابه داخل صندوق می انداختند تا صدایی شبیه به انداختن سکه شنیده شود…!
دختر دکتر نقل می کند :
💰“روزی متوجه شدم پدرم مشغول شستن و ضدعفونی کردن انبوه سرنوشابه های فلزی است!
با تعجب گفتم:
پدر! بازی تان گرفته است⁉️
⚙چرا سرنوشابه ها را می شویید⁉️
پدر جوابی داد که اشکم را درآورد…
ایشان گفت: دخترم، مردمی که مراجعه می کنند باید از سرنوشابه های تمیز استفاده کنند تا آلودگی را از جاهای دیگر به مطب نیاورند‼️
این سرنوشابه های تمیز را آخر شب در اطراف مطبم می ریزم تا مردمی که مراجعه می کنند از این ها که تمیز است استفاده کنند.
آخر بعضی ها خجالت می کشند که چیزی داخل صندوق مطب نیاندازند.
👥اومدم بنویسم روحش شاد...
یک لحظه فکر کردم اگه روح آدمی با قلبی به این بزرگی شاد نباشه
روح کی میخواد شاد باشه⁉️
✍بهتر دونستم بنویسم راهش؛
اندیشه اش و کردارش پر رهرو...
@yamahdi313z
༻🌸✨﷽✨🌸༺
💠✨ #یڪ_داستان_یڪ_پند
❄️✨روزی امــــــــام رضـــــــــــــــا (؏) از ڪوچه رد میشدند ڪه جوانی از ایشان سوال ڪرد: شما گناه نمیتوانید بڪنید یا دوست ندارید؟
❄️✨حضــــــــــــــــــرت حـــــــــــــرڪت ڪردند و به خانــهای رسیدند ڪه چاه فاضلاب خود به بیرون میڪشیدند. حضرت از آن جوان سوال کردند: آیا تو گرسنه هم باشی از آن نجاست میل میڪنی؟ جوان گفت: هرگز.
✨💠✨ امــــــــام فــــــرمودند: گنــــــــــــاه مانند آن نجاست است. اگر بر نجسبودن گناه علم پیدا ڪنیم٬ آنگاه هرگز خودمان سمت گناه نمیرویم و نیازی نیست ڪسی مانع ما شود.
@yamahdi313z
هدایت شده از rz_313
🔸سرت را به بالا بگیر ای پسر!!
تو داری نشان از وجود پدر...
تو باید چو او حفظ ایمان کنی...
چواو خانه ظلم ویران کنی...
#ﺩﺭﺩاﻧﻪ_ﺷﻬﻴﺪ
@yamahdi313z
هدایت شده از rz_313
شرفیاب شدن مرحوم شیخ مرتضی انصاری خدمت امام زمان علیهالسلام و پرسیدن سؤالات از آن حضرت🌺🌺
یکی از شاگردان مرحوم شیخ مرتضی انصاری می گوید: «نیمه شبی در کربلای معلاّ از خانه بیرون آمدم، در حالی که کوچه ها گل آلود و تاریک بودند و من چراغی با خود برداشته بودم.
از دور شخصی را مشاهده کردم، که چون به او نزدیک شدم دیدم، استادم شیخ انصاری است.
با دیدن ایشان به فکر فرو رفتم و از خود پرسیدم که آن بزرگوار در این موقع از شب، در این کوچه های گل آلود با چشم ضعیف به کجا می روند؟!
از بیم آنکه مبادا کسی در کمین ایشان باشد، آهسته به دنبالش حرکت کردم.
شیخ آمد و آمد تا در کنار خانه ای ایستاد و در کنار در آن خانه زیارت جامعه را با یک توجّه خاصّی خواند، سپس داخل آن منزل گردید.
من دیگر چیزی نمی دیدم امّا صدای شیخ را می شنیدم که با کسی سخن می گفت.
ساعتی بعد به حرم مطهّر مشرّف گشتم و شیخ را در آنجا دیدم.
بعدها که به خدمت آن جناب رسیدم و داستان آن شب را جویا شدم پس از اصرار زیاد به من، فرمودند: «گاهی برای رسیدن به خدمت «امام عصر» (عجّل اللَّه تعالی فرجه الشّریف) اجازه پیدا می کنم و در کنار آن خانه (که تو آن را پیدا نخواهی کرد.) می روم و زیارت جامعه را می خوانم، چنانچه اجازه ثانوی برسد خدمت آن حضرت شرفیاب می شوم و مطالب لازم را از آن سرور می پرسم و یاری می خواهم و برمی گردم.»
سپس شیخ مرتضی انصاری از من پیمان گرفت که تا هنگام حیاتش این مطلب را برای کسی اظهار نکنم.»
@yamahdi313z
🔴روایت برادر آیتالله خامنهای از زندگی شخصی رهبری
🔸آقا خیلی ساده زندگی میکنند، زندگی شخصیشان، حتی در خوردوخوراک. یا مثلا میهمانیهای خودمانی میروید، تشریفاتی ندارند.
🔹ایشان معمولا میوه دیدارهایشان دو رقم بیشتر نیست. حتی اینجا که پذیرایی میکنند، دو رقم است، سه رقم نیست. غذا هم یک رقم؛ یک خورشت.
🔸فقط یک خورشت. یعنی تجملات مطلقا وجود ندارد. بدونتجملات و بیتکلفبودن؛ غیر از این نمیتواند باشد.
🔹یعنی سعی در اینکه حتما مثلا فرض کنید فرش داشته باشد، نه. همین الان واقعا در خانهشان گلیم است. در کتابخانهشان موکت است. اندرون خانه هم همین است. ایشان مبل ندارند، در خانهشان از این صندلیهای پلاستیکی است که احتمالا دیدهاید. من خریدم و فرستادم برایشان. خودشان حاضر نبودند حتی آن را هم بخرند. شما اگر بروید در خانهاش، احساس این را نمیکنید که خانه یک مقام درجه یک جهان اسلام، رفتهاید.
🔸من تهران اوایل در سال 72-71 فرش خریده بودم، الان این فرشها هست. دو تا قالی ۳*۴ از مشهد خریده بودم قسطی ۷۰۰هزار تومان. مدتها خجالت میکشیدم خانواده اخوی را دعوت کنم؛ آقا که جای خود دارد. بچهها را دعوت کنم که بگویند عمو فرش خریده، فرش و مبل. واقعا خجالت میکشیدم. احساس شرمندگی میکردم
متن کامل گفتگو:
goo.gl/hTLZS9
✍ #سیدمحمدحسن_خامنه_ای
#جانم_فدای_سیدعلی
@yamahdi313z
هدایت شده از rz_313
#مردونگی به سبیل کلفت و
دستمال یزدی و أدا اطوارای
این شکلی نیست !
مردونگی #غیرت میخواد.
سلام ووقت بخیر بر غیرتمندان
@yamahdi313z🕊🌺
به بچه هاتون یاد بدید حسین از بی یاری سر بریده شد نه از بی آبی...
عباس از معرفت و مرام بی دست شد نه به خاطر مشک آب...
اونجا که حسین فریاد زد هل من ناصر ینصرنی؟یار میخواست نه آب...
به بچه هاتون از آزادگی حسین بگید نه از لبهای تشنه...
خیلیا لب تشنه از دنیا رفتن اما حسین نشدن.
حسین یعنی مردانگی.آزادگی.غیرت.شجاعت و شهامت.
عباس یعنی جوانمردی.معرفت.حیا.غیرت.عباس یعنی پشت برادر حتی بدون دست...
حسین یعنی آزادگی حتی لحظه ای که گلوی نوزادت دریده شد...
افسوس که لبهای تشنه باعث شد راه اصلی کربلا از یاد خیلیا بره...
پیام کربلا ایستادن در مقابل ظلم است✨
به بچه هاتون راه اصلی کربلارو نشون بدید🌹🏴
🌴🌴🌴🌴🌴🌴
@yamahdi313z🕊🕊