هدایت شده از 🌹 یا مهدی جان ادرکنی🌹
💠 #پنجشنبه
🔻«زیارت اهل قبور»
السَّلامُ عَلَى أَهْلِ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ مِنْ أَهْلِ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ یَا أَهْلَ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ بِحَقِّ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ کَیْفَ وَجَدْتُمْ قَوْلَ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ مِنْ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ یَا لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ بِحَقِّ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ اغْفِرْ لِمَنْ قَالَ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ وَ احْشُرْنَا فِی زُمْرَهِ مَنْ قَالَ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ عَلِیٌّ وَلِیُّ اللَّهِ...
🌺با قرائت یک فاتحه روحشان را شاد کنیم.
https://eitaa.com/joinchat/392495302Cbf2778512c
ارتباط با مدیر کانال 👇👇👇
@mahdijanami
پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم :
فَنَيرِزُوا إن قَدَرتُم كُلَّ يَومٍ يَعني تَهادَوا و تَواصَلُوا فِي اللّه ِ ؛
پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم :
اگر مى توانيد هر روز را نوروز كنيد ؛ يعنى در راه خدا به يكديگر هديه بدهيد و با يكديگر پيوند داشته باشيد .
دعائم الإسلام ، ج 2 ، ص 326 .
#مبعث
🌹 یا مهدی جان ادرکنی🌹
پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم : فَنَيرِزُوا إن قَدَرتُم كُلَّ يَومٍ يَعني تَهادَوا و تَواصَلُوا فِ
#تکنیک_کیلویی
شعب ابیطالب، نام محلی مابین دو کوه ابوقبیس و خندمه در نزدیکی شهر مکه است که پیامبر اسلام و پیروانش از اول محرم سال هفتم پیش از هجرت محمد، به مدت سهسال در آن در محاصره اقتصادی مخالفان خود قرار گرفتند و شرایط بسیار سختی را پشت سر گذاشتند.
من خودم را قضاوت کنم تا کجا دینداری میکنم؟؟؟
تا سیر باشم.لباسم.خانه ام.ماشینم.
بازنده معامله. چه بخواهم.چه نخواهم.
دینداری به شرط.آیااااا مرا به نقطه ی انسانیت میرساند.؟؟؟؟؟
#مبعث
#پیامبر
#محاسبه
#پیامبر_رحمت
با مرگ "ابوطالب"، دشمنان پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، جرئت بیشتری نسبت به آزار آن حضرت پیدا کردند، از اینرو، رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در صدد استمداد از قبیله ثقیف (که در طائف سکونت داشتند) بر آمده و میخواست با جلب نظر آنها، پشتیبان تازهای برای پیشرفت دین خویش بدست آورد. از اینرو به تنهایی[۱] یا همرا "زید بن حارثه"[۲][۳] حرکت کرد. در واقع تصمیم پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) برای سفر به طائف دو دلیل عمده داشت:
۱: پیدا کردن جایی در اطراف مکه برای خارج شدن دعوت از بنبست.
۲: نجات خویش از آزارهای فزاینده که حتی ممکن بود به قتل وی منتهی شود
#دینداری
#جاهلان
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در اواخر سال دهم بعثت به طائف رفت، پس از ورود به شهر طائف یکسر به خانۀ " عبدیالیل " و دو برادرش " مسعود " و " حبیب " که در ان روز بزرگ و رئیس قبیلۀ «ثقیف» بودند، رفتند. رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) هدف خود را از آمدن به طائف، برای آنها توضیح داده و از آنها خواست که او را در پیشرفت هدفش یاری کنند. یکی از ایشان گفت: «من جامۀ کعبه را پاره میکنم؛ اگر تو پیامبر خدا باشی، دیگری گفت: آیا خدا غیر از تو کسی را نیافت که به پیامبری بفرستد و سومی گفت: به خدا من هرگز با تو گفتگو نخواهم کرد؛ زیرا اگر تو چنانچه میگویی، فرستادهای از جانب خداوند هستی و در این ادعا راست میگوئی، بزرگتر از آنی که با تو گفتگو کنم و اگر دروغ میگوئی و بر خدا دروغ میبندی، شایستگی آن را نداری که با تو صحبت کنم. رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از نزد آنها برخاست و هنگام بیرون رفتن تنها تقاضائی که از آنها کرد، این بود که آنچه در آن مجلس گذشته است، پنهان کنند و مردم طائف را از سخنانی که میان ایشان رد و بدل شده بود، آگاه نکنند و به خاطر این بود که دوست نمیداشت، سخنان عبدیالیل و برادرانش به گوش مردم برسد و آنان را نسبت به آن حضرت جسور کند.[۴]
بدین ترتیب فرومایگان طائف، پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را احاطه کرده و پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از دست آنها به باغی که از آن " عتبه " و " شیبه " فرزندان "ربیعه" بود، پناهنده شد. رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) برای استراحت زیر درخت انگوری نشست.
#مبعث
#پناه
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در آن حال که در زیر سایۀ درختی نشسته بود، دست به درگاه پروردگار متعال، بلند کرد و گفت: «پروردگارا! من شکایت ناتوانی و بیپناهی خود و استهزاء و بیزاری مردم را نسبت به خود، پیش تو میآورم. ای مهربانترین مهربانها، تو پروردگار ناتوانان و فقیران و خدای منی، مرا در این حال به دست که میسپاری؟ به دست بیگانگانی که با ترشروئی با من رفتار کنند؟ یا دشمنی که مالک سرنوشت من شود؟ «خداوندا! اگر تو بر من خشمگین نباشی به تمام این دشواریها، من در میدهم، و اگر تو بر من خشنود باشی، بر من گوارا خواهد بود. «پروردگارا، من به نور روی تو پناه میبرم، همان نوری که تمام تاریکیها را میشکافد و کار دنیا و آخرت را اصلاح میکند. «پناه میبرم از اینکه، خشم تو بر من فرود آید و غضب تو بر من، نازل گردد، ملامتکردن حق توست تا آنگاه که خشنود شوی و قدرت و قوت، آنها بوسیلۀ تو بدست آید.»[۵]
#استقامت
من بودم چیکار میکردم.
میگفتم آقا نخواستم. خدا خودش بخواد دینشو یاری میکنه.
ول کن. متلک که میگند.کسی هم کمک نمیاد.به من چه. چرا فلان مسئول انجام نمیده.امام زمان میان درست میکنند.
#دینداری_به_نرخ_شکم
#ایمان_جنیان
همین که رسول خدا، از ایمان آوردن قبیلۀ ثقیف مایوس گشت، به سوی وطن خویش بازگشت و راه مکه را در پیش گرفت، و چون به نخله (که تا مکه یک شب راه بود.) رسید، شب را در آنجا اقامت کرد و نیمه شب برای نماز بلند شد، چند تن از جنیان شهر نصیبین، که هفت نفر بودند و از آن حضرت گذشتند و آواز تلاوت قرآن را از پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) شنیدند، آوای روحافزای رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و آیات دلنشین قرآن، مجذوبشان کرده و مانع از حرکت آنان شد و تا پایان تلاوت قرآن از نماز، در جای خود ایستادند و پس از اتمام آن و ایمان به دین مقدس اسلام، به سوی قوم و قبیلۀ خود، بازگشته آنان را به دین اسلام دعوت کردند.خدای متعال داستان ایمان آوردن جنیان را در قرآن بیان فرموده و میگوید: «و هنگامی که (ای رسول ما) چند تن از جنیان را به سوی تو متوجه کردیم، تا استماع آیات قرآن کنند، و چون نزد رسول آمدند، با هم گفتند، گوش فرا دارید تا آیات قرآن را بشنویم و چون قرائت تمام شد، ایمان آوردند و به سوی قومشان، برای تبلیغ و هدایت بازگشتند.»
نیز در این باره نازل فرموده: «بگو (ای رسول ما) که به من وحی شده که گروهی از جنیان، آیات قرآن را (هنگام قرائت من) استماع کردند.»
#جایگزین
این چند پیام خلاصشششش
دین خدا معطل من و شما نمیمونه.
خاتم الانبیاء اینطور در رنج و سختی.
خدا ناز کشی نمیکنه.
من ایمان نیارم.ما ایمان نیاریم. قبایلی بهتر از ما خواهند آمد.
منتهی بازنده کی میشه.
پشتت رو به خورشید میکنی🤨
خب از درخشش خورشید کم شد😑
نه بنده ی خدا خودت محروم شدی.
#بیداری