بازار باشه ارباب_بند دوم.mp3
1.6M
بازار باشه ارباب
🔹بند دوم
📝گروه ادبی یاقوت سرخ
@yaqoote_sorkh
بازار باشه ارباب_بند سوم.mp3
1.59M
بازار باشه ارباب
🔹بند سوم
📝گروه ادبی یاقوت سرخ
@yaqoote_sorkh
#زمینه #محرم
#شب_دوم
یه کاروان خسته از توو غبار راه
نگاه کن عباس و ماشالله ماشالله
عنان هر محمل توو دستای ماهه
یه باغ پر یاس و ماشالله ماشالله
ماشالله به علمدار
ماشالله به قد یار
ماشالله به قاسم ماشالله به اکبر
ماشالله رقیه ماشالله به اصغر
نبینه خواهرت فراقت
نمونه توی سینه داغت
فدای غنچه های باغت
حسین جان بیا برگردیم
بند دوم
می گیره دستای عمه هارو اکبر
به بچه ها میگه آروم تر آروم تر
می گیره توو آغوش رقیه خانوم و
می گیره خاکارو از معجر از معجر
ازون ور داره عباس
می گیره با یه احساس
دو زانو رکابُ به پاهای زینب
میگه زینبم با یه حسرت زیر لب
الهی که بلا نبینی
تیزی نیزه ها نبینی
سه شعبه ی جفا نبینی
حسین جان بیا برگردیم
بند سوم
توو سینه آشوبه دوباره تب کرده
امونش و برده دلشوره دلشوره
یه لحظه می بینه حرمله رو از دور
می بینه لبخندش ناجوره ناجوره
نگاهش پره خونه
خیالش پریشونه
به صحرا کمر بسته واسه کشتنت
تو و این همه گرگ من و پیراهنت
تو رو به خواهر حزینه
به علی اصغر و سکینه
بیا تا که بریم مدینه
حسین جان بیا برگردیم
شعر و سبک:
#علی_کاوند
📝 گروه ادبی یاقوت سرخ
@yaqoote_sorkh
@alikavand333
یه کاروان خسته_بند اول.mp3
1.82M
یه کاروان خسته ...
🔹بند اول
📝گروه ادبی یاقوت سرخ
@yaqoote_sorkh
یه کاروان خسته_بند دوم.mp3
1.54M
یه کاروان خسته ...
🔹بند دوم
📝گروه ادبی یاقوت سرخ
@yaqoote_sorkh
یه کاروان خسته_بند سوم.mp3
1.54M
یه کاروان خسته ...
🔹بند سوم
📝گروه ادبی یاقوت سرخ
@yaqoote_sorkh
هدایت شده از بشارت بهشت
راه تویی-1.pdf
1.43M
#کتاب بسیار زیبای #راه_تویی
نگاهی متفاوت به زندگانی پر برکت
#امام_حسن_مجتبی_علیهالسلام
اثر؛ #دکتر_محمدرضا_سنگری
پیشدرآمدی بر سیوهشتمین دوره
#شب_شعر_عاشورایی_شیراز
پیشنهاد مطالعه؛
به تمامی واعظان، ذاکران و شاعران.
@Poem_ashoora
@Farakhanesher
مجموعه غزال محرم - گروه ادبی یاقوت سرخ.pdf
864.6K
اولین مجموعه اشعار عاشورایی
در قالب ادبی #غزال
با چینش شبهای محرمالحرام
کاری از؛
📝گروه ادبی یاقوت سرخ
@Yaqoote_sorkh
#غزل #روضه
#حضرت_رقیه_سلاماللهعلیها
بعد از تو هر کس گفت «بابا» گریه کردم؛
با خاطرات مشک و سقّا گریه کردم
با خنده رفتم کربلا اما از آنجا
تا شام را صحرا به صحرا گریه کردم
هجده عزیزم را به روی نیزه دیدم
با خاطراتم هر قدم را گریه کردم
در کربلا و کوفه و دروازهی شام
نام تو را بردند هر جا گریه کردم
گفتم تو را قدر دو دنیا دوست دارم
زیر لگد قدر دو دنیا گریه کردم
از کاروان وقتی که جاماندم، برایت
با هر نفس همپای زهرا گریه کردم
دیدم رباب آهسته دارد میکشد باز،
بر خاک با انگشت، دریا ، گریه کردم...
از داغ گوش و گوشوار و زخم پهلو
تا درد دست و تاول پا گریه کردم
تا پیش چشم ساربان بغضم ترک خورد
بر صورتم زد بیشتر تا گریه کردم
زجر لعین با یک طبق سمت خرابه
با نیشخند آمد من امّا گریه کردم
#میثم_کاوسی
📝گروه ادبی یاقوت سرخ
@yaqoote_sorkh
@mkavoosi110
#زمینه #شب_سوم
#حضرت_رقیه_سلاماللهعلیها
سه ساله دختری رو خاک ویرونه
تو نیمههای شب با خودش میخونه
عمه دلم تنگ بابامه
بابایی درمون دردامه
توی خرابهها ولوله شد به پا
تا خبرش رسید به اون حرومیا
زدنشون با تازیونه
سرو آوردن تو ویرونه
سرو از روی خاکا برداشت
چه حرفایی که با این سر داشت!
موهاتو سوزونده کی!؟ مث موهای من شده
دندونت شکسته مثل دندونای من شده
یا رقیه جان مدد
تو آغوش عمو دنیا رو میدیدم
روی دوش قمر ستاره میچیدم
اما الان رو خاک افتادم
اسیر این قوم جلادم
شونه میزد عمو به گیسوهای من
خم نمیومد به ابروهای من
حالا ببینم سوخته موهام
کبودیه روی ابروهام
چشمای بابامو دور دیدن
موهای دخترشو کشیدن
سخته بی بابا بشی اسیر شامیا بشی
سخته تو خدافظی ، به زور ازش جدا بشی
یا رقیه جان مدد
دیگه روزای دوری سپری شده!
توی خرابه ها یه خبری شده!
رفته رقیه پیش باباش
آروم گرفته تاول پاهاش
به آرزوش رسید بانوی عالمین
از قفس پر کشید کبوتر حسین
پر زد آخر بانوی احساس
تا روی شونهی حضرت عباس
دیگه نیست کبودی رو بازوش
دیگه آرومه درد پهلوش
رفت و گفت شکایتای قلبشو برا حسین
هی میگفت نبودی زجر منو زده بابا حسین
یا رقیه جان مدد
نغمه پرداز: #محسن_عرفان
شاعر: #میثم_کاوسی
📝گروه ادبی یاقوت سرخ
@yaqoote_sorkh
@mkavoosi110