بسم الله الرحمن الرحیم
#سبک_شور
بند اول
سالار دنیایی و از عشق لبریزی لبریزی
لب تر بکنی دنیا رو بر هم می ریزی می ریزی
وقتی میزنی به قلب لشگر میریزه میریزه
دست و سر و پا شبیه برگ پاییزی پاییزی
عاشق شدن از عمق نگات عالمی داره
خوشبخت منم که زیر پات عالمی داره
دل دل نکن از کنار من رد بشو آقا
هر روز سر کوچه این گدات عالمی داره
دلداده و شهزاده و آزاده و عشق دل اربابی
شیر عرب و پر غضب و بانسب و تک یل اربابی
یا حضرت حیدر یا حضرت اکبر
بند دوم
مجنون که نه لیلیم از عشقت مجنونه مجنونه
تا آخر عمرش به نگاهت مدیونه مدیونه
وقتی که بابات حسین میبینه چشماتو چشماتو
مثل اینه که یه ختم قرآن می خونه می خونه
شمشیر زدنت مثل علی حیدری واره
ای ولله به این قد تو که مثل علمداره
لاحول ولا قوه الا به بابات می گن
ماشالا ببینین که حسین چه اکبری داره
طوفانی و غرانی و قرآنی و شمشیر دو لب هستی
اهل کرمی محترمی عشق منی و باادب هستی
یا حضرت حیدر یا حضرت اکبر
بند سوم
هرشب سر تو بین گداهات دعوا بود دعوا بود
حتی توو بهشت بابت چشمات دعوا بود دعوا بود
تا پشت و پناه تو دعای تو زهرا بود زهرا بود
الحق که تو پرچمت همیشه بالا بود بالا بود
دشمن بشه صدبرابر اصلا که خیالی نیست
شمشیر بشه کل لشگر که خیالی نیست
این وارث ذوالفقار و شاگرد اباالفضله
اکبر میشه مثل حیدر اصلا که خیالی نیست
پیغمبر و هم حیدر و هم صفدر هم شیر نری اکبر
هم حمزه و هم جعفر و هم مالکی و پر جگری اکبر
یا حضرت حیدر یا حضرت اکبر
#شب_هشتم
📝شعر و سبک #علی_کاوند
@yaqoote_sorkh
@Alikkavand333
بسم الله الرحمن الرحیم
#زمینه_حضرت_علی_اکبر
#شب_هشتم
بند اول
آیه ی عشق خدا_آینه ی مصطفی_ای علی مرتضی_ حیدر کرببلا
صف شکن بی بدل_تیغ تو ضرب المثل_معنی خیرالعمل_حیدر کرببلا
کعبه ی سیار تو_باده ی خمار تو_ماه شب تار تو_ حیدر کرببلا
تیغ دودم دست تو_چوب علم دست تو_جود و کرم دست تو_حیدر کرببلا
مرد تویی / مردجوانمرد تویی/ دوا تویی درد تویی / یل تویی و فاتح نبرد تویی / آنکه نبود اگر ، خدا خلق نمی کرد تویی
"شهزاده یا علی اکبر"
بند دوم
آهوی صحرای من _باده ی گیرای من_شاخه ی طوبای من _ اکبر لیلای من
خوش قد و بالا تویی_عالی اعلا تویی_هستی بابا تویی_اکبر لیلای من
با تو اذان می شود _ روز جوان می شود_ ماه عیان می شود_اکبر لیلای من
مثل پیمبر تویی _ جلوه ی حیدر تویی _ شیر مظفر تویی _ اکبر لیلای من
نور تویی/شور تویی/ قبله ی منصور تویی / صور تویی/ خوشه ی انگور تویی / باده ی مخمور تویی / آنچه که از عشق بود مقصد و منظور تویی
"شهزاده یا علی اکبر"
بند سوم
عطر معطر تویی _ شور مکرر تویی _ رزق مقرر تویی _ زاده ی کوثر علی
مرجع تقلید من _ علت توحید من _ ای همه امید من _ در صف محشر علی
صوم و صلات منی _ آب حیات منی _ قند و نبات منی _ قند مکرر علی
ای ضربان اذان _ نام تو جان اذان _ روح میان اذان _ نغمه ی اکبر علی
بار تویی / یار تویی/ سید و سالار تویی/ ذکر لب میثم تمار تویی / هوهوی منصور سر دار تویی / سر تو و سردار تویی / بعد اباالفضل فقط میر و علمدار تویی
"شهزاده یا علی اکبر"
📝شعر و سبک #علی_کاوند
@yaqoote_sorkh
@Alikavand333
بسم الله الرحمن الرحیم
بند اول
یه خبر یه جوون
میپیچه توی کرب و بلا یه صدای اذون
یه جوون یه پدر
داره میره و پشت سرش پدرش میده جون
یه جوون یه نگا
با یه حالت ناامیدی به پیمبر کرب و بلا
یه جوون یه پسر
که صدا میزنه العطش العطش باباجون
آروم برو تا قد و بالات و ببینه
راه رفتنای مثه زهرات و ببینه
عمه باید حتما بیاد قاطیه لشگر
اخه کسی نیس حال بابات و ببینه
مرهم واسه صاحب عزا لازم میشه آه
بعد از پسر بابا عصا لازم میشه آه
چی شد که واسه بردنت تا توی خیمه
بابای پیر تو عبا لازم میشه آه
بند دوم
چش تر یه خبر
که پسر شده کشته و خم شده پشت پدر یه خبر
دلِ خون
می ریزه خاک غم توو غم علی عمه به سر یه خبر
نیمه جون
توی خیمه زبون میگیرن خواهرای جوون
یه خبر
علی اومده رو شده شمشیر و نیزه و تیر و تبر
از روی اسب افتاد و بد شد حال زینب
زینب اومد عباس هم دنبال زینب
اونایی که جامونده بودن از مدینه
یک کوچه وا کردن به استقبال زینب
زینب میاد و چشم لشگر وای ازین غم
میوفته چشماشون به معجر وای ازین غم
زیر بغل های حسین و تا می گیرن
زینب میوفته یاد مادر وای ازین غم
بند سوم
یه صدا توی باد
میپیچه مثه استخوونی که شکسته شده
مثه بغض مثه آه
مثه بابای پیری که از همه خسته شده
مثه غم مثه درد
مثه چشمای منتظر و پره اشکه رقیه
مثه بهته سکوت
مثه راه نفس که با لخته ی خون تو بسته شده
تو میری و از زندگی سیر میشه بابا
میگی بیا زودتر داره دیر میشه بابا
یادت میاد هی بت میگفت ایشالا پیرشی
اما حالا توو داغ تو پیر میشه بابا
میخنده لشگر تا بابات پیشت میشینه
پا میکشی روی زمین بابات می بینه
اینا که دارن اینجوری دورت میخندن
اون روز میخندیدن به بابام توو مدینه
#علی_کاوند
#شب_هشتم
#زمینه_حضرت_علی_اکبر
@yaqoote_sorkh
@Alikavand333
بسم الله الرحمن الرحیم
یه عمری برات خون دل خوردم و
تا که قد کشیدی جلوی چشام
ولی حالا دارم می بینم علی
چه راحت خوابیدی جلوی چشام
-----
چه رویای خوب که داشتم واست
می گفتم که تو همدم پیریمی
آخه هر چی باشه رشید بابا
می گفتم عصای دم پیریمی
-----
باید درد و دل هامو خوب بشنوی
بابات قد صد آسمون حرف داره
یه چیزی تو این سینمه چند ساله
که از مادر قد کمون حرف داره
-----
جلو دشمنا زشته پاشو علی
نزار سهم من خنده هاشون بشه
واسه دلخوشیه بابات خنده کن
نزار حال بابات پریشون بشه
-----
نزار خستگیمو تماشا کنن
نزار تا بفهمن که من باختمش
نزار تا خراب شه تو این آخری
پلایی که با صد امید ساختمش
---
توی این نگاه دم آخرت
یه چیزی میخوای با باباجون بگی
می گفتم شاید آب بخوای از بابا
ولی داری از لخته ی خون میگی
-----
یه بابا بگو این دم آخری
که بابات به این آرزو دلخوشه
جداییِ از تو برای دلم
مثه سم می مونه منو میکشه
-----
به دنبال هر تیکه از پیکرت
تو این دشت دارم پریشون میشم
با این دست و پایی که تو می زنی
جلوی چش عمه حیرون میشم
-----
دیگه بعد تو اُف به این روزگار
واسم زندگی مرگ تدریجیه
تازه وقتی نیستی میفهمم علی
که حال بابام بعد مادر چیه؟
-----
جوون بلند قامت این حرم
حرم بعد تو بی طراوت میشه
بیا حداقل یه رحمی بکن
به گوشواره هایی که غارت میشه
---
تو چشمای من خوب نگا کن علی
پر از التماس بمون پیشمه
خدایا به داد دل من برس
علی اکبرم نیمه جون پیشمه
-----
قدم میزنی پیش چشمای من
همین جور نگا کردنت کارمه
لبای ترک خورده ی من هنوز
پر از التماس دوست دارمه
-----
چشایی رو که روی هم میزاری
غروبای دلگیر عمر منه
همین پلکایی که میبندی یواش
داره زندگیمو بهم میزنه
-----
موهات گرد و خاکی شده دلبرم
بزار تا موهات و مرتب کنم
دوباره مثه بچه گیهات بزار
که دلواپست می شدم تب کنم
-----
مثه اون قدیما میخوام عشق من
تو آغوش بابا رها شی علی
به خاطر بیار هی میگفتم بهت
ایشالا یه روزی بابا شی علی
#علی_کاوند
#شب_هشتم
#روضه_زمزمه
@yaqoote_sorkh
@Alikavand333
#زمینه
#حضرت_علی_اکبر_علیهالسلام
راهی میدونه
رقیه گریونه
پشت سرش بابا دلش خونه دلش خونه
عطش که بالا رفت
اکبر لیلا رفت
آه حرم بالا تر از عرش معلی رفت
خم میشه قد یه پدر
قد میکشه تا یه پسر
هی میخوره خون جگر
آه علی اکبر
تنها میون یه سپاه
خیمه رو میکنه نگاه
داره باباش میکشه آه
آه علی اکبر
«ولدی، علی، علی الدنیا بعدک العفا»
زد به دل لشگر
کرده به پا محشر
میگه ماشالله عمه زینب به علی اکبر
میمنه تا میسر
کربلا شد خیبر
مونده بودن اکبر رجز میخونه یا حیدر
تو دستشه هنوز علم
میدونو میریزه به هم
بابا حسین میگیره دم
جان علی اکبر
«ولدی، علی، علی الدنیا بعدک العفا»
از همهی یلا سره
شاگرد رزم حیدره
تنها خودش یه لشگره
جان علی اکبر
تا از رو زین افتاد
ستون دین افتاد
انگاری که عرش خدا روی زمین افتاد
بسکه ازش خون رفت
از بدنش جون رفت
باباش مث باز شکاری سمت میدون رفت
رقیه میبینه تو خواب
علی گذاشت پا تو رکاب
کاش بشه همراه عقاب
بیاد به خیمه
تموم دشت کربلا
شده برا علی عبا
تا که روی دوش بابا
بیاد به خیمه
«ولدی، علی، علی الدنیا بعدک العفا»
شعر و سبک:
📝گروه ادبی یاقوت سرخ
@yaqoote_sorkh
زمینه حضرت علی اکبر علیه السلام_بند اول.mp3
1.45M
راهی میدونه...
🔹بند اول
📝گروه ادبی یاقوت سرخ
@yaqoote_sorkh
زمینه حضرت علی اکبر _بند دوم.mp3
1.35M
راهی میدونه...
🔹بند دوم
📝گروه ادبی یاقوت سرخ
@yaqoote_sorkh