eitaa logo
یاقوت سرخ
1.1هزار دنبال‌کننده
162 عکس
86 ویدیو
13 فایل
#گروه_یاقوت_سرخ 🖋️دفتر شعر و ادب آئینی شهرستان بروجرد
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم چقدر زل بزنم در حرم هیاهو را رواق‌های پر از ازدحام خوشبو را یکی به درب حرم تکیه داده با گریه یکی بغل زده در گوشه ای دو زانو را یکی زیارت مخصوصه بین دستش بود یکی به سنگ ورودی گذاشته رو را همیشه قبل ورود و خروج می بوسم لباس‌های تن خادمان خوش رو را کنار پنجره فولاد می شود حس کرد نگاه‌های پر از التماس آهو را فقط به قصد تشرف به گردگیری صحن درست کرده ام از این دو پلک جارو را نشست پهلوی در شاعرت ببخش آقا وسط کشیده ام این واژه‌ی دو پهلو را گروه ادبی یاقوت سرخ @Yaqoote_sorkh @shahzade_moazzen333
بسم الله الرحمن الرحیم هرکسی در راه این درگاه زائر می‌شود در حقیقت فی سبیل‌الله زائر می‌شود باز کلب آستان شاه می‌آید حرم؟ یا دوباره ناصرالدین‌شاه زائر می‌شود می‌شود تکثیر در آیینه‌ کاری‌های صحن در رواق آینه تا ماه زائر می‌شود در نگاه لطف او فرقی ندارد در حرم بنده زائر می شود یا شاه زائر می‌شود معنی حج فقیران بودنش این‌ است که در بساطش هرکه باشد آه زائر می‌شود حاجتش را می‌دهد هرکس که از باب‌الجواد گرچه حتی لحظه‌ای کوتاه زائر می‌شود بر امام مهربان خود پناه آورده است هر گرفتار غمی هرگاه زائر می‌شود مطمئنا او به دیدارش سه دفعه می‌رود آن‌که یک نوبت بر این درگاه زائر می‌شود گروه ادبی یاقوت سرخ @Yaqoote_sorkh @shahzade_moazzen333
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم "مراد" سلطان اگر چه نوکر او رو سپید نیست اما کسی که مرحمت اش را ندید نیست پر می کند دو دست گدا را ابَاالحسن زائر در آستان رضا نا امید نیست باید طواف کرد شبیه کبوتران دور مراد هر که نگردد مُرید نیست آهو پناه می برد و ضامنِ رئوف قول و قرار هاش که وعده وعید نیست از ضجّه های زائر او پشت پنجره فولاد اگر که آب شود هم بعید نیست موسی تبار هست و مسیحا دم است چون در این تبارمعجزه چیزی جدید نیست باب الجواد چون که درِ استجابت است غم در دل کسی که به این در رسید نیست گروه ادبی یاقوت سرخ @Yaqoote_sorkh
خورشید زائر _ مهتاب زائر میشه قلب _ بی‌تاب زائر گنبد زیبا _ مرقد زیبا دست دنیا _ سمت آقا آقا آقا باز دوباره دل دیوونه - کفتره جلد رو ایوونه می‌تپه دل میونه سینه‌م _ با صدای نقاره‌خونه آقا آقا آقا آقا دلم تنگه بازم واسه صحن و گنبد دلم جا مونده توو قطار قم - مشهد ((یا علی ابن موسی الرضا)) بند دوم آدم خادم _ حوّا خادم اینجا حتی _ یحیی خادم سلطان آقا _ ای جان آقا امیده یک _ ایران آقا آقا آقا بهترین منظره‌ی دنیا _ گنبداز صحن‌گوهرشاده توو حرم حتی مسیحا هم - دخیل پنجره فولاده آقا آقا پناه دل‌تنگی واسه مردم ، مشهد دلم جا مونده توو قطار قم - مشهد ((یا علی ابن موسی الرضا)) بند سوم دلتنگی‌هام _ آروم میشه گنبد وقتی _ معلوم میشه زائر میشم _ وقتی تنهام حالم خوبه _ پیش آقام آقا آقا میدونم هیشکی ازین درگاه _ دست خالی برنمی‌گرده سینه‌ی پنجره فولادش _ مَحرم هرچی غم‌ودرده آقا آقا می‌چرخه دنیا بر مدار قم _ مشهد دلم جامونده توو قطار قم _ مشهد ((یا علی ابن موسی الرضا)) شعر و سبک: 📝گروه ادبی یاقوت سرخ @yaqoote_sorkh @shahzade_moazzen333
بسم الله الرحمن الرحیم سلطان در مسلک ایرانیان سلطان رضاجان است شاهی‌که بی‌لشگرکشی سلطان ایران است آرامِ‌جان ماست آقایی که دامانش تنها توسل‌خانه‌ی آهوی حیران است مهمان‌نواز است آنقدر که زائرش هربار مانند صاحب‌خانه‌ها در صحن، مهمان است هرجای ایران نام او را بر لب آوردیم دیدیم روی هرلبی بعد از رضا، "جان" است وقتی ضریحش را بغل کردم دلم وا شد در وقت دل‌تنگی فقط آغوش درمان است از بس که اینجا آه درهم می‌شود تکرار انگار در صحن و رواق آیینه بندان است انگار سائل پادشاهی می‌کند اینجا انگار در درب ورودی شاه، دربان است از آب سقاخانه می‌نوشند و خوشحال‌اند کمتر کسی اینجا گرفتار غم نان است درماندگان راهی به‌جز مشهد نمی‌بینند تنها پناه بی‌پناهان در خراسان است 📝گروه ادبی یاقوت سرخ @Yaqoote_sorkh @Mkavoosi110
هدایت شده از سجاد روان مرد
بسم الله الرحمن الرحیم گنبد تو میشود از مادرم همراز تر مشت دل را میکنم پیش تو آقا باز تر غصه ها را در حرم با گریه میگویم به تو ((باید اینجا کرد درد خویش را ابراز تر)) نیست در دنیا به غیر از مکتب تو مکتبی با محبت ساز و آقا ساز و انسان ساز تر بار ها از درد گفتم پا به پای من گریست نیست غیر از پنجره فولاد تو دمساز تر در حرم مضمون فراوان است پس با این حساب میشود شاعر کنارت قافیه پرداز تر هم دل صیاد را هم صید را با هم زدی نیست در عالم ز چشمان تو تیرانداز تر @Yaqoote_sorkh @Sajad_ravanmard
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم در خانه اي که سائل و سلطان در آن یکی ست لطف کریم موقع احسان نان یکی ست بیت الجواد جلوه ی بیت الحسن شده است زیرا که نان سفره ی این خاندان یکی ست دست نیاز بر در آن آستان زیاد... عرض نیاز بر در اين آستان یکی ست با دست خالی از حرمش هیچ کس نرفت در ملک او غزال و سگ پاسبان یکی ست یا رو به مشهدند و یا رو به کاظمین با هر نگاه قبله ی درماندگان یکی ست باب الحسین در همه جا دیده ام ولي باب الجواد در همه عالم همان یکی ست روضه همیشه کرب و بلا می رود ولی اینجا گریز روضه ی هر روضه خوان یکی ست زانو و سر دو تا و پدر با پسر دو تا داغ علی ست آنچه در این داستان یکی ست دقت کنید موقع آوردن عبا قد ّعلی اکبر و اصغر در آن یکی ست @Yaqoote_sorkh @shahzade_moazzen333
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم با گریه گفت مادر او زیر آفتاب خشکیده است حنجر او زیر آفتاب خاک عراق داغ شد از بس که جبرییل آتش گرفت شهپر او زیر آفتاب شاهی که در عزای غمش گریه می‌کند تا روز حشر نوکر او زیر آفتاب کردند هلهله دم مرگش کنیزها بر ابتهال مضطر او زیر آفتاب بر پشت بام مانده جوادالائمه تا باشد وداع آخر او زیر آفتاب بال کبوتران سپرش شد اگر نسوخت آن پیکر مطهر او زیر آفتاب قربان آن‌که تشنه و عریان به روی خاک مانده سه روز پیکر او زیر آفتاب مانده به خاک زینت دوش نبی ولی بر نیزه می‌رود سر او زیر آفتاب اینجا امام سایه نشین بود همسرش آنجا نشست همسر او زیر آفتاب وقتی که چشم حرمله ها سمت خواب رفت روضه به سمت روضه‌ی بس کن رباب رفت @Yaqoote_sorkh @Alikavand333
"جواد" آئینه‌ی کرامت بی انتها جواد جای کرم نوشته ام از ابتدا جواد آن شاه و شاهزاده که در بارگاه او دارد همیشه رنگ، حنای گدا، جواد! ایمان محض، خُلق نبی، هیبت علی تقوای تام، مظهر حجب و حیا، جواد عمامه گشته دور سر او به افتخار آنکس که دوش او شده فخر عبا، جواد از کاظمین حاجت خود را گرفته است هر کس که گفته بین گوهر شاد یا جواد! بعد از سلام، وقت تشرف به صحن، شد ذکر لب تمام گرفتارها جواد وا شد گره همین که گره خورد در حرم دست گدا به دامن لطف ابا جواد دنبال التیام به جای دگر مرو تا هست مرهم دل درد آشنا جواد با چشم اشک بار شب جمعه میشود از کاظمین راهی کرب و بلا جواد این دفعه برد روح مرا او به کربلا باب الجواد باز شده رو به کربلا با کام تلخ و تشنه اگرچه سپرده جان رأسش هزار شکر نمیداده بوی نان سمت تنش رها نشده تیری از کمان نه تیغ شمر خورده نه سرنیزه‌ی سنان بر خاک، خون حنجر پاکش نشد روان قاتل نداشته‌ست سر قتل او زمان چنگی به گیسویش نزده دست این و آن خیره نشد به خاتم او چشم ساربان سرو قدش ز داغ برادر نشد کمان انداختند سایه به جسمش کبوتران از روی بام تا ته گودال رفته‌ایم در روضه‌‌های جدّ تو از حال رفته‌ایم «فرّو الی الحسینِ» تو راه نجات ماست پلکی بزن که لَنگِ نگاهت برات ماست 📝گروه ادبی یاقوت سرخ @yaqoote_sorkh @mkavoosi110
در خانه درد هست و برایت طبیب نیست فرصت برای خواندن "امَّن یُجیب"نیست مانند مادرت که خزان شد جوانیش در خاندان پاک تو غربت عجیب نیست ای وارث غروب غریبانه ی حسن از زهر همسرت جگرت بی نصیب نیست افتاده است پیکر تو روی خاک ها وصف تو غیر واژه ی"خَدُّالتَریب"نیست در خانه ات چقدر غریبی امام من در خانه هم کسی که برایت حبیب نیست تنها تو مانده ای و فقط تیغ آفتاب دردا که در کنار تو "ابنُ الشبیب" نیست معنا گرفته جُود و سخا از وجود تو دلبسته ایم پس به عنایات و جود تو @yaqoote_sorkh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عاقد شده پیغمبر و داماد ولی زَوّجتُک نفسی به لبش گفت علی شد هلهله‌ی اهل سماوات بلند فرمود قَبِلّتُ " فاطمه گفت بلی" @Alikavand333 @yaqoote_sorkh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از سجاد روان مرد
60447چنان-شیری-که-از-بیشه-خرامان-میزند-بیرون.mp3
6.14M
بسم الله الرحمن الرحیم چنان شیری که از بیشه خرامان میزند بیرون با نوای @sajad_ravanmard @yaqoote_sorkh