eitaa logo
مقتل "یارالی آقام "
219 دنبال‌کننده
243 عکس
37 ویدیو
13 فایل
الله 🔸یارالی یعنی آقای من حسین، که جسمش پر از زخم بود. 🔸یارالی کلمه ای آذری است که به معنی کسی که بر جسمش زخم فراوان دارد ، این کلمه معنایی عمیق دارد که تداعی غم و مصیبت بزرگی می نماید. کانال های دیگر: @qalalsadegh135 @azizamhosen
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ا ﷽ ا / ۵۷ 《اَلسَّلامُ عَلَیکِ یَا اُمَّ المَصَائِبِ یَا زَینَبُ(سَلَامُ اللهِ عَلَیهَا)》 ✅بعد از غصب خلافت توسط اصحاب سقیفه، حضرت فاطمه(سلام الله علیها) وارد مسجد شد و برای مهاجر و انصار خطبه خواند. ایشان در قالب سه «حجاب» وارد مسجد شدند و در انظار عموم قرار گرفتند. ۱)«حجاب ظاهری» ايشان با استفاده از «خمار و جلباب»! که در منابع آمده است : 📋《لاثَتْ خِمَارَها عَلی رَأْسِهَا وَ اشْتَمَلَتْ بِجِلْبَابِهَا》 ♦️حضرت فاطمه(س) «خمار» را به سر کردند و آن پوشش سراسری را هم طوری بر سر افكندند كه محيط بر تمام بدن ايشان بود. «خمار : روسری ای كه روی گردن و سينه را کاملا می پوشاند.» «جلباب : نوعی پوشش سراسری بوده كه روی لباس ها می پوشيده اند و شايد چيزی شبيه عبا و چادر امروزی باشد.» ۲)«حجاب پيكر ظاهری» که حضرت(س) در بین جماعت زنان کامل پوشش داده شده بود. 📋《وَ أَقْبَلَتْ فی لُمَّةٍ مِنْ حَفَدَتِها وَ نِساءِ قَوْمِها》 ♦️حضرت فاطمه(س) در میان گروهی كه به اصطلاح هم سن يا هماهنگ يا از ياران و اعوان و خويشاوندان ايشان بودند حركت كردند. ۳)«حجاب پرده» که ایشان در حین خطبه به واسطه پرده ای که میان زنان و مردان نصب شده بود، فاصله افتاده شد. 📋《فَنِيطَتْ دُونَهَا مُلاَءةٌ》 ♦️سپس ميان حضرت(س) و مردم پرده ای نصب شد. و ایشان بعد از ایراد خطبه به خانه بازگشت.(۱) اما مظلومیت حضرت زینب(س) همین جا بس، که وقتی در یک صفر سال ۶۱ هجری، وقتی کاروان اسرای کربلا وارد کاخ یزید شد، مجلسی رسمی متشکل از بزرگان شام و نمایندگان ادیان در کاخ تشکیل شد. و در این هنگام، به دستور یزید، اسراء را وارد مجلس کردند در حالی که چشم ها، همه به اسرای کربلا می نگریستند. در این حین حضرت زینب(س) خطاب به یزید لعین فرمود : 📋《أَ مِنَ الْعَدْلِ يَابْنَ الطُّلَقاءِ؟! تَخْدِيرُكَ حَرائِرَكَ وَ إِمائَكَ، وَسَوْقُكَ بَناتِ رَسُولِ اللَّهِ(ص) سَبَايَا، قَدْ هَتَكْتَ سُتُورَهُنَّ، وَأَبْدَيْتَ وُجُوهَهُنَّ، تَحْدُو بِهِنَّ الْأَعداءُ مِنْ بَلدٍ الى‌ بَلدٍ، يَسْتَشْرِفُهُنَّ أَهْلُ الْمَناهِلِ وَالْمَناقِلِ، وَيَتَصَفَّحُ وُجُوهَهُنَّ الْقَرِيبُ وَالْبَعِيدُ، وَالدَّنِيُّ وَالشَّرِيفُ》 ♦️ای پسرِ کافرِ آزاد شده ی به دست جدّم(ماجرای فتح مکه)! آيا اين از عدالت است كه همسران و كنيزانِ خودت را در پشت پرده‌‏ ها قرار داده‏‌ اى، ولى دختران رسول خدا(ص) را به عنوان اسير، روانه كرده‌‏ اى و پرده‏‌ هاى حرمت آنان را دريده و چهره‏‌ هايشان را آشكار ساخته و زير سلطه دشمنان از شهرى به شهرى می گردانى، آن‏ گونه كه مردم شهرها و آبادى‌ ها و قلعه‏‌ ها و بيابان‌ ها به آنان می نگرند و دور و نزديك، چهره ی آنان را تماشا می كنند؟ سپس فرمود : 📋《أَللَّهُمَّ خُذْ بِحَقِّنا وَ انْتَقِمْ مِنْ ظالِمِنا، وَ أَحْلِلْ غَضَبَكَ بِمَنْ سَفَكَ دِماءَنا، وَ قَتَلَ حُماتَنا》 ♦️خدايا! حقّ ما را بستان و از ستمگرانِ بر ما، انتقام بگير و خشمت را بر آن كس كه خون ما را بر زمين ريخت و حاميان ما را به قتل رساند، فرو فرست.(۲) {وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ} 📝شعر : آنکه با عشق حسینی گشته همدم زینب است آنکه بر سّر شهادت بوده مَحرم زینب است آنکه شور افکنده با شور حسینی بر جهان از ازل خو کرده با صد محنت و غم زینب است آنکه نامش زین اَب خوانده رسول کردگار چون نگویم من صفای اسم اعظم زینب است آنکه بر خوانَد حدیث اُمّ ایمن بر امام من به جرأت گویم آن زن هم حسین هم زینب است آنکه کاخ ظلم و استبداد را با یک خطاب کند و افکند از پی و بن ریخت بر هم زینب است دامن شیر خدا بین ، شیر زن میپرورد در شهامت برتر از سارا و مریم زینب است آنکه اندر مجلس گردنکشان قد کرد عَلم چون حسین بر دشمنان یکدم نشد خم زینب است با برادر درد دل میکرد این سان تا سحر آنکه ریزد از فراقت اشک ماتم زینب است وصف زینب را ز من مشنو بیا در کربلا خود بین چون حامی ناموس عالم زینب است ملجأ اهل حرم تا ظهر اگر عباس بود شب نگهبان در کنار نهر علقم زینب است پرچمت گر سرنگون شد من نگه میدارمش غم مخور بعد از تو پشتیبان پرچم زینب است مدعی هرگز مزن بیهوده لافِ عاشقی این حسین تنها یک عاشق دارد آن هم زینب است 👤منزوی اردبیلی 📚منابع : ۱)بحارالانوار مجلسی، ج۲۹، ص۲۳۶ ۲)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۱۳۴ منبع : اسناد المصائب حضرت سلام الله علیها •┈┈••✾••┈┈• @yaraliagham
ا ﷽ ا / ۵۸ 《السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا فَاطِمَةَ بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ(سَلامُ اللهِ عَلَیهِمَا) سَیِّدَةَ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ وَ رَحْمَهُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ》 ✅از ابن عباس روایت شده است که؛ در زمان حیات حضرت رسول اکرم(صلوات الله علیه و آله) وقتی که زمان رحلت ایشان نزدیک شد؛ 📋《بَكَى حَتَّى بَلَّتْ دُمُوعُهُ لِحْیَتَهُ》 ♦️آن حضرت(ص) به قدرى گریست كه محاسن مباركش تَر شد. به ایشان عرض شد : 📋《یَا رَسُولَ اللَّهِ(ص)! مَا یُبْكِیكَ؟》 ♦️ای رسول الله(ص)! چرا گریه مى كنید؟ ایشان فرمودند : 📋《أَبْكِی لِذُرِّیَّتِی وَ مَا تَصْنَعُ بِهِمْ شِرَارُ أُمَّتِی مِنْ بَعْدِی كَأَنِّی بِفَاطِمَةَ(سَلَامُ اللهِ عَلَیهَا) بِنْتِی وَ قَدْ ظُلِمَتْ بَعْدِی وَ هِیَ تُنَادِی : یَا أَبَتَاهْ! فَلَا یُعِینُهَا أَحَدٌ مِنْ أُمَّتِی!》 ♦️براى ذرّیّه و فرزندانم و آن ستم هایى كه از جفاكاران امّتم بعد از من به ایشان مى رسد، مى گریم. گویا مى بینم دخترم فاطمه(سلام الله علیها) بعد از من مظلوم واقع شده، هر چه صدا مى زند : پدر جان! اما احدى از امّتِ من، به فریاد او نمى رسد.(۱) 🏴حضرت رسول اکرم(ص) کدام واقعه را پیش بینی می کردند و از کدام واقعه سخن می گفتند؟!! از همان واقعه ای که بعد از شهادت رسول اکرم(ص)، در حالی که ایشان این قدر به مودّت و محبت و احترام به اهل بیتش را سفارش کرده بود، اما وقتی مهاجمین به خانه ی امام علی(علیه السلام) حمله ور شدند، حضرت فاطمه(سلام الله علیها) به پشت درآمد و بعد از جسارت «عمر بن خطاب» به ایشان، در این هنگام حضرت فاطمه(سلام الله علیها) فرياد جانسوزی سر داد و فرمود : 📋《یَا اَبَتَاهُ! یَا رَسُولَ اللهِ(ص)! أَ هَکَذَا کَانَ یُفْعَلُ بِحَبِیبَتِکَ وَ اِبْنَتِکَ؟》 ♦️پدر جان! ای رسول خدا(ص)! [نظاره کن] اینگونه با حبیبه و دخترت رفتار می کنند؟(۲) {وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ} 📝شعر : یادمان باشد ولایت یادگار فاطمه است هر که مولایش علی شد از تبار فاطمه است یادمان باشد فداییّ علیّ مرتضی بازوی بشکسته و چشمان زار فاطمه است یادمان باشد که آثار حمایت از علی روی چشمان کبود و اشک بار فاطمه است یادمان باشد که سیلی زد عدو بر روی او بیت الاحزان شاهد چشمان تار فاطمه است یادمان باشد که پیغمبر سفارش کرده بود در میان عرش حتی بی قرار فاطمه است یادمان باشد عدو سیلی زد و خندید و رفت حضرت محسن بلا شک رازدار فاطمه است آن که سیلی زد بر او گوش فلک را پاره کرد هستی از روز ازل دور مدار فاطمه است 👤رضا باقریان 📚منابع : ۱)امالی شیخ طوسی، ص۱۸۸ ۲)بحارالانوار مجلسی، ج۳۰، ص۲۹۴ منبع : اسناد المصائب حضرت سلام الله علیها •┈┈••✾••┈┈• @yaraliagham
ا ﷽ ا / ۵۹ 《اَلسَّلَامُ عَلَیْکِ یَا سَیِّدَةَ نِسِاءِ العَالَمِینَ، اَلسَّلَامُ عَلیْکِ یَا وَالِدَةَ الْحُجُجِ عَلَى النَّاسِ اَجْمَعِینَ وَ رَحمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ》 ✅از امام محمد باقر(علیه السلام) نقل شده است که ایشان فرمودند : امام علی(ع) و حضرت فاطمه(س) برای تقسیم کار منزل، به حضور حضرت رسول اکرم(ص) رسیدند و درخواست نمودند که تکلیف هر یک را در امور خانه مشخص فرمایند. سرانجام؛ 📋《فَقَضَی عَلَی فَاطِمَةَ(س) بِخِدْمَتِها مَادُونَ الْبَابِ وَ قَضَی عَلَی عَلِیِِّ(ع) بِما خَلْفَهُ》 ♦️رسول خدا(ص) دستور دادند که حضرت فاطمه(س) کار داخل منزل و امام علی(ع) کار بیرون خانه را انجام دهد. سپس حضرت فاطمه(س) از این تقسیم کار خوشحال شدند و فرمودند : 📋《فَلَا یُعْلَمُ ما دَخَلَنِی مِنَ السُّرُورِ اِلّا اللَّهَ بِاِکفَائِی رَسُولُ اللَّهِ(ص) تَحْمِلُ اَرْقابَ الرِّجالِ》 ♦️خدا می داند که چقدر از این تقسیم خشنود شدم، زیرا رسول خدا(ص) مرا از کارهایی که مردان بر دوش می کشند(و مستلزم ظاهر شدن در بین آنهاست) معاف کرد.(۱) 🏴اما این خوشحالی حضرت فاطمه(س) دوامی نداشت و طولی نکشید که بعد از رحلت حضرت رسول اکرم(س) تقسیم کار آن دو بزرگوار، بر عکس شد و علی(ع) از جور و ستم اصحاب سقیفه خانه نشین شد و فاطمه(س) برای احقاق حق و دفاع از ولایت و برای سِتاندن حق غصب شده ی خود و همسرش، به مسجد رفت و برای مردم مهاجر و انصار خطبه خواند. وقتی حضرت فاطمه(س) بعد از ایراد خطبه به منزل بازگشت، وقتی مظلومیت امامش را دید، برای اینکه کارهای پلید غاصبان خلافت و حکومت را مجسم کند و بفهماند که این‌ها چه ستم‌ هایی روا داشته‌اند، و شرح جنایات آنها در تاریخ بماند، در خطاب به امام علی(ع) فرمود : 📋《یَا ابْنَ أَبِی طَالِبٍ(ع)! عَلَیْکَ السَّلَامُ! اِشْتَمَلْتَ شَمْلَةَ الْجَنِینِ، وَ قَعَدْتَ حُجْرَةَ الظَّنِینِ!》 ♦️ای پسر ابوطالب(ع)! سلام بر تو! همچون کودکی که در شکم مادر جمع شده و زانو در بغل گرفته، کنج خانه نشسته‌ای! و همانند آدم‌های ظنین و متهم به گوشه‌ای نشسته‌ای! و در ادامه فرمود : 📋《اِفْتَرَسْتَ الذِّئابَ وَ افْتَرَشْتَ التُّرَابَ》 ♦️روزی گرگ‌ها را می‌ دریدی و امروز خاک را فرش خود قرار داده‌ای و گوشه‌ای نشسته‌ای! سپس فرمود : 📋《لَیْتَنِی مِتُّ قَبْلَ هَنِیئَتِی》 ♦️اى کاش قبل از این که به این حالت ذلّتِ ظاهرى بیفتیم، مُرده بودم.(۲) علی ای که فرمود : 📋《فَنَظَرْتُ فَإِذَا لَيْسَ لِي رَافِدٌ وَ لاَ ذَابٌّ وَ لاَ مُسَاعِدٌ إِلاَّ أَهْلَ بَيْتِي فَضَنَنْتُ بِهِمْ عَنِ اَلْمَنِيَّةِ》 ♦️به اطرافم نگریستم، دیدم که نه یاوری دارم، و نه کسی که از من دفاع و حمایت می‌کند، جز خانواده‌ ام که مایل نبودم جانشان به خطر بیافتد.(۳) {وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ} 📝شعر : من بیمار، مداوا نکند خوشنودم  غم طبیبم شده و مرگ شده بهبودم  هیچ کس نیست، که باری ز دلم بردارد  عاقبت داغ و غم و درد کند نابودم!  اشک بس ریخته ام، هر که ببیند گوید  سرو بشکسته ی خم گشته، کنار جویم!  گه ز حق، مرگ طلب می کنم و گه گویم  کاش می بودم و غمخوار علی می بودم  زیر این چرخ علی دوست تر از فاطمه نیست  سند مستندم، بازوی خون آلودم!  من نفس می زدم و او کف افسوس به هم  من چه سان گویم و او چون شنود بِدرودم؟!  👤علی انسانى  📚منابع : ۱)بحارالانوار مجلسی، ج۴۳، ص۸۱ ۲)الاحتجاج طبرسی، ج۱، ص۱۰۷ ۳)الامامة و السیاسة ابن قتیبة، ج۱، ص۱۳۴ منبع : اسناد المصائب حضرت سلام الله علیها •┈┈••✾••┈┈• @yaraliagham
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ا ﷽ ا 🔸روضه حضرت امام حسین علیه السلام ✨ اَلسَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا حَبِيبَ اللَّهِ وَ ابْنَ حَبِيبِهِ ✨ ✍️ حسین بن على (علیه السلام) پس از آنکه تصمیم گرفت از مدینه به سوى مکه حرکت کند، قبر رسول خدا را زیارت کرد ، در حالی که میفرمود : سلام بر تو یا رسول الله! من حسین فاطمه و پرورش یافته آغوش تو و آغوش دخترت هستم که براى هدایت جامعه، جانشین خود قرار داده‌اى. ای پیامبر خدا! بر آنان گواه باش که مرا یاری نکردند و تباهم ساختند و حرمت مرا نگه نداشتند. این شکایت من به محضر توست تا روزی که دیدارت کنم. 📚موسوعه کلمات الامام الحسین (ع) ص ۲۸۶ آن تیره‌شب که جمع پریشان، روان شدند از ناله قدسیان، جرسِ کاروان شدند شد رستخیز عام، دمی کآن مسافران بدْرود‌سازِ قبرِ شه انس و جان شدند بر حال زار خویش در آن روضۀ شریف لختی سروده مرثیه و روضه‌خوان شدند کای فخر انبیا! تو برفتیّ و امتّت از کین، پس از تو خصم امام زمان شدند از روضه سر بر‌آر و نگه کن که عترتت ناچار، دور از این حرم و آشیان شدند اینک ز تربت تو به قصد عراق و شام با جان سوگوار و تن ناتوان شدند حضرت علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @yaraliagham
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ا ﷽ ا / ۶۰ 🔸حضرت عباس علیه السلام 🔹🔷《اَلسّلامُ عَلیک یا أبَاالْفَضْلِ الْعَبّاسَ بْنَ أمِیرِ المُؤمِنِینَ(علیه السلام)》🔷🔹 ✅«احمد بن علی» معروف به «ابن‌ عِنَبه‌»(۸۲۸ ق) می نویسد : روزی امام علی(علیه السلام) به برادرشان عقیل که آگاه به انساب عرب بود، فرمود : 📋《اُنظُر اِلَىَّ اِمرَأَةً قَد وَلَدَتهَا الفُحُولَةُ مِن العَرَبِ لِأَتَزَوَّجَهَا》 ♦️برای من زنی را انتخاب کن که او را به ازدواج خویش در بیاورم، تا اینکه برای من فرزندانی همچون شیرانی از نسل عرب به دنیا بیاورد. که عقیل، «فاطمه کلابیّه» را به امام علی(علیه السلام) معرفی کرد و گفت :  📋《تَزَوَّجْ اُمَّ البَنِینَ الْکَلابیَّةَ، فَإِنَّهُ لَیسَ فِی الْعَرَبِ أَشْجَعُ مِن آبَائِهَا》 ♦️با امّ البنین ازدواج کن که در عرب از اجداد او شجاع تر نیست.(۱) 👤«شیخ محمّدجواد یزدى مشهدی»(متوفی اوائل قرن چهاردهم) می نویسد : حضرت امیرالمؤمنین امام علی(علیه السلام) در آخرین شب حیات مبارکشان یعنی شب بیست و یکم ماه مبارک رمضان سال چهل هجری، بعد از اینکه حضرت(ع) آخرین وصایای خود را برای فرزندان خویش فرمود، به جمعیت حاضر خیره شدند و نگاهشان را بین جمعیت تقسیم کردند. 📋《ثُمَّ نَظَرَ إِلَى العَبَّاسِ فَرَأَى أَنَّ بُكَاءَهُ أَشَدُّ مِنَ الآخِرِينَ فَدَعَاهُ إِلَيهِ》 ♦️سپس نگاه حضرت(ع) روی حضرت عباس(ع) متوقف شد و دید که گریه عباس(ع) بیشتر از دیگران است، پس او را نزد خود فرا خواند. 📋《فَصَاحَ صِيَاحَاً عَالِيَاً وَ بَكَى بُكَاءً طَوِيلَاً》 ♦️پس حضرت(ع) در این هنگام بلند بلند و طولانی گریستند. 📋《وَ اأَخَذَ العَبّاسَ(ع) و ضَمَّه اِلَی صَدرِهِ》 ♦️عباس(ع) رو به آغوش کشیدند و به سینه مبارکشان چسباندند. سپس فرمودند : 📋《وَلَدِی! مُهجَتِی! سَتَقُرُّ عَیْنِی بِکَ فِی یَوْمِ الْقِیٰامَةِ》 ♦️پسرم! عزیز دلم! به زودی در روز قیامت به وسیله تو چشم من روشن می گردد. 📋《عَلَیکَ بِالحُسَینِ(ع)》 ♦️حسین را به تو سپردم. 📋《فَإِنَّهُ أَمَانَةُ اللَّه‌ وَ أَمَانَةُ رَسُولِهِ وَ أَمَانَةُ فَاطِمَةَ(س) وَ أَمَانَتِی عِندَکَ! كُن «عَضُدَاً» وَ تَرسَاً لَهُ وَافِدِ نَفسَكَ لَهُ》 ♦️همانا حسین(ع) امانت خدا و رسول خدا و امانت فاطمه(س) و امانت من در نزد توست. کمک کار و حامی و یاور و فدایی او باش.(۲) منظور از «عَضُداً» در اینجا یعنی «یار و کمک کار»! «عَضُد» در اصطلاح یعنی «بازو» و بازو از اعضایی است که برای کنایه از اوج «حمایت گری و یاوری» به کار می رود. چون خود امام علی(علیه السلام) نیز یک یار و یاوری داشت که با تمام وجود حامی ایشان شد. یعنی «حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها)!» راوی می گوید : هنگام هجوم اصحاب سقیفه و مهاجمین به خانه حضرت فاطمه(سلام الله علیها) دیدم که؛ 📋《وَ ضَرَبَ عُمَرُ لَهَا بِالسَّوطِ عَلَی عَضُدِهَا حَتَّی صَارَ کَالدُّملَجِ الأَسوَدِ المُحتَرِقِ》 ♦️عمر بن خطاب با تازیانه ضربه ای به بازوی حضرت فاطمه(س) زد، که بازو و کتف ایشان مانند دستبدی سیاه، کبود شد.(۳) حضرت فاطمه(س) قبل از شهادت درباره غسل وصیت کرده بود که؛ 📋《فَلَا يَكْشِفْنَ أَحَدٌ لِي كَتِفاً》 ♦️پس پس از مرگم، مبادا کسی پوشش روی کتفم را کنار بزند.(۴) امام علی(علیه السلام) خود در این باره مى‏ فرمايد : 📋《لَقَدْ أَخَذْتُ فِي أَمْرِهَا وَ غَسَّلْتُهَا فِي قَمِيصِهَا وَ لَمْ أَكْشِفْهُ عَنْهَا》 ♦️من متصدى امر غسل فاطمه(س) شدم و بدن وى را از زير پيراهن غسل دادم.(۵) {وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ} 📝شعر : ای کوثر علی چِقَدَر زود می روی بال و پر علی چقدر زود می روی! بعد از نبی دلم به تو خوش بود فاطمه هم سنگر علی چقدر زود می روی! ای تکیه گاه زندگی حیدر غریب ای لشکر علی چقدر زود می روی! شرمنده ی تو هستم و پهلوی زخمی ات ای یاور علی چقدر زود می روی! دردت به سینه بود و به حیدر نگفتیش غم پرور علی چقدر زود می روی! نه سال از علی تو بدی دیده ای مگر ای همسر علی چقدر زود می روی! بد جور زندگی علی را به هم زدند ای دلبر علی چقدر زود می روی! خیری که نیست بعد تو در زندگی من ای کوثر علی چقدر زود می روی! 👤وحید محمدی 📚منابع : ۱)عمدة الطالب ابن عنبه، ص۳۵۷ ۲)الشعشعة الحسینی یزدی، ج۲، ص۶۰ ۳)الهدایة الکبری خصیبی، ص۴۰۷ ۴)الطبقات الکبری ابن سعد، ج۸، ص۲۷ ۵)بحارالانوار مجلسی، ج۴۳، ص۱۷۹ حضرت علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @yaraliagham
enc_1701601516982209756616.mp3
2.98M
اباالفضل باوفا علمدار شاکرم.... کریمی حضرت علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @azizamhosen
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ا ﷽ ا /۶۱ 🔸حضرت سکینه سلام الله علیها السَّلاَمُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ الْحُسَیْنِ(علیه السلام) الشَّهیدِ اَیَّتُهَا السَّكِينَةُ وَ رَحمَةُ اللهِ وَ بَرَکَاتُه ✅«امرؤالقیس بن عَدی» مردی نصرانی بود که در زمان خلیفه دوم مسلمان شد. او سه دختر به نامهای «مُحَیَّاة» و «سَلمی» و «رباب» داشت که از فرط علاقه و ارادت به امیرالمومنین(علیه السلام) به ترتیب به ازدواج امام علی(ع) و امام حسن مجتبی(ع) و امام حسین(ع) درآورد. ابن عساکر می نویسد : امروء القیس گفت : 📋《قَدْ أَنكَحتُكَ يَا أَبَاالْحَسَنِ(ع) الْمُحَيَّاةَ، وَ أَنكَحتُ حَسَنَاً سَلمَی وَ أَنكَحتُ حُسَيْناً الرُّبَابَ》 ♦️ای علی(ع)! من مُحیّاه را به تزویج تو و سلمی را به تزویج حسن(ع) و رباب را به تزویج حسین(ع) در می آورم.(۱) امام حسین(ع) بعد از ازدواج با رباب(س)، صاحب دختری به نام سکینه(س) و پسری به نام علی(ع) شد.(۲) امام حسین(ع) نسبت به رباب(س) و دخترش سکینه(س) علاقه زیادى داشت. حتی درباب آنان شعر سروده است : 📋《اِنِّى لَاَُحِبُّ دَارَاً تَکُونُ بِهَا السَّكِينَةُ وَ الرُّبَابُ أُحِبُّهُمَا وَ اَبذِلُ جُلَّ مَالِي وَ لَيسَ لِعَاتِبِِ عِندِي عِتَابُ》 ♦️من آن خانه اى را که سکینه و رباب در آن باشند را دوست دارم. آن دو را دوست می دارم و مالم را بذل می كنم، و عتاب كننده را نزد من حق عتاب نيست.(۳) سکینه(س) را زنی باوقار، عالمه و با اخلاق‌، عابده و باتقوا و با سخاوت و بلیغ و اهل فصاحت در سخن معرفی کرده اند. امام حسین(ع) سکینه را بنده‌ای غرق در ذات الهی معرفی کرده که نشان دهنده فضل و کمال اوست. هنگامی که حسن مثنی فرزند امام حسن مجتبی(ع)، سکینه(س) را از امام حسین(ع) خواستگاری كرد، حضرت(ع) فرمود : سكينه براي زندگی تو مناسب نيست، 📋《کَانَ الغَالِبُ عَلَيهَا الاِستِغرِاقَ فِي اللهِ》 ♦️او غالباً غرق جلال و جمال خداست. اما خواهر سكينه(س) آن دختر ديگرم برای ازدواج با تو آماده است و فاطمه(س) دختر دیگر امام(ع) به ازدواج حسن مثنی در آمد.(۴) حضرت سکینه(س) در کربلا به همراه مادرش رباب(س) حضور داشت. در روز عاشورا؛ هنگامی که امام حسین(ع) قصد وداع با اهل خیام کرد، به سمت خیمه گاه رفت و صدا زد : 📋《یَا زَینَبُ(س)، یَا اُمَّ کُلثُومِِ(س) یَا سَّكِينَةُ(س) عَلَیْکُنَّ مِنِّی السَّلَامُ! فَنَادَتْهُ سَّكِينَةُ(س) : یَا أَبَهْ اسْتَسْلَمْتَ لِلْمَوْتِ؟! فَقَالَ : کَیْفَ لَا یَسْتَسْلِمُ مَنْ لَا نَاصِرَ لَهُ وَ لَا مُعِینَ؟!》 ♦️ای زینب(س)، ای ام کلثوم(س) ای سکینه(س) خداحافظ! در این هنگام، حضرت سکینه(س) عرض کرد : ای پدر! آیا تن به مرگ دادی؟ امام حسین(ع) در جواب به او فرمود : چگونه تسلیم مرگ نشود، کسی که یاوری ندارد؟ حضرت سکینه(س) در این هنگام، پدر را به آغوش کشید و عرض کرد : 📋《یَا أَبَهْ! رُدَّنَا إلَی حَرَمِ جَدِّنِا》 ♦️پدر جان! ما را به مدینه برگردان! حضرت(ع) فرمود : 📋《هَیْهَاتَ لَوْ تُرِكَ القَطَا لَنَامَ فَتَصَارَخنَ النِّسَاءُ فَسَكَتَهُنَّ الحُسَينُ(ع)》 ♦️هيهات! اگر صیادان مرغ قطا را باز مى‏ گذاردند، آرام می گرفت.(۵) اما در این میان حضرت سکینه(س) آرام نمی گرفت. 📋《هِيَ صَارِخَةٌ وَ کَانَ یُحِبُّهُ حُبَّاً شَدِیدَاً، فَضَمَّهَا إلَى صَدرِهِ وَ مَسَحَ دُمُوعَهَا》 ♦️سكينه(س) همچنان شيون ‏می کرد و امام حسين(ع) از آنجایی که او را بسيار دوست مى ‏داشت، او را به سينه چسبانيد و اشكهايش را پاك كرد.(۶) امام حسین(ع) آماده حرکت شد و قدری فاصله گرفت که در این هنگام، سکینه(س) گریه کنان به پدر عرض کرد : 📋《يَا أبَتَاه! قِف لِي هَنِيَئةََ لِأَتَزَوَّدَ مِنكَ، فَهَذَا وِدَاعُ لَا تَلَاقِي بَعدَه》 ♦️پدر جان! لحظه ای صبر کن تا از تو بهره ای بگیرم! (تو را خوب ببینم) این وداعی است که بعد از آن دیداری نیست. 📋《وَانكَبَّت عَلَى يَديَهِ وَ رِجلَيهِ تَقَبَّلَهُمَا وَتَبكِي فَبَكَى الحُسَينُ(ع) رَحمَةََ لَهَا، ثُمَّ مَسَحَ دُمُوعُهَا بِكَمِّهِ وَأَخَذَهَا فَتَرَكَهَا فِي حِجرِه وَ مَسَحَ دُمُوعَها بِكَفِّهِ》 ♦️سکینه(س) خود را روی دست و پای پدر انداخت و آنها را می بوسید و گریه می کرد. امام حسین(ع) دلش به حال دخترش سوخت و ایشان نیز گریه کردند و سکینه(س) را به در آغوش کشیدند و به سینه مبارک چسبانید و پیشانی او را بوسید و اشکهایش را با دست مبارکش و سر آستین پاک کرد.(۷) در این هنگام امام به دخترش فرمود : 📋《سَیَطُولُ بَعدِی یَا سَکِینَةَ فَاعْلَمِی مِنْکِ الْبُکَاءُ إِذَا الْحَمَامُ دَهَانِی لَا تُحْرِقِی قَلْبِی بِدَمْعِکِ حَسْرَهً مَا دَامَ مِنِّی الرُّوحُ فِی جُثْمَانِی وَ إِذَا قُتِلْتُ فَأَنْتِ أَوْلَى بِالَّذِی تَأْتِینَهُ یَا خَیْرَهَ النِّسْوَانِ》 ♦️ای سکینه! بدان که پس از من، گریه تو طولانی خواهد بود. ادامه 👇 حضرت سلام الله علیها •┈┈••✾••┈┈• @yaraliagham
ادامه 👆 تا زمانی که جان در بدن دارم مرا با اشک حسرت بار خود مسوزان.‌ ای بهترین زنان! آنگاه که من کشته شدم، تو برای گریه سزاوارتری!(۸) امام حسین(ع) راهی میدان نبرد شد، طولی نکشید که مرکب ایشان به حالت خون آلود و پریشان، بدون امام(ع) به سمت خیمه ها آمد‌. خوارزمی می نویسد : 📋《أَقْبَلَ فَرَسُ الحُسَینِ(ع) وَ قَدْ عَدَا مِنْ بَیْنِ أَیْدِیهِمْ أَنْ لَا یُؤْخَذَ فَوَضَعَ نَاصِیَتَهُ فِی دَمِ الحُسَینِ(ع) ثُمَّ أَقْبَلَ یَرْکُضُ نَحْوَ خَیْمَهِ النِّسَاءِ، وَ هُوَ یَصهَلُ وَ یَضْرِبُ الْأَرْضَ بِرَأْسِهِ عِنْدَ الْخَیْمَهِ》 ♦️در روز عاشورا؛ اسب امام حسین(ع) از میان لشکر ابن سعد دوید که دستگیر نشود. پیشانى خود را به خون آن بزرگوار رنگین نمود. سپس به سوی خیمه ی زنان تاخت و نزد خیمه شیهه می‌کشید و سر خود را به زمین مى‏ کوبید.(۹) امام زمان(عج) اینگونه وصف می کند : 📋《فَلَمَّا رَاَینَ النِّسَاءُ جَوَادَكَ مَخْزِيَّاً وَ نَظَرْنَ سَرْجِكَ عَلَيْهِ مَلْوِيّاً بَرَزْنَ مِنَ الْخُدُورِ ناشِراتِ الّشُعُورِ عَلَى الْخُدُودِ لاطِمَاتٍ لِلوُجُوهِ سافِراتٍ وَ بِالْعَويلِ دَاعِيَاتٍ》 ♦️و زنان خیام مشاهده کردند که؛ اسب تو بلا زده به خیمه ها رسید و در حالی که زنان زين تو را بر اسب واژگونه يافتند، پس اهل خیام آمدند درحالی که خود را پريشان ساخته بودند و گیسوانشان را بر چهره ها ریخته بودند و سيلی بر صورت هايشان مي زدند و با صداي بلند گريه می کردند و ناله و فريادکنان تو را می خواندند.(۱۰) گویی مرکب امام حسین(ع) آمده بود که خبر شهادت امام حسین(ع) را به اهل خیام برساند و آنان را به سمت قتلگاه ببرد. در مقاتل آمده است که؛ سکینه(س) خود را بر بالین بدن بی جان پدر رساند. «ابراهیم بن علی کفعمى» از حضرت سکینه(س) روایت مى کند که وقتی پدرم شهید شد، آن بدن نازنین را در آغوش گرفتم و حالت اغماء برایم روى داد، در آن حال شنیدم که پدرم مى فرمود : 📋《شِیْعَتِی مَهْمِا شَرِبْتُم مَاءِ عَذْبٍ فَأَذکُرُونِی، اَوْ سَمِعْتُم بِغَرِیبٍ اَوْ شَهیدٍ فَانْدُبُونِی》 ♦️ای شیعیان من! هنگامی که آب گوارا نوشیدید، مرا یاد کنید. و یا هنگامی که از غریبی یا شهیدی خبری شنیدید، بر من ندبه کنید. 📋《فَأَنَا السِّبْطُ الَّذِی مِنْ غَیْرِ جُرْمٍ قَتِلُونِی، وَ بِجَردِ الخَیْلِ بَعْد القَتْلِ عَمْدَاً سَحِقُوُنِی》 ♦️من، نوه ی رسول اکرم(ص) هستم که مرا بی گناه کشتند و پس از آن از روی عمد، مرا پایمال سمّ اسبان کردند.(۱۱) 📋《ثُمَّ إِنَّ سُكَيْنَةَ اعْتَنَقَتْ جَسَدَ أَبِيهَا الْحُسَيْنِ(ع) فَاجْتَمَعَتْ عِدَّةٌ مِنَ الْأَعْرَابِ حَتَّى جَرُّوهَا عَنْهُ》 ♦️حضرت سكينه(س) پيكر پدرش امام حسين(ع) را در آغوش كشيد، اما گروهى از اعراب اجتماع كردند و سكينه(س) را از روی بدن پدرش کنار زدند.(۱۲) حضرت سکینه(س) آخرین یادگار و بازمانده حادثه غم انگیز کربلاست. هر چند امام محمدباقر(ع) نیز در کربلا حضور داشته است و یعقوبی در این باره نقل می کند که امام(ع) در پاسخ به سؤال فردی که از ایشان پرسید؛ آیا شما زمان امام حسین(ع) را درک کرده اید؟ فرمود : 📋《قُتِلَ جَدِّی الْحُسَینُ(ع) وَ لِی اَرْبَعُ سِنینَ وَ اِنّی لَاَذْكُرُ مَقْتَلَهُ وَ مَا نَالَنَا فِی ذَلِكَ الْوَقْتِ》 ♦️هنگامی كه جدّم امام حسین(ع) به شهادت رسید، من چهار ساله بودم و جریان شهادت آن حضرت(ع) و آنچه در آن روز بر ما گذشت همه را به یاد دارم.(۱۳) ولی امام محمد باقر(ع) در سال ۱۱۴ قمری به شهادت رسیده است.(۱۴) و حضرت سکینه(س) در سال ۱۱۷ هجری وفات نموده است.(۱۵) و از این جهت، ایشان آخرین بازمانده کربلا محسوب می شود. تو کیستی؟ چراغ بهشت مدینه ای آیینه دار حُسن حسینی، سکینه ای باید به رتبه زینب ثانی بخوانمت چون عمه ات به صبر نداری قرینه ای در آسمان صبر فروزنده کوکبی بین تمامی اُسرا رکن زینبی دشمن ذلیل عزّ و وقار سکینه است فریاد کربلای حسینی به سینه است در مکتب مجاهدت و صبر و ابتلا ایثار و استقامت و ایمان گزینه است هر چند درد و رنج اسارت کشیده ای تو خصم را به بند حقارت کشیده ای هر خانه ای که هست رباب و سکینه اش باشد صفای روضه شهر مدینه اش قلب حسین و چشم و چراغ مدینه ای سر تا قدم جلال و وقار و سکینه ای 👤سازگار 📚منابع : ۱)تاريخ مدينه دمشق ابن عساكر، ج۶۹، ص۱۱۹ ۲)الإرشاد شيخ مفيد، ج۲، ص۱۳۵ ۳)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۴۷ ۴)مقتل الحسين(ع) مقرّم، ص۳۰۷ ۵)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۴۷ ۶)مناقب ابن شهر آشوب، ج۴، ص۱۰۹ ۷)المجالس الفاخرة، شرف الدين، ج۱، ص۲۸۵ ۸)مناقب ابن شهر آشوب، ج۴، ص۱۰۹ ۹)مقتل الحسین(ع) خوارزمی، ج۲، ص۳۷ ۱۰)بحار مجلسی، ج۴۵، ص۲۴۰ ۱۱)المصباح کفهمی، ص۷۴۱ ۱۲)اللهوف سید بن طاووس، ص۱۸۰ ۱۳)تاریخ یعقوبى، ج‏۲، ص۳۲۰ ۱۴)فرق الشیعة نوبختی، ص۶۱ ۱۵)تاریخدمشق ابن عساکر، ج۶۹، ص۴۲۱ منبع: اسنادالمصائب حضرت سلام الله علیها •┈┈••✾••┈┈• @yaraliagham