eitaa logo
یاران ابراهیم
153 دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
900 ویدیو
12 فایل
پویش مردمی یزد "شهید ابراهیم هادی" لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/joinchat/821886993C550554dc20 در تلگرام https://t.me/joinchat/AAAAAFW1DKO9yh9tSu07Qg در واتساپ https://chat.whatsapp.com/HDqV1SiVL6WHbg1XeBermX
مشاهده در ایتا
دانلود
⚫️ بعد تو ضرب المثل شد دختران بابایی اند ⚫️ جان عالم به فدای دل بابایی تو @yarane_ebrahim_yazd #گروه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
5.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حرم حضرت رقیه (سلام الله علیه) روضه احساسی حاج محمود کریمی😭 🌹 دوستان نیتِ زیارت یامون نره🌹 @yarane_ebrahim_yazd #گروه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
اربعین ‌داغ‌ حرم‌‌ را‌ به ‌دلم‌ نگذاری😭 #مسیر_نجف_کربلا #حب_الحسین_یجمعنا @yarane_ebrahim_yazd #گروه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
موڪب بہ موڪب می‌رسیم از راه لڪ لبیڪ یا اباعبدالله ... دیروز #شهدا در شوق زیارت ڪربلا بودند ... و امروز #ما در انتـظار #نیابت از شهدا ... #هر_زائر_اربعین_نایب_یک_شهید @yarane_ebrahim_yazd #گروه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
⚘﷽⚘ یادمان باشد کہ وجب بہ وجب قدم بہ قدم و عمود بہ عمود زیـارت اربعین را مدیون قطره قطره خـــون شهـــدا و زخم جسم جانبازان هستیم نایب الزیاره شهــدا و جانبازان سرافراز باشیم ...🌷 هر زائر نائب الزیاره یک شهید ❤️ @yarane_ebrahim_yazd #گروه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
10.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ ارادت و علاقه ی عراقی ها به شهید جاویدالاثر ابراهیم هادی @yarane_ebrahim_yazd #گروه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی ♠️🍃🍃♠️🍃🍃♠️🍃🍃♠️
سلام مولای من ، مهدی جان عطر اربعین ، همه جا به مشام می رسد . زمزمه های سفر ، آغاز شده است و نسیم زیارت ، وزیدن گرفته است ... می دانم که تو زائر غریب اربعینی . می دانم که قدم قدم راه می پیمایی و در هر گام برای آنچه بر خاندان پیامبر گذشت ، می گریی . من نیز بار بسته ام ، مهیای سفر گشته ام ، دل از خانه و کاشانه بریده ام و بیقرار حسین علیه السلام شده ام ... تنها با یک دعا ، با یک ندا ، با یک آرزو ، با یک امید ... ... دعا برای ظهورت ... @yarane_ebrahim_yazd
﷽ زیارت عاشورای امروز به نیابت از روز بیست و ششم @yarane_ebrahim_yazd
‍ یادی از شهدا جنازه‌ای که هرگز نپوسید روزی چند نوبت باید برای سیدالشهدا گریه می‌کرد؛ محمدرضا شفیعی را می‌گویم ... صبح‌ها زیارت عاشورا که می‌خواندیم، گریه و ناله‌هایش، جانسوز و شنیدنی بود. ساعت ۹ که کلاس عقیدتی داشتیم، استاد بعد از درس روضه می‌خواند و او باز هم می‌گریست. نماز جماعت هر نوبت هم با ذکر مصیبت حسین (علیه‌السلام) شروع می‌شد و خاتمه می‌یافت و محمدرضا همچنان دوشادوش دیگران گریه می‌کرد. غروب که می‌شد، کتابچه زیارت عاشورایش را برمی‌داشت و می‌رفت «موقعیت صفا» قبری که با دستان خودش کنده بود، بچه‌ها این اسم را رویش گذاشته بودند. بعد از هر گریه، اشک‌هایش را پاک می‌کرد و به‌صورت و بدنش می‌مالید! سر این عملش را نمی‌دانستم، اما سال‌ها بعد فهمیدم. محمدرضا جزء نیروهای تخریب بود و در عملیات کربلای ۴ مجروح شد و به دست عراقی‌ها افتاد. پیکر مجروحش را به بیمارستان بغداد منتقل کردند و آنجا به فیض شهادت رسید و همان‌جا دفنش کردند. اما بعد از ۱۶ سال، خاک را که کنار زدند، هنوز جنازه محمدرضا مثل روز اول بود ... . پودرهایی روی بدنش ریخته بودند که متلاشی شود و از بین برود، اما اثر نکرده بود. پیکر مطهرش را ۳ روز در معرض نور شدید آفتاب قرار دادند تا بپوسد، اون درجه دارعراقی گریه افتادوگفت ماچه کسایی راکشتیم او را با دیگر هم ‌رزمانش در قالب «کاروان شهدا» به ایران برمی‌گردانند. نامش در میان ۷ شهیدی که پیکرشان سالم است، ثبت شده. توفیق دفن جسم از سفر برگشته‌اش، نصیب من می‌شود. راستی که فیض عظیمی است ... . مادر محمدرضا، عقیقی به من می‌دهد و سفارش می‌کند آن را زیر زبانش بگذارم. لب، زبان و دندان‌هایش هیچ تغییری نکرده‌اند! شانه‌هایش را که برای تلقین خواندن، در دست می‌گیرم، تمام گوشت‌هایش را حس می‌کنم. بعد از ۱۶ سال! گویی تازه، روح از بدنش جدا شده است. ✅محمدرضا از موقعیت صفا و اشک‌هایی که بعد از هر گریه برای سیدالشهدا به‌صورت و بدنش می‌مالید، ارث زیبا و ماندگاری برد. ✍راوی: حسین علی کاجی شهید محمدرضا شفیعی @yarane_ebrahim_yazd
سردار شهید حاج محمد ابراهیم همت: ننگ تاریخ بر پیشانی ما خواهد ماند، اگر ذره ای از راه شهیدان عقب نشینی کنیم، مانند خوارج نهروان خواهیم بود اگر به اسلام و امام و شهیدان پشت کنیم. @yarane_ebrahim_yazd
‍ یادی از شهدا جنازه‌ای که هرگز نپوسید روزی چند نوبت باید برای سیدالشهدا گریه می‌کرد؛ محمدرضا شفیعی را می‌گویم ... صبح‌ها زیارت عاشورا که می‌خواندیم، گریه و ناله‌هایش، جانسوز و شنیدنی بود. ساعت ۹ که کلاس عقیدتی داشتیم، استاد بعد از درس روضه می‌خواند و او باز هم می‌گریست. نماز جماعت هر نوبت هم با ذکر مصیبت حسین (علیه‌السلام) شروع می‌شد و خاتمه می‌یافت و محمدرضا همچنان دوشادوش دیگران گریه می‌کرد. غروب که می‌شد، کتابچه زیارت عاشورایش را برمی‌داشت و می‌رفت «موقعیت صفا» قبری که با دستان خودش کنده بود، بچه‌ها این اسم را رویش گذاشته بودند. بعد از هر گریه، اشک‌هایش را پاک می‌کرد و به‌صورت و بدنش می‌مالید! سر این عملش را نمی‌دانستم، اما سال‌ها بعد فهمیدم. محمدرضا جزء نیروهای تخریب بود و در عملیات کربلای ۴ مجروح شد و به دست عراقی‌ها افتاد. پیکر مجروحش را به بیمارستان بغداد منتقل کردند و آنجا به فیض شهادت رسید و همان‌جا دفنش کردند. اما بعد از ۱۶ سال، خاک را که کنار زدند، هنوز جنازه محمدرضا مثل روز اول بود ... . پودرهایی روی بدنش ریخته بودند که متلاشی شود و از بین برود، اما اثر نکرده بود. پیکر مطهرش را ۳ روز در معرض نور شدید آفتاب قرار دادند تا بپوسد، اون درجه دارعراقی گریه افتادوگفت ماچه کسایی راکشتیم او را با دیگر هم ‌رزمانش در قالب «کاروان شهدا» به ایران برمی‌گردانند. نامش در میان ۷ شهیدی که پیکرشان سالم است، ثبت شده. توفیق دفن جسم از سفر برگشته‌اش، نصیب من می‌شود. راستی که فیض عظیمی است ... . مادر محمدرضا، عقیقی به من می‌دهد و سفارش می‌کند آن را زیر زبانش بگذارم. لب، زبان و دندان‌هایش هیچ تغییری نکرده‌اند! شانه‌هایش را که برای تلقین خواندن، در دست می‌گیرم، تمام گوشت‌هایش را حس می‌کنم. بعد از ۱۶ سال! گویی تازه، روح از بدنش جدا شده است. ✅محمدرضا از موقعیت صفا و اشک‌هایی که بعد از هر گریه برای سیدالشهدا به‌صورت و بدنش می‌مالید، ارث زیبا و ماندگاری برد. ✍راوی: حسین علی کاجی شهید محمدرضا شفیعی @yarane_ebrahim_yazd