🍃﷽🍃
💞عشق یعنے:
چشم های پر از محبت شهید
حتےاز پشت قاب شیشه ای
عاشقانه،خیرهخیره دنبال بهانہ است
که لب باز کند بہ دوست داشتن تو
بہ چشم هایش قسم،
#ابراهیم تو رادوست دارد❤️
@yarane_ebrahim_yazd
#گروه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
بیچاره دلم هنوز در تحریم است....☺
در حال و هوای چفیه و بیسیم است🌹
بر سنگ، نوشته بینشان است، شهید
اما همه جا نــشان #ابــراهیم است...😇
#سِلامٌ_عَلی_اِبراهیم❤️
#رفیق_شهیدم ؛ #ابراهیم_هادی
@yarane_ebrahim_yazd
#گروه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
#خاطراتی_از_شهید_ابراهیم_هادی
🔰از بزرگان محل و مسجد ماست.کنارش نشستم و گفتم از #ابراهیم برایم بگو. سکوت کرد.چشمانش خیس شد و گفت: جوان بودم.محیط فاسد قبل از انقلاب. میخواستم کار را رها کنم. میخواستم به دنبال هرزگی بروم و...
🔰آن روز سرکار نرفتم.#ابراهیم هم سر کار نرفت. چون تا ظهر با من در خیابان راه رفت و حرف زد تا مرا هدایت کند.صاحب کار من که از بستگانم بود، دنبالم آمده بود. یکباره مرا دید. جلو آمد و یک کشیده محکم در صورت ابراهیم زد!😔
🔰فکر کرده بود او باعث گمراهی من است! اما ابراهیم ...
🔰برای خدا صبر کرد. صبر کرد تا توانست مرا آدم کند. مرد صورتش خیس خیس شده بود و با سکوتش این آیه را فریاد می زد:
وَلِرَبِّکَ فَاصْبِرْ
و بخاطر پروردگارت صبر کن (مدثر/7)
برگرفته از کتاب : خدای خوب ابراهیم ( خاطرات #شهید_هادی )
♥️ کانال #شهید_هادی و
#شهید_تورجی_زاده👇👇
@shahid_hadi124
#خاطراتی_از_شهید_ابراهیم_هادی
🔰از بزرگان محل و مسجد ماست.کنارش نشستم و گفتم از #ابراهیم برایم بگو. سکوت کرد.چشمانش خیس شد و گفت: جوان بودم.محیط فاسد قبل از انقلاب. میخواستم کار را رها کنم. میخواستم به دنبال هرزگی بروم و...
🔰آن روز سرکار نرفتم.#ابراهیم هم سر کار نرفت. چون تا ظهر با من در خیابان راه رفت و حرف زد تا مرا هدایت کند.صاحب کار من که از بستگانم بود، دنبالم آمده بود. یکباره مرا دید. جلو آمد و یک کشیده محکم در صورت ابراهیم زد!😔
🔰فکر کرده بود او باعث گمراهی من است! اما ابراهیم ...
🔰برای خدا صبر کرد. صبر کرد تا توانست مرا آدم کند. مرد صورتش خیس خیس شده بود و با سکوتش این آیه را فریاد می زد:
وَلِرَبِّکَ فَاصْبِرْ
و بخاطر پروردگارت صبر کن (مدثر/7)
برگرفته از کتاب : خدای خوب ابراهیم ( خاطرات #شهید_هادی )
@yarane_ebrahim_yazd
#گروه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
#آرامش_دلها
تو اوج درگیری وعملیات بودیم.شرایط خیلی سخت وروحیه نیروهای ما خراب بود. از همه طرف به سمت ما شلیک می شد.دشمن حلقه محاصره را کامل کرد. در این شرایط ابراهیم بر روی بلندی رفتو با صدای بلند فریاد زد:الله اکبر...اشهد ان لا اله الا الله
وقتی اذان ونام خدا به گوش ما خورد چنان آرامش پیدا کردیم که گویی هیچ خبری نیست! دشمن هم با نوای ملکوتی ابراهیم عقب نشینی کرد.وقتی ابراهیم پایین آمد،یکی از رفقا بهش گفت:خیلی عالی بود.با صدای شما آرامش پیدا کردیم.ابراهیم یاد آور شد که:من نبودم این یاد خدا بود که آرامش ایجاد کرد:
ألا بذکر الله تطمئن القلوب
آگاه باشید که تنها با یاد خدا دلها آرام ومطمئن می گردد.رعد/28
کتاب خدای خوب#ابراهیم
@yarane_ebrahim_yazd
#گروه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
✨🌹#شخصیت_ابراهیم🌹✨
💠#ابراهيم مطمئن بودكه دفاع مقدس محلي ست
برای رسيدن به مقصود و سعادت و كمال انسانی✨
برای همين هر جا ميرفت از شهدا ميگفت🙂
💠 از رزمنده هاو بچه هاي جنگ تعريـف ميكرد.
اخلاق و رفتارش هــم روز به روز تغيير ميكرد و معنوی تر ميشد💚
💠در همان مقر اندرزگو معمولا دو ســه ساعت اول شب را ميخوابيد
و بعد بيرون ميرفت...
موقع اذان برميگشت و براي نماز صبح بچه ها را صدا ميزد.
با خودم گفتم؛_چرا ابراهيم مدتي است كه شبها اينجا نميماند!؟🤔!
💠يك شــب به دنبال ابراهيم رفتم.
ديدم براي خواب به آشــپزخانه مقر سپاه رفت.
فردا از پيرمردي كه داخل آشپزخانه كار ميكرد پرس وجوكردم.
فهميدم كه بچه های آشپزخانه همگي اهل نمازشب هستند...🌹✨
#شهید_ابراهیم_هادی💚
@yarane_ebrahim_yazd
#گروه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
#خاطره_شهید
#آبادگر مساجد
اوایل دهه شصت بود. می خواستند درمحل ما مسجدی بسازند، همسایه ها خوشحال بودند اما چند جوان ازاهالی محل، مخالف ساخت مسجد بودند! برای همین، شبانه دیوار مسجد را خراب کردند! حاج آقا لنگرودی روحانی محل خیلی ناراحت شد. خبر به گوش ابراهیم رسید. آخر شب به محل ساخت مسجد رفت. تا یک هفته هر شب تا صبح در زمین مسجد حضور داشت و برای ساخت مسجد کمک می کرد، آن چند جوان با دیدن هیبت #ابراهیم،دیگر جرات نکردند به زمین مسجد نزدیک شوند.
ابراهیم راهی جبهه و دوستانش مشغول تکمیل مسجدالشهدا شدند.
مسجدی که اکنون پایگاه فرهنگی محل شده. این یکی از توفیقات ابراهیم بود.
📚کتاب خدای خوب ابراهیم.
صفحه29
@yarane_ebrahim_yazd
#گروه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
🍃ابراهـــیم هـادی
.
🍃حتی از اسمش هم درسها می توانی بگیری .مانند #ابراهیم، بت شکن و مانند #هادی، هدایت کننده ❤️
.
🍃سرگذشت زندگیاش📖 را ورق بزنی پر است از شکستِ بت های نفسانی، جسمانی و روحانی.
.
🍃هدایت کننده و پر از نور 🌟هدایت، از بچه های محل تا سربازان حزب بعث.
.
🍃ابراهیم هادی #شهیـــــدی است که زمانی سراغمان می آید که راه گم کرده ایم و آنقدر #غـرق شده ایم که باید دستمان گرفته شود😔
.
🍃به قول #مصـحف_شـریف 🌺چشم او هرگز طغیان نکرد؛ برای همین با اولین نگاه به چهره اش تا مغز استخوان انسان نفوذ می کند😔
.
🍃آدمی است که زندگی اش ، لحظه شــ🌺ــهادتش و بعد از رفتنش هرگز، کمک کردن را یادش نرفته و نمی رود😭
.
🍃 کانال کمیل را به اسم تو شناخته ایم و #بغض کرده ایم برای #روضه_های_گودال😞
🍃گشته ایم همه برگشتند جز تو. درکانال فقط تو مانده ای😭
.
🍃دست هایم را که روی خاک کمـیل گذاشتم گرمای وجودت را در خودم عجیب احساس کردم😥 من باتو #بیعت کردم، اگر بیعتم شکست تو به بزرگواری خودت #ببخش😓
.
🍃حال ما ایستاده ایم تا آخرین نفس
.
🕊حال که همه #کبوترهایمان پرکشیده اند.
.
🍃حال که همه دونده هایمان دویده و رسیده اند.
.
🍃حال که ما در روبرو نیل دادیم و پشت سر سپاه فرعون و در بین جمعیت #فتنه های گوساله سامری .
(آماده شو بهر آن #قیـــام صبح اهورایی،
چیزی نمانده تا آن #ظــهور سبز مسیحایی)
.
✍️به قلم #محمد_صادق_زارع
.
🍃به مناسبت تولد #شهید_ابراهیم_هادی
.
📅تاریخ تولد: ۱۳۳۶/۲/۱
.
📆تاریخ شهادت: ۱۳۶۱/۱۱/۲۲
.
❣️محل شهادت : #فکه_کانال_کمیل
.
🕊وضعیت پیکر : #جاوید_الاثر
🥀یادبود:#بهشت_زهرا
🌷 ##سالروز_ولادت شهید ابراهیم هادی ....
@yarane_ebrahim_yazd
#گروه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
#سـؔــــــــَرٌْبـــــــــٰـاٌْزاِمـۘــٰامـۘ
📃ابراهیم هادی زنگ زد به منزل ما و برای ساعت شش قرار گذاشت که دنبال من بیاید و به جایی برویم.
⌚درست رأس ساعت شش زنگ خانه ما را زد! رفتم دم در و دیدم آقا ابراهیم است. با تعجب گفت: چرا حاضر نیستی؟
گفتم: من فکر کردم شما هم مثل بقیه رفقا وقتی قرار میگذاری با تأخیر حاضر میشوی! عصبانی شد و گفت: یعنی چی؟ انسان باید هر طور شده به قول و قرارش عمل کنه.
📚خدای خوب #ابراهیم
#خاطره
#ابراهیم_هادی
@yarane_ebrahim_yazd
#گروه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
برشی از کتاب📙 #به_مجنون_گفتم_زنده_بمان
یک بار که #ابراهیم غروب آمد، اصرار کردم "امشب را خانه بمان ".گفت :خیلی کار دارم. باید برگردم منطقه از نگهبانی مجتمع آمدند گفتند: تلفن فوری شده📞 با او کار دارند. بلند شد لباسش را پوشید رفت. دفترچه یادداشتش🗓 را یادش رفت بردارد،که همیشه زیر بغلش می گرفت همه جا می بردش بیکار بودم و کنجکاو. برش داشتم بازش کردم. چندتا نامه توش بود از بسیجی هایی که توی لشکر ومنطقه به دستش رسانده بودند.یکی شان نوشته بود : #حاجی من سر پل صراط جلوت را می گیرم. داری به من ظلم می کنی. الان سه ماه ست که توی سنگر نشسته ام، به عشق دیدن تو😢 آن وقت تو #ابراهیم برگشت.گفتم :مگر کارت نداشتن خب برو!برو ببین چی کارت دارند. گفت:رفتم، دیدی که. گفتم :برو حالا. شاید باز هم کارت داشته باشند گفت :بچههای خودمان بودند اتفاقا بهشان گفتم امشب نمی آیم. گفتم :اصلاً نه، برو، شوخی کردم، کی گفته من امشب تنهام☺️ بروی بهتر است. بچهها منتظرت اند خندید و گفت :چی داری میگی؟ هیچ معلوم هست. گفتم :می گویم برو. همین الان. گفت :بالاخره برم یا بمانم☹️؟ چشمش به دفترچه اش افتاد فهمید. گفت :نامه ها را خواندی؟ گفتم :اهوم ناراحت شد😞، گفت :اینها اسرار من و بچه ها ست. دوست نداشتم بخوانی شان سکوتش خیلی طول کشید. شانس را گفت :فکر نکن من آدم با لیاقتی ام که بچهها این طور نوشته اند. این ها همه اش عذاب خداست. این ها همه بزرگی خود بچه ها ست من حتماً یک گناهی کرده ام که باید با محبت های تک تک شان پس بدهم گریه اش گرفت💔 و گفت :وگرنه من کی ام که این ها برام نامه بنویسند؟
راوی:همسرشهید
#محمد_ابراهیم_همت
♥️ #ڪــلامشهـــید
#شهیـدابراهیـمهـادے
💞 #ابراهیـم همیشه در مقابل بدی
دیگران گذشت داشت !
بارها به من می گفت:
طوری زندگی و رفاقت ڪن
ڪہ احترامت را داشته باشند
مے گفت:👇👇👇
💞این دعواها و مشڪلات خانوادگی
را ببین بیشتر به خاطر اینه ڪه
ڪسی گذشت نداره !
بابا دنیا ارزش این همه
اهمیت دادن نداره
آدم اگه بتونه توی این دنیا برای
خدا ڪاری کنه ارزش داره.
خدای خوب ابراهیم
#گروه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
@yarane_ebrahim_yazd
✨ سلام حضرت ساقی سلام #ابراهیم
✨سلام کرده ز زلفت جواب میخواهیم
✨سحر رسیدو نسیم آمد و شبم طی شد
✨به شوق باده ی تو ما هنوز در راهیم
✨تبر به دست بیا که، دوباره بت شده ایم
✨طناب و دلو بیاور،بیا که در چاهیم
✨هزار مرتبه از خود گذشتی و رفتی
✨هزار مرتبه غرق خودیم و می کاهیم
✨تو از میانه ی عرش خدا به ما آگاه
✨و ما که از سر غفلت ز خویش نا گاهیم
✨تو مثل نور نشستی میان قلب همه
✨دمی نظر به رهت کن که چون پر کاهیم
✨زبان ما که به وصف تو لال می ماند
✨ببین که خیر سرم شاعریم و مداحیم
✨صدای صوت اذان تو، هست ما را برد
✨وگرنه از سر شب غرق ناله و آهیم
✨تمام عمر و جوانی ما تباهی شد
✨امیدوار به رحمت و عفو اللهیم
✨خوشا به حال تو که وزنه ای برای خودت
✨خدا کند که شفاعت شویم، #ابراهیم
#سݪامبࢪعݪمداࢪڪمێݪ ♥
@yarane_ebrahim_yazd
#گروه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
🍃چقدر #اسم زیبای تو
برازندۀ توست..
ابراهیم بودی و
نفست را در آتش سوزاندی
و برای دل درمانده از #گناه من
هدایت کننده شدی
به راستی که پیامبر دل من تویی
#ابراهیم
#شهید_ابراهیم_هادی
لینک کانال در ایتا
https://eitaa.com/joinchat/821886993C550554dc20
در تلگرام
https://t.me/joinchat/AAAAAFW1DKO9yh9tSu07Qg
در واتساپ
https://chat.whatsapp.com/HDqV1SiVL6WHbg1XeBermX
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ
چه کرده ای با دلم #ابراهیم
که تا دنیا دنیاست کسی برای من ،تو نمیشود.
شهید جاویدالاثر #ابراهیم_هادی
༺※☘※༻🌸 ༺※☘※༻
🌺 #ابراهیم روزها خیلی هم عوامانه صحبت میکرد.
اما شبها معمولا قبل از سحر بیدار بود و مشغول نماز شب میشد. تلاش هم میکرد این کار مخفیانه صورت بگیرد. ابراهیم هر چه به این اواخر نزدیک میشد. بیداری سحرهایش طولانیتر بود؛ گویی میدانست در احادیث نشانه شیعهبودن را #بیداری سحر و نماز شب معرفی کردهاند.
✅ او به خواندن دعاهای کمیل، ندبه و توسل مقید بود. دعاها و زیارتهای هر روز را بعد از نماز صبح میخواند. هر روز یا زیارت عاشورا یا سلام آخر آن را میخواند.
#ماه_مبارک_رمضان_تمرین_بندگی
لینک کانال در ایتا
https://eitaa.com/joinchat/821886993C550554dc20
در تلگرام
https://t.me/joinchat/AAAAAFW1DKO9yh9tSu07Qg
در واتساپ
https://chat.whatsapp.com/HDqV1SiVL6WHbg1XeBermX