🔵 بهشت قابل وصف نيست
✍ خداوند مى فرمايد: براى هيچ كس قابل تصوّر نيست كه ما براى سحر خيزان نيايشگر چه مقام و نعمت هايى را كه سبب روشن شدن چشم آنان است، پنهان و ذخيره كرده ايم، فَلا تَعلَمُ نَفسٌ ما اُخفِىَ لَهُم مِن قُرَّةَ اَعيُنٍ
چنانكه در كتاب هاى آسمانى گذشته مى خوانيم كه خداوند مى فرمايد: اءعدَدتُ لِعِبادِى ما لا عَينَ رَاءَت وَلا اُذُنَ سَمِعَت وَلا خَطَرَ بِقَلبِ بَشَرٍ، براى بندگان صالح خود چيزهايى را آماده كردهام كه نه چشمى ديده و نه گوشى شنيده و نه به فكر انسانى آمده است.
📚 کتاب معاد، استاد
مداحی آنلاین - نماهنگ دلگیر - رمضانی.mp3
5.97M
#حس_خوب_ظهور
#امام_زمان(عج)
ازم سیری
داری از دست من میری
زنــدگــے ڪــهنــه دروغــے بــیــش نــیــســتــ
هیــچ ڪــس راضــے زحــال خــویــش نــیــســتــ
زنــدگــے انــدوه وحــســرت خــوردن اســتــ
جــان شــیــریــن را بــه مــســلــخ بــردن اســتــ
زنــدگــے جــولــانــگــه درد و غــم اســتــ
ڪــوره راهے انــتــهایــش مــبــهم اســتــ
زنــدگــے ســرشــار از نــاگــفــتــنــے ســتــ
ڪــس نــمــيدانــد چــه روزے رفــتــنــے ســتــ
زنــدگــے حــرمــان مــا را مــشــتــرے ســتــ
بــغــض آدم در گــلــویــش بــســتــرے ســتــ
زنــدگــے تــڪــرار تــلــخ بــردگــے ســتــ
ایــن همــان مــرگــســتــ،نــامشــزنــدگــے ســتــ
زندگی عالیست
پس عاشق زندگیت باش
هر پادشاهی ابتدا یک نوزاد بوده
هر ساختمانی ابتدا فقط یک طرح روی کاغذ بوده...
مهم نیست امروز کجایی...!؟
مهم اینه که فردا کجا خواهی بود...!؟
هر کس در زندگی خود یک کوه اورست دارد
که سرانجام یک روز باید به آن صعود کند...!!!
زمین خوردی!؟عیبی ندارد...برخیز...!!!
نگذار زمین به جاذبه اش ببالد...
سر به دو زانوی غم فرو مبر،سرت را بالا بگیر...
قدرت دستانی که به سویت دراز شده از یاد برده ای!!؟؟
کوله بارت ریخت!؟عیبی ندارد...
سبک باشی راحتتر اوج میگیری...
زندگی عالیست پس عاشق زندگیت باش..
همیشگی باش خب!
یک مشترکِ در دسترس
یکی که توی هر مناسبت کنارم باشد،
که زود به زود دلش برایم تنگ شود
زیاد اهلِ عاشقی نباش
از رُمانتیک بازی سر در نیاور
فقط یک -نفر اولی- بمان
گاهی دنیا را به هم بریز برای آرامشم!
همانی شو که فهمیدن دوست داشتنهایش
خیلی بلد بودن نخواهد
یکی که آمده بماند، یکی که آمده نرود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دلم همیشه پر است از زمانه ی تلخ
که لحظه لحظه می دهدم یک نشانه ی تلخ
دلم همیشه پر است از غمی که می آید
شبیه بغض گلوگیر، در بهانه ی تلخ
تب و تباهی و حس قریب تنهایی
عجب ضیافت شومی در این شبانه ی تلخ
چقدر حس بدی است حس تنهایی
دوباره زمزمه ی زیر لب، ترانه ی تلخ
کبوتری که جدا مانده از جفتش
چگونه پر بزند رو به آشیانه ی تلخ؟
قلم به دست من هر شب به گریه می گوید :
چرا دوباره شروعِ شعرِ عاشقانه ی تلخ؟
تمام قصه همین بود: اینکه تو بروی
ومن به انتظار تو خیره، به بی کرانه ی تلخ