#حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
◼️ غوغای حضرت امّ کلثوم علیهاالسلام در مصیبت علی اصغر علیه السلام...
حمیدبن مسلم گوید:
من در لشکر ابن زیاد بودم و نظر مینمودم به سوی آن طفل صغیر که بر روی دست حسین(علیه السلام) شهید شد.
ناگاه دیدم که از خیمه ها زنی نورانی بیرون آمد که نور جمالش نور آفتاب را می نشاند.
گاهی چادرش به زیر پایش میرفت و می افتاد و باز بلند میشد و ناله سر میداد:
وا وَلَدَاهُ! وا قَتیلاهُ! وا مُهجَةَ قَلباهُ!
آن زن آمد و خود را به روی آن طفل انداخت و سپس او را به سینه چسپاند.
ثُمَّ نادَتْ:وا مُحَمَّداهُ! وا عَلیّاهُ! ما ذا لَقینا بَعدَکما مِنَ الْاَعداءِ
▪️سپس فریاد برآورد:
وا محمداه! وا علیاه! ما بعد از شما، از دست دشمنان چها که نکشیده ایم؟!
وا لَهِفاهُ عَلَیٰ طِفلٍ خُضِّبَ بِدِمائِه
▪️وای از طفلی که با خون خودش خضاب شده...
وا اَسَفاهُ عَلَیٰ رَضیعٍ فُطِمَ بِسِهامِ الاَعداءِ
▪️وای از آن شیرخواره ای که با تیر دشمنان از شیر مادر گرفته شده...
وا حَسرَتاهُ عَلَیٰ قَریحَةِ الجَفنِ والْاَحشاءِ
▪️هزار اندوه و حسرت بر آن طفلی که پلک هایش(از گریه) و بدنش(از تیر) زخمی شده...
📚مهیج الاحزان ص۵٠٠
📚مخزن البکاء ص۵٨٩
📚اسرار الشهاده ج٢ص١٣١١