eitaa logo
یاران ولیعصر
198 دنبال‌کننده
24.7هزار عکس
29.7هزار ویدیو
602 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از گزارش توهین به امرین
5.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👌🇮🇷نماهنگ فوق‌العاده محشر بسیار زیبا و فوق‌العاده عالی من ایرانیم با صدای حاج مهدی مختاری 🎼وفا میکنم وفا میکنم از خاک کشورم دفاع میکنم🇮🇷 روزی هزاربار برای تو جان دهیم تا که تو را به دست امام زمان دهیم 💚
هدایت شده از ((سلام علی آل یس"ع"))
🌸❤داستان شب❤🌸 سلام و ارادت؛ شبتون زیبا و آرام و برقرار...؛ وجودتون نخسته و بشاش...؛ الهی خیر ببینید و عمرباعزت...؛ الهی آمین ................................... داستان امشب را تقدیم میکنم ۱۴۰۱/۱۲/۱۱ " اثر رضایت والدین در قبر...!!!" حضرت آیت‌الله العظمی آقا سیّد جمال‌الدّین گلپایگانی "رحمه الله علیه" عارف بزرگی بودند...! ایشان می‌فرمودند: در تخت‌ فولاد اصفهان که معروف به وادی‌السّلام ثانی است ؛ حالات عجیبي دارد و بزرگان و عرفای عظیم‌ الشّأنی در آن‌جا دفن هستند..! روزی جوانی را آوردند ؛ من در حال سیرو سلوک و تفحص در احوال خود بودم، گفتند: حاج آقا! خواهش می‌کنیم شما تلقین این میت را بخوانید...! ايشان فرمودند: آن جوان ظاهر مذهبي داشت و خیلی از مؤمنین و متدّینین براي تشييع جنازه او آمده‌ بودند...! وقتی تلقین می‌خواندم، متوجّه شدم که وقتی گفتم: «أفَهِمتَ»، گفت: «لا»، متعجّب شدم! بعد دیدم که دو سه تا بچّه شیطان بسیار زشت و خوفناک دور بدن او در قبر می‌چرخند و می‌رقصند...!!! از اطرافيانش پرسیدم: او چطور آدمی بود؟ گفتند: مؤمن. گفتم: پدر و مادرش هم هستند. گفتند: بله، ديدم مادر او خودش را می‌زد و پدرش هم گریه می‌کرد. پدر را کنار کشيدم و گفتم: قضیه این پسر شما چیست...؟؟؟ پدرش گفت: من یک نارضایتی از او داشتم. گفتم چه؟ گفت: چون او در چنين زماني (زمان طاغوت) متدیّن بود، به مسجد و پای منبر می‌رفت و مطالعه داشت، احساس غرور او را گرفته بود و تا من یک چیزی می‌گفتم، به من می‌گفت: تو که بی‌سواد هستی! با گفتن این مطلب چند مرتبه به شدّت دلم شکست..!!! ايشان مي‌فرمودند: به پدر آن جوان گفتم: از او راضی شو! او گفت: راضي هستم، گفتم: نه! به لسان جاری کنید که از او راضی هستید - معلوم است که گفتن، تأثير عجیبي دارد. پدر و مادر‌ها هم توجّه کنند، به بچّه‌هایشان بگویند که ما از شما راضی هستیم، خدا این‌گونه می‌خواهد...!!! وقتي می‌خواستند لحد را بچینند، ایشان فرمودند: نچینید! مجدّد خود آقا پاي خود را برهنه کردند و به درون قبر رفتند تا تلقین بخوانند...!!! ايشان مي‌فرمايند: اين بار وقتی گفتم «أفَهِمتَ»، دیدم لب‌هایش به خنده باز شد و دیگر از آن‌ بچّه شيطان‌ها هم خبری نبود. بعد لحد را چیدند. من هنوز داخل قبر را می‌دیدم، دیدم وجود مقدّس اسدالله‌الغالب، علی‌بن‌ابی‌طالب"ع" فرمودند: ملکان الهی! دیگر از این‌جا به بعد با من است ...!!! ................................... بله عزیزانم ؛ الله اکبر از احترام و تکریم والدین. خداوند بعد از اطاعت خودش ؛ تکریم والدین را سفارش کرده...! فرد داستان ما جواني خوب، متدّین و اهل نماز بود كه در آن زمان فسق و فجور، گناهي نکرده بود... امّا فقط با یک حرف خود (تو كه بی‌سواد هستی) به پدرش اعلان كرد كه من فضل دارم ؛ دل پدر را شکاند و تمام شد...!!! شوخی نگیریم. والله! اين مسئله اين‌قدر حسّاس، ظریف و مهم است. شبتون خوش. الهی عاقبت بخیر باشید. 🍃🌸🌺🌻❤🌻🌺🌸🍃
هدایت شده از M S
2.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
داستان های عبرت آموز (تلنگر آمیز) داستانی از شیخ رجبعلی خیاط حکایت وداستان زیبا📕 @zibastory 🌸🌸🌸🌸 عجایب جهان😱 @best_natur 🌼🌼🌼🌼🌼 کلبه استیکر😍 @kolbesticker 🌺🌺🌺🌺🌺
هدایت شده از M S
🌸🍃🌸🍃 روزی هارون الرشید بهلول را خواست و او را به سمت نماینده ی تام الاختیار خود به بازار بغداد فرستاد و به او گفت: اگر دیدی کسی به دیگری ظلم و تعدی میکند و یا کاسبی در امر خرید و فروش اجحاف میکند همان جا عدالت را اجرا کن و خطا کار را به کیفر برسان. بهلول ناچار قبول کرد و یک دست لباس مخصوص مُحتسبان پوشید و به بازار رفت. اول پیرمرد هیزم فروشی دید که هیزمهایش را برای فروش جلویش گذاشته که ناگهان جوانی سر رسید و یک تکه از هیزمها را قاپید و بسرعت دور شد. بهلول خواست داد بزند که بگیریدش که جوان با سر به زمین افتاد و تراشه ای از چوب به بدنش فرو رفت و خون بیرون جهید, بهلول با خود گفت: حقت بود. راه افتاد که برود بقالی دید که ماست وزن میکند و با نوک انگشت کفه ترازو را فشار میدهد تا ماست کمتری بفروشد. بهلول خواست بگوید چه میکنی؟ که ناگهان الاغی سررسید و سر به تغار ماست بقال کرد و بقال خواست الاغ را دور کند تنه الاغ تغار ماست را برگرداند و ماست بریخت و تغار شکست. بهلول جلوتر رفت و دکان پارچه فروشی را نگاه کرد که مرد بزاز مشغول زرع کردن پارچه بود و حین زرع کردن با انگشت نیم گز را فشار میدهد و با این کار مقداری از پارچه را به نفع خود نگه میدارد. جلو رفت تا مچ بزاز را بگیرد و مجازاتش کند ولی با کمال تعجب دید موشی پرید داخل دخل بزاز و یک سکه به دهان گرفت بدون اینکه پارچه فروش متوجه شود به ته دکان رفت. بهلول دیگر جلوتر نرفت و از همان دم برگشت و پیش هارون رفت و گفت: محتسب در بازار است و احتیاجی به من و دیگری نیست.... @zibastory @zibastory 🌸🌺🌸🌺 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌
هدایت شده از MOHSEN
هدایت شده از MOHSEN
هدایت شده از MOHSEN
هدایت شده از حقیقت
❤️امام سجاد عليه السلام: در شگفتم از كسى كه از خوردن غذايى كه برايش ضرر دارد پرهيز مى‌كند، اما از گناه، كه مايه ننگ و رسوايى است پرهيز نمى‌كند! 📚ميزان الحكمه، ج۴،ص۲۶۴ @hagigei
1.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴🔴 بسیار مهم / واژگان عجیب و جدید رهبر انقلاب در مورد حرام‌خواری خواص و مسئولین ! «حیوان جلّال» سانسور شده در رسانه‌ها! جلّال: حیوانی است که عادت به خوردن نجاست کرده 📣 عدالتخواهی @justice58
37.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠سرود فوق‌العاده زیبای (دنیا رو عاشقت میکنم) ❇️شعر و نوای: عبدالحسین شفیع پور (همخوانی گروه سرود محیصا)❇️ یک اثر فاخر هنری تلفیقی از فیلم کوتاه، جلوه‌های ویژه و سرود دم بچه‌های انقلابی گرم یه پیام ویژه برای بچه‌های سراسر دنیا فرستادن خیلی زیباست 🔸خصوصا اونجایی که میگن: بیا با من یکی شو.... 🔹حتما ببینید و در همه جا پخش کنید تا برسه به دست همه بچه‌های دنیا🔹 لینک دانلود با کیفیت برای پخش در تجمعات و ... 👇👇👇 https://b2n.ir/r70080 @basijhonarmandan
هدایت شده از MOHSEN
هدایت شده از حقیقت
🔴 خاطره ای زیبا از ‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🔸گفتم:ببینم‌ توی دنیا چه‌ آرزویی داری؟ قدری فکر کرد و گفت: هیچی گفتم: یعنی چی؟ مثلاً دلت‌ نمی‌خواد یه‌ کاره‌ای بشی، ادامه‌ تحصیل‌ بدی و حرف‌ها دیگه؟!! 🔸گفت: یه‌ آرزودارم از خدا... خواستم‌ تا سنم‌کمه و گناهم از این‌ بیشتر نشده، شهید بشم🥀😔 شهیدنوراله اختری🌹 شادی روح بلندش الفاتحه مع الصلوات @hagigei