هدایت شده از دکتر انوشه و دکتر الهی قمشهای
❤️دلتان نگیرد از تلخیها
یک نفر هست همین حوالی
دورتر از نگاه آدمها
نزدیکتراز رگ گردن
روزی چنان دستتان رامیگیرد که
مات میشوندتمام کسانیکه روزی به شما پشت پازدند
👤الهى_قمشه ای
@Dr_anoosheh
هدایت شده از دکتر انوشه و دکتر الهی قمشهای
2.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بعضی ادم ها مردمو میبرن بهشت...
نِی حَدیثِ راهِ پُر خون می کُند
قِصَّه هایِ عشقِ مَجنون می کُند
مَحرَم این هوش جُز بی هوش نیست
مَر زبان را مُشتری جُز گوش نیست
کانال دکتر انوشه
@Dr_anoosheh
هدایت شده از 🇮🇷 رسانه تخصصی فقه و احکام 🇵🇸
2.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 چگونه فرزندانمان را به پوشش مناسب تشویق کنیم؟🤔
#حجاب
💥 به پایگاه تخصصی فقه و احکام بپیوندید
www.askahkam.ir
🆔eitaa.com/ask_ahkam
🆔 Sapp.ir/ask_ahkam
🆔 t.me/ask_ahkam
✅ rubika.ir/ask_ahkam\
هدایت شده از 🇮🇷 رسانه تخصصی فقه و احکام 🇵🇸
😢 فراموش کردن جوش خونی و وضو گرفتن 😩
❓سوال:روی صورت من از جوش یک قطره خون بیرون زده بود، موقع وضو فراموش کردم که آن را بشویم، وضو گرفتم و نماز خواندم. بعد از گذشتن وقت نماز متوجه شدم که قبل از وضو آن را طاهر نکرده ام. ولی اثری از خون نبود. در واقع موقعی که برای وضو صورت را شسته ام، خون هم رفته است. برای شستن صورت هم دست را پر آب شیر کرده و به صورت زده ام.
حال: 1- آیا وضو و نماز صحیح بوده؟
2- آیا صورت طاهر شده است؟
3- آیا آبی که از صورت ریخته و به شیر و لوله و بعد هم فرش ریخته است نجس بوده و فرش و ... را باید شست؟
✅ پاسخ:
💠 آیت الله خامنه ای:
ج1) اگر هنگام شستن صورت چندین بار آب به صورت ریخته اید و اطمینان دارید قبل از آخرین بار که برای وضو آب ریخته اید، صورت پاک شده است، وضو و نماز صحیح است، در غیر این صورت وضو و نماز محکوم به بطلان است.
ج2) اگر اطمینان دارید پس از برطرف شدن عین نجاست، حد اقل یک بار صورت را شسته اید، صورت پاک است.
ج3) جایی را که یقین دارید رطوبت از محل نجس صورت به آن منتقل شده است، محکوم به نجاست است، در غیر این صورت محکوم به طهارت است.
آیت الله مکارم: با شستن صورت محل پاک می شود. و در ترشحات غساله چون نمی داند یا شک دارد به کجاها رسیده است جستجو نکند. ولی برای وضو چنانچه یک بار آب به صورت ریخته، این مرتبه برای تطهیر بوده. و لازم است بعد از تطهیر، وضو بگیرد. و اگر بیش از یک بار آب ریخته وضو صحیح است.
💠 آیت الله شبیری: باید وضو و نمازش را اعاده کند مگر اینکه پس از برطرف شدن عین نجاست، آب به محل نجس رسیده و از آن جدا شده باشد البته بنابر احتیاط قابل عدول باید از مواضعی که یقین دارد آب پس از جداشدن از محل نجس به آن رسیده اجتناب کند.
💠 آیت الله فاضل: اگر با مشت آب به صورت بریزید در صورتی که آب در محل نجس جاری شود پاک می شود لیکن آبی که مرتبه اول از محل نجس جدا می شود نجس است، اگر به بدن و لباس برسد نجس میکند و وضو نیز باطل است. اگر مرتبه دوم آب بریزید به نحوی که از بالا به پایین به تمام صورت برسد وضو صحیح است.
☝🏻بنابراین اگر یقین به اینکه آب در مرتبه اول از محل نجس به بدن یا لباس شما آب نرسیده باشد، بدن و لباس شما پاک است اگر صورت را دو مرتبه شسته باشید یعنی بعد از مرتبه اول که صورت پاک شده باشد مرتبه دوم هم آب ریخته باشید آبی که بعد از ریختن مرتبه دوم از صورت جدا می شود پاک است.
👈🏻 با این توضیح چون یقین به ریختن آب نجس روی بدن، لباس، فرش و شیر و لوله ندارید، همه آن ها شرعا پاک است .
-------------
💻 استفتا از سایت مراجع عظام
#احکام_وضو
#نجاسات #جوش_خونی
💥 به پایگاه تخصصی فقه و احکام بپیوندید
www.askahkam.ir
🆔eitaa.com/ask_ahkam
🆔 Sapp.ir/ask_ahkam
🆔 t.me/ask_ahkam
✅ rubika.ir/ask_ahkam\
هدایت شده از 🇮🇷 رسانه تخصصی فقه و احکام 🇵🇸
💢 ترک عمدی سجده سهو
💠 سوال:
اگر شخصی عمداً سجده سهو را انجام ندهد، نماز او چه حکمی دارد؟
✍🏻 پاسخ:
❇️ معصیت کرده ولی نمازش باطل نمیشود و باید سجده سهو را انجام دهد.
---------
پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری leader.ir
📎 #احکام
📎 #احکام_نماز
📎 #سجده_سهو
💥 به پایگاه تخصصی فقه و احکام بپیوندید
www.askahkam.ir
🆔eitaa.com/ask_ahkam
🆔 Sapp.ir/ask_ahkam
🆔 t.me/ask_ahkamذ
هدایت شده از سرود، مولودی، مداحی
@Barrane_eshghعزیزمـ حُسین؏_۲۰۲۳_۰۲_۲۳_۱۰_۳۸_۴۳_۹۶۵.mp3
زمان:
حجم:
16.54M
♡••
عبدالرضاهلالۍ
محمداسدالھۍ
عَزیزمـحُسین..❤️
#عزیزم_حسین
📍خانوادگی گوش بدید و لذت ببرید👌❤️
https://eitaa.com/ask_20
هدایت شده از 🇮🇷 رسانه تخصصی فقه و احکام 🇵🇸
7.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چقدر سهل و آسون خودمون رو تو وضعیتی میذاریم که خدا ازمون انتقام بگیره😢
هدایت شده از نهج البلاغه
✨ شرح حکمت ۲۱۲ ✨
🍃 دشمن نيرومند عقل
امام عليهالسلام در اين گفتار حكيمانه مىفرمايد: «خودپسندىِ انسان يكى از حسودان عقل اوست»، (عُجْبُ الْمَرْءِ بِنَفْسِهِ أَحَدُ حُسَّادِ عَقْلِهِ).
مىدانيم حسود كسى است كه به نعمتهايى كه به انسان رسيده رشك مىورزد و آرزوى زوال آن را دارد و همين امر سبب مىشود به دشمنى با او برخيزد و هر كارى از دستش ساخته است در اين راه انجام دهد، چهره او را در جامعه نازيبا نشان دهد، عيوب او را فاش سازد، افراد را از طريق شايعه پراكنى از وى دور كند و حتى به خانواده و فرزندان او دشمنى ورزد، اگر بتواند كسب و كار و مقام او را از وى بگيرد و اگر نتواند در مسير آن مانع تراشى كند. اينها كارهايى است كه يك حسودِ عنود انجام مىدهد. خودپسندى در برابر عقل انسان نيز همين كارها را انجام مىدهد، قدرت عقل را از انسان مىگيرد و او را به خطا مىافكند، عيب انسان را ظاهر مىسازد، مردم را از او متنفر مىكند، حتى خانواده او را گرفتار مشكلات مىكند، جاه و مقام او را متزلزل مىسازد و گاه اموال و ثروت او را از دستش مىگيرد، چرا كه مردم هرگز حاضر به همكارى با افراد خودپسند و خودخواه نيستند. بنابراين، اين تعبير كه «خودپسندى يكى از حاسدان عقل انسان است» تعبيرى بسيار رسا است كه تمام نكاتى را كه در بالا گفته شد در بر دارد و اين است معناى فصاحت و بلاغت كه انسان در ضمن عبارت كوتاهى حقايق فراوانى را بيان نمايد. در ضمن تعبير به «أَحَدُ حُسّادِ عَقْلِهِ، يكى از حاسدان عقل» نشان مىدهد كه عقل انسان حاسدان ديگرى نيز دارد كه از آن جمله هواى نفس و استبداد به رأى و تكبر است و در عوامل ظاهرى نيز شراب و مواد مخدر دشمن و حسودِ عنود عقلاند.
درباره آثار خطرناك عُجب و خودپسندى در حكمت ۳۸ (وَأوْحَشَ الْوَحْشَةِ الْعُجْبُ) و حكمت ۱۶۷ (الإعْجابُ يَمْنَعُ مِنَ الاْزْديادِ) نيز مطالب قابل توجهى آمده است. اساساً عُجب و خودپسندى يكى از نشانههاى جهل و نادانى است و طبق ضربالمثل معروف فارسى: «خودپسندى جان من برهان نادانى بود» زيرا انسان با تمام عظمتى كه دارد، موجودى ضعيف است، يك پشه آلوده به ميكروب ممكن است قوىترين انسانها را از پاى درآورد و يا به هنگام خوردن و آشاميدن، لقمه و آب گلوگيرش شود و او را خفه كند. بلندمرتبهترين انسانها از نظر مقام ظاهرى ممكن است يك شبه مقام خود را از دست بدهند و برترين ثروتمندان در مدت كوتاهى گرفتار ورشكستگى گردند و به خاك سياه بنشينند. با اين حال آيا خودپسندى و خودخواهى دليل بر نادانى نيست؟ مىدانيم انسان نادان در معرض هرگونه آفت مادى و معنوى است. رذيله عُجب و خودپسندى سرچشمه رذيلههاى ديگر نيز نظير «تكبر» مىشود. كسى كه خويشتن را مىپسندد هنگامى كه در برابر ديگران قرار گرفت تكبر مىورزد و گاه گرفتار رذيلههاى خودمحورى و انحصارطلبى نيز مىشود، زيرا وقتى زياد به خود معتقد شد، همه چيز را براى خود مىخواهد و در هر كارى خويش را محور مىبيند.
در قرآن و روايات اسلامى نيز بحثهاى آموزنده و گستردهاى درباره اين صفت رذيله آمده است: «(أَفَمَنْ زُيِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ فَرَآهُ حَسَناً فَإِنَّ اللهَ يُضِلُّ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِى مَنْ يَشَاءُ)، آيا كسى كه عمل بدش براى او آراسته شده و آن را خوب و زيبا مىبيند (همانند كسى است كه واقع را آنچنان كه هست مىيابد)؟! خداوند هر كس را بخواهد (و مستحق بداند) گمراه مىسازد و هر كس را بخواهد هدايت مىكند».(۱)
امام علیهالسلام میفرماید: «الإعْجابُ ضِدُّ الصَّوابِ وَآفَةُ الاْلْبابِ، خودپسندى ضد واقعبینى است وآفتى است براى عقلها».(۲)
تضاد عُجب با عقل تا آن حد است که امام علیهالسلام در حدیث دیگرى مىفرماید: «الْمُعْجِبُ لا عَقْلَ لَهُ»(۳) و نیز در حدیث دیگرى میفرماید: «العُجْبُ رَأْسُ الْحِماقَةِ».(۴)
در ذیل حکمت ۳۸ حدیث جالبی از حضرت مسیح علیهالسلام نقل شده که میفرماید: «من بیماران غیر قابل علاج را درمان کردم و حتى مردگان را به اذن خدا زنده نمودم ولى نتوانستم احمق را درمان کنم و هنگامى که از حضرت سؤال مىکنند: احمق کیست؟ بارزترین صفت او را عُجب و خودپسندى ذکر مىکند و این اعجاب سبب مىشود که تمام فضائل را مخصوص خود بداند و تمام حقوق را ویژه خود بشمارد و هیچ حقى براى دیگرى قائل نباشد، در آخر آن حدیث آمده است: «فَذلِکَ الاْحْمَقُ الّذی لا حیلَةَ فی مُداواتِهِ، این همان احمقى است که راهى براى درمان او نیست».(۵)
ا----------------------------------------
پی نوشت:
۱ . سوره فاطر . آیه ۸
۲ . تحف العقول . صفحه ۷۴
۳ . غررالحکم . حدیث ۷۰۹۰
۴ . همان . حدیث ۷۰۹۶
۵ . بحارالانوار . جلد ۱۴ . صفحه ۳۲۴
📚 #نهج_البلاغه
✒️ آیتالله مکارم شیرازی
@nahjoolbalaghah
هدایت شده از نهج البلاغه
✨ شرح حکمت ۲۱۳ ✨
🍃 بهترين راه آرامش
امام عليهالسلام در اين گفتار حكيمانه دستور بسيار خوبى براى تحصيل آرامش در زندگى مىدهد و مىفرمايد: «چشم خود را بر خاشاك و رنجها فرو بند تا هميشه راضى باشى»، (أَغْضِ عَلَى الْقَذَى وَ الاَْلَمِ تَرْضَ أَبَداً).
«أَغْضِ» از ريشه «اغضاء» به معناى نزديك كردن پلكهاى چشم به يكديگر است بى آنكه كاملاً آن را ببنديم، ازاين رو آن را در فارسى به فرو بستن ترجمه مىكنند. «قَذَى» به معناى خاشاك و اشياى ريزى است كه در چشم مىافتد و چشم را ناراحت مىكند و «أَلَم» به معناى درد و رنج است. اشاره به اينكه زندگى انسان در اين جهان به هر حال آميخته با ناراحتىهايى است و شايد هيچكس را نتوان پيدا كرد كه از چيزى ناراحت نباشد، گاه مشكلاتى براى خود مىبيند و گاه براى فرزندان و بستگان، يا دوستان، يا همشهريان، يا هموطنان و امثال آن و اگر انسان تاب تحمل هيچ مشكلى را نداشته باشد و در برابر هر مشكلى بىتابى و جزع و فزع كند، هرگز رضايت خاطر و آرامش روح پيدا نخواهد كرد، بنابراين انسان بايد صبور و شكيبا و داراى تحمل باشد تا بتواند آرامش خود را در زندگى حفظ كند و از حيات خود راضى و از نعمتهاى پروردگار خشنود باشد و گرنه اين بىتابىها ممكن است سر از شكايت از پروردگار درآورد و سعادت انسان را بر باد دهد.
در تعدادى از نسخ نهجالبلاغه مانند نسخه ابن ميثم و منهاجالبراعة و همچنين علامه مجلسى در بحارالانوار كه مستقيماً از نهجالبلاغه نقل كردهاند به جاى «وَالاَْلَمِ» «وَاِلاّ لَمْ» آمده است كه مفهوم جمله چنين مىشود: «چشم خود را بر خاشاك فرو بند وگرنه هرگز رضايت خاطر پيدا نخواهى كرد». اين نسخه مناسبتر به نظر مىرسد، زيرا چشم فرو بستن از قذى (خاشاك) مفهوم روشنى دارد، اما چشم فرو بستن از اَلَم (درد و رنج) مفهوم مناسبى ندارد. انسان درد و رنج را بايد تحمل كند نه آنكه چشم بر آن فرو بندد. اضافه بر اين آهنگ جمله نيز با نسخه اخير مناسب است نه با نسخه قبل.
افزون بر این در نهجالبلاغه نیز امام علیهالسلام تعبیرى دارد که مناسب نسخه دوم است آنجا که مىفرماید: «وَأغْضَیْتُ عَلَى الْقَذى وَشَرِبْتُ عَلَى الشَّجا، چشم بر خاشاک فرو بستم و با گلویى که استخوان در آن گیر کرده بود جرعه تلخ حوادث را نوشیدم».(۱)
ابنابىالحدید در شرح نهجالبلاغه خود شعر مناسبى از یکى از شعراى عرب نقل کرده است که مىگوید:
إذا أنْتَ لَمْ تَشْرَبْ مِراراً عَلَى الْقَذى
ظَمِئْتَ وَأیُ النّاسِ تَصْفُو مَشارِبُهُ
اگر خاشاک را در آب نوشیدنى خود تحمل نکنى همیشه تشنه خواهى ماند و کدام انسان است که همیشه نوشابهاش صاف باشد.
شاعر دیگرى مىگوید:
وَمَنْ لَمْ یَغْمِضْ عَیْنَهُ عَنْ صَدیقِهِ
وَعَنْ بَعْضِ ما فِیهِ یَمُتْ وَهُوَ عاتِبٌ
کسى که نسبت به عیوب دوستش اغماض نداشته باشد از دنیا مىرود در حالى که دائماً در حال سرزنش کردن است.(۲)
امام صادق علیهالسلام از پدر بزرگوارش امام باقر علیهالسلام نقل مىکند: «أکْثَرُ أهْلِ الْجَنَّةِ الْبُلْهُ، بیشترین بهشتیان افراد کمخرد هستند». راوى عرض مىکند: منظورتان ابلهان و افراد مجنون و بیمار است؟ امام علیهالسلام مىفرماید: «نه»، «الّذینَ یَتَغافَلُونَ عَمّا یَکْرَهُونَ یَتَبالَهُونَ عَنْهُ، منظورم کسانى است که در برابر عوامل ناراحتى تغافل مىکنند و خود را به بىخبرى مىزنند»(۳).
ا----------------------------------------
پی نوشت:
۱ . خطبه ۲۶
۲ . شرح ابنابىالحدید . جلد ۱۹ . صفحه ۳۴
۳ . مستطرفات السرائر . صفحه ۵۶۶
📚 #نهج_البلاغه
✒️ آیتالله مکارم شیرازی
@nahjoolbalaghah
هدایت شده از نهج البلاغه
✨ الحكمة ۲۱۴ ✨
🍃 التواضع و النعم
⚜️ قال أميرالمؤمنين على عليهالسلام:
مَنْ لَانَ عُودُهُ، كَثُفَتْ أَغْصَانُهُ.
✨ حکمت ۲۱۴ ✨
🍃 نرمخويى و كاميابى
⚜️ امیرالمؤمنین علی علیهالسلام فرمود:
كسى كه درخت شخصيت او نرم و بىعيب باشد، شاخ و برگش فراوان است.
📚 #نهج_البلاغه
✒️ ترجمه: محمد دشتی
@nahjoolbalaghah
هدایت شده از نهج البلاغه
✨ شرح حکمت ۲۱۴ ✨
🍃 درخت پر شاخه!
امام علیهالسلام در این کلام حکیمانه به نکته مهمى درباره جلب و جذب دوستان و یاران اشاره کرده مىفرماید: «کسى که ساقه درخت وجودش نرم است، شاخههایش فراوان است»، (مَنْ لاَنَ عُودُهُ کَثُفَتْ(۱) أَغْصَانُهُ(۲)).
«عود» به معناى چوب است، خواه از درخت جدا شده یا جزء درخت باشد و در اینجا به معناى ساقه درخت است.
این سخن تعبیرى کنایى و لطیفى است و اشاره به این است که افراد متواضع و با محبت دوستان فراوانى را گرد خود جمع مىکنند و به عکس، افراد خشن و غیر قابل انعطاف دوستان را از گرد خود پراکنده مىسازند.
مىدانیم شاخهها از کنار ساقهها جوانه مىزند، ساقهاى که خشک و کم آب باشد شاخههاى کمترى از آن مىروید و ساقهاى که نرم است، از گوشه و کنارش شاخههاى فراوانى مىروید. نیز قسمت مهمى از درخت را آب تشکیل مىدهد و رطوبت از عوامل اصلى رویش گیاه است، در حالى که کمبود آب هم درخت را پژمرده مىکند و هم سبب مىشود شاخههاى کمترى از آن بروید. انسان نیز به منزله درختى است که اگر نرمش از خود نشان بدهد و خشونت را کنار بگذارد و محبت را به جاى آن بنشاند افراد زیادى به سوى او جذب مىشوند در حالى که اگر خشن و انعطاف ناپذیر باشد، نزدیکترین بستگان و خویشاوندان و دوستان نیز از او فاصله مىگیرند. این معنا در قرآن ـ همانگونه که قبلاً نیز اشاره شده ـ درباره پیامبر صلىالله به صورت الگو بیان شده است: «(فَبِمَا رَحْمَة مِنَ اللهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ کُنْتَ فَظّاً غَلِیظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ)، به سبب رحمت الهى در برابر مؤمنان، نرم و مهربان شدى! و اگر خشن و سنگدل بودى، از اطراف تو پراکنده مىشدند».
جاذبه اخلاقى پیامبر صلیالله و ائمه هدى علیهمالسلام مصداق روشنى از این گفتار حکیمانه است. در حدیثى درباره پیامبر صلىالله مىخوانیم: «کانَ أکْرَمُ النّاسِ وَألْیَنُ النّاسِ ضَحّاکاً بَسّاماً، پیامبر صلىالله کریمترین و نرمخوترین مردم و بسیار خندهرو و متبسم بود».(۴)
در نامه امام علیهالسلام به محمدبنابىبکر آمده است: «وَأَلِنْ لَهُمْ جَانِبَکَ وَابْسُطْ لَهُمْ وَجْهَکَ، در برابر آنها متواضع باش و با چهره گشاده مردم را ملاقات کن».
رسول اکرم صلىالله مىفرماید: «ألا أُخْبِرُکُمْ بِمَنْ تَحْرِمُ عَلَیْهِ النّارُ غَداً، آیا به شما خبر دهم چه کسى آتش دوزخ در فرداى قیامت بر او حرام است؟».
عرض کردند: آرى یا رسول الله.
فرمود: «الْهَیِّنُ الْقَریبُ اللَّیِّنُ السَّهْلُ، کسى که آسان مىگیرد و به مردم نزدیک و نرمخوست و سختگیرى نمىکند».(۵)
اگر حُسن خلق در احادیث سرچشمه فراوانىِ روزى معرفى شده، یا سبب عمران و آبادى شهرها و فزونى عمرها دانسته شده به همین دلیل است که انسان در سایه آن اعوان و انصار فراوانى پیدا مىکند و به کمک آنها مىتواند مشکلات مهم زندگى را حل کند.
امام علیهالسلام میفرماید: «سُوءُ الْخُلْقِ نَکَدُ الْعیشِ وَعَذابُ النَّفْسِ، بدخلقى سبب تنگى معیشت و رنج روح و روان مىشود».(۶)
محمد عبده در شرح نهجالبلاغه خود تفسیر دیگرى براى این عبارت دارد، وى مىگوید: منظور از «لیّنُ الْعُود» طراوت جسمانى انسان و نشاط او و داشتن فضل و همت است و منظور از «کثرت أغصان» کثرت آثارى است که از او آشکار مىشود، گویى هر اثرى شاخهاى از وجود اوست، ولى در پایان فزونى اعوان و انصار را به عنوان تفسیر دیگرى ذکر کرده است. به نظر مىرسد آنچه در بالا گفته شد مناسبتر و با آیات و روایات همسوتر باشد.
ا----------------------------------------
پی نوشت:
۱ . «کثفت» از ریشه «کثافت» به معناى فزونى است.
۲ . «اغصان» جمع «غُصن» بر وزن «غُسل» به معناى شاخه درخت است.
۳ . سوره آلعمران . آیه ۱۵۹
۴ . کنزالعمال . جلد ۷ . صفحه ۲۲۲
۵ . بحارالانوار . جلد ۷۲ . صفحه ۵۱
۶ . غررالحکم . حدیث ۵۷۰۲
📚 #نهج_البلاغه
✒️ آیتالله مکارم شیرازی
@nahjoolbalaghah