هدایت شده از 📚 داستان های آموزنده 📚
توسل دوم
بعد از يك سال كه از توسل اول گذشته بود گرفتارى ديگرى براى حقير به وجود آمد بدين گونه كه يكى از تجار تهرانى قرار گذارد مال التجاره قابل توجهى بفرستد كه بعد از فروش وجه آن پرداخت شود، بعد از مشورت با دو سه نفر از بازاريها قرار شد هفتصد هزار تومان پول نقد بابت بيعانه فرستاده شود، يكى از رفقا پانصد هزار تومان و بنده هم دويست هزار تومان قرض الحسنه تهيه نموده و ارسال شد، و بناشد كه پس از سه روز جنس خريدارى شده بدست ما برسد، اما متاءسفانه معلوم شد كه تاجر مزبور قصد كلاهبردارى داشته و پس از دريافت پول از بانك با هفتاد ميليون تومان بدهكارى ناپديد شده ، و بعد از سه ماه سعى و كوشش براى پيداكردن شخص مزبور و استرداد پول ، هيچگونه نتيجه اى جز نااميدى حاصل نشد.
باتجربه اى كه از خواندن زيارت عاشورا براى حقير بدست آمده بود، و از طرفى هم آبرو در خطر بود، متوسل به زيارت عاشورا شدم به همان طريق ونيت ذكر شده در توسل او روز بيستم بود كه بطور غير منتظره اى با آن شخص تماس تلفنى برقرار كردم . و چهل روز تمام نشده بود كه مبلغ دويست هزار تومان دريافت شد و آن شخص بابدهكارى و كلاهبردارى قريب به هفتاد ميليون تومان به زندان افتادو هيچكدام از طلبكارهاى ديگر نتوانستند پول و طلب خود را وصول نمايند. البته لازم به تذكر است كه هر دو مرحله ، توسل باقلبى شكسته و ياد مصائب حضرت سيدالشهداء ع و قطع اميد از جميع اسباب مادى همراه بود.(1)
1-آثار، ص 61.
📚كرامات الحسينية جلد دوم، معجزات حضرت سيدالشهداء عليه السلام بعد از شهادت، على مير خلف زاده
✾📚 @Dastan 📚✾
هدایت شده از 📚 داستان های آموزنده 📚
🔸خواص عاشورایی:
سعید بن عبد اللّه حَنَفى
🔹سعید (سعد) بن عبد اللّه از افراد نامدار حاضر در واقعه كربلاست. او يكى از دعوت كنندگان امام حسين عليه السلام به كوفه بود و همراه دومين گروهى كه نامه كوفيان را براى امام ع آوردند، به حضور ايشان آمد.
🔺شب عاشورا او اینگونه به اباعبدالله ع اظهار ارادت و وفادارى كرد : اگر مىدانستم كه كشته مىشوم و بار ديگر زنده مىشوم و زنده زنده، سوزانده و تكّه تكّه مىشوم و هفتاد بار با من، چنين مىكنند، باز از تو جدا نمىشدم تا در راه تو بميرم.
🔻ظهر عاشورا که امام با جمعی از اصحاب، نماز خوف خواندند، سعيد بن عبد اللّه حنفى، جلوى امام ع ايستاد و با جانش از او محافظت كرد و اجازه نداد تیرهایی که از چپ و راست میباریدند، به امام اصابت کند.
♦️پس از اتمام نماز، او بر اثرِ تيرهايى كه خورده بود، به زمين افتاد، در حالى كه مىگفت: خدايا ! دشمنان را همچون عاد و ثمود ، لعنت كن. افزون بر جاى ضربههاى شمشير و زخم نيزهها، سيزده تير در بدن او يافتند.
#امام_حسین_علیه_السلام
#خواص_عاشورایی
✾📚 @Dastan 📚✾
هدایت شده از 📚 داستان های آموزنده 📚
آیت الله ناصری (ره):
🔳 ماه محرم، ماه عجیبی است. ماه جلوه گری حسین علیه السلام است. ماه جلوه گری ولایت است؛ مخصوصاً دهه اول محرم، که چه خبر است درآن؟!
در روایت دارد که خداوند در ازای شهادت امام حسین علیه السلام چهار خصلت در این دنیا به ایشان عطا کرد:
▪️ استجابت دعا را در زیر قبه حضرت قرار داد؛ یعنی هر کس زیر قبه امام حسین علیه السلام دعا کند دعایش مستجاب است،
▪️ دوم اینکه شفای بیماری ها را در تربت ایشان قرار داد.
▪️ و سوم اینکه امامان بعدی را از نسل ایشان قرار داد.
▪️ و چهارم اینکه زائران او ایامی که زائر ایشان هستند از عمرشان محسوب نمی شود.
🏷 #امام_حسین علیه السلام
#آیت_الله_ناصری (ره)
#محرم
✾📚 @Dastan 📚✾
هدایت شده از 📚 داستان های آموزنده 📚
#داستان_آموزنده
🔆نمونه اى از جنايات خلفاى عباسى
هنگامى كه منصور دوانيقى ساختمان هاى بغداد را مى ساخت ، دستور داد، هر چه بيشتر به جستجوى فرزندان على عليه السلام پرداخته ، هر كس را پيدا كردند دستگير نموده در لاى ديوارهاى ساختمانهاى بغداد بگذارند.
روزى پسر بچه زيبايى از فرزندان حسن مجتبى عليه السلام را دستگير نمودند و او را به بنا تحويل دادند و دستور داد او را در لاى ديوار بگذارد و چند نفر جاسوس مورد اعتمادش را گماشت كه مواظب كار بنا بوده و ببينند آن پسر بچه را در لاى ديوار بگذارد.
بنا از ترس جان خود مطابق دستور، پسر بچه را در ميان ديوار گذاشت ، ولى دلش به حال او سوخت ، در ديوار سوراخى گذاشت تا پسرك بتواند تنفس كند و آهسته به او گفت :
ناراحت نباش ! صبر كن ! شب كه شد من تو را از لاى اين ديوار نجات خواهم داد. شب كه فرا رسيد بنا در تاريكى شب آمد و پسر بچه سيد را از لاى آن ديوار بيرون آورد و به او گفت :
تو را آزاد كردم هر طور شده خودت را پنهان كن ! و مواظب خود من و كارگرانى كه با من كار مى كنند باش ! مبادا ما را به كشتن دهى ، اكنون كه در اين تاريكى شب تو را از لاى ديوار خارج كردم بدان جهت است كه روز قيامت نزد جدت رسول الله شرمنده نباشم و حضرت مرا در پيشگاه خداوند به محاكمه نكشاند.
سپس با ابزار بنايى كمى از موى سر آن پسرك را چيد، دوباره به او تاءكيد كرد كه خود را پنهان كن و مبادا پيش مادرت برگردى . پسر بچه گفت :
حال كه نبايد پيش مادرم بروم ، به مادرم اطلاع بده كه من نجات يافته ام و فرارى هستم ، تا نگران من نباشد و كمتر گريه كند، آنگاه رو به فرار گذاشت ولى نمى دانست كجا برود، عاقبت راهى را بدون هدف پيش گرفت و گريخت و معلوم نشد كجا رفت . او آدرس مادرش را در اختيار بنا گذاشت . بنا مى گويد:
من به همان آدرس به سوى خانه مادرش حركت كردم ، وقتى به نزديك خانه رسيدم ، زمزمه گريه و ناله مانند زمزمه زنبور شنيدم ، فهميدم كه صداى گريه مادر همان پسر بچه است ، نزد او رفتم و جريان فرزندش را به او نقل كردم و موى سر پسرش را نيز به او دادم و به خانه برگشتم
📚ب : ج 47، ص 306.
✾📚 @Dastan 📚✾
هدایت شده از 📚 داستان های آموزنده 📚
#داستان_آموزنده
🔆آقاجمال خوانسارى
ايشان فرمودند:
حاج آقاى طاووسى يكى از مداحان مخلص اهلبيت : بود كه براى من تعريف كرد:
من خاله اى داشتم كه توى تكيه ((آقاحسين خوانسارى )) رضوان اللّه تعالى عليه خدمت مى كرد. من هم گاهى اوقات به خاله ام سر مى زدم .
شب جمعه ها حاج شيخ اسداللّه گيوه اى پدر گرامى آقايان فهامى ، كه از روحانيون با اخلاص اصفهان هستند منبر مى رفت و احياء مى گرفت .
يك روز حاج شيخ وصيت فرموده بودند كه اگر من مُردم مرا پهلوى آقا حسين خونسارى رضوان اللّه تعالى عليه دفن نمائيد.
بعد از رحلت اين بزرگوار خواستند قبرى بكنند، يك وقت ديدند يك قبرى توى قبر درآمد، وقتى كه بيشتر كندند، ديدند
فرزند آقاحسين ، آقاجمال است كه بدنش هنوز صحيح و سالم و حتى كفنش هم تازه است . كفن را پاره كردند ديدند اين مرد خدا محاسنش قرمز و پاكيزه و از آن نور ساطع است مثل اينكه تازه اَلاَّْن خوابيده ، قبر را دوباره مى بندند.
📚داستانهايى از مردان خدا، قاسم مير خلف زاده
✾📚 @Dastan 📚✾
هدایت شده از 📚 داستان های آموزنده 📚
⭕️معجزات سر مقدس امام، از کوفه تا شام
♦️ابن زیاد در روز 15 (یا 19) محرم سر مقدس امام حسین (علیه السلام) و دیگر شهدا را به همراه کودکان و زنان ، با شمربن ذی الجوشن به شام فرستاد و به دست و پا و گردن مبارک امام سجاد (علیه السلام) زنجیر انداخت و اسراء را سوار بر شتر بی جهاز نمود. آن شقى، اهل بیت عصمت و طهارت را مانند اسیران کفار، شهر به شهر با ذلت راهی شام کرد به گونه ای که مردم به تماشاى آن ها مىآمدند.
🔹یکی از حوادث خارقالعادهای که گزارش آن در بسیاری از منابع هست، دست یا قلمی آهنین است که در برابر مامورانی که در حال عیش و نوش در اولین شب بعد از حرکت داشتند بود که از دیوار برآمد و شعر زیر را در نکوهش قاتلان امام حسین (علیهالسّلام)، با خون بر روی دیوار نوشت:
🔻«اَتَرْجُو اُمَّةٌ قَتَلَتْ حُسَیْنًا ••• شَفَاعَةَ جَدِّهِ یَوْمَ الْحِسَابِ» «آیا امتی که حسین را به قتل رساند، به شفاعت جدش در روز حساب امیدوار است؟»... چون ماموران ابن زیاد چنین معجزهای را از سر امام (ع) دیدند، سر را رها کرده، پا به فرار گذاشتند ، ولی دوباره برگشتند.
🔹همچنین حارث بن وُکَیدَه میگوید: من از حاملان سر حسین (ع) بودم که شنیدم سر بر روی نیزه، سوره کهف را میخواند. در خود شک کردم که من صدای ابی عبدالله را میشنوم. دوباره شنیدم: ای پسر وکیده آیا دانستی که همه ما ائمه زندهایم و نزد پروردگارمان روزی میخوریم؟ با خود اندیشیدم که سر را سرقت کنم. فرمود: ای پسر وکیده، این کار برای تو ممکن نیست. این گروه را رهایشان کن.
#تقویم_محرم
#امام_حسین_علیه_السلام
#پانزدهم_محرم
#خواص_عاشورایی
✾📚 @Dastan 📚✾
هدایت شده از 📚 داستان های آموزنده 📚
🔸خواص عاشورایی:
حسن بن حسن (حسن مُثَنّیٰ)
💠حسن مُثَنّیٰ، فرزند امام حسن مجتبی(ع)، همسر فاطمه دختر امام حسین(ع) و از بزرگان علویان بود. او در واقعه کربلا در لشکر امام حسین(ع) بود و مجروح شد ولی نهایتا از معرکه نجات یافت و در کوفه تحت درمان قرار گرفت. او پس از بهبودی، از کوفه به مدینه بازگشت.
🔹شیخ مفید در مورد او می نویسد: «حسن مثنی شخصیتی جلیل القدر، سرآمد خوبان روزگار، اهل فضل و تقوا و پارسایی و متولی صدقات و امور خیریه جدش امیرمؤمنان علی علیه السلام در عصر خود بود».
🔻حسن مثنی، روز عاشورا از حریم عموی بزرگوارش با تمام وجود دفاع کرد؛ اما دست تقدیر و شدت جراحات وارده موجب شد که او بعد از آن همه جانبازی، از آن پیکار سهمناک جان سالم بدر برد و بعد از بازیابی سلامت خود، به عنوان شاهد صادقی، دیده ها و شنیده های خود را به دیگران بازگو کرد.
🔻او بعد از مبارزات سختی که با تمام وجود در مقابل لشکر یزید انجام داد، به شدت زخمی شده و به اسارت دشمن درآمد. یکی از سربازان عمر بن سعد به نام اسماء بن خارجه فزاری، که از بستگان مادرش بود، او را از اسارت دشمن نجات داد و در منزل خود در کوفه برد و او را مداوا کرد و پس از بهبودی، او را به مدینه روانه کرد.
#امام_حسین_علیه_السلام
#خواص_عاشورایی
✾📚 @Dastan 📚✾
هدایت شده از 📚 داستان های آموزنده 📚
3.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌱داستان زیبا، بخشیدن ناصبی توسط زائر امام حسین علیه السلام
✾📚 @Dastan 📚✾
هدایت شده از مسیر فردا
7.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قانون اقدام راهبردی که رهبر انقلاب آن را بسیار درست دانستند چیست؟
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
با ما در کانال «مسیر فردا» همراه باشید👇🏻
@masirefarda
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🔴فضیلت صلوات از شامگاه پنجشنبه تا غروب روز جمعه
🔵 امام صادق علیه السلام میفرماید:
🟢 هنگامی که شام پنجشنبه و شب جمعه فرا میرسد، فرشتگانی از آسمان نازل میشوند که به همراه خود قلمهایی از طلا و کاغذهایی از نقره دارند. آنها در طی این مدت تا غروب روز جمعه، هیچ عملی به جز صلوات بر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را ثبت نمیکنند.
📚 من لا یحضره الفقیه،ج ۱ص ۴۲۴
🟣 منتظرین گرامی صلوات از بهترین ادعیه برای حاجت روایی است و چه حاجتی بالاتر از فرج امام زمان (عج)
🌹 در این فرصت طلایی امام خود را یاری کنید با دعا برای ظهور با ذکر صلوات همراه با عجل فرجهم #حدیث
❣️Join
💘@stiker369💘
🌷 زیارت قبر پدر و مادر
علامه طهرانی (رحمهالله علیه): هر کس در عصر پنجشنبه برود بر سر قبر مادرش و پدرش و طلب مغفرت کند، خداوند عزوجل طبقه هایی از نور به قلب آنان افاضه می کند و آنها را خشنود می گرداند و حاجات این کس را بر می آورد. أرحام انسان در عصر پنجشنبه منتظر هدیه ای هستند و لذا من در بین هفته منتظرم که عصر پنج شنبه برسد و بیایم بر سر قبر پدر و مادرم و فاتحه بخوانم.
📚معاد شناسی علامه طهرانی،ج ۱ ،ص ۱۹۰
👤#طهرانی رحمهالله علیه
🌺🌺🌺🌺
🕌@ziarat_et
2.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬امروز پنجشنبه است. بروید سر قبر پدر و مادرتان. آنها می بینند و می دانند...
🎙شهید #دستغیب
#زیارت
#زیارت_اهل_قبور
🌺🌺🌺🌺
🕌@ziarat_et