هدایت شده از قصه های مهدوی ( اِلتجا♡)
🔸از اصفهان آمده بود مکّه.
به شوق دیدن امام زمان علیه السلام.
با همسفرهایش خانهای اجاره کردند.
زنی خدمتکار آن خانه بود.
مردم شهر میگفتند:
این خانه قبلا مال امام عسکری علیه السلام بوده
این زن هم خدمتکار امام.
به خودش گفت:
" نکند این زن با امام زمان علیه السلام هم سَر و سِرّی داشته باشد؟! "
یک روز اتفاق عجیبی افتاد...
🔘حکایت عجیب صلوات ضراب اصفهانی 👇
https://eitaa.com/elteja_tales/273
#داستان_تشرف
#توسلات_مهدوی
▪️کانال قصههای مهدوی👇
@Elteja_tales
▪️کانال اصلی التجا👇
@Elteja
هدایت شده از قصه های مهدوی ( اِلتجا♡)
83-Tasharof-Zarabe Esfehani.mp3
8.25M
🔸زنی که خدمتکار امامِ زمان علیهالسّلام شد!
🔘ماجرای صلوات ضرّاب اصفهانی
📚 ترجمه غیبت طوسی، ص۴۸۲.
#داستان_تشرف
#توسلات_مهدوی
▪️کانال قصههای مهدوی👇
@Elteja_tales
▪️کانال اصلی التجا👇
@Elteja
هدایت شده از داناب (داستانک+نکاتناب)
8.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔖منبر کوتاه 🔖
🎥#تصویری
🔅یک رویای صادقه و فوق العاده عجیب و شگفت انگیز از زبان استاد قرائتی
🔴سفارش امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) به یک شهید...
ــــــــــــــــ
#داناب (داستانکونکاتناب)👇
📚 @dastanak_ir
هدایت شده از شناخت رهبری
💍 اطمینان به وعده الهی گشایش معیشت با ازدواج
✍حضرت آیتالله خامنهای: مسئلهى ازدواج جوانها مسئلهى مهمى است. من از این بیم دارم که نگاه بىتفاوت نسبت به مسئلهى ازدواج - که متأسفانه امروز کم و بیش این نگاه بىتفاوت وجود دارد - در آینده تبعات سختى را براى کشور بهوجود بیاورد...
اینکه خداى متعال میفرماید: اِن یَکونوا فُقَرآءَ یُغنِهِمُ اللهُ مِن فَضلِه، این یک وعدهى الهى است؛ ما باید به این وعده، مثل بقیهى وعدههاى الهى که به آن وعدهها اطمینان میکنیم، اطمینان کنیم. ازدواج و تشکیل خانواده، موجب نشده است و موجب نمیشود که وضع معیشتى افراد دچار تنگى و سختى بشود؛ یعنى از ناحیهى ازدواج کسى دچار سختى معیشت نمیشود؛ بلکه ازدواج ممکن است گشایش هم ایجاد کند.
📌 آیه مربوطه: «وَأَنكِحُوا الأَيامىٰ مِنكُم وَالصّالِحينَ مِن عِبادِكُم وَإِمائِكُم إِن يَكونوا فُقَراءَ يُغنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضلِهِ وَاللَّهُ واسِعٌ عَليمٌ» سوره مبارکه نور آیه ۳۲
🌙 #آیات_سبکزندگی در بیان رهبرانقلاب
🌻 ۱۳۹۳/۵/۱
🔴به شناخت رهبری بپیوندید👇
https://eitaa.com/joinchat/70057984Cca1b147a1d
هدایت شده از شبکه خبری سامان
✍نامه دردناک شهید رستمعلی آقا باباپور
در هشتمین روز کمین، گلوله تک تیرانداز نشست وسط دو اَبروی رستمعلی و پیشانیش را شکافت.
صدای یا زهرایش بلند شد و مغزش پاشید روی تنم و کیسه های کمین، با پشت سر آرام نشست روی زمین، سریع عکس گرفتم، به سه ثانیه نکشید که شهید شد.
ناگهان از توی کانال یک نفر داد زد که رستمعلی نامه داری
فرمانده نامه را گرفت و باز کرد، از طرف همسرش بود ، نوشته بود :
رستمعلی جان، امروز پدر شدی،
وای ببخشید من هول شدم، سلام
عزیزم، نمیدونی چقدر قشنگه، بابا ابوالقاسم اسم پسرت رو گذاشته مهدی، عین خودته، کشیده و سبزه، کی میای عزیزم ؟
از جهاد اومده بودن پی ات، می خوان اخراجت کنند،
خنده ام گرفته بود.
مگه بهشان نگفتی که جبهه ای ؟ گفتند بخاطر غیبت اخراج شده ای،
مهم نیست، وقتی آمدی دوباره سر زمین ، کار می کنی، این یه ذره حقوق کفاف زندگی مان را نمی دهد،
همان بهتر که اخراجت کنند.
عزیزم زود برگرد، دلم برایت تنگ شده...
@gaamdovomi