هدایت شده از سرباز ولایت
1ـ راههای افزایش مشارکت.mp3
10.4M
🔰 آیتالله میرباقری | راههای افزایش مشارکت مردم در انتخابات (دیماه ۱۴۰۲)
◀️ قبل از اینکه کار داشته باشیم که چه کسی در انتخابات آتی رأی میآورد یا نمیآورد، باید تلاش کنیم که مشارکت مردم افزایش پیدا کند.
محور تبلیغات ما در انتخابات باید امیدآفرینی برای افزایش مشارکت باشد.
1⃣ باید تصویری مطلوب، جذاب و شورانگیز از آیندهای که جامعه بهسوی آن حرکت میکند، ارائه دهیم.
2⃣ باید کلانروایتی مبتنی بر نظریه پیشرفت تبیین کنیم و در آن نشان دهیم که انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی در زمینههای سیاسی، فرهنگی و اقتصادی، نظامی، دیپلماتیک و... گامهای بلند و موفق و گاهی شگفتانگیز، بهسمت آن تصویر مطلوب برداشته و موازنهها را تغییر داده است.
3⃣ در جهاد تبیین باید بین گفتمان «مقاومت و پیشرفت» و «انفعال و توسعه» مقایسه کنیم و توضیح دهیم که مقاومت موفق بوده است مسیر دیگری را برای پیشرفت پایدار کشور باز کند که آثار خسارتبار گفتمان سازش و توسعه را در پی ندارد.
4⃣ باید آسیبشناسی از معضلات و مشکلات کشور را همدلانه با جامعه و مردم ارائه دهیم؛ نباید نقدها و اشکالات موجود را رد کنیم، منتها در تحلیل علل و عوامل این آسیبها باید نشان دهیم که آسیبها بهخاطر مقاومت نبوده، بلکه عمدتاً بهخاطر «انفعال و توسعه» و کپیبرداری از الگوهای غربی بوده است؛ هرچند بخشی هم بهخاطر کوتاهیهاست.
#انتخابات
#جهاد_تبیین
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
هدایت شده از محمد م
11.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این هم برای خنده اعضای محترم کانال 😂😂
لطفاً تا آخر ببینید
@Devotees_of_Mahdi_313
هدایت شده از محمد محمودیان
🌺یا ارحم الراحمین 🍃🌺 سلام ،صبح سه شنبه تون به خیر و شادی، افراد موفق همیشه دو چیز
توی چهره شون دارن:
لبخند برای حل مشکلات
و سکوت برای دوری از مشکلات.🙏
هدایت شده از کانال استیکر فرهنگی حاج قاسم
7.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✳️ شعر طنزی که امام خامنهای را حسابی خنداند😂🤣😅
📡 @nmkjhfdsetuoncxdsg
🇮🇷🍃🌺🍃🇮🇷
هدایت شده از شهید شیخ احمد کافی
🌹تأثیر شگفت دعا
ابو وَلّاد حفص خیاط میگوید: در مدینه محضر امام کاظم رسیدم... حضرت فرمودند: به یاران خود (شیعیان کوفه) خبر بده و به آنها بگو: تقوای خدا را رعایت کنید، چرا که شما در حکومت مردی جبّار و سرکش (منصور دوانیقی) به سر می برید.
پس زبانهایتان را حفظ کنید، و جانها و دینتان را محافظت کنید و اتفاقاتی را که میترسید برای ما و شما از ناحیه این شخص رخ دهد با دعا دفع کنید.
زیرا بخدا قسم که دعا و درخواست نمودن از درگاه الهی بلا را دفع می کند، اگرچه بلا مُقَدّر شده باشد و اراده حتمی الهی به آن تعلق گرفته و تنها امضای آن باقی مانده باشد... پس در دعا اصرار کنید که خدا شرّ این ستمگر را از شما برطرف کند.
ابو ولّاد میگوید: فرمایش حضرت را به یاران خود رساندم و ایشان علیه منصور دعا کردند و درست در سالی که به سوی مکه بیرون آمده بود... پیش از آنکه مناسک حج را انجام دهد مُرد و از شرّش راحت شدیم.
به خدمت امام رسیدم ایشان فرمودند: ای ابا ولّاد، نتیجه دستوری که به شما دادم و شما را به انجام آن تشویق نمودم را چگونه دیدید؟
ای ابا ولّاد هیچ بلایی نیست که خدا بر بنده مؤمن نازل کند و دعا را به دل او بیندازد مگر اینکه آن بلا را به زودی برطرف خواهد کرد و هیچ بلایی نیست که خداوند بر بنده مؤمن نازل کند پس او از دعا کردن خودداری نماید مگر این که آن بلا طولانی شود. (داستان خلاصه شده است)
📚 بحارالأنوار جلد۹۰ صفحه۲۹۸
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
هدایت شده از شهید شیخ احمد کافی
📚 توحيد آخوند
حاج محمود آقا کفایی که شاید بزرگترین نوه مرحوم آخوند بود از آشیخ احمد دشتی نقل کرد: شبی در منزل مرحوم آخوند بودیم. خادم حضرت با یکی از مریدان مرحوم آخوند وارد آن جلسه شد و آن مرید پول هنگفتی تقدیم مرحوم آخوند کرد و رفت. آن خادم مطلبی به مرحوم آخوند گفت و مرحوم آخوند به او اشاره کرد که شما بنویسید. خادم هم نوشت و به مرحوم آخوند داد. مرحوم آخوند به نوشته نگاه کرد و از آن خوشش نیامد. سپس همه آن پول را به خادم داد.
وقتی خادم رفت، مدتی سکوت جلسه را فراگرفت که قضیه از چه قرار بود؟ آشیخ احمد یا یکی دیگر از اصحاب مرحوم آخوند سؤال کرد که آقا! جریان چه بود؟
ایشان فرمود: خادم به من گفت که میخواهم دو تا از پسرهایم را داماد کنم، ولی وضع مالی من خوب نیست. به او گفتم: ما چقدر تقدیم کنیم؟ بنویس که ببینم. او مبلغی روی کاغذ نوشت، ولی دیدم مبلغ ناچیزی نوشته است، خوشم نیامد، اما تمام آن پول را به او دادم.
اصحاب با ناراحتی گفتند: آقا شما همه این مبلغ را یکجا به او دادید؟ مرحوم آخوند فرمود: مهیا کردن وسایل ازدواج برای دو پسر، همین مقدار خرج دارد. مدتی اصحاب با مرحوم آخوند یک و دو کردند. یکی از افراد جلسه گفت: اگر شما طلبهها را در نظر نمیگیرید، لااقل خودتان را در نظر بگیرید. شما تازه خانهتان را فروختید. (این قضیه بعد از شکست مشروطه و افول مرحوم آخوند واقع شده است)
مرحوم آخوند شروع کرد به گریه کردن به گونهای که چنین گریهای تا آن وقت سابقه نداشت. اصحاب از کار خود ناراحت شدند که چرا سبب شدند مرحوم آخوند متذکر شکست و مشکلاتشان گردد و اینگونه متأثر شود.
وقتی گریه آخوند پایان یافت، فرمود: شما خیال میکنید که من برای فروختن خانه ناراحت شدهام. ناراحتی من از این است که زحمات چندین ساله من هدر رفته است. من حدود بیست سال است که به شما میگویم موحد باشید، خدا را بشناسید، بدانید منشأ امور جای دیگر است.
من طلبهای بودم، قدری درس خواندم، ازدواج کردم، بعد هم تدریس کردم و عدهای شاگرد من و بعد چند نفر هم مقلد من شدند. این حوادث همگی به عنایت خداوند متعال و مصلحت ما همین بود که رخ داده است. معلوم میشود حرفهای من هیچ اثری در آقایان نگذاشته و جدی تلقی نشده است. من از این بابت ناراحتم.
📚 جرعهای از دریا ؛ ج 2 ص 431
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی