eitaa logo
زیست مهدوی
44 دنبال‌کننده
748 عکس
321 ویدیو
32 فایل
از آموزه‌های علوی، تا حکومت مهدوی
مشاهده در ایتا
دانلود
ختم نهج البلاغه در ۱۹۲ روز(67).mp3
6.08M
🔈ختم گویای در ۱۹۲ روز. 🌺 طرح باعلی تامهدی (علیهما السلام) 🔷 سهم روز نود و یکم : نامه ۱۹ تا نامه ۱۷ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
گزارش موضوعات مهم نامه ۱۹ نامه ۱۷.mp3
3.75M
🔊 گزارش موضوعات مهم نامه ۱۹ تا نامه ۱۷ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع 🌹 طرح «باعلی تا مهدی» علیهما السلام ┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
📔 لذت مطالعه (خلاصه کتاب) 🔔 ناقوس ها به صدا در می آیند.(۹۰) 📚 انتشارات عهدمانا نافع ادامه داد : « لباس سفر به تن داری ؛ تازه از راه رسیده ای یا عازم سفری ؟ » عبدالله بی آنکه پاسخش را بدهد ، به طرف شبستان مسجد به راه افتاد. هنوز چند قدمی بیشتر برنداشته بود که نافع کتف او را چسبید. عبدالله به ناچار ایستاد . بدون اینکه برگردد و به نافع نگاه کند ، گفت : « تو از من چه می خواهی نافع ؟ چرا دست از من برنمی داری ؟ » نافع کنارش ایستاد و گفت : « بگو با چه قصدی به کوفه آمده ای ؟ اینجا چه می خواهی ؟ می خواهی در نماز به علی اقتدا کنی ؟ » عبدالله بر خود مسلّط شد و به نرمی می گفت : « به قصد و نیت خیری به کوفه آمدم ، به زودی خواهی فهمید نافع ... » سپس با پیمودن چند گام بلند به اندرون مسجد رفت . بدون اینکه سرش را بلند کند ، در انتهای مسجد چهار زانو نشست و در حالیکه غلاف شمشیرش را زیر عبایش پنهان کرده بود ، سرش را روی سینه اش خم کرد و مشغول گفتن ذکر شد و تا زمانی که صدای همهمه ای شنید ، سرش را بلند نکرد. وقتی به اطراف نگاه کرد ، علی را در جمع نمازگزاران دید . سرش را دوباره به زیر انداخت تا نگاهش در نگاه علی تلاقی نکند ، تا نمازگزاران به نماز بایستند ، تا آرامش و سکوت فضای مسجد را پر کند ، تا صدای تکبیر علی برخیزد ، تا علی حمد و سوره را بخواند و به رکوع برود و آن وقت او از جا برخیزد و به طرف محراب یورش ببرد و با ضربت شمشیر زهرآلود ، علی را به قتل برساند . علی در سجده بود و جز او ، همهٔ نمازگزاران صدای محکم پاهای عبدالله را شنیدند . کسی انگار می دوید ؛ کسی که نعرهٔ بلندی کشید و پیش از آنکه علی سرش را از سجده بردارد ، او را در محراب نقش زمین کرد. آنهایی که سر از سجده برداشتند ؛ دیدند که مردی با شمشیر خون آلود به طرف در خروجی مسجد می دوید . فریاد نافع ، اولین فریادی بود که برخاست : «بگیرید این حرام زاده را ! بگیرید !» چند نفری به طرف او یورش بردند و پیش از اینکه از در خارج شود ، به چنگش آوردند . صدای تکبیر و واویلا از محراب بلند شده بود. از جایی که علی ، غرق در خون هنوز زیر لب سبحان ربي الأعلى و بحمده می گفت. ↩️ ادامه دارد...
🔵 نشانه کمال عقل 💠 چون عقل كامل گردد، سخن اندك شود. 📒 ، حکمت ۷۱
ختم نهج البلاغه در ۱۹۲ روز(68).mp3
3.78M
🔈ختم گویای در ۱۹۲ روز. 🌺 طرح باعلی تامهدی (علیهما السلام) 🔷 سهم روز نود و دوم : نامه ۱۶ تا نامه ۱۴ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
🌹سهم : از نامه ۱۶ تا نامه ۱۴ ┄┄┅┅✿❀✨🦋✨❀✿┅┅┄┄ 📜 : دستور العمل امام (علیه السلام) به هنگام آغاز جنگ در سال ٣٧ هجری در میدان صفین 🔹آموزش تاكتيكهای نظامی 🔻از عقب نشينی هایی كه مقدمه هجوم ديگر است و ايستادنی كه حمله در پی دارد نگرانتان نسازد، حق شمشيرها را اداء كنيد و پشت دشمن را به خاك بماليد و برای فرو كردن نيزه ها و محكم ترين ضربه های شمشير خود را آماده كنيد، صدای خود را در سينه ها نگه داريد؛ كه در زدودن سستی نقش بسزایی دارد. به خدایی كه دانه را شكافت و پديده ها را آفريد، آنها اسلام را نپذيرفتند، بلكه به ظاهر تسليم شدند و كفر خود را پنهان داشتند، آنگاه كه ياورانی يافتند آن را آشكار ساختند. ┄┄┅┅✿❀✨🦋✨❀✿┅┅┄┄ 📜 : دعای امام در میدان جنگ 🔹نيايش در جنگ 🔻خدايا! قلبها به سوی تو روانه شده و گردنها به درگاه تو كشيده و ديده ها به آستان تو دوخته و گامها در راه تو نهاده و بدن ها در خدمت تو لاغرشده است، خدايا دشمنی های پنهان آشكار و ديگهای كينه در جوش است، خدايا به تو شكايت می كنيم از اينكه پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) در ميان ما نيست، و دشمنان ما فراوان و خواسته های ما پراكنده است. «پروردگارا! بين ما و دشمنانمان به حق داوری فرما كه تو از بهترين داورانی» ┄┄┅┅✿❀✨🦋✨❀✿┅┅┄┄ 📜 : دستور امام (علیه السلام) در صفین قبل از رویارویی با دشمن 🔹رعايت اصول انسانی در جنگ 🔻جنگ را آغاز نكنيد تا آنها شروع كنند، زيرا بحمدالله حجّت با شماست و آغازگر جنگ نبودن، تا آنكه دشمن به جنگ روی آورد، حجّت ديگر بر حقّانيت شما خواهد بود، اگر به اذن خدا شكست خوردند و گريختند، آن كس را كه پشت كرده مكشيد و آن را كه دفاع نمی تواند آسيب نرسانيد و مجروحان را به قتل نرسانید، زنان را با آزار دادن تحريك نكنيد هرچند آبروی شما را بريزند، يا اميران شما را دشنام دهند، كه آنان در نيروی بدنی و روانی و انديشه كم توانند، در روزگاری كه زنان مشرك بودند مأمور بوديم دست از آزارشان برداريم و در جاهليّت اگر مردی با سنگ يا چوب دستی به زنی حمله می كرد، او و فرزندانش را سرزنش می كردند. ┄┄┅┅✿❀✨🦋✨❀✿┅┅┄┄
گزارش موضوعات مهم نامه ۱۶ تا نامه ۱۴.mp3
2.31M
🔊 گزارش موضوعات مهم نامه ۱۶ تا نامه ۱۴ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع 🌹 طرح «باعلی تا مهدی» علیهما السلام ┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
📔 لذت مطالعه (خلاصه کتاب) 🔔 ناقوس ها به صدا در می آیند.(۹۱) 📚 انتشارات عهدمانا کشیش ادامهٔ داستان را نخواند . فکر کرد آیا چنین مرگی حقّ معاویه و عمروعاص نبود ؟! آنها چگونه از مرگ جستند ، در حالیکه علی با مرگ آرام گرفت . قلبی در سینهٔ مردی از تپش افتاد که خسته بود از نافرمانی و نامهربانی امّتش و به ستوه آمده بود و می گفت : « خدایا ! من این مردم را از پند و تذکّرهایم خسته کرده ام. آنها نیز مرا خسته نموده اند . آنها از من به ستوه آمده و من از آنان به تنگ آمده ام . دل شکسته ام . به جای آنان افراد بهتری به من مرحمت فرما و به جای من بدتر از هر کس را بر آنان مسلط کن. » کشیش نهج البلاغه را برداشت . دیده بود که علی وصیت نامه ای دارد. دلش می خواست بداند علی پس از به خون درغلتیدن چه وصیتی داشته است . کتاب را ورق زد . نامه ی ۴۷ ، وصیت نامهٔ او به پسرانش حسن و حسین. شما را به ترس از خدا سفارش می کنم . به دنیاپرستی روی نیاورید ، گرچه دنیا به سراغ شما آید . بر آنچه در دنیا از دست می دهید اندوهناک مباشید . همیشه حق را بگویید و برای پاداش الهی عمل کنید و دشمن ستمگران و یاور ستم دیدگان باشید . شما و تمام فرزندان و خاندانم و کسانی را که این وصیت نامه به آنها می رسد ، به ترس از خدا ، نظم در امور زندگی و ایجاد صلح و آشتی در میانتان سفارش میکنم ؛ زیرا من از جدّ شما ، پیامبر اسلام شنیدم که فرمود : « اصلاح امور مردم ، از نماز و روزهٔ یک سال شما برتر است. » خدا را ، خدا را ! دربارهٔ یتیمان سفارشتان میکنم . مبادا آنان گاهی سیر و گاهی گرسنه بمانند و حقوقشان ضایع گردد . خدا را ، خدا را ! دربارهٔ همسایگان ! حقوق آنان را رعایت کنید که وصیت پیامبر شماست که همواره همه را به خوش رفتاری با همسایگان سفارش می کرد ؛ تا آنجا که گمان بردیم برای آنان ارثی معین خواهد کرد . خدا را ، خدا را ! دربارهٔ قرآن ! مبادا دیگران در عمل کردن به دستوراتش از شما پیشی گیرند . خدا را ، خدا را ! دربارهٔ نماز ، چرا که نماز ستون دین شماست. خدا را ، خدا را ! دربارهٔ خانه ی خدا ! تا هستید آن را خالی مگذارید ؛ زیرا اگر کعبه خلوت شود ، مهلت داده نمی شوید . خدا را ، خدا را ! دربارهٔ جهاد با اموال و جانها و زبانهای خویش در راه خدا ! بر شما باد به پیوستن و وحدت با یکدیگر و بخشش از تقصیرهای هم . مبادا از هم روی گردانید و پیوند دوستی را از بین ببرید . امر به معروف و نهی از منکر را ترک نکنید که بدهای شما بر شما مسلّط می گردند و آنگاه هر چه خدا را بخوانید ، جواب نخواهد داد . ای یاران من ! مبادا پس از من دست به کشتار مخالفان بزنید و بگویید علی کشته شده است . بدانید جز کشندهٔ من ، کس دیگری نباید قصاص شود . اگر از ضربت او مردم ، او را تنها یک ضربت بزنید و دست و پا و دیگر اعضای بدنش را نبرید که من از رسول خدا شنیدم که فرمود : « بپرهیزید از بریدن اعضای بدن ؛ هر چند سگ هار باشد. » ↩️ ادامه دارد...
🔴 لجاجت و سستی اراده 💠 لجاجت تدبير را سست می كند. 📒 ، حکمت ۱۷۹
🌹 سهم : از نامه ۱۳ تا نامه ۱۱ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄ 📜 : دستور العمل امام( علیه السلام ) به دو تن از اميران لشگر، زیاد بن مضر و شریح بن هانی 🔹رعايت سلسله مراتب فرماندهی 🔻من مالك اشتر پسر حارث را بر شما و سپاهيانی كه تحت امر شما هستند فرماندهی دادم. گفته او را بشنويد و از فرمان او اطاعت كنيد، او را چونان زره و سپر نگهبان خود برگزينيد، زيرا كه مالك نه سستی به خرج داده و نه دچار لغزش می شود، نه در آنجایی كه شتاب لازم است كندی دارد و نه آن جا كه كندی پسنديده است شتاب می گيرد. ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄ 📜 : دستور العمل نظامی به معقل بن قيس الرياحی، که با سه هزار سرباز به عنوان پیشاهنگان سپاه امام به سوی شام حرکت کردند. (معقل از بزرگان و شجاعان به نام کوفه بود) 🔹احتياط های نظامی نسبت به سربازان پيشتاز 🔻از خدایی بترس كه ناچار او را ملاقات خواهی كرد و سرانجامی جز حاضر شدن در پيشگاه او را نداری، جز با كسی كه با تو پيكار كند، پيكار نكن. در خنكی صبح و عصر سپاه را حركت ده، در هوای گرم لشكر را استراحت ده و در پيمودن راه شتاب مكن، در آغاز شب حركت نكن زيرا خداوند شب را وسيله آرامش قرار داده و آن را برای اقامت كردن، نه كوچ نمودن، تعيين فرموده است پس آسوده باش و مركبها را آسوده بگذار، آنگاه كه سحر آمد و سپيده صبحگاهان آشكار شد، در پناه بركت پروردگار حركت كن. پس هر جا دشمن را مشاهده كردی در ميان لشكرت بايست، نه چنان به دشمن نزديك شو كه چونان جنگ افروزان باشی و نه آنقدر دور باش كه پندارند از نبرد می هراسی، تا فرمان من به تو رسد، مبادا كينه آنان پيش از آنكه آنان را به راه هدايت فراخوانيد و درهای عذر را بر آنان ببنديد شما را به جنگ وادارد. ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄ 📜 : دستور العمل امام (علیه السلام) به لشکری که آن را به فرماندهی زیاد بن نضر حارثی و شریح بن هانی به سوی شام و معاویه فرستاد. 🔹آموزش نظامی به لشكريان 🔻هرگاه به دشمن رسيديد يا او به شما رسيد، لشكرگاه خويش را بر فراز بلنديها يا دامنه كوهها يا بين رودخانه ها قرار دهيد تا پناهگاه شما و مانع هجوم دشمن باشد، جنگ را از يك سو يا دو سو آغاز كنيد و در بالای قله ها و فراز تپه ها ديده بانهایی بگماريد، مبادا دشمن از جایی كه می ترسيد يا از سویی كه بيم نداريد، ناگهان بر شما يورش آورد! و بدانيد كه پيشاهنگان سپاه ديدبان لشگريانند و ديدبانان طلايه داران سپاهند. از پراكندگی بپرهيزيد، هر جا فرود می آييد، با هم فرود بياييد و هرگاه كوچ می كنيد همه با هم كوچ كنيد و چون تاريكی شب شما را پوشاند، نيزه داران را پيرامون لشكر بگماريد و نخوابيد مگر اندك، چونان آب در دهان چرخاندن و بيرون ريختن. ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
ختم نهج البلاغه در ۱۹۲ روز(69).mp3
4.69M
🔈ختم گویای در ۱۹۲ روز. 🌺 طرح باعلی تامهدی (علیهما السلام) 🔷 سهم روز نود و سوم : نامه ۱۳ تا نامه ۱۱ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
گزارش موضوعات مهم نامه ۱۳ تا نامه ۱۱.mp3
3.23M
🔊 گزارش موضوعات مهم نامه ۱۳ تا نامه ۱۱ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع 🌹 طرح «باعلی تا مهدی» علیهما السلام ┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
📔 لذت مطالعه (خلاصه کتاب) 🔔 ناقوس ها به صدا در می آیند.(۹۲) 📚 انتشارات عهدمانا کشیش پس از اینکه با پروفسور صحبت کرد ، گوشی را گذاشت و همان جا کنار میز تلفن ایستاد . ایرینا پرسید : « چه شده میخائیل ؟ چرا رنگت پریده است ؟ » کشیش که انگار نای ایستادن نداشت ، دستهایش را به میز تکیه داد و کمرش را قوز کرد . ایرینا با نگرانی بیشتر سؤالاتش را تکرار کرد و افزود : « پروفسور چی گفت ؟ چه کارت داشت ؟ » کشیش روی صندلی نشست و بدون اینکه به چهرهٔ نگران ایرینا نگاه کند گفت : « قرص فشارم را بیاور ، حالم خوب نیست. » ایرینا قرص را گذاشت بین لبهای او و لیوان آب را به دستش داد. کشیش قرص را بلعید و آب را تا نیمه سرکشید . پشتش را به صندلی تکیه داد . ایرینا لیوان را از او گرفت و پرسید : به من بگو چه شده میخائیل ؟ چرا حرف نمی زنی ؟ » کشیش گفت : « سارقان به منزلمان در مسکو دستبرد زده اند . » ایرینا گفت : « یا حضرت مریم ! » کشیش گفت : « البته به خیر گذشته است ؛ آنها پیش از اینکه چیزی بدزدند ، دستگیر شده اند. » ایرینا پرسید : « کی این اتفاق افتاده است ؟ پروفسور از کجا باخبر شده؟ » کشیش گفت : « این چیزها مهم نیست ؛ مهم این است که آنها نتوانسته اند چیزی از خانه بیرون ببرند و پلیس دستگیرشان کرده . آنها احتمالاً به دنبال همین نسخه خطی قدیمی می گشتند . » ایرینا گفت : « ببین داری با خودت چه می کنی میخائیل... آن از سرقت کلیسا و کشته شدن مرد تاجیک ، این از آمدنمان به بیروت و حالا هم سرقت از منزل ! مگر این کتاب چه قدر می ارزد که ما باید این همه در معرض خطر باشیم ؟ » ↩️ ادامه دارد...
موضوع: امام شناسی در نهج البلاغه(۱۴) 🔵 ويژگیهای اهل بيت (علیهم السلام) 💠 ما از درخت سرسبز رسالتيم و از جايگاه رسالت و محل آمد و شد فرشتگان برخاستيم، ما معدن های دانش و چشمه سارهای حکمت الهی هستيم. ياران و دوستان ما در انتظار رحمت پروردگارند و دشمنان و کينه توزان ما در انتظار کيفر و لعنت خداوند به سر می برند. 📒 ، خطبه ۱۰۹ ، بند ۸
🌹سهم : نامه ۱۰ تا نامه ۹ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄ 📜 : نامه دیگری به معاویه در سرزمین صفین در سال ٣٦ هجری پیش از آغاز نبرد؛ 1⃣ افشای چهره معاويه 🔻چه خواهی كرد آنگاه كه جامه های رنگين تو كنار رود؟ كه به زيبايی های دنيا زينت شده است؟ دنيا تو را با خوشی های خود فريب داده و تو به دعوت آن پاسخ داده ای؛ فرمانت داد و اطاعت كردی، همانا به زودی تو را وارد ميدان خطرناكی می كند كه هيچ سپر نگهدارنده ای نجاتت نمی دهد. ای معاويه! از اين كار دست بكش و آماده حساب باش و آماده حوادثی باش كه به سراغ تو می آيد، به گمراهان فرومايه گوش مسپار، اگر چنين نكنی به تو اعلام می دارم كه در غفلت زدگی قرار گرفته ای، همانا تو ناز پرورده ای می باشی كه شيطان بر تو حكومت می كند و با تو به آرزوهايش می رسد و چون روح و خون در سراسر وجودت جريان دارد. معاويه! از چه زمانی شما زمامداران امت و فرماندهان ملت بوديد؟ نه سابقه درخشانی در دين و نه شرافت والایی در خانواده داريد، پناه به خدا می برم از گرفتار شدن به دشمنی های ريشه دار، تو را می ترسانم از اينكه به دنبال آرزوها تلاش كنی و آشكار و نهانت يكسان نباشد. 2⃣ پاسخ به تهديد نظامی 🔻معاويه! مرا به جنگ خوانده ای، اگر راست می گویی مردم را بگذار و به جنگ من بيا و دو لشكر را از كشتار بازدار، تا بدانی پرده تاريك بر دل كدام يك از ما كشيده و ديده چه كس پوشيده است؟ من ابوالحسن، كُشنده جدّ و دایی و برادر تو در روز نبرد بدر می باشم كه سر آنان را شكافتم، همان شمشير با من است و با همان قلب با دشمنانم ملاقات می كنم، نه بدعتی در دين گذاشته و نه پيامبر جديدی برگزيده ام، من بر همان راه راست الهی قرار دارم كه شما با اختيار رها كرده و با اكراه پذيرفته بوديد. 3⃣ پاسخ به خونخواهی دروغين معاويه 🔻خيال كردی به خونخواهی عثمان آمده ای؟ در حالی كه می دانی خون او به دست چه كسانی ريخته شده، اگر راست می گویی از آنها مطالبه كن! همانا من تو را در جنگ می نگرم كه چونان شتران زير بار سنگين مانده، فرياد و ناله سرمی دهی و می بينم كه لشكريانت با بی صبری از ضربات پياپی شمشيرها و بلاهای سخت و بر خاك افتادن مداوم تنها مرا به كتاب خدا می خوانند در حالی كه لشكريان تو كافرند و در انكار از بيعت كنندگان پيمان شكنند. ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
🌹سهم : نامه ۱۰ تا نامه ۹ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄ 📜 : نامه به معاويه در سال ٣٦ هجری 1⃣ افشای دشمنی های قريش و استقامت پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) 🔻خويشاوندان ما از قريش می خواستند پيامبرمان (صلی الله علیه و آله وسلم) را بكشند و ريشه ما را بركنند و در اين راه انديشه ها از سر گذراندند و هر چه خواستند نسبت به ما انجام دادند و زندگی خوش را از ما سلب كردند و با ترس و وحشت به هم آميختند و ما را به پيمودن كوه های صعب العبور مجبور كردند و برای ما آتش جنگ افروختند، اما خدا خواست كه ما پاسدار دين او باشيم و شرّ آنان را از حريم دين باز داريم، مؤمن ما در اين راه خواستار پاداش بود و كافر ما از خويشاوندان خود دفاع می كرد، ديگر افراد قريش كه ايمان می آوردند و از تبار ما نبودند، يا به وسيله هم پيمانهايشان و يا با نيروی قوم و قبيله شان حمايت شده و در امان بودند، هرگاه آتش جنگ زبانه می كشيد و دشمنان هجوم می آوردند پيامبر اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) اهل بيت خود را پيش می فرستاد تا به وسيله آنها، اصحابش را از سوزش شمشيرها و نيزه ها حفظ فرمايد، چنانكه عبيده بن حارث در جنگ بدر و حمزه در احد و جعفر در موته، شهيد گرديدند. كسانی هم بودند كه اگر می خواستم نامشان را می آوردم، آنان كه دوست داشتند چون شهيدان اسلام شهيد گردند، اما مقدّر چنين بود كه زنده بمانند و مرگشان به تأخير افتاد، شگفتا از روزگار، كه مرا همسنگ كسی قرار داده كه چون من پيش قدم نبوده و مانند من سابقه در اسلام و هجرت نداشته است، كسی را سراغ ندارم چنين ادعایی كند، مگر ادعاكننده ای كه نه من او را می شناسم و نه فكر می كنم خدا او را بشناسد، در هر حال خدا را سپاسگزارم. 2⃣ افشای ادعای دروغين معاويه در خونخواهی عثمان ♦️اينكه از من خواستی تا قاتلان عثمان را به تو واگذارم، پيرامون آن فكر كردم و ديدم كه توان سپردن آنها را به تو يا غير تو ندارم، سوگند بجان خودم، اگر دست از گمراهی و تفرقه برنداری، به زودی آنها را خواهی يافت كه تو را می جويند، بی آنكه تو را فرصت دهند تا در خشكی و دريا و كوه و صحرا زحمت پيدا كردنشان را بر خود هموار كنی و اگر در جستجوی آنان برآیی بدان كه شادمان نخواهی شد و زيارتشان تو را خوشحال نخواهد كرد، و درود بر اهل آن. ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
ختم نهج البلاغه در ۱۹۲ روز(70).mp3
8.26M
🔈ختم گویای در ۱۹۲ روز. 🌺 طرح باعلی تامهدی (علیهما السلام) 🔷 سهم روز نود و چهارم : نامه ۱۰ تا نامه ۹ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
گزارش موضوعات مهم نامه ۱۰ تا نامه ۹.mp3
3.52M
🔊 گزارش موضوعات مهم نامه ۱۰ تا نامه ۹ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع 🌹 طرح «باعلی تا مهدی» علیهما السلام ┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
📔 لذت مطالعه (خلاصه کتاب) 🔔 ناقوس ها به صدا در می آیند.(۹۳) 📚 انتشارات عهدمانا کشیش گفت : « هر چه بود تمام شد ایرینا ، به خیر گذشت ، با دستگیر شدن سارقان ، دیگر خطری ما را تهدید نمی کند . حالا ما می توانیم برگردیم به مسکو.» ایرینا پرسید : « اگر آنها همدستان دیگری داشته باشند چه ؟ » کشیش پاسخ داد : « نه ! آنها فقط دو نفر بودند و حالا هم دستگیر شده اند و چون پیش از این مرتکب قتل شده اند ، باید تا ابد در زندان باشند . پس نگران نباش ، به زودی بر می گردیم سر خانه و زندگی مان.» ایرینا گفت : « خدا خودش به خیر گرداند این آخر عمری چه دل شوره هایی باید داشته باشیم. » کشیش نفس عمیقی کشید . ضربان قلبش آرام شده بود و از شدّت سرگیجه و سوزش زیرپوست ، کاسته می شد. فکر کرد خبری که پروفسور به او داده بود ، در واقع خبر بدی نبوده است ؛ چه بسا اگر این اتّفاق نمی افتاد ، معلوم نبود او و ایرینا چه سرنوشتی در پیش داشتند و تا کی باید دور از خانه ، در بیروت بمانند. حالا می توانستند بدون هیچ احساس خطری برگردند . کشیش با این فکرها آرامش خود را بازیافت . احساس کرد پس از یک ماه که فقط به خواندن کتاب گذشته بود ، دلش برای مسکو و برای کلیسا تنگ شده است . خریدها و سوقاتیها که یولا و کتابهایی که کشیش خریده بود ، توی چمدان و ساک دستی آنها جا نمیشد . سرگئی چمدانی مشکی رنگ خریده بود و دو ساعتی قبل از حرکتشان به طرف فرودگاه آمده بود تا سوقاتی ها را توی آن بریزد کشیش بقچهٔ کتاب قدیمی اش را داخل آن گذاشت و گفت : « این چمدان محکم تر و امن تر از ساک دستی و چمدان خودمان است. » ایرینا به سرگئی نگاه کرد و گفت : « می بینی سرگئی ؟ همهٔ فکر و ذکرش شده کتابهای قدیمی ! » بعد رو به کشیش گفت : « همین کتاب هاست که ما را به این روز انداخته ! » کشیش قبایش را تا کرد ، روی بقچهٔ کتاب قدیمی گذاشت و گفت : « ندیده بودم هیچ وقت از کتابهای من شکایتی کنی ایرینا ؛ چشمت خورده به پسر و عروست ، سر کتابهای من غُر می زنی ؟! » ↩️ ادامه دارد...
🔵 ارزش فراگیری حکمت 💠 حكمت را هر كجا كه باشد فراگير، گاهی حكمت در سينهٔ منافق است و بی تابی كند تا بيرون آمده و با همدمانش در سينهٔ مؤمن آرام گيرد. 📒 ، حکمت ۷۹
هدایت شده از سفیر
🚨 آیا همه می‌توانند زیارت کنند؟ 💠حجت‌الاسلام حقانی نقل می‌کند زمانی که ضریح مطهر حضرت امام رضا علیه‌السلام در حال تعویض بود، در خدمت مقام معظم رهبری به پابوسی امام هشتم مشرف شدیم. مقام معظم رهبری برای زیارت در کنار مرقد آن امام همام علیه‌السلام، مشغول راز و نیاز بودند. چون ضریح را برداشته بودند، حضور در کنار قبر، رنگ و بوی دیگری داشت.  💠 بعد از پایان راز و نیاز حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، آقای واعظ طبسی به ایشان عرض کرد، آقازاده ها هم بیایند نزدیک‌تر تا از نزدیک امام علیه‌السلام را زیارت کنند. معظم له فرمودند: پس بقیه چی؟! این دقت را همواره حضرت آقا دارند. ایشان امتیاز ویژه و خاصی را برای فرزندانشان قایل نیستند. در آن روز هم فرمودند: اگر بقیه افراد می‌توانند از نزدیک قبر امام هشتم علیه السلام را زیارت کنند، فرزندان من هم بیایند. پس از بیان آقا، همه توفیق حضور یافتند. عجب روز به یاد ماندنی بود!  🆔 @sireh_agha
🌹سهم : نامه ۸ تا نامه ۴ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄ 📜 : نامه به جرير بن عبدالله بجلی، فرستاده امام به سوی معاویه، در سال ٣٦ هجری 🔹وادار ساختن معاويه به بيعت 🔻پس از نام خدا و درود، هنگامی كه نامه ام به دستت رسيد، معاويه را به يكسره كردن كار وادار و با او برخوردی قاطع داشته باش، سپس او را آزاد بگذار در پذيرفتن جنگی كه مردم را از خانه بيرون می ريزد، يا تسليم شدنی خواركننده، پس اگر جنگ را برگزيد، امان نامه او را بر زمين كوب و اگر صلح خواست از او بيعت بگير، با درود. ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄ 📜 : یکی از پاسخ های امام (علیه السلام) در اواخر جنگ صفین در سال ٣٨ هجری به معاويه است. 🔹افشای چهره نفاق معاويه و مشروعيّت بيعت 🔻پس از نام خدا و درود، نامه پندآميز تو به دستم رسيد كه دارای جملات به هم پيوسته و زينت داده شده كه با گمراهی خود آن را آراسته و با بدانديشی خاص امضاء كرده بودی، نامه مردی كه نه خود آگاهی لازم دارد تا رهنمونش باشد و نه رهبری دارد كه هدايتش كند، تنها دعوت هوسهای خويش را پاسخ گفته و گمراهی عنان او را گرفته و او اطاعت می كند، كه سخن بی ربط می گويد و در گمراهی سرگردان است. (از همين نامه است) همانا بيعت برای امام يك بار بيش نيست و تجديد نظر در آن ميسر نخواهد بود و كسی اختيار از سرگرفتن آن را ندارد، آن كس كه از اين بيعت عمومی سر باز زند، طعنه زن و عيب جو خوانده می شود و آن كس كه نسبت به آن دودل باشد منافق است. ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄ 📜 : نامه امام به معاویه، که پس از جنگ جمل در سال ٣٦ هجری، توسط جریربن عبدلله فرستاده شده 🔹علل مشروعيت حكومت امام (علیه السلام ) 🔻همانا كسانی با من بيعت كرده اند كه با ابابكر و عمر و عثمان با همان شرايط بيعت نمودند، پس آنكه در بيعت حضور داشت نمی تواند خليفه ای ديگر برگزيند و آنكه غايب است نمی تواند بيعت مردم را نپذيرد و همانا شورای مسلمين از آن مهاجرين و انصار است، پس اگر بر امامت كسی گرد آمدند و او را امام خود خواندند، خشنودی خدا هم در آن است. حال اگر كسی كار آنان را نكوهش كند يا بدعتی پديد آورد، او را به جايگاه بيعت قانونی باز می گردانند، اگر سر باز زد با او پيكار می كنند زيرا كه به راه مسلمانان درنيامده، خدا هم او را در گمراهيش وامی گذارد. به جانم سوگند، ای معاويه اگر دور از هوای نفس، به ديده عقل بنگری خواهی ديد كه من نسبت به خون عثمان پاك ترين افرادم و می دانی كه من از آن دور بوده ام، جز اينكه از راه خيانت مرا متّهم كنی و حق آشكار را بپوشانی، با درود. ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄ 📜 : نامه به اشعث بن قیس، فرماندار آذربایجان، این نامه پس از جنگ جمل در شعبان سال ٣٦ هجری در شهر کوفه نوشته شد. 🔹هشدار از استفاده ناروای بيت المال 🔻همانا پست فرمانداری برای تو وسيله آب و نان نخواهد بود، بلكه امانتی است در گردن تو. بايد از فرمانده و امامت اطاعت كنی؛ تو حق نداری نسبت به رعيت استبداد ورزی و بدون دستور به كار مهمی اقدام نمایی، در دست تو اموالی از ثروتهای خدای بزرگ و عزيز است و تو خزانه دار آنی تا به من بسپاری ، اميدوارم برای تو بدترين زمامدار نباشم، با درود. ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄ 📜 : نامه به يكی از فرماندهان نظامی در سال ٣٦ هجری، برخی نوشته اند به عثمان بن حنیف فرماندار بصره نوشته شد. 🔹روش گزينش نيروهای عمل كننده 🔻اگر دشمنان اسلام به سايه اطاعت باز گردند پس همان است كه دوست داريم و اگر كارشان به جدایی و نافرمانی كشيد با كمك فرمانبرداران با مخالفان نبرد كن و از آنان كه فرمان می برند برای سركوب آنها كه از ياری تو سر باز می زنند مدد گير، زيرا آن كس كه از جنگ كراهت دارد بهتر است كه شركت نداشته باشد و شركت نكردنش از ياری دادن اجباری بهتر است. ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
ختم نهج البلاغه در ۱۹۲ روز(71).mp3
6.94M
🔈ختم گویای در ۱۹۲ روز. 🌺 طرح باعلی تامهدی (علیهما السلام) 🔷 سهم روز نود و پنجم : نامه ۸ تا نامه ۴ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
گزارش موضوعات مهم نامه ۸ تا نامه ۴.mp3
3.96M
🔊 گزارش موضوعات مهم نامه ۸ تا نامه ۴ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع 🌹 طرح «باعلی تا مهدی» علیهما السلام ┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
🌹 سهم : نامه ۳ تا نامه ۱ ┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄ 📜 : نامه به امام (علیه السلام) خبر دادند که شريح بن حارث، قاضی امام، خانه ای به ٨٠ دینار خریده او را احضار کرده، فرمود: 1⃣ برخورد قاطعانه باخيانت كارگزاران 🔻به من خبر دادند كه خانه ای به هشتاد دينار خريده ای و سندی برای آن نوشته ای و گواهانی آن را امضا كرده اند.(شريح گفت: آری ای اميرمؤمنان. امام (علیه السلام ) نگاه خشم آلودی به او كرد و فرمود) ای شريح! به زودی كسی به سراغت می آيد كه به نوشته ات نگاه نمی كند و از گواهانت نمی پرسد، تا تو را از آن خانه بيرون كرده و تنها به قبر بسپارد. ای شريح! انديشه كن كه آن خانه را با مال ديگران يا با پول حرام نخريده باشی، كه آنگاه خانه دنيا و آخرت را از دست داده ای. اما اگر هنگام خريد خانه نزد من آمده بودی، برای تو سندی می نوشتم كه ديگر برای خريد آن به درهمی يا بيشتر رغبت نمی كردی و آن سند را چنين می نوشتم: 2⃣ هشدار از بی اعتباری دنيای حرام 🔻اين خانه ای است كه بنده ای خوارشده و مرده ای آماده كوچ كردن آن را خريده، خانه ای از سرای غرور، كه در محله نابودشوندگان و كوچه هلاك شدگان قرار دارد، اين خانه به چهار جهت منتهی می گردد. يك سوی آن به آفتها و بلاها، سوی دوّم آن به مصيبتها و سوی سوّم به هوا و هوسهای سست كننده و سوی چهارم آن به شيطان گمراه كننده ختم می شود و در خانه به روی شيطان گشوده است. اين خانه را فريب خورده آزمند، از كسی كه خود به زودی از جهان رخت برمی بندد، به مبلغی كه او را از عزّت و قناعت خارج و به خواری و دنياپرستی كشانده، خريداری نموده است. هرگونه نقصی در اين معامله باشد، بر عهده پروردگاری است كه اجساد پادشاهان را پوسانده و جان جباران را گرفته و سلطنت فرعونها چون (كسری) و (قيصر) و (تبع) و (حمير) را نابود كرده است. 3⃣ عبرت از گذشتگان 🔻و آنان كه مال فراوان گرد آوردند و بر آن افزودند و آنان كه قصرها ساختند و محكم كاری كردند، طلاكاری نمودند و زينت دادند فراوان اندوختند و نگهداری كردند و به گمان خود برای فرزندان خود گذاشتند، اما همگی آنان به پای حسابرسی الهی و جايگاه پاداش و كيفر رانده می شوند، آنگاه كه فرمان داوری و قضاوت نهایی صادر شود (پس تبهكاران زيان خواهند ديد.) به اين واقعيتها عقل گواهی می دهد هرگاه كه از اسارت هوای نفس نجات يافته و از دنياپرستی به سلامت بگذرد. ┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄