eitaa logo
یارِ یار
139 دنبال‌کننده
91 عکس
7 ویدیو
2 فایل
دل نوشته، شعر و ..‌. @yareyar1
مشاهده در ایتا
دانلود
ابوهاشم جعفری.mp3
زمان: حجم: 16.3M
ابوهاشم داود بن قاسم جعفری محدثی از اهالی بغداد و مردی متّقی، صاحب زهد و ورع و عالمی برجسته در میان اصحاب بوده است. از ویژگی‌های دیگر او، نزدیکی و خویشاوندی با آل ابی طالب(علیهماالسلام) می‌‌باشد؛ زیرا پدرش قاسم بن اسحاق، امیر یمن و مردی جلیل‌القدر و مادرش ام حکیم، دختر قاسم بن محمد بن ابی‌بکر بود و قاسم بن اسحاق پسر خاله امام صادق(علیه‌السلام) و برادرزاده ابوهاشم، محمد بن جعفر بن قاسم، همسر فاطمه دختر امام رضا(علیه السلام) است.[۱] ابوهاشم نزد اصحاب، شخصی کاملاً مورد اطمینان و ثقه بوده و منزلتی والا داشته و نزد اهل‌بیت(علیهم السلام) نیز از احترام و جایگاهی خاص برخوردار بوده و توانسته طی عمر پر برکت خویش، امام رضا(علیه السلام) تا امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را درک و از همه آنان کسب فیض و حدیث روایت کند. این ارتباط با خاندان نبوت(علیه السلام) در او آن‌چنان ریشه داشته که حتی برخی از علما، مانند سید بن طاووس او را جزء وکلای خاص حضرت بقیة الله (عجل الله تعالی فرجه الشریف) برشمرده‌اند و ابـن عیاش کتابى در اخبار ابوهاشم نوشته که مرحوم شیخ طبرسى در إعـلام الورى از آن نقل می‌کند.[۲] ابوهاشم به سبب دلباختگی و ارادت ویژه‌ای که به ائمه در دل داشت، از جانب آن بزرگواران نیز پیوسته مورد لطف و عنایت قرار می‌گرفت و از این‌رو، بین او و آن خاندان ارتباطی عمیق و نورانی برقرار بود. روایاتی از ابوهاشم نقل شده، از جمله اینکه نقل می‌کند روزی محضر مبارک حضرت امام هادی علیه السلام رسیدم و ... [۱] . ر.ک: تنقیح المقال، ج1، ص412ـ413. [۲] . شیخ طبرسی، إعلام الورى، ج2، ص136. @yareyar313
به بهانه شهادت شهید محسن حججی خیلی دوست داشتم جای محسن باشم. محسن حججی، همو که به تعبیر رهبرم، حجت بر همه بود. همیشه با خودم می‌گفتم چرا در سال‌های جنگ تحمیلی حضور نداشتم تا در این میدان حاضر شوم و در کنار تجربه این دانشگاه معنوی، همراهی و همنشینی با شهدا را تجربه کنم. هیچ‌وقت فکر نمی‌کردم شهادت در عصر ما نیز اینگونه فراهم شود و افرادی که به تعبیر شهید سردار دلها، شهید زندگی کرده‌اند، شهید بشوند. محسن چقدر با صلابت رفتی به قربانگاه! چقدر نگاه تو پر از معنا بود برای همه ما و چقدر لبان خشکیده‌ات همراه روضه بود... آه روضه... لحظه لحظه پس از دستگیری تو تا بعد از شهادتت همه یادآور روضه‌های کربلا بود. چقدر قشنگ شاعر سرود و چقدر قشنگ آن مداح این ابیات را زمزمه کرد... عجب محرمی شد امسال، شهید بی سرم برگشته ... تو روضه مجسم هستی، یه مملکت شده بی‌تابت، داری میری سلام ما رو، ببر به محضر اربابت... محسن بارها با خود جملاتی که با فرزندت صحبت نموده‌ای مرور کرده‌ام. چگونه خدا را عاشق خود کردی؟ چگونه گوهر وجود خود را تا این حد خریدنی کردی؟ محسن تو فقط مدافع حرم نبودی، تو با شهادتت از خیلی چیزها دفاع کردی. تو به ما آموختی رفیق خدا شدن، اولیاء شدن، عارف شدن، به سن و سال نیست، به این که در چه لباس و چه شغلی باشی نیست، به دلی است که با پاک کردن و به تعبیر خودت گریه کردن خریدنی می‌شود. محسن خودت می‌دانی چقدر در دلم جا گرفته‌ای و چگونه همیشه تو را یاد می‌کنم. رفیق تو نیز من را نزد آقا و مولایمان حسین علیه السلام یاد کن و از جانب من بگو: سیدی و مولای من هنر خریدنی شدن را ندارم، اما یادگرفته‌ام شما خانواده‌ای هستید که با یک نگاه به ذره، آن را قیمتی می‌کنید. مولای من، کاش می‌توانستم مانند جون پیش شما صحبت کنم و آنقدر اشک بریزم و به دست و پایتان بوسه بزنم تا من را نیز قبول کنید. سیدی و مولای، من دل سیاهی دارم که با گنا‌هانم بدبو ترین خلق گشته‌ام، اگر جون ظاهرش سیاه بود من باطنم سیاه است، اگر او ظاهرش بدبو بود من باطنم متعفن است. من هیچ چیزی برای خریدنی شدن ندارم. تنها گوهری که دارم محبت شما اهلبیت علیهم السلام است. سیدی و مولای، من مادرت فاطمه سلام الله علیها را دوست دارم، من عاشق جد شما رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم و پدرت مولا امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام هستم. من سرمست محبت برادرت حسن علیه السلام هستم. مولای من خود می‌دانی که مجنون توام و لب‌ریز از عشق تو... حسین جان دوستت دارم. مرا به محبتی که دارم ببخش و برای خود انتخاب کن @yareyar313
زیارت امام حسین(علیه السلام) با شوق، اجر «هزار شهید» مانند شهدای جنگ بدر دارد
هدایت شده از KHAMENEI.IR
📢 فرقه‌های مسلمان و غیر مسلمانها به امام حسین(ع) اظهار عشق میکنند ✏️ رهبر انقلاب: این، کار خدا است که حادثه‌ی کربلا که در یک بیابان، تقریباً در یک نصفه‌روز یا در یک روز انجام گرفت، این‌جور در تاریخ روزبه‌روز بیشتر اشتعال پیدا کند و عشق حسینی، مسلمان و غیر مسلمان نشناسد. شما الان می‌بینید فِرَق مختلف مسلمان به امام حسین اظهار عشق میکنند؛ غیر مسلمانها [هم همین‌طور؛] مسیحی، زرتشتی، هندو. این راه‌پیمایی اربعین را شما مشاهده کنید و ببینید! اینها همه نشان‌دهنده‌ی ارزش‌گذاری خداوند بر روی شهادت و خون شهید و راه شهدا است؛ این را باید حفظ کرد، این را باید نگه داشت. ۱۴۰۲/۰۵/۲۲ 🌷 دیدار اعضای ستاد برگزاری کنگره ملی شهدای با رهبر انقلاب 🖼 💻 Farsi.Khamenei.ir
دعای امام صادق علیه‌السلام برای زوار حضرت سیدالشهدا علیه السلام معاوية بن وهب بجلّى كوفى، روايت‏‏ كرده‏ است که: زمانى خدمت امام صادق عليه السّلام رفتم، آن حضرت را در مصلاّى خويش مشغول نماز ديدم، صبر كردم تا نمازش به پايان رسيد، پس از آن شنيدم با پروردگار خود مناجات مى‏ كرد و مى‏ گفت: اى خدايى كه ما را به كرامت‏‏ مخصوص كردى و به ما وعده شفاعت دادى و علوم رسالت را به ما عنايت كردى و ما را وارث انبيا قرار دادى، و امّتهاى گذشته‏‏ را به ما ختم فرموده و ما را به وصيّت پيامبر اختصاص داده و علم گذشته و آينده را به ما عطا فرموده و دلهاى مردم را به جانب‏‏ ما ميل داده‏ اى (اغفرلى و لاخوانى و زوّار قبر ابى الحسين بن علىّ صلوات اللّه عليهما) مرا و برادرانم و زوّار قبر پدرم امام حسین (علیه السلام) را بیامرز، آنان‏ كه اموال خود را خرج كرده‏ اند و بدنهاى خود را از شهرها بيرون آورده‏ اند، به خاطر رغبت در نيكى ما و اميد به ثوابهاى تو، در امر صله به‏‏ ما و براى شاد نمودن پيامبرت و اجابت كردن امر ما و به علّت خشمى كه بر دشمنان وارد كرده‏ اند و قصد ايشان از اين عمل خشنودى توست، پس ايشان را از جانب ما به خشنودى جزا ده، و شب و روز آنها را حفظ كن و در اهل و اولادشان‏‏ كه در وطن گذاشته‏ اند خليفه آنان باش به خلافت نيكو، و رفيق ايشان باش و شرّ هر جبّار معاند و هر ضعيف و شديد از آفريدگانت و شرّ شياطين جن و انس را از آنان دفع فرما، و به ايشان زياده از آنچه از تو اميد دارند عنايت كن، اميد به تو در دور شدن از وطنهايشان، و اختيار كردنشان ما را، بر فرزندان و اهالى و خويشان خود. خدايا دشمنان، بيرون‏‏ آمدن آنان را به زيارت ما عيب گرفتند، و اين مخالفت دشمنان مانع ايشان از قصد و بيرون آمدن بسوى ما نشد، فَارْحَمْ تِلْكَ الْوُجُوهَ الَّتِي غَيَّرَتْهَا الشَّمْسُ وَ ارْحَمْ تِلْكَ الْخُدُودَ الَّتِي تُقَلَّبُ عَلَى قَبْرِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلامُ پس رحم كن آن صورتها را كه آفتاب تغيير داده و رحم كن گونه‏ هاى آنان را كه بر قبر امام حسين عليه السلام مى‏ گردانند. و رحم كن آن ديده‏ ها را كه براى دلسوزى بر ما اشكشان جارى شد و رحم كن آن دلها را كه زارى كردند، و سوختند براى مصيبت ما، و رحم كن آن صداها را كه در مصيبت ما بلند كرده‏ اند. خدايا آن‏ جانها و بدنها را به تو مى‏ سپارم، تا آنها را از حوض كوثر در روز تشنگى سيراب كنى و پيوسته آن حضرت به اين صورت در سجده دعا مى‏ كرد. چون فارغ شد، عرضه داشتم: اين دعايى‏‏ كه من از شما شنيدم، اگر در حق كسى مى‏ كرديد كه خدا را نمى‏ شناخت، گمان داشتم هرگز آتش دوزخ به او نرسد، و اللّه‏‏ آرزو كردم كه آن حضرت را زيارت كرده بودم و حجّ انجام نداده بودم!! امام فرمود: تو چه بسيار نزديكى به آن حضرت،‏‏ تو را از زيارت چه چيز مانع است؟ معاويه! ترك زيارت مكن. گفتم: فدايت شوم، نمى‏ دانستم اين اندازه فضيلت‏‏ دارد. فرمود: اى معاويه، آنها كه در آسمان براى زيارت‏ كنندگان آن حضرت دعا مى‏ كنند، زياده از آنهايند كه در زمين دعا مى‏ كنند. زيارت آن حضرت را براى ترس از احدى ترك مكن، كه هركس به خاطر ترس، ترك زيارت كند آن‏ قدر حسرت مي برد، كه آرزو مى‏ كند اى كاش به اندازه‏ اى نزد قبر آن حضرت مى‏ ماندم كه در آنجا دفن مى‏ شدم! آيا دوست‏‏ ندارى خدا تو را در ميان آنهايى كه رسول خدا و على و فاطمه و امامان معصوم عليهم السّلام بر آنها دعا مى‏ كنند، ببيند؟ آيا نمى‏ خواهى از آنها باشى كه ملائكه در قيامت با آنان مصافحه مى‏ كنند؟ آيا نمى‏ خواهى از آنها باشى كه در قيامت وارد شوند و هيچ گناهى بر آنها نباشد؟ آيا نمى‏ خواهى از آنها باشى كه در قيامت رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم با آنان مصافحه مى‏ كند؟! ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ج 2، ص 94 مصباح الزائر , جلد1 , صفحه193 http://noo.rs/7BQYh
بسم الله الرحمن الرحیم با اذن حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف حرکت به سمت دیار عشاق،
کربلا، اعلا زمینی از بهشت شوق دیدارش عجین است با سرشت اربعین روز وصال یار و یار سرنوشت ما چنین باید نوشت
سال ۱۴۴۵ قمری چهارشنبه بود، مسئول فرهنگی موسسه، بعد نماز ظهر و عصر اومد پیشم گفت برای پنجشنبه صبح، برنامه زیارت عاشورا روضه‌خون می‌خوایم، اول قبول نکردم چون هنوز گذرنامه‌ام نیومده بود و می‌خواستم صبح زود برم اداره گذرنامه اما گفت پنجشنبه ۷صفر به روایتی شهادت امام حسن علیه السلام است، به خاطر ایشون قبول کن و برامون روضه امام حسن علیه السلام بخون. پنجشنبه، بعد روضه با عجله داشتم می‌رفتم از موسسه بیرون که با مدیر یکی از مدارس حوزه علمیه مواجه شدم. بعد سلام و احوالپرسی، حاج آقا گفت، فلانی یادش بخیر زیارت اربعین‌هایی که با هم رفتیم راستی امسال اگه خواستی بیا با هم بریم. آخرین باری که با اون مدرسه، کربلا مشرف شده بودم ۷ سال پیش بود. هم دلم میخواست دوباره این توفیق روزیم‌بشه هم مشکلاتی داشتم که نمی‌تونستم قطعی خبر بدم که میام. با طلب خیر از خداوند توفیق شد صبح یکشنبه همراه با طلاب پاک دل مدرسه به سمت کربلا عازم شدیم. از ابتدای سفر شور و حال وصف ناشدنی در میان طلاب مدرسه محسوس بود. چهره‌هایی نورانی، مشکی پوش و آماده برای رسیدن محضر مبارک حضرت سیدالشهدا علیه السلام. روحیه ایثار، کمک به رفقا و دستگیری از یکدیگر از جمله اوصاف این همسفران خدایی بود. کاروانی با عنوان «الی الله» چقدر زیبا سفری به سوی خداوند، چنانکه امام رئوف علی بن موسی الرضا علیهما السلام فرمودند مَنْ زَارَ قَبْرَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام بِشَطِّ الْفُرَاتِ کَمَنْ زَارَ اللَّهَ فَوْقَ عَرْشِهِ سحرگاه روز دوشنبه از مرز مهران وارد عراق شدیم. «مهران»، شهری که تا چندین سال قبل، کمتر کسی اسم آن را می‌شنید ولی به «مهر آن» و عشق آن سید و سالار شهیدان به میعاد گاه عاشقان مبدل گشت. در ابتدای سفر الی الله، به سمت کاظمین علیهماالسلام ره‌سپار شدیم و با اذن امام رئوف علیه السلام، به زیارت پدر و پسر امام رضا علیهم السلام مشرف شدیم. دو امام که هر دو در میان مردم به باب الحوائج شناخته می‌شوند. پس از ساعاتی کوتاه با دلی که هنوز لب تشنه زیارتشان بود، از کاظمین راهی سامراء گشتیم. ادامه دارد...
یارِ یار
#سفر_نامه #زیارت #اربعین سال ۱۴۴۵ قمری چهارشنبه بود، مسئول فرهنگی موسسه، بعد نماز ظهر و عصر اومد پی
سُرّ من رأی، چه نامی حقیقی برای سرزمینی با نام و یاد حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف. نماز مغرب را در صحن شریف امامین عسکریین علیهماالسلام به جماعت اقامه کردیم و با کلام امام هادی، ایشان و فرزندشان علیهماالسلام را زیارت کردیم. اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَهْلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ، وَمَوْضِعَ الرِّسالَةِ، وَمُخْتَلَفَ الْمَلائِكَةِ... هادی اگر تویی که کسی گم نمی‌شود... چقدر زیارت جامعه در این حرم بر دل و جان می‌نشیند. ذکر توسل در کنار درب حرم، حُسن وداع ما با سامراء بود. از سامراء عازم نجف شدیم. نجف شهر رویایی، همان خانه پدری... از لحظه ورود به نجف احساس لذت و شعف تمام وجود انسان را فرا می‌گیرد. برای اسکان به مدرسه مرحوم آخوند خراسانی رفتیم، مدرسه‌ای که روح آن با علم و معنویت همراه بود. از روز سه شنبه که وارد نجف شدیم تا روز جمعه صبح که قرار حرکت به سمت کربلا بود، فرصت بسیار مناسبی برای استفاده از زیارت مولا امیرالمومنین علی علیه السلام و برکات شهر نجف بود. شب‌ها بعد از نماز، مراسم منبر و عزاداری در حسینیه مدرسه آخوند برگزار بود. چه توشه‌های نابی که از این مراسمات نصیب مان شد. اینکه چه بخواهم و چگونه بخواهم؟ محضر چه کسی مشرف می‌شوم و چگونه مشرف شوم؟... عزیزی توصیه کرد، در کنار بعد فردی باید توجه به بعد اجتماعی خود داشته باشیم و داعی الی الله بودن را از حضرات معصومین علیهم‌السلام طلب کنیم. عزیزی دیگر، با تأکید بر جایگاه امام علیه السلام همچون پدری دلسوز و شفیق، نوع نگاهی که باید هنگام حضور به محضر امام علیه السلام داشته باشیم را به زیبایی تبیین کردند. هنوز حلاوت و شیرینی کلمات منبر ایشان را به یاد دارم. همان‌گونه که یک پدر برای فرزندش دلتنگ می‌شود، امام برای دیدار شما دلتنگ می‌شود و از حضور شما در حرم خرسند می‌گردد، امام منتظر حضور شماست پس لحظه‌های حضور در حرم را قدر بدانید ... ذکر توسل و مداحی مداحان با اخلاص، در این شب‌ها زینت بخش محفل ما بود. با این توشه‌های ناب هر بار که محضر مولا امیرالمومنین علی علیه السلام مشرف شدم، احساسی وصف ناشدنی را تجربه کردم. حریم علوی، حریم پاک کبریایی است که دریای بی کران فضائلش، در این آستان موج می‌زند. عَلیٌّ حُبُّه جُنَّة, قَسیمُ النّارِ و الجَنَّة. وَصیُّ المصطفی حَقّاً, إمامُ الإنسِ و الجِنَّة چقدر سخت است وداع با حرم مولا امیرالمومنین علیه السلام ... با بدرقه مولا امیرالمومنین علی علیه السلام، صبح جمعه از کنار مسجد کوفه، مسجدی که تمام بنای آن بوی فضائل و مناجات حضرت امیر را می دهد، پیاده روی به سمت دیار عاشقان، کربلای معلی را آغاز کردیم و چون قطره‌ای در اقیانوس بیکران مشایه زائران حضرت سیدالشهدا علیه السلام قرار گرفتیم. ادامه دارد...
یارِ یار
سُرّ من رأی، چه نامی حقیقی برای سرزمینی با نام و یاد حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف. نماز م
اسرار زیادی در پیاده مشرف شدن محضر امام علیه السلام وجود دارد و روایات زیادی در فضیلت انتخاب این نوع زیارت. اینکه با هر قدم گناهی بخشیده می‌شود و حسنه‌ای نوشته می‌شود ... یعنی هر قدم چگونه تعالی بخش انسان است هم در پاک شدن و هم در ارتقاء یافتن. در روایتی دیگر که هر قدم را معادل یک حج و یک عمره معرفی می‌کند، یعنی هر قدم چگونه نتیجه یک عمل عبادی مهمی مانند حج را برای انسان‌ به ارمغان می‌آورد. هر قدمی که انسان رشد وجودی خود را احساس می‌کند و فاصله تا معشوق خود را قدم به قدم کم می‌کند. با هر قدم همچنان که جسم به حریم پاک حسینی نزدیک می‌شود، روح با بدست آوردن این ثواب‌ها، فاصله معنوی خود را با امام کم می‌کند. دو مسیری که اغلب ایرانیان برای پیاده روی انتخاب می‌کنند، یکی طریق الحسین علیه السلام یا همان جاده اصلی نجف به کربلا است، دیگری مسیری به نام طریق العلماء یا طریق شط فرات. گروه، مسیر پیاده‌روی امسال را از طریقی به نام بنی مسلم یا عباسیه انتخاب کرده بودند. مسیری به موازات طریق العلماء که در آن طرف شط فرات بود. این مسیر نیز همچون دیگر راه های منتهی به کربلا، مملو از زائران مشایه و عاشقان حضرت عشق در مواکب بود که در رسیدن به معشوق باهم یک دل بودند و همه در نشان دادن ارادت به حضرت سیدالشهدا علیه السلام گوی سبقت از هم می‌ربودند. از پیران سالخورده که عمری با عشق وصال أبا عبدالله عمر خویش را سپری کرده‌اند تا کودکانی که در ابتدای مسیر عاشقی با حضور در این مسیر درس عاشقی می‌آموزند. عاشقانه‌هایی که برخی با تحمل سختی‌های مانند گرما و تاول‌ها و... در پیاده‌روی و برخی با پذیرایی از زوار پیاده این مسیر به تصویر می‌کشند. همه و همه یک چیز را طلب دارند و آن رضایت معشوق است. هرچه فاصله تا کربلا کم می‌شد دلم بی‌قرار وصال می‌گشت. سرانجام در شب اربعین وارد وادی مقدس حضرت سید و سالار شهیدان گشتیم. شهری از زمین که نه قطعه‌ای از بالاترین نقاط بهشت که در روی زمین قرار گرفته است. همچنان که وجود نازنین حضرت رسول اکرم صلی‌الله علیه و آله و سلم فرمود کربلا « …انها لمن بطحاء الجنة» وصف وصال در کلمات نگنجد، حلاوت و شیرینی لحظه دیدار صحن و سرای حضرت سیدالشهدا علیه السلام تنها با کلماتی مانند احلی من العسل قابل توصیف است. غروب اربعین، غروب سفر امسال اربعین ما شد و لحظه وداع فرا رسید. چقدر وداع با سید الشهدا علیه‌السلام سخت است. اینجاست که تنها باید گفت امان از دل زینب... با ذکر خداحافظ ای برادر زینب، با امام حسین علیه السلام وداع کردیم و عاجزانه درخواست کردیم «لَا جَعَلَهُ اللّٰهُ آخِرَ تَسْلِیمِی عَلَیْکَ»
هدایت شده از KHAMENEI.IR
5.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 | این‌گونه دعای فرج بخوانید... ✏️ حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: وقتی «اَلّلهُمَّ کُن لِوَلِیّک» را میخوانید، در واقع دارید ارتباط میگیرید با امام زمانتان، که فرموده‌اند: ما را دعا کنید، ما هم شما را دعا میکنیم ✏️ با حضرت حرف بزنید، سلام کنید، زیارت کنید، با همین زیارات مأثوری که هست یا حتّی با همین زبان معمولی خودتان با حضرت حرف بزنید. خدای متعال پیام شما را، و سخن دل و زبان شما را به آن بزرگوار میرسانَد، و آن بزرگوار مطّلع میشود. 💻 Farsi.Khamenei.ir
از کرامات امام حسن عسکری علیه السلام نقل شده است يك پزشك نصرانى از شاگرد بختيشوع پزشك متوكل، روزی محضر امام يازدهم عليه السّلام برای فصد و رگ زدن، مشرف شد. وی نقل می‌کند وقتی محضر امام مشرف شدم ایشان چند بار دستور به فصد دادند و در بار آخر دست ایشان را فصد کردم که خونی سفید رنگ خارج شد. این امر برایم عجیب بود و برای بختیشوع نقل کردم. استادم گفت:امروز در جهان داناترى به‌طب از راهب دير عاقول نيست، و نامه‌اى نوشت بدو و گزارش اين پيشامد را داد، و من نزد دير او رفتم گفت: تو كيستى‌؟ گفتم: شاگرد بختيشوع گفت: نامه او را همراه دارى‌؟ گفتم:آرى زنبيلى پائين كرد و نامه را در آن نهادم و بالا كشيد و خواند و فورا پائين آمد و گفتم تو آن مرد را رگ زدى‌؟ گفتم:آرى گفت: خوشا بر مادرت که پسری دارد چنین روزی داشته است. سپس سوار استرى شد يك سوم از شب مانده بود كه به سرمن‌رأى رسيديم و گفتم:كجا را دوست دارى خانه استادم بختیشوع را يا خانه آن مرد، امام شیعیان؟ گفت: خانه آن مرد را و پيش از اذان نخست به‌خانه آن حضرت رسيديم در گشوده شد و خدمتكار سياهى بدر آمد و گفت: كدام شما راهب دير عاقول هستید؟ گفت:قربانت شوم من آن خادم راهب را فراخواند و بمن گفت:تو هر دو استر را نگهدار و دست او را گرفت و در آمدند و من ماندم تا صبح شد و روز بالا گرفت وانگه راهب درآمد و جامه‌هاى مسیحی را كنده بود و جامه سفيدى پوشيده و مسلمان شده بود و بمن گفت مرا به خانه استادت ببر. بختيشوع چون او را ديد بسوى او دويده و گفت چه شد که دین خودت را عوض کرده‌ای؟ گفت:من مسيح را دريافتم گفت:مسيح را يافتى‌؟! گفت مانند مسیح را یافتم، تنها او اینچنین فصد کرده است و خون سفید رنگ از دست او خارج شده است. و سپس ایشان نزد امام یازدهم شیعیان بازگشت و تا آخر عمر ملازم خدمتش شد. بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم السلام ج ۵۰، ص ۲۶۰ https://noorlib.ir/book/view/1407?volumeNumber=50§ionNumber=1&pageNumber=260&viewType=html