eitaa logo
🇵🇸شعرومداحی(امین)🇮🇷
256 دنبال‌کننده
543 عکس
1.1هزار ویدیو
3 فایل
ارتباط باادمین کانال @Yasyaali
مشاهده در ایتا
دانلود
حال آدم که دست خودش نیست عکسی می‌بیند ، ترانه‌ای می‌شنود ، خطی می‌خواند ... اصلا هیچی هم نشده یکهو دلش ریش می‌شود . . . حالا بیا وُ درستش کن آدمِ دلگیر منطق سرش نمی‌شود برای آنها که رفته‌اند آن ها که نیستند ، می‌گرید دلتنگ می‌شود حتی برای آنها که هنوز نیامده‌اند . . . دل که بلرزد دیگر هیچ چیز سرِ جای درستش نیست . این وقت ها انگار کنار خیابانی پر تردد ایستاده‌ای تا مجال عبور پیدا کنی هم صبوری می‌خواهد هم آرامش که هیچکدام نیست ! آدم تصادف می‌کند با یک اتوبوس خاطره‌های مست . . . @yas_ya_ali
شوری در دل من. بودش تابه سحر. شمعِ محفل ما. شد خانه بدر. تو را دگر ندارم. شکسته شد دل فگارم. بیا ببین که ریشِ ریشم. اسیر بندِ ودست خویشم. گشت سایه تو همرنگ گوهر. خم شد تن تو چون ماه وقمر. چشتِ بچشم من چو وا شد. غربیه بود و آشنا شد. در بزم شب میخندیدی. با جام می میرقصیدی. سر زبان تو عسل بود. سروده های تو شکر بود. شوری در دل من. بودش تا به سحر. شمع محفل ما. شد خانه بدر. بیا گلم که مبتلایم. شکستهِ شد تن صدایم. @yas_ya_ali
دختری داشت کتاب می‌فروخت؛ معشوقه‌اش را دید که به ‌سویش میاید، در این حال پدرش در نزدیکش ایستاده بود. به معشوقه‌اش گفت : آیا به‌خاطر گرفتنِ کتابی‌ که نامش " آیا پدر در خانه‌ هست" از يورگ دنيل نویسنده آلمانی، آمده‌ای؟ پسر گفت: خیر! من به‌خاطر گرفتنِ کتابی به اسم "کجا باید ببینمت" از توماس مونیز نویسنده انگلیسی، آمده‌ام. دختر در پاسخ گفت: آن کتاب را ندارم، اما می‌توانم کتابی‌ به نام " زیرِ درختِان سيب" از نویسنده آمریکایی، پاتریس اولفر را پيشنهاد كنم. پسر گفت: خوب است و اما؛ آیا می‌توانی فردا کتابِ "بعد از ۵ دقیقه تماس میگیرم" از نویسنده بلژیکی، ژان برنار را بیاوری؟ دختر در پاسخش گفت:بلی! باکمالِ میل، ضمنا توصيه ميكنم کتاب " هرگز تنها نمی‌گذارمت" از نویسنده فرانسوی میشل دنیل را بخوانى. بعد از آن ... پدر گفت: این كتاب ها زیاد است، آیا همه‌اش را مطالعه خواهد کرد؟! دختر گفت: بلی پدر، او جوانى باهوش و کوشا است. پدر گفت: خوب است دخترِ دوست‌ داشتنی‌ام؛ در اينصورت بهتر است کتابِ "من کودن نیستم" از نویسنده هلندى فرانک مرتینیز را هم بخواند. و تو هم بد نيست کتاب "براى عروسی با پسر عمه‌ات آماده شو" از نویسنده روسی، موریس استانكويچ را حتما بخوانی..!!!🙂🤣 @yas_ya_ali
باتوبهتر مےشودنطق وڪلامم یاحسین ڪن قبول از راه دورعرض سلامم یاحسین صبح وظهر وعصر وشامم هردقیقہ دم بہ دم نام توباشد فقط ذڪرمدامم یاحسین @yas_ya_ali
دنیای منی ای همه ی دار و ندارم رفتی و شدی بغض که من سخت ببارم پاییز شده رنگ من خسته و غمگین زرد است تمام لحظاتی که دچارم ای معجزه ی عشق کجایی که ببینی کفتار شب افتاده به جان دل زارم بعد از تو فروریخته گلبرگ امیدم پر پر شده آن خاطره ها روی مزارم در گوشه ی تنهایی خود،غرق سکوتم از شعر و صدای غزلم واهمه دارم... @yas_ya_ali
غزل شمارهٔ ۳۲۳     ز دست کوته خود زیر بارم که از بالابلندان شرمسارم مگر زنجیر مویی گیردم دست وگر نه سر به شیدایی برآرم ز چشم من بپرس اوضاع گردون که شب تا روز اختر می‌شمارم به این شکرانه می‌بوسم لب جام که کرد آگه ز راز روزگارم من از بازوی خود دارم بسی شکر که زور مردم آزاری ندارم اگر گفتم دعای می فروشان چه باشد حق نعمت می‌گزارم تو از خاکم نخواهی برگرفتن به جای اشک اگر گوهر ببارم سری دارم چو حافظ مست لیکن به لطف آن سری امیدوارم  
🍁🍂🍁 لب اگر خورد به پیمانه بها می‌گیرد سنگ با دست شما حکم طلا می‌گیرد شاهد واقعه سلمانی نیشابور است هرکسی خواست بداندکه کجا می‌گیرد قصه ی شیخ بهایی و حرم ثابت کرد رحمت واسعه ی تو همه را می‌گیرد عشق وارد شدن وقت اذان را دارم که دلم در صف عشاق صفا می‌گیرد قدمش می‌گذرد بی‌خطر از روی صراط هر کسی دست به دامان شما می‌گیرد عالـم آل محمد ز دم توست اگر بیشتر حوزه در اطراف تو پا می‌گیرد قبه ی پادشه طوس چنان کرببلاست که در آن بی بر و برگرد دعا می‌گیرد واقعا پنجره فولاد شفاخانه ی ماست کور می‌آید و فی‌الفور شفا می‌گیرد شاغلم شغل من این است گدایت باشم کارم از برکت الطاف رضا می‌گیرد ارمنی بود مردد که بگیری دستش گفتمش محضر دلدار بیا می‌گیرد فلسفی نیستم اما پی این فلسفه‌ام که چرا هر که ز تو کرببلا می‌گیرد گفتم که به آهی غم دل با تو بگویم پیش توولی جزبه تماشاچه توان کرد
میگفت: باید برای خودمون ترمز بذاریم، اگه فلان کار که به گناه نزدیکه ولی حروم نیست رو انجام بدیم تا گناه فاصله ای نداریم... شهید مسعود عسگری🌷
میلاد حسینی ترین ، خواهر عالم مبارکباد🌹 🍳🍁
‏مرا روزی مباد آن دَم که بی یاد تو بنشینم @yas_ya_ali
4_401129415502725653.mp3
6.41M
حاج محمود کریمی بارون بهار گوهر آورده