eitaa logo
🇵🇸شعرومداحی(امین)🇮🇷
256 دنبال‌کننده
543 عکس
1.1هزار ویدیو
3 فایل
ارتباط باادمین کانال @Yasyaali
مشاهده در ایتا
دانلود
نازنینم عاشقت هستم ولی آیا تو هم …؟ من که خیلی سخت دل بستم ولی آیا تو هم …؟ عاشقت هستم خجالت می کشم از گفتنش من حیا کردم دهان بستم ولی آیا تو هم …؟ لحظه ای افتاد چشمانت به چشمانم ولی .. از نگاهت همچنان مستم ولی آیا تو هم …؟ سعی کردم تا نظر بازی کنم رویم نشد حیف،من رویم نشد ، جَستم ولی آیا تو هم …؟ از زمین تا آسمان، از آسمان تا کهکشان … زیرو رو کردم تو را جُستم ولی آیا تو هم …؟ کاش میشد قسمتم باشی تو ای حوّای من من که رفتم ، آدمی پستم ولی آیا تو هم …؟ عاشقی از جنس مجنونم بیا لیلای من من که مجنونی ازین دستم ولی آیا تو هم ..؟ نیستی پیشم ولی لیلای من این را بدان نازنینم عاشقت هستم ولی آیا تو هم … ایزدی @yase_ya_ali
اینم گوشه شعری از مجازیات ما ای کاش مرا هم نفسی بود کسی بود بی بال و پرم کاش مرا بال و پری بود من خنده ی زیبا به لبم دارم و ای کاش از حال دلم یار دلم را خبری بود @yase_ya_ali
میکنم سرفه که منظور: کنار تو منم ...! کرده ام جمع حواسم که نلزرد سخنم ... " من،شما،چیزه،ببخشید خداحافظتان " ای خدا ، باز نشد حرف دلم را بزنم ...!! ‌@yase_ya_ali
جوان گفت : امام‌زمانت‌را میشناسے؟ پیرمرد : بلہ میشناسم! جوان : پس سلامش کن:) پیرمـرد: السلام‌علیڪ‌یاصاحب‌الزمان جوان لبخندے زد و گفت : و علیکم السلام:)🌹 آخ خدا تورو به بھترینات! همچین‌روزے رو.. نصیبمون‌ڪن🌱 @yas_ya_ali
دوباره خواهم‌رفت؛ به زیر باران‌ها، به کافه‌های قدیم، به کوچه‌های شلوغ دوباره خواهم‌گفت؛ از عشق و آرامش، از اقتدار و امید، از آفتاب و طلوع دوباره خواهم‌دید؛ غروب حادثه را، وَ عشق و عاطفه را، وَ خنده‌ی همه را... بهار، نزدیک است... 🍃💞@yas_ya_ali
قطعِ قلم، به قیمت نان می‌کنی رفیق؟ این خط و این نشان که زیان می‌کنی رفیق! گیرم درین میانه به جایی رسیده‌ای، گیرم که زود دکّه، دکان می‌کنی رفیق! روزی که زین بگردد و بر پشتت اوفتد، حیرت ز کار و بار جهان می‌کنی رفیق تیر و کمان چو دست تو افتاد، هوش دار "سیب" است، یا "سر" است، نشان می‌کنی رفیق! کفاره‌اش ز گندم عالَم فزون‌تر است، از عمر، آنچه خدمت خان می‌کنی رفیق! خود بستمش به سنگ لحد، مُرده توش نیست! گوری که گریه بر سر آن می‌کنی رفیق گفتی: "گمان کنم که درست است راه من" داری گمان چو گمشدگان می‌کنی رفیق! فردا که آفتاب حقیقت برون زند، "سر" در کدام "برف" نهان می‌کنی رفیق؟! @yas_ya_ali
میشود باشی کنارم، بودنت را دوست دارم حسه خوبه زندگی، بوییدنت را دوست دارم هر چند دوری تو از من، ولی هستی به کنارم بودنت را عشق من، از راه دور هم دوست دارم آرزویم شده ای، حسه غریبی بتو دارم حسه تلخه انتظاره دیدنت را دوست دارم از کجا آمده بودی، که چنین دیوانه گشتم عشقه من دیوانگی را هم برایت دوست دارم شاید هرگز نتوانم دستهایت را بگیرم حسرت تلخیست ولیکن حسرتت را دوست دارم همه آرزویم اینست که ببینم روی ماهت این عدم را هم اگر در خواب باشد دوست دارم 🍃🌸🍃@yas_ya_ali
آرام، ای پرنده ی پَرپَر، سکوت کن... ما قبلِ تو زدیم به هر دَر، سکوت کن... از عشق، آب و دانه و فال است سهم ما... پس این همه بهانه نیاور سکوت کن... دلگیری از تَسلسُلِ غم های بی دلیل... اما به دل نگیر برادر، سکوت کن... با چشم هات حرف خودت را بزن ولی... مثل کتاب هایِ مُصوَّر سکوت کن... دنیا اگر هزار برابر تو را شکست... غمگین نشو، هزار برابر سکوت کن...✌️🍃🌸🍃 @yas_ya_ali
هیچ کس چون تو حریف لب خاموشم نیست جز صدای سخن عشق تو در گوشم نیست آه از این غربت نزدیک و از آن حسرت دور عشق در سینه ی من هست و در آغوشم نیست آن چنان مست خیال تو میفتم هر شب که حواسم به تن خسته ی بی هوشم نیست تشنه ام تشنه و بالای سرم کاسه ی آب ماه روی تو در این آب که می نوشم نیست هستی و نیستی آن قدر که جز عطری دور هیچ در حافظه ی خالی تن پوشم نیست تا می آیم سر دل وا کنم از تو... انگار جز سرانگشت تو روی لب خاموشم نیست... @yas_ya_ali
🌸 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ گاهی گمان نمی کنی ولی خوب می شود  گاهی نمی شود که نمی شود که نمی شود  گاهی بساط عیش خودش جور می شود     گاهی دگر، تهیه بدستور می شود  گه جور می شود خود آن بی مقدمه    گه با دو صد مقدمه ناجور می شود  گاهی هزار دوره دعا بی اجابت است                  گاهی نگفته قرعه به نام تو می شود  گاهی گدایی و بخت باتویار نیست              گاهی تمام شهر گدای تو می شود…  گاهی برای خنده دلم تنگ می شود                   گاهی دلم تراشه ای از سنگ می شود  گاهی تمام آبی این آسمان ما                            یکباره تیره گشته و بی رنگ می شود  گاهی نفس به تیزی شمشیرمی شود               ازهرچه زندگیست دلت سیرمی شود  گویی به خواب بود جوانی‌ مان گذشت                 گاهی چه زود فرصتمان دیر می شود  کاری ندارم کجایی چه می کنی                        @yas_ya_ali
جسمها چون کوزه‌های بسته‌سر تا که در هر کوزه چه بود آن نگر کوزهٔ آن تن پر از آب حیات کوزهٔ این تن پر از زهر ممات گر به مظروفش نظر داری شهی ور به ظرفش بنگری تو گم‌رهی لفظ را مانندهٔ این جسم دان معنیش را در درون مانند جان دیدهٔ تن دایما تن‌بین بود دیدهٔ جان جان پر فن بین بود پس ز نقش لفظهای مثنوی صورتی ضالست و هادی معنوی در نبی فرمود کین قرآن ز دل هادی بعضی و بعضی را مضل @yas_ya_ali
زیر سقف آسمان آغوش گرمت بهتر است چشم تو در چشم من از چشم آهوها سر است نم‌نم باران و عطر گیسو و دلدادگی عطر گیسویت.بروی شانه ها خوشبوتر است پر سه در پس کوچه ها ی آرزو باتو خوش است انتهای کوچه خلوت هوایش بهتر است زندگانی می کنم با آرزوی دیدنت چشم خود وا کن ببین دلداده ای پشت در است کاش میشد لحظه ای از من نمی گشتی جدا تا ببینی لحظه های عاشقی جان پرور است عمر آدم عاقبت روزی به پایان میرسد این دو روز زندگانی مهر بان بودن سر است آسمان آغوش خود وا کن برای پر زدن بال پرواز من امشب در هوای دلبر است غیر داغ عاشقی چیزی نصیب لاله نیست داغ عاشقی بر روی قلبت محشر است @yas_ya_ali