*🎥 اولین صبح جمعه دولت رئیسی با حضور در خوزستان شروع شد/فرق صبح جمعه رئیسی با روحانی/حال وقت استراحتِ صندلیِ ریاست جمهوری است!*
*🔸صحبتهای رئیس جمهور در بدو ورود از پیش اعلام نشدهاش به خوزستان: رفع مشکلات خوزستان را بهصورت ویژهتر در دستور کار قرار دادیم.*
*📲https://chat.whatsapp.com/JYfHGRqY12mKAdaObY9gBv
✅💯✅💯✅💯✅
🛑🛑🛑بنابه درخواست وزارت بهداشت از تمام مردم خواهشمندیم که موعد واکسنشون که فرا رسید حتما حتما دقت کنن اگر حتی یکی از علائم زیر رو داشتن
آب ریزش بینی
سوزش گلو
بدن درد یا احساس ضعف
تهوع و استفراغ
هر گونه تغییر در اجابت مزاج
علائم گوارشی که تا به حال نداشتن
سردرد
تب
و هر گونه علامتی که جزئ علائم بالینی این روزهای ویروس کروناست
دقت کنین حتی یکی از این علائم رو به تنهایی داشتن
قبل از زدن واکسن روز قبلش تست PCR و آزمایش خون جهت تشخیص موارد مربوط به فاکتورهای التهابی
Crp
Esr
Cbc
رو بدن بعدا اقدام به زدن واکسن کنن
تو این ماههای اخیر صدها از موارد فوتی صرفا بخاطر این بوده که شخص از وجود ویروس در بدن اطلاع نداشته و بلافاصله بعد از زدن واکسن متاسفانه فوت شدن
چه دوز اول چه دوز دوم واکسن حتما این موارد رو رعایت کنین❗❗❗❗
لطفا برای حفظه جان عزیزانتون در همه گروها اطلاع رسانی کنین🛑🛑🛑
https://eitaa.com/joinchat/2982805560C0db2510922
✅ *چرا رهبرانقلاب برخلاف بنزین در ماجرای تخصصی واکسن ورود کردند؟*
🔸آیا رهبری مانع واردات واکسن شد؟ پاسخ خیلی روشن است؛ خیر. عبور می کنم.
🔸آیا رهبری مانع واردات فایزر و مدرنا شد؟ این هم خیر.
🔹پس سخنرانی دی ماه رهبری درباره واردات واکسن از انگلیس و آمریکا چه بود؟
🔹مگر رهبری در ماجرای بنزین نفرمودند نظر تخصصی نمیدهم، آیا در حوزه واکسن تخصص علمی دارند که ممنوع کردند؟
✅این دو سوال آخر مهم است.
رهبرانقلاب دی ماه فرمودند واکسن بخرید؛ جز انگلیسی و آمریکایی. چند روز بعد هم مدیران وزارت بهداشت و دولت متن کتبی از ایشان دریافت کردند که خرید واکسن آمریکایی و انگلیسی از دیگر کشورها منعی ندارد. دولت هم تا حالا چندین بار درخواست خرید داده که به جهت تحریم ها چندان موفق نشده است و فقط تعداد محدودی واکسن آسترازنکای غیرانگلیسی وارد کشور شده است.
✅تا اینجا خبر بود.
🔸حالا چرا؟
چه فرقی بین فایزر آمریکایی و غیرآمریکایی است؟ مگر فرمول یکی نیست؟
1⃣یکم. آیا فایزر آمریکایی است؟. خیر.
فایزر در آلمان و بلژیک، ایرلند، فرانسه و چین نیز تولید میشود. منع خرید فقط برای واکسن آمریکایی و انگلیسی است.
2⃣دوم. مگر فرمول آن یکسان و متعلق به آمریکا نیست؟ فرمول یکسان است ولی متعلق به آمریکا نیست. در واقع فرمول آن را شرکت دانشبنیان آلمانی بیوانتک ساخته است اما به شرکت فایزر فروخته و در آمریکا و چند کشور دیگر تولید می شود.
مثلا ایران واکسن آسترازنکا خرید و تزریق کرد. آسترازنکا را هم انگلیس تولید می کند و هم آمریکا. اما ایران از کره، ایتالیا و ژاپن خرید.
3⃣سوم. آیا ممکن است پروژه خرابکاری در تولید یک واکسن صورت گیرد؟
◀️به سه دلیل بله.
🔸3-الف/ آیا ممکن است به یکی واکسن سالم دهند و به دیگری واکسن ناسالم؟ بله.
تولید واکسن برخلاف تولید برخی محصولات دیگر به صورت بستهای (بچ) است نه پیوسته (کانتینیوس). فرق این دو چیست؟ در سیستم بچ، شما هر بار یک حجم مشخص و محدودی از محصول را تولید میکنید و بعد سراغ حجم بعدی میروید. مثل بنزین نیست که از یک طرف پالایشگاه، نفت خام وارد شود و پیوسته در خط تولید قرار بگیرد و از طرف دیگر بنزین خارج شود. اگر بخواهیم سادهتر بگوییم، سیستم بچ مثل این است که غذا را قابلمه قابلمه طبخ میکنند.
اغلب مواد غذایی و دارویی، به دلیل حساسیت بالای سلامت، به شکل بچ تولید میشود. روی تکتک محصولات هم مشخصات بچ مربوطه ثبت میشود تا اگر هر مشکلی در یک بچ ایجاد شد، فقط همان بخش از محصول را از بازار جمعآوری کنند و نه همه محصول را.
هر بچ واکسن هم شناسنامه مشخصی دارد. از همان ابتدا مشخص است که این بخش از تولید دقیقا به مقصد کجاست. به همین دلیل وقتی عوارض فایزر در کالیفرنیا مشخص شد، فورا محصولات همان بچ واکسن را جمعآوری و امحا کردند. پس اگر مقصد، یک کشور متخاصم باشد، احتمال خرابکاری هم وجود دارد.
🔸3-ب/ آیا خرابکاری در خط تولید دارویی سابقه داشته است؟ بله.
نمونه روشن آن فروش خون های آلوده فرانسه به ایران است. نمونه دیگر مربوط به خود فایزر در نیجریه است که پس از 13 سال پنهانکاری افشا شد و فایزر آمریکایی مجبور به پرداخت جریمه و غرامت شد اما هیچگاه کودکان کشته شده آن کشور زنده نشدند. از این موارد بسیار است که اتفاقا شرکتهای آمریکایی و بالاخص فایزر، پای ثابت بسیاری از این تخلفات بودهاند.
🔸3.ج/آبا باید به آمریکا بیاعتماد باشیم؟ بله.
چرا باید به کشوری که مردم ایران را تحریم غذایی و دارویی می کند تا آنها را در آستانه بحران مرگ قرار دهد اعتماد کرد؟ آیا بیاعتمادی به چنین دشمنی شرط عقل نیست؟ ضدآمریکایی باشیم یا آمریکاپرست، نشستن زیر دیوار سست و خرابه شرط عقل نیست.
4⃣چهارم. آیا رهبرانقلاب در موضوع تخصصی علم واکسن وارد شدند؟ دیگر مساله روشن شد. ورود رهبری ارتباطی به برند یا تکنولوژی واکسن نداشت بلکه از جهت حفظ سلامت و امنیت عمومی مردم بود که مسوولیت شرعی و جایگاه حقوقی و تخصص منطقی ایشان است.
https://eitaa.com/joinchat/2982805560C0db2510922
*اعجاز سجده طولانی* عزیزان کمی وقت بگذارید وبادقت بخوانید وعمل کنیدبسیار مفید است
[داستانی برگرفته از واقعیت]
شخصی می گفت مادرم مبتلا به مریضی زوال عقل شده بود.
(زوال عقل ، یک بیماری است که از هر سه نفر در سنین بالا و مبتلا به آلزایمر، یک نفر را درگیر می کند !)
بسیاری از ما نیز ممکن است ناخواسته تحت تأثیر قرار بگیریم.
هر دوی این بیماری ها به دلیل ضعف ذهنی ایجاد می شوند.
حیف که من به دلیل اینکه در یک کشور خارجی هستم نتوانستم مستقیما به مادرم خدمت کنم.
من همچنین یک مشکل سینوزیت و یک مشکل آلرژی داشتم. بارها و بارها عطسه می کردم. و آبریزش سخت بینی داشتم،
تقریباً 15 سال این مشکل ثابت بود که از نوجوانی گرفتار شده بودم.
با این حال، مادرم درگذشت و من به دلیل عدم دانش و سکونت در اروپا نتوانستم کاری انجام دهم. و همیشه افسوس و پشیمانی آن خواهد بود.
فوت مادر درد و زخم عمیقی از خود برجای گذاشت که هنوز باقی مانده و خاطراتش همیشه آزرده خاطرم می کند.
روزی بطور اتفاقی کلیپی از یک پزشک مسلمان را دیدم که در آن وی گفته بود تنها راه برای درمان ضعف روانی انجام سجده طولانی است !
این اطلاعات جدید بود. به عنوان یک استدلال، او میگوید: قلب ما خون را بسمت مغز در مقابل جاذبه، آن مقدار پمپاژ نمی کند، که در حالت سجده انجام میشود.
سپس بعد از تماشای برخی از فیلم های وی ، فهمیدم که این نیز، راه حل مشکل خودم در مورد بیماری آلرژی است.
باور کنید مشکل 15 ساله و آلرژی من با انجام سجده های طولانی در یک ماه حل شد.
قبلاً بحمدلله نماز می خواندم، اما بعد از نماز سجده شکر را طولانی کردم.(همچنین برای خواندن اذکار دیگر، بخصوص 100 مرتبه تهلیل « لااله الاالله » شریف، حداقل سجده 5 دقیقه ی انجام میشد) .
این ذکر معنوی والهی بسیاری از مشکلات دیگر را هم حل کرد. با خون رسانی بهتر، صورت تازه شده و اثرات پیری تقریباً از بین رفته بود. ریزش مو به دلیل خون رسایی کاهش یافته، مشکلی که در مخاط وجود داشت ، کاملا از بین رفته بود. مشکلات گوش و مشکلات چشمی کاهش یافته و در عین حال طی یک سال گذشته هیچگاه سیاهی زیر چشم دیده نشد.
*سبحان الله! این آیینی آسمانی است که یک عمل ساده «سجده» بسیاری از بیماریها و بیماریهای ناشناخته ما را درمان کرده است.*
درحالیکه بزرگترین پزشکان اروپایی نتوانسته بودند آلرژی مرا درمان کنند.
موثرترین راه برای انجام سجده طولانی و برای علاج آلرژی، قرار دادن فضای بین دو پلک بر روی محل سجده، برای کسب بهترین نتیجه است.
*سلامت کرونا و ریه*
مشکل کرونا این روزها بسیار زیاد است. باور کنید اگر بعد از نماز سجده های طولانی را شروع کنید، ریه های شما قویتر می شود، زیرا موقعیتی در سجده وجود دارد که در آن ریه های فرد بهتر کار می کنند.
شما هم می توانید آزمایش کنید و فایده ببرید . حداقل به ریه ها قدرت می بخشد.
اگر من این نکات را قبلاً می دانستم ، ممکن بود مادرم را نجات داده و عقب ماندگی ذهنی او را مداوا کنم.
حالا که نتوانستم این کار را انجام دهم ، حداقل شما این موارد را بدانید و از همین حالا برای پیری خود را آماده کنید و از بیماری های موجود و بیماری های پنهان آینده جلوگیری کنید.
باشد که خداوند پشتیبان و یاور شما باشد.
*اسلام دین زندگی است*
در آخر
* کلام زیبای حضرت علی (ع) را نقل می کنم :
*"اگر کسی بداند که چه نعمتهایی در سجده او را احاطه کرده است ، هرگز نمی خواهد سر از سجده الهی بردارد*
https://eitaa.com/joinchat/2982805560C0db2510922
*این داستان واقعی بسیار زیبا و منقلب کننده است حتماً بخوانید و التماس دعاء* اگه هوای امام حسین رو کردید یادی از من هم بکنید...التماس دعا
💖💖💖💖
یکی از افرادی که کارش مدیریت کاروان های اعزامی از مشهد به کربلا بودو300 مرتبه به کربلا مشرف شده بود ، تعریف میکرد:
سال1396 شمسی در فرودگاه مشهد، در حال سر و سامان دادن به زائرین بودم، در همان اثـنا پروازهای دبی و ترکیه درحال مسافرگیری بودند.
تعدادی از زائران به من گفتند:
تفـاوت پـروازها را با هم ببینـیـد،
آنها با چه ظاهر و سر و وضعی هستند،
گویی بعضی ها هیچ اعتقادی به اسلام و
مسلمانی ندارند، حتی در آرایش کردن
گوی سبقت را از غربیها.. ربوده اند...
همینطور که درحال گفتگو بودیم، آقا و خانومی
به همراه دختر جوانی به سمت ما آمدند.
وضع ظاهرشان به همان پروازهای دبی و ترکیه میخورد.
وقتی به ما رسیدند گفتند:
کاروان اعزام به کربلا همینجاست؟
من که توقع این سوال را نداشتم گفتم:
بله، چطور مگه؟
آنها با خوشحالی گفتند:
اگر خدا قبول کند ما هم زائر کربلا هستیم.
من که بعد از حدود 300بار مدیر کاروان عتبات عالیات بودن، تا به حال اینگونه زائر نداشتم، کمی جا خوردم، ولی بعلت اینکه زائر حضرت بودند،
به آنها خوش آمد گفتم.
بالأخره همه زائرین سوار هواپیما شدند
من هم براساس وظیفه دینی و حتی شغلی قبل از
پرواز شروع کردم اصطلاحا به
امر به معروف و نهی از منکر،
(یعنی به درب میگفتم که دیوار بشنود)
میگفتم این مکانهای مقدسی که خداوند به ما توفیق زیارتشان را داده حُرمت بالایی دارند
و زائرین باید حرمت این اماکن را نگه دارند،
اما دختر این خانواده که گویا منظور اصلی من او بود
با حالت ناراحتی و بیاعتنایی به من فهماند
که اهمیتی برای حرف های من قائل نیست.
به نجف اشرف رسیدیم
من هم در زمانهای گوناگون میگفتم
که این مکان ها مقدس است و هر فرد حداقل باید ظاهرش را حفظ کند و آن دختر هم، بی اعتنایی میکرد.
تـااینکه روز آخر که در نجف اشرف بودیم
و فردا قرار بود عازم کربلاء معلی شویم؛
پدر آن دختر پیش من آمد و گفت:
حاصل زندگی من و همسرم همین یک دختر است
که پزشک اطفال است،شاید بخاطر عدم توجه ما،
او فقط در درس و شغلش موفق شده
و از اعتقادات دینی و اخروی تقریباً چیزی نمیداند!
ما تصمیم گرفتیم
او را به کربلا نزد سیدالشهدا علیه السلام بیاوریم
بلکه حضرت جبران کاستی ها و کمبودهایی که ما
طی این سالیان از نظر اعتقادی و دینی
برای فرزند دلبندمان گذاشتیم را بنمایند،
چون آرزوی هر پدر و مادری
عاقبت بخیری فرزندش میباشد.
دختر ما بخاطر نوع دوستان و جَـوی که بزرگ شده
تقریبا هیچ چیزی از مبانی دینی و اعتقادات
نمیداند و وقتی شما از لزوم رعایت حجاب صحبت میکنید، او به اتاق می آید دائم میگوید:
منظور حاج آقا فقط من هستم!
چون فقط در این کاروان منم که
سر و وضعم اینگونه است.
ما از شما میخواهیم که رعایت حال ما و
دخترمان را بفرمائید و دیگر چیزی نگوئید.
گفتم: این وظیفه من است که این مسائل را
برای زائرین گوشزد کنم تا حریم اهل بیت
علیهم السلام شکسته نشـود.
گفتگوی ما تمام شد،
و ما روز بعد عازم کربلاء شدیم.
صبح روز اول که در کربلا بودیم به لابی هتل آمده
و دیدم خانمی
با مقنعه بلند و چادر و حجابی کامل
منتظر من نشسته است و تا من را دید سلام کرد.
وقتی دید من با تعجب او را نگاه میکنم گفت:
ظاهراً من را نشناختید؛ من همان دختر بیحجاب
چند روز پیش هستم. از شما تقاضا دارم
اجازه دهید عبایتان را بشویم.
من که شوکه شده بودم گفتم:
اولا من معنای حرکات و رفتار قبل با حالت
امروزتان را نمیفهمم؛ ثانیاً شما هم زائر هستید
هم پزشک؛ در شأن شما نیست که
عبای من را بشوئید، من این کار را نمی کنم.
درحالیکه گریه میکرد از من خواهش کرد
که اجازه دهم!! توجه که کردم دیدم واکس تهیه
کرده و تمام کفش های کاروان را واکس زده بود.
به او گفتم تا نگویی چه شده من نمیگذارم..
باحال گریه گفت: دیشب وقتی وارد کربلا شدیم
من در عالم رؤیا خدمت سـیدالشهـدا آقا
ابـاعبـدالله الحسین علیه السلام شرفیاب شدم.
حضرت من را به اسم مستعاری که دوست داشتم صدا زدند و فرمودند:
دخترم ؛ من خواستم که تـو به کربـلا و به زیارت من بیایی و تا وقتی که من کسی را دعـــوت نکنــم هیچکس نمیتواند به این مکان بیاید. حرفهایی که مدیر کاروان میزد همانی بود که ما دوست داشتیم و به زبانش جاری میشد، برو عبایش را بگیر و آن را بشوی تا از او دلجویی کرده باشی.
و بعد فرمودند: دخترم تو دکتر اطفال هستی،
طفل مریضی دارم میخواهم درمانش کنی.
او در حالیکه گریه میکرد می گفت:
حضرت طبیب همه عالم هستند...
ولی به من فرمودند دنبال من بیا...
بـه همراه حضرت از دو اتاق رد شدیم و
وارد اتاق دیگری شدیم، روی سکویی طفلی شـش ماهه دیدم که
مثل قرص ماه میدرخشید
و تیری سه شعبه به گلویش اصابت کرده بود.
حضرت فرمودند: پسرم را درمان کن.
(خ
ا
نم دکتر در حالیکه بشدت گریه میکرد، سؤال کرد:
حاج آقا مگر امام حسین علیه السلام فرزند ۶ماهه داشتند؟ چرا تیر ۳شعبه به گلویش زده بودند؟)
من که بغض گلویم را گرفته بود گفتم:
بله، ولی این سؤالها را نپرس...
ایـنها روضههای سوزناکی است
که جگر انسان را کباب میکند.
اما او که تازه وقایع کربلا را شنیده بود دوباره
پرسید: چرا تیر 3شعبه به گلوی این طفل زدند؟😭
گفتم:چون امام حسین علیه السلام طفل شیرخواره اش را بر روی دست گرفته بودند و به دشمنان منافق و کافر فرمودند: حالا که به زعم خودتان با من دشمن هستید
و می جنگید خودتان این بچه را بگیرید
و سیراب کنید.
خانم دکتر در حالیکه بسیار منقلب شده بود و هق هق
گریه میکرد گفت: آخر کجای عالم در جواب درخواست
آب دادن به طفل 6ماهه، آن هم فرزند پیامبرشان،
با تیر سه شعبه به گلوی آن بچه پاسخ میدهند؟!
حاج آقا من در عالم رؤیا دیدم که
حتی آن تیر سمی و زهر آلود نیز بود!!!
و بلند بلند گریه می کرد...
به برکت سید الشهدا علیه السلام آن خانم دکتر جوان چنان متحول شده بود که موقع بازگشت کاروان به ایران میگفت: من با شما نمی آیم و می خواهم اینجا باشم... من قلبم و روحم در کربلاست...
بالأخره با اصرار فراوان و قول به اینکه دوباره برای پابوس و عرض ارادت به کربلا می آید حاضر شد برگردد.
بعد از چند هفته که به مشهد مقدس مراجعت کردیم،
روزی وارد مطبش شدم، دیدم که عکسها و نوشتههایی
بر روی دیوار از امام حسین علیه السلام زده شده بود.
آنجا دیگر دکتری مؤمنه و صالحه و دلباخته سید الشهداء علیه السلام بود، دکتری که حالا بسیار باوقار و امام حسینی شده بود و حتی مریض ها هم در مطبش صف کشیده بودند.
با خوشرویی ار من پذیرایی کرد و گفت:
باور نمیکنید از زمانی که از کربلا به مشهد آمدم،
امام حسین علیه السلام به نگاهم و قلمـم
اثری عجیب داده اند چرا که من با همان نگاه اول
درد و مرض اطفال را تشخیص میدهم
و حتی آنها را برای آندوسکوپی هم نمیفرستم
و با اولین نسخه مریضها خوب میشوند،
فقط به برکت آقای مظلوم و کریم مولانا اباعبدالله الحسین علیه السلام
📕کتاب خروش خدا صفحه 83📕
علیرضا ثبتی گجوان
💟خدایا به خون گلوی حضرت علی اصغر علیه السلام،
خون آن مظلومی که به فرموده امام صادق علیه السلام
"اگر یک قطره از آن بر روی زمین ریخته می شد،
خداوند قهار بساط زمین و آسمان را جمع می کرد"
قَسَمت میدهیم
آخرین خلیفه و جانشینت را
بدون وقوع علائم حتمی در عالم،
ظاهر بفرما آمین یا رب العالمین...
🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸 این داستان زیبا را برای افراد و گروه های مختلف ارسال کنید.امید است در این ایام مورد لطف وعنایت آقا ابا عبدالله الحسین (ع )قرار گیرند.
https://eitaa.com/joinchat/2982805560C0db2510922