eitaa logo
کانال یا صاحب الزمان (عج) ادرکنی ولا تهلکنی
18.7هزار دنبال‌کننده
22.6هزار عکس
13.9هزار ویدیو
490 فایل
بسمه تعالی احتراما بدینوسیله اعلام میگردد ، کانال فوق وابسته و تحت مدیریت و نظارت مجموعه بزرگ موسسه فرهنگی مذهبی قرآنی و مرکز نیکوکاری پیروان شهدای کربلا در جنوب تهران میباشد .
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ زیارت حضرت محمد(صلّى‌الله‌عليه‌و‌آله) در روز شنبه :👇 🌷 السَّلامُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اللّٰهِ 🌷 وَرَحْمَةُ اللّٰهِ وَبَرَكَاتُهُ 🌷السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مُحَمَّدَ بْنَ عَبْدِاللّٰه 🌷السَّلامُ عَلَيْكَ يَا خِيَرَةَ اللّٰهِ 🌷السَّلامُ عَلَيْكَ يَا حَبِيبَ اللّٰهِ 🌷السَّلامُ عَلَيْكَ يَا صِفْوَةَ اللّٰهِ 🌷السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَمِينَ اللّٰهِ 🌷أَشْهَدُ أَنَّكَ رَسُولُ اللّٰهِ 🌷وَأَشْهَدُ أَنَّكَ مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللّٰهِ 🌷وَأَشْهَدُ أَنَّكَ قَدْ نَصَحْتَ لِأُمَّتِكَ 🌷وَجَاهَدْتَ فِى سَبِيلِ رَبِّكَ 🌷وَعَبَدْتَهُ حَتَّىٰ أَتَاكَ الْيَقِينُ 🌷فَجَزَاكَ اللّٰهُ يَا رَسُولَ اللّٰهِ 🌷أَفْضَلَ ما جَزىٰ نَبِيّاً عَنْ أُمَّتِهِ 🌷اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّد 🌷أَفْضَلَ ما صَلَّيْتَ عَلىٰ إِبْراهِيم 🌷وَآلِ إِبْراهِيمَ إِنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيدٌ. ☆🌺〰️🍃〰️🌺〰️🍃☆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
8.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 کلیپ | عصر امروز ؛ حضور ۵۸ زوج جوان برای آغاز زندگی‌ مشترک در جوار قبور مطهر شهدا ... 🇮🇷مکتب حاج قاسم "استان کرمان"
عشق ورزیدن به انسانی دیگر هم دلی کردن با فردی نیازمند دستی به مهر گرفتن مانند ملاقات با خداوند است 🍀💫💫🌴
یک روز دیدم دارد جایی را حفر می‌کند گفتم: چه می‌کنی⁉️ گفت: دارم می‌کنم. من رفتم کمکش. حفره‌ای شد به عمق دو متر✔️ طوری که دو نفر راحت بتوانند در آن بنشینند. شب‌ها 🌔 🥀 با چراغ قوه می‌رفت 🔦 آنجا و با خدای خویش می‌کرد چه زیبا بود ترنم از لبهای او که نجوا می‌کرد را و علی (علیه السّلام) را و دیدنی بود نماز شب و سوز نیمه شبش!
🔸 مرحوم حاج اسماعیل دولابی : سجده طولانی ، اخلاق را عوض میکند. در هر شبانه روز لااقل یک سجده طولانی داشته باشید.هیچ عبادتی مثل سجده نیست. به تربت امام حسین(علیه السلام) ، زیاد سجده کردن اخلاق را عوض می کند.
به بهانه سالگرد شهادت شهید بخونید بسم الله الرحمن الرحیم آخر من کجا و شهدا کجا خجالت میکشم بخواهم مثل شهدا وصیت کنم من ریزه خوار سفره ی آنان هم نیستم,  شهید شهادت را به چنگ می آورد راه درازی را طی میکند تا به آن مقام می رسد اما من چه! سیاهی گناه چهره ام را پوشانده و تنم را لخت و کسل کرده, حرکت جوهره ی اصلی انسان است و گناه زنجیر,  من سکون را دوست ندارم.  عادت به سکون بلای بزرگ پیروان حق است, سکونم مرا بیچاره کرده. در این حرکت عالم به سمت معبود حقیقی دست و پایم را اسیر خود کرده,  انسان کر میشود,  کور میشود, نفهم میشود, گنگ میشود و باز هم زندگی میکند .بعد از مدتی مست میشود و عادت میکند به مستی و وای به حالمان اگر در مستی خوش بگذرانیم و درد نداشته باشیم. درد را, انسان بی هوش نمیکشد,  انسان خواب نمیفهمد,  درد را, انسان با هوش و بیدار میفهمد.  راستی! دردهایم کو؟ چرا من بیخیال شده ام؟ نکند بی هوشم؟ نکند خوابم؟ مثل آب خوردن چندین هزار مسلمان را کشتند و ما فقط آن را مخابره کردیم.  قلب چند نفرمان به درد آمد ؟ چند شب خواب از چشمانمان گریخت؟ آیا مست زندگی نیستیم؟  خدایا تو هوشیارمان کن,  تو مرا بیدار کن, صدای العطش میشنوم صدای حرم می آید گوش عالم کر است. خیام میسوزد اما دلمان آتش نمیگیرد.  مرضی بالاتر از این چرا درمانی برایش جستجو نمیکنیم, روحمان از بین رفته سرگرم بازیچه دنیاییم. الَّذِینَ هُمْ فِی خَوْضٍ یَلْعَبُونَ ما هستیم, مرده ام تو مرا دوباره حیات ببخش, خوابم تو بیدارم کن.  خدایا! به حرمت پای خسته ی رقیه (س) به حرمت نگاه خسته ی زینب (س) به حرمت چشمان نگران حضرت ولی عصر(عج) به ما حرکت بده.  شهید عباس دانشگر
🌴🍀به وقت عاشقی🍀🌴 ♨️فرماندهی در برزخ 💢سرلشکر شهید مهدی زین الدین به نمازاول وقت خیلی اهمیت می داد. 💢پس از شهادتش او را در عالم رؤیا دیدند که مشغول زیارت خانه خداست و عده ای هم دنبالش بودند. 💢 از او پرسیدند شما این جا چه کاره اید؟! 💢گفته بود: به خاطر آن نمازهای اول وقت که خوانده ام در این جا فرماندهی این ها را به من واگذار کرده... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🌱 امام هادى (ع ) در ميان درندگان در زمان متوكل عباسى زنى به دروغ ادعا كرد كه من زينب دختر على بن ابى طالب هستم ، - با اين حيله از مردم پول مى گرفت - او را نزد متوكل آوردند. متوكل به او گفت : تو زن جوانى هستى با اينكه از زمان زينب دختر على سالها مى گذرد؟ گفت : پيغمبر دست بر سرم كشيده و دعا كرده است كه در هر چهل سال جوانى برايم برگردد. من تا حال خود را به مردم نشان نمى دادم ولى احتياج وادارم كرد كه خود را به مردم معرفى كنم . متوكل گروهى از اولاد على عليه السلام و بنى عباس و طايفه قريش را احضار كرد و جريان را به آنان گفت . چند نفرشان گفتند: روايتى نقل شده كه زينب دختر على عليه السلام در سال فلان از دنيا رفته است . متوكل به او گفت : در مقابل اين روايت ، تو چه مى گويى ؟ گفت : اين روايت دروغى است كه از خودشان ساخته اند من از نظر مردم پنهان بودم كسى از مرگ و زندگى من خبر نداشت . متوكل به حاضرين گفت : غير از اين روايت ، دليلى نداريد تا اين زن مغلوب گردد؟ گفتند: دليل ديگرى نداريم ، ولى خوب است حضرت امام هادى را احضار كنى ، شايد او دليل ديگرى داشته باشد. سرانجام متوكل حضرت را احضار كرد و قضيه آن زن را برايش مطرح نمود. امام فرمود: حضرت زينب در فلان تاريخ چشم از جهان فروبسته است . متوكل گفت : حاضرين نيز اين روايت نقل كردند، او نپذيرفت و من سوگند خورده ام جلوى ادعاى ايشان را نگيرم مگر با دليل محكم . حضرت فرمود: كار مهمى نيست من دليلى مى آورم كه او را مجاب كند و ديگران نيز قبول داشته باشند. متوكل گفت : آن دليل كدام است ؟ حضرت فرمود: گوشت بدن فرزندان فاطمه عليهاالسلام بر درندگان حرام است اگر راست مى گويد او را جلو درندگان بگذار چنانچه از فرزندان فاطمه عليهاالسلام باشد درندگان به او آسيب نمى رسانند. متوكل به آن زن گفت : شما چه مى گويى ؟ گفت : او مى خواهد من كشته شوم ، در اينجا از فرزندان فاطمه زياد هستند، هر كدام را مى خواهد جلو درندگان بياندازد. در اين وقت رنگ همگان پريد. بعضى از دشمنان امام گفتند: چرا خودش پيش درندگان نمى رود؟ متوكل به اين پيشنهاد تمايل كرد. چون مى خواست بدون آنكه در قتل امام دخالت داشته باشد او را از بين ببرد! به حضرت گفت : چرا خودتان نمى رويد؟ امام فرمود: اگر شما مايل باشيد من مى روم . متوكل گفت : بفرماييد. در آنجا شش عدد شير بود امام در جلو شيرها قرار گرفت . شيرها اطراف امام را گرفتند، دستهايشان را بر زمين گذاشته سر بر روى دست خويش نهادند. امام دست بر سر آنها كشيد و اشاره كرد كه كنار بروند و فاصله بگيرند، شيرها به جانبى كه امام اشاره كرده بود رفتند و در مقابل امام ايستادند. وزير متوكل به او گفت : اين كار بر ضرر تو است پيش از آنكه مردم از قضيه با خبر شوند او را بيرون بياور! متوكل از امام خواست از محل درندگان خارج شود و از حضرت عذر خواست كه نظر بدى درباره شما نداشتيم ، مقصودمان اين بود سخن شما ثابت شود. امام كه خواست حركت كند شيرها اطرافش را گرفتند و خود را به لباسهاى ايشان مى ماليدند. هنگامى كه حضرت پاى به اولين پله گذاشت اشاره كرد برگرديد! همه برگشتند و امام بيرون آمد. متوكل به آن زن گفت : اكنون نوبت تو است كه به محل درندگان بروى ، ناله و فرياد زن بلند شد، شروع به التماس كرده ، اعتراف به دروغگويى خود نمود. سپس گفت : من دختر فلان هستم از فقر و تهى دستى به اين ادعا افتادم . متوكل به حرف او گوش نكرد دستور داد او را جلو درندگان بيندازند ولى مادر متوكل درخواست كرد از تقصيرات آن زن بگذرد، متوكل نيز او را بخشيد. https://ble.ir/y133s ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 📚🖌http://eitaa.com/yasahe ᯽────❁────᯽ https://t.me/joinchat/AAAAAE2s_u8p_AW-aXlb4Q 🥀🌺☘💦🌷🍀🌹♥️🌿🌱🌴❤️🖤🌷🌷💦 💦🌷 اللهم عجل لولیک الفرج 🌷💦💦