*روزی که آیتالله جوادی آملی خاک بر سر ریخت !*
در زمان دفاع مقدس روزی آیتالله جوادی آملی به جبهه مشرف شده بود تا با رزمندگان بسیجی دیداری داشته باشند
در میان رزمندگان ، یک نوجوان بسیجی باصفایی بود که حدود ۱۴ سال داشت...
.. پایین ارتفاع چشمهای بود و باران گلوله از سوی عراقیها میبارید؛
لذا فرمانده ها گفته بودند
برای وضو هم به آنجا نروید.
بالا بنشینید و همانجا تیمم کنید.
آیتالله جوادی که وارد منطقه شده بود
آن نوجوان ۱۴ ساله داشت به سمت چشمه میرفت تا وضو بگیرد!
بچه ها، فریاد می زدند؛ نرو خطرناکه
ولی او گوش نمی کرد.
بچه ها آخرسر متوسل شدن به این عالم وارسته یعنی حضرت آیتالله جوادی آملی که آقا جان ؛ شما یه کاری بکنید
آقا نوجوان را صدا کردند که عزیزم کجا میروی؟
گفت؛ میروم پایین وضو بگیرم. گفتند پسر عزیزم!
پایین خطرناک است.
فرمانده ها گفته اند
میتوانید تیمم کنید لذا
شما تکلیفی ندارید و نماز با تیمم کافی است.
نوجوان بسیجی نگاهی بسیار زیبا
به چشمان مبارک این عارف بزرگوار کرد و لبخندی زد و گفت؛
حاج آقا بگذارید #نماز_آخرم را با حال بخونم
رفت وضو گرفت و نماز باحالی خواند....
دقایقی بعد قرار بود عدهای از بسیجیا برند جلو و با عراقیا درگیر بشند.
اتفاقا یکی از آنها همین نوجوان ۱۴ ساله بود.
یکی دو ساعت بعد آیتالله جوادی را صدا کردند و گفتند
حاج آقا بیاید پایین ارتفاع. آقا رفت پایین! جنازهای آوردند؛
آقای جوادی آملی بالاسر جنازه نشستند، دیدند همان نوجوان با
همان لبخند زیبا پرکشیده و رفته...
آیت الله جوادی آملی کنار جنازه اون بسیجی و روی خاک نشستند،
#عمامه خود را از سر برداشتند و خاک بر سر #مبارکشان ریختند و گفتند:
جوادی ، #فلسفه_بخوان
جوادی ! #عرفان_بخوان.
امام به اینها #چی_یاد_داد که
به ما یاد نداد؟!
من به او می گویم نرو ولی
او می گوید بگذار نماز آخرم را
با حال بخونم !
تو از کجا می دانستی که این نماز ، نماز آخر توست؟!
🌺 هفته یابود هشت سال دفاع مقدس یاد و خاطره شهدا گرامی باید.🌹🌹
🌴🍂🌺🍂🌴
https://eitaa.com/joinchat/2982805560C0db2510922
❤️با امام زمان حرف بزنیم.
🌹 آیت الله میلانی میفرمودند: هر روز بنشینید یک مقدار با امام زمان درد دل کنید.
♦️خوب نیست شیعه روزش شب شود و شبش روز شود و اصلاً به یاد او نباشد.
بنشینید چند دقیقه ولو آدم حال هم نداشته باشد، مثلاً از مفاتیح دعایی بخواند، با همین زبان خودمان سلام و علیکی با آقا کند. با حضرت درد دلی کند.
🌹أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌹
🌍
✨﷽✨
#پندانه
🔴به عواقب تصمیمهایت فکر کن
✍پیرمردی نارنجیپوش در حالیکه کودک را در آغوش داشت با سرعت وارد بيمارستان شد و به پرستار گفت:
خواهش میکنم به داد این بچه برسید. یک ماشین بهش زد و فرار کرد.
🔹بلافاصله پرستار گفت:
این بچه نیاز به عمل داره باید پولشو پرداخت کنید.
🔸پیرمرد گفت:
اما من پولی ندارم. پدر و مادر این بچه رو هم نمیشناسم. خواهش میکنم عملش کنید من هرجور شده پول رو تا شب براتون میارم.
🔹پرستار گفت:
با دکتری که قراره بچه رو عمل کنه صحبت کنید.
🔹پیرمرد پيش دكتر رفت اما دکتر بدون اینکه به کودک نگاهی بیندازد گفت:
این قانون بیمارستانه. باید پول قبل از عمل پرداخت بشه.
🔸صبح روز بعد همان دکتر سر مزار دختر کوچکش ماتش برده بود و به دیروزش میاندیشید.
🔹گاهی اوقات تا اتفاقی برای خودمان پیش نیاید، به فکر ابعاد مختلف آن نیستیم.
https://eitaa.com/joinchat/2982805560C0db2510922
🌹دوست فرانسویم گفت: بهتر نبود اسم گلها رو کوچههاتون میذاشتید.
گفتم: اتفاقا ما دقیقا اسم گلهامونو گذاشتیم رو کوچههامون.
💐 *هفته دفاع مقدس گرامی باد*
✨﷽✨
#پندانه
🌼تجربیات پیرمرد حکیم
✍از پیرمرد حکیمی پرسیدند:
از عمری که سپری کردی چه چیز یاد گرفتی؟
وی پاسخ داد:
یاد گرفتم
🔹که دنیا قرض است باید دیر یا زود پس بدهیم.
یاد گرفتم
🔸که مظلوم دیر یا زود حقش را خواهد گرفت.
یاد گرفتم
🔹که دنیای ما هر لحظه ممکن است تمام شود اما ما غافل هستیم.
یاد گرفتم
🔸که ثروتمندترین مردم در دنیا کسی است که از سلامتی، امنیت و آرامش بهرهمند باشد.
یاد گرفتم
🔹کسی که جو میکارد، گندم برداشت نخواهد کرد.
یاد گرفتم
🔸کسی که میخواهد مردم به حرفش گوش بدهند باید خودش نیز به حرف آنان گوش دهد.
یاد گرفتم
🔹که مسافرت کردن و همسفره شدن با مردم، بهترین معیار و دقیقترین راه برای محک زدن شخصیت و درون آنان است.
یاد گرفتم
🔸کسی که معدنش طلاست همواره بدون تغییر طلا باقی میماند اما کسی که معدنش آهن است تغییر میکند و زنگ میزند.
یاد گرفتم
🔻که بساط عمر و زندگیمان را در دنیا طوری پهن کنیم که در موقع جمع کردن دست و پایمان را گم نکنیم.
https://eitaa.com/joinchat/2982805560C0db2510922
✨ندبه های انتظار✨
🔴عاقبت سکوت در برابر دعوا و فحاشی دیگران!
✅آقا #سید_هاشم_حداد می فرمود:
«چندین بار خدمت آقای قاضی(استاد العرفا) عرض کردم که :
🔴آزار و اذیت های کلامی مادر زنم به حد نهایت رسیده است و من حقاً دیگر تاب و صبر شکیبایی آن را ندارم و از شما می خواهم اجازه دهید زنم را طلاق دهم.»
🌺مرحوم قاضی فرمودند:
از این جریانات گذشته، تو زنت را دوست داری؟
🔷عرض کردم: آری.
🔶فرمودند: آیا زنت هم تو را دوست دارد؟
🔷عرض کردم: آری.
🔶فرمودند: ابداً راه طلاق نداری. برو صبر پیشه کن، تربیت تو به دست مادرزنت می باشد، باید تحمل کنی و بسازی و شکیبایی پیشه کنی!
🔴من هم از دستورات مرحوم آقای قاضی ابداً تخطی و تجاوز نمی کردم و آن چه این مادرزن بر مصائب ما می افزود تحمل می نمودم.
▪️تا این که یک شب تابستانی خسته و گرسنه و تشنه به منزل آمدم،
✅داخل اطاق بودم که مادرزنم تا فهمید من آمده ام شروع کرد به ناسزا گفتن و فحش دادن و همین طور به این کلمات مرا مخاطب قرار دادن.
✳️ طوری که نه تنها من بلکه همسایگان هم می شنیدند،
گفت و گفت تا حوصله ام تمام شد.
💠 ولی بدون این که به او پرخاش کنم و یا یک کلمه جواب بدهم از خانه بیرون رفتم و سر به بیابان نهادم.
🔰بدون هدفی و مقصودی همین طور داشتم می رفتم، در این حال ناگهان دیدم من دو تا شدم..
🔷 یکی سید هاشمی است که مادرزن به او تعدّی می کرده و فحش و ناسزا می گفته
🌟و یکی من هستم که بسیار عالی و مجرد و محیط می باشم و ابداً فحش های او به من نرسیده...
🔆 در این حال برایم مشخص شد که این حال بسیار خوب و شادی زا فقط در اثر تحمل آن ناسزاها و فحش هایی است که وی به من داده است.
❌ و اگر من، تحمل اذیت های مادرزن را نمی نمودم تا ابد همان سید هاشم محزون و غمگین و پریشان و ضعیف و محدود بودم.
🌕الحمدلله که الان این سید هاشم هستم که در مکانی رفیع و مقامی بس ارجمند و گرامی هستم، که گرد و خاک تمام غصه های عالم بر من نمی نشیند و نمی تواند بنشیند...
🌹آقای قاضی (استاد العرفا)می فرمودند:
« انسان هیچ وقت نباید مأیوس شود و از دیر کرد نتیجه نباید دست از سیر و سلوک بردارد
💥 زیرا ممکن است کسی با ناخن زمین را بخراشد و سپس ناگهان به اندازه گردن شتر آب زلال و روان جاری شود. »
https://eitaa.com/joinchat/2982805560C0db2510922
به نام خدا و با عرض سلام،
من الغریب، الی الحبیب؛
آقا سلام...
باز منم خاک پایتان،
دیوانهای که لک زده قلبش برایتان...
چه شد عزیز دلم، بینمان فراق افتاد؟
و آن چه را که نمی باید اتفاق افتاد،
چقدر غنچه نرگس، که یک به یک پژمرد
چقدر میخـک و مـریم، کـف اتاق افتاد
نیامدی و رسید "اربــعین" و جا ماندم
دلم هـوای تو کرد و دوباره طاق افتاد
میان مـا و نجـف، راه سبـزِ مشـّایه
پیاده رفتنِ تا "کــربلا" فراق افتاد
شب زیارتـیِ جـدّتان، هـمین هـفته
اگـر گـذار شمــا، در ره عــراق افتـاد...
تو را به عّمه سه ساله، که از پدر جا ماند
تو را به صورت ماهش، که در محاق افتاد
همین که اذن دخول از لب تو جاری شد
همینکه چشم قشنگت، بر آن رواق افتاد...
بخوان "زیـارت عـشق" و سلام ما برسان
بگو که این دلِ عاشـق، به اشتیـاق افتاد...
دیدن روی تو ای یار سفرکرده من،
آرزویم شده ای کاش به گورش نبرم...
جهت سلامتی، خشنودی، تعجیل در امر
فرج آقا امام زمان(عج) و شفای جانبازان و بیماران و مبتلایان کرونا، سلامتی مدافعان سلامت و مغفرت شهدا و درگذشتگان و شهدای کادر درمان و متوفیان کرونا صلوات...
به رسم رفاقت،
التماس دعای شهادت...
https://eitaa.com/joinchat/2982805560C0db2510922
☘️یاحی یاقیوم ☘️باسلام واحترام 🤚امام حسن مجتبی (ع ) :
نعمتهای خداوند یک آزمون است ،
اگر شکر و حق آن ادا شود برای انسان نعمت ، و اگر ناسپاسی کرد (همان نعمت) برایش عذاب خواهد بود».
[📚بحارالانوار، ج۷۵،ص۱۱۳]🌷التماس دعاوصلوات🤲
https://eitaa.com/joinchat/2982805560C0db2510922
#پیام_سلامتی
✅همراه با صبحانه ۵ عدد مویز بخورید زیرا
🏵ضد استرس
🏵افزایش حافظه
🏵کاهش ابتلا به سرطان
🏵مفید برای سلامت مو و پوست
https://eitaa.com/joinchat/2982805560C0db2510922