1.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹اسم این آدم در دیوان شهدا نوشته میشه، براش در هر شب و روز، ثواب هزار شهید مینویسند!
#استاد_مجتهدی
#ماه_مبارک_رمضان 🌙
#اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج
9.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔅معنای انتظار...
👈 هنگام ظهور، وجه الله را میبینیم
🤲اللهم عجل لولیک الفرج
استاد#پناهیان
2.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎻 ربنای استاد شجریان 🤞
التماس دعا 🤲
✨ماه مبارک رمضان✨🌙
20.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♣️مناجاتی بسیار زیبا و دلنشین.
خواننده سید یوسف مناجاتی.
🇮🇷
✍آیه نفس مطمئنه که حاج قاسم با شنیدن آن با صدای بلند می گریست طبق روایت قاری قرآن آقای عبدالصمد مزروقی...
🔸طی دو سالی که سرباز ایشان در لشکر ۴۱ ثارالله بودم هر ساله در دهه فاطمیه یک روضه معروف در منزلشان برگزار میکردند و همیشه دم در میایستادند.
🔹گاهی که من آنجا میرفتم و قرآن میخواندم وقتی به یک سری از آیات خاص قرآن مانند یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِی إِلى رَبِّکِ راضِیَةً مَرْضِیَّةً فَادْخُلِی فِی عِبادِی وَ ادْخُلِی جَنَّتِی که میرسیدم بلند بلند گریه میکردند و با همان حال از مردم استقبال میکردند همین طور که میخواندم صدای گریه ایشان در کل فضا میپیچید.
🔸ایشان زمانهایی هم به لشکر میآمد و چند روز میماند و به خانه نمیرفت این درحالی بود که تا مرکز شهر چهل دقیقه راه بیشتر نبود اما اینقدر کار روی سرشان ریخته بود که میماند تا آنها را انجام دهد و در زمان نماز مغرب و جلسه قرآن در داخل مسجد میآمدند و در گوشهای مینشستند و با رفقای خود و فرماندهان دیگر حرف میزدند.
# مکتب زینبیون شهید حاج_قاسم سلیمانی خواهران انقلابی
✍بیست و پنج سال عاشقی و سیره رفتاری سردار شهید سید حمیدرضا هاشمی طبق روایت نجمه السادات مولایی همسر شهید...
🔹خیلی آدم خوب و ولایت مداری بود نماز اول وقتش ترک نمیشد و دائم الوضو بود.
🔸آنقدر مرد خوبی بود که توصیفش سخت است در تمام مدتی که با هم زندگی کردیم پیش نیامد که یک روز کامل بگذرد اما او به من ابراز علاقه نکند پیش نیامده بود مسافرت برود حتی یک سفر یک روزه و چیزی برای من به عنوان سوغاتی نخرد.
🔹بعضی اوقات غافلگیرم میکرد گاهی در را که باز میکردم میدیدم یک دست گل زیبا جلویم گرفته است میدانست من عاشق گل نرگسم گاهی یک دسته گل بزرگ نرگس میگرفت.
🔹وقتی از سر کار به منزل میآمد کارهای اداره را پشت در میگذاشت و وارد خانه میشد و نگرانیها و خستگیهایش را با خود نمیآورد خندهرو و بشاش وارد منزل میشد.
🔸آنقدر عاشقانه همدیگر را دوست داشتیم که من از این مسئله میترسیدم میترسیدم اگر آقا سید را زیاد دوست داشته باشم او را از دست بدهم که این اتفاق هم افتاد زندگی خیلی خوبی داشتیم.
🔹ما ۲۵ سال بود که ازدواج کرده بودیم ولی بچهدار نشدیم اما هیچ وقت فکر نمیکردیم باید برویم دنبال بچه یا به خاطر بچه باید دکتر برویم و بفهمیم که چرا بچهدار نشدیم.
🔸اصلا راجع به آن فکر هم نمیکردیم چون آنقدر همدیگر را کامل میکردیم که فکر نمیکردیم نیازی به بچه داشته باشیم.
#شهید_سیدحمیدرضا_هاشمی
مکتب زینبیون شهید حاج قاسم سلیمانی خواهران انقلابی