eitaa logo
💖 یاس نبـی 💖
1.3هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
6.5هزار ویدیو
67 فایل
حسبی الله‌﷽ #یا_علی_جانمـ♥ #لبیک_یا_مهدی♥ خدایا♥ شُـده سَرشـار از خیالـ عِشقـ تــو #زِندگیمـ🌹 مِـثلـ یڪ #کُلبه‌ے‌دنجے کـہ پـُر از اِحسـاسـ استـ ✔ کپی تمام مطالب با ذکر صلوات و عجل فرجهم ودعا برای شهادتم #حَلالاًطَیّباً ارتباط با ما @mohebezahra18
مشاهده در ایتا
دانلود
لااله‌الاالله ۸.mp3
16.68M
مجموعه‌ صوتی ۸ فهم لااله‌الاالله اولین و تنهاترین رمز، برای ایستادن صحیح مقابل خداست. فقط عاشق، می‌تواند معشوقش را ببیند و درست در برابرش بایستد. فقط عاشق، می‌تواند مشقات راه عاشقی را تحمل کند. • عشق چه رنگی است؟ • چه طعمی است؟
لااله‌الاالله ۹.mp3
17.3M
مجموعه‌ صوتی ۹ حقیقتِ عشق، فقط یک شعار دارد، یک مصداق دارد، یک تابلو یا الگو یا تمثیل دارد؛ { لا إله إلّا ألله } = هیچ عشقی جز عشق به الله وجود ندارد! ✘ این حقیقت، بیشتر شبیه یک معادله فضاییِ غیرقابل باور است. اینهمه عشق پاک، مثل عشق همسران، عشق میان والدین و فرزند، عشق میان دوستان و .... پس چگونه توجیه می‌شوند؟ خواب و توهمند؟
لااله‌الاالله ۱٠.mp3
23.52M
مجموعه‌ صوتی ۱٠ هر چیزی هر عملی هر نیتی و ... روز قیامت وزن دارد و در ترازوی آنجا وزن می‌شود ؛ جز • این جمله یعنی چه؟ • مگر لااله الا الله هم "وزن کردنی" است؟
لااله‌الاالله ۱۱.mp3
15.95M
مجموعه‌ صوتی ۱۱ ☜ نگاه ما به گناه "خیانت در عشق"، نگاهی بارها کثیف‌تر از خطاها و گناهان دیگر است، و کسی که به عشق خود در زمین خیانت می‌کند را، انسان قابل اعتمادی نمی‌دانیم. ✗این در حالیست که ما بیست سال، سی سال، چهل سال، پنجاه سال و .... به این "خیانت در عشق" آنهم از نوع حقیقی‌اش مبتلائیم و بی‌خیالِ همه چیز در حال گذران عمرمان هستیم. این یک ادعاست؟ یا منطقی در پس خویش، نهفته دارد؟
لااله‌الا‌الله ۱۲.mp3
16.39M
مجموعه‌ صوتی ۱۲ عشق، خود یک سلوک است، یک حرکت رو به جلو، در جاده‌ای که انتهایش بسته نیست و تا بی‌نهایت، امکانِ رسیدن دارید! باید در این جاده، تا زنده‌اید، با و حرکت کنید! قرآن دو عامل برای سرعت و سبقت در این جاده، معرفی کرده است.
لااله‌الاالله ۱۳.mp3
16.76M
مجموعه‌ صوتی ۱۳ ※ باید به "شرافت در ارتباط با خدا" برسیم! یعنی بالاخره روزی برسد که اجازه ندهیم خداوند ما را در حالتی از؛ بی حیایی نانجیبی هرزگی فحشا و ... در ارتباط با خودش ببیند! ※ تلاش برای این شرافت را از کجا شروع کنیم؟
به نام خدا شروع رمان (:
°|♥️|° ... دوربین رو تحویل امانت داری حرم دادم و با یه قبض زرد رنگ به طرف بچه ها برگشتم. اعصابم خط خطی و داغون بود و منتظر بودنم کسی حرف بزنه تا به مثل سگ پاچه شو بگیرم. :| +فاطی(فاطمه خانوم رفیق شفیق بنده): فائزه چرا عین گوجه فرنگی قرمز شدی؟! حرف فاطی شد تلنگری برای به رگبار بستن فاطی و اون خادم حرم که تو گشت بود.‌ _هان؟!چیه؟! توقع داری عین گوجه فرنگی نشم!! دختره ی عقده ای به هیچکس کار نداشت اصل اومد گیر داد به این دوربین بدبخت من‌.. فاطی: بابا خواهر من ول کن حالا با گوشی عکس بگیری چی میشه حتما که نباید دوربین باشه! _عه! نکنه فکر کردی کیفیت عکس دوربین کنون و گوشیای چینی ما یکیه؟! فاطی: پیف پیف حالا هی کیفیت کیفیت نکن بابا، دیگه گذشت رفت بیا بریم زیارت. _الهی چادرت نخ کش بشه...! الهی غذات بسوزه...! الهی شوهرت کچل باشه...! دختره عقده ای!.. چرا دوربینو گرفتی! مندل(مهدیه بانو دوست گرام اینجانب): خدا مرگت بده! زیارت خودت با این حرفایی که زدی باطل شد که بدرک :| زیارت مارم باطل کردی! _عه! چه ربطی داره به زیارت؟ کی گفته باطله؟! اصلا صبرکن الان میرم از اون حاج آقا که اونجا وایساده میپرسم فاطی بدو بریم.. دست فاطی رو گرفتم و به زور کشوندم سمت یه روحانی که با یه پسر وایساده بود توی یه قدمی شون ایستادیم از پشت _ سلام حاج آقا! حاجی برگشت و ما با دیدن سیمای زیبای حاجی چشامونو درویش کردیم حاجی: سلام علیکم بفرمایید؟ _ ببخشید حاج اقا من یه سوالی داشتم. حاجی: بفرمایید میشنوم؟ _حقیقتش میخواستم بدونم اگه فحش بدی و نفرین کنی زیارتت باطل میشه؟!! یهو یه نفر عین یه حیوون نجیب شروع کرد به خندیدن :| عه کی بود..؟! فاطی که نی :| منم نیستم :| حاجیم نی :| پس کیه ؟! عه این یارو قدبلندس که کنار حاجیه! پشتش به ما بود و میخندید و شونه هاش از پشت می لرزید!! _وا آقا واسه چی میخندی؟! یارو قلد بلنده: برای اینکه زیارت رو اصولا میگن قبول نیست نه باطل شده! اینو گفت و برگشت طرف ما... و برگشت برادر قدبلنده همانا و باز موندن دهن اینجانب به ابعاد غار مرحوم علی صدرم یه جا.. وای خدا چه چشمایی... عسلی! °|♥️|°
💖 یاس نبـی 💖
﷽ #خانم‌خبرنگار_و_آقای‌طلبه #قسمت_اول °|♥️|° ... دوربین رو تحویل امانت داری حرم دادم و با یه قبض
°|♥️|° چشم قشنگه: اوهوم! خانوم حواستون کجاست؟! اوه اوه از اون موقع دارم همینجوری عین بز پسر مردمو دید میزنم وای آبروم رفت! خودمو جم و جور میکنم.. _بله آقا! من اصلا دوس دارم بگم باطل میکنه شما مفتشی؟! چشم قشنگه: نخیر مفتش نیستم، طلبه هستم و باید مشکلات دینی افراد رو حل کنم! _عه! پس امامه ات کو؟! اصلا عبام نداری که! چشم قشنگه: یعنی بنظر شما هرکس لباس نداشته باشه طلبه نیست! _نه نیست! چشم قشنگه: بابا خانوم شما عجب رویی دارید ها! روحانی که تا اون موقع ساکت بود با صدایی که توش خنده موج میزد گفت : جواد از تو بعیده! دخترگلم بی ادبی پسر منو ببخشید. اوه اوه فامیل در اومدن! _عه چیزه.. یعنی چیزه! آهان یعنی میخواستم بگم نه بابا این چه حرفیه خداببخشه. روحانی: ممنون دخترگلم لطف کردی التماس دعا چشم قشنگه: |: من: (: روحانی: (: فاطی: /: با فاطمه به طرف بچه ها برگشتیم ولی فکرم پیش چشمای پسره بود!! وای خدایا خودت ببخشم من که چشم ناپاک نبودم. فاطی: واااای خاک تو سرم! _عه خاک تو سر من! چرا تو سر تو؟! فاطی: بچه ها رفتن! حالا تو این شلوغی چجوری پیداشون کنیم بدبخت شدیم فائزه خدا لعنتت کنه! _فاطی :| مگه عصر حجره؟! بابا زنگ میزنیم پیداشون میکنیم دیگه! فاطی: عه راس میگی ها! بزنگ ببین کجان. _از دست تو.. گوشیمو از جیب شلوارم بیرون آوردم _وااای فاطی شارژ برقی نداشتم خاموش شده‌.. توهم که گوشیت تو ماشینه‌.. فاطی: وای فائزه یه کاری کن! برو از یکی گوشی بگیر :| یک آن یه فکر به ذهنم رسید... حاج آقا و پسرشون.. آروم و متین به سمتشون حرکت کردم هنوز همونجا بودن.. _ببخشید حاج اقا! حاجی: شمایید دخترم.. بفرمایید؟ _حقیقتش ما از دوستامون جدا شدیم حالاهم گوشیم شارژ نداره باهاشون تماس بگیرم.. میشه از گوشی شما استفاده کنم؟! حاجی: عه این چه حرفیه دخترم. جواد جان گوشیتو بده تا تماسشونو بگیرن. جواد (همون چشم قشنگه خودمون): بله بفرمایید.. وقتی گوشیشو به طرفم گرفت دستامو بردم جلو برای گرفتنش که یهو یه لرزش کاملا ضایع افتاد توی دستام! به هر بدبختی بود گوشی رو از دستش گرفتم.. تا رسید دستم قفل شد دوباره روی صفحه قفل نوشته بود "سید محمد جواد" وای خدا اونم سیده.. _ببخشید قفل شد! آقا سید آروم جوری که من نفهمم (البته ارواح عمش یجوری اتفاقا گفت من بفهمم :| ) گفت: از بس استخاره کردید موقع گرفتنش دیگه.. گوشی رو دوباره دستش دادم اونم رمز و زد و بهم پس داد. حالم بی خود و بی جهت گرفته بود.. °|♥️|°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 | ندانستن مقدار مسافت شرعی ‌ ✅ اگر مسافر به دلیل جهل به موضوع، روزه بگیرد؛ مانند اینکه رفتن به محلی را قصد کند که در واقع به اندازه مسافت شرعی است ولی به دلیل جهل به مقدار مسافت، روزه بگیرد، روزه‌اش باطل است. 🔺 رساله نماز و روزه، مسأله ۹۵۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟠 مار و عقرب در قبر . . ! 🔸 خداوندا از عذاب و تنگی و فشار قبر به تو پناه می‌برم . 📙 مکارم الأخلاق ، ص۲۷۹ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ انتشارپست‌ثواب‌جاریه‌در‌پی‌دارد🌹