همه‌ی مدیران جمهوری اسلامی، از اوّل جمهوری اسلامی تا امروز، خدمات مهمّی انجام دادند. خب ما دیدیم، بودیم؛ نزدیک بودیم، دیدیم خدماتی انجام دادند؛ البتّه صدماتی هم بعضاً زدند؛ خدمات هم بوده، صدمات هم بوده. خدمات دولتی‌ها و قضائی‌ها و مجلسی‌ها را در طول این زمان هرچه بوده، باید انسان سپاسگزاری کند، شکرگزاری کند؛ غالب [آنها] هم خدمتگزاران هستند. صدمات را هم بایستی انتقاد کرد، نقد کرد؛ منتها نقد منصفانه و نقد مسئولانه، نه نقد همراه با فحّاشی و تهمت. نقد و نقدپذیری واجب است، تهمت و لجن‌پراکنی حرام است؛ نقد با تهمت‌زنی فرق میکند، با لجن‌پراکنی فرق میکند، با تکرار حرف دشمن فرق میکند؛ نقد باید منصفانه باشد، باید عاقلانه باشد، باید مسئولانه باشد. سیاه‌نمایی هنر نیست؛ اینکه برداریم همین‌طوری بی‌هوا، این دستگاه را، آن دستگاه را، این قوّه را، آن قوّه را بدون هیچ تمییزی محکوم کنیم؛ خب هر کسی، هر بچّه‌ای هم میتواند سنگ دستش بگیرد شیشه‌ها را بشکند، اینکه هنر نیست. هنر این است که انسان، منطقی حرف بزند، منصفانه حرف بزند، برای خاطر هوای نفْس حرف نزند، برای خاطر جهات شخصی حرف نزند، برای خاطر قدرت‌یابی حرف نزند، خدا را در نظر داشته باشد؛ اِنَّ السَّمعَ‌ وَ البَصَرَ وَ الفُؤادَ کُلُّ اُولٰئِکَ کانَ عَنهُ مَسئولاً،(۱) بدانید خود این حرفی که میزنید، در روز قیامت عملی است که مجسّم میشود در مقابل شما، و خدای متعال مؤاخذه میکند، سؤال میکند؛ نمیشود هر حرفی را انسان به‌خاطر میل دل خودش بزند. انقلابی‌نمایی غیر از انقلابی‌گری است؛ انقلابی‌نمایی [یعنی] آدم جوری عمل کند که کأنّه ما [انقلابی هستیم]؛ انقلابی‌گری کار سختی است؛ پابندی لازم دارد، تدیّن لازم دارد. نمیشود که انسان یک دهه همه‌کاره‌ی کشور باشد، بعد یک دهه‌ی بعدی تبدیل بشود به مخالف‌خوان کشور؛ این[طور] که نمیشود.۱۳۹۶/۱۰/۰۶ بیانات در دیدار اعضای شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی کارگزاران نظام, نقد منصفانه, اتهام‌پراکنی, پرونده اعمال قرآن https://eitaa.com/yassyaali #مرگ_بر_اسرائیل #مرگ_بر_آمریکا

⭕️حاج اقا هارداسان به نظرم شما ترکی بلد نبودی وگرنه اگر میگفتن حاج آقا کجایی شاید جواب می‌دادید ما اشتباه کردیم باید می‌گفتیم اولاد پیغمبر کجایی؟ دلمون ترکید از دلتنگی و این همه‌روزهای سخت کاش بودی و ما هم فقط نگران باشگاه و فوتبال و این چیزا بودیم حاج اقا کجایی که ببینی دردها یهو چه بزرگ شد بعد از رفتنت بزرگترین درد زخم زبان هست ای زخم زبان میزنند همونها که عفو شما شامل حالشون شده بود همونها بدجور این روزا زخم زبان می‌زنند. شهادت شما حتی سنگین تر از شهادت سردار شد خیلی سنگین‌تر میدونم شما اونور پیش امام رضایی شما خادمش بودید اولادش بودید مارو دعا کن امشب دعا کن که این قصه آخرش واسه ما خیلی تلخ تموم شد ✍عالیه سادات https://eitaa.com/yassyaali #مرگ_بر_اسرائیل #مرگ_بر_آمریکا

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دو کلمه #حرف_حساب برای ثبت در تاریخ و اذهان همه ما مردم ✅ بزرگان گفته‌اند: چهل تا عاقل را می‌شود با یک حرف منطقی قانع کرد، ولی یک احمق را نمی‌شود با چهل بار حرف منطقی قانع کرد! سرگذشت همه کسانی که به آمریکا اعتماد کردند در چند خط بخوانیم: ⭕️حسنی مبارک گفت: نباید به آمریکا اعتماد می‌کردم. ⭕️ معمر قذافی گفت: بزرگت‌رین اشتباه عمرم اعتماد به آمریکا بود. ⭕️محمد مرسی گفته است: اشتباه استراتژیک من و عامل اصلی شکست انقلاب مصر اعتماد به آمریکا بود. ⭕️ بن علی گفت: دلیل سقوط من اعتماد بی‌جای من به آمریکا بود. ⭕️منصور هادی در یمن گفت: اگر فریب آمریکا را نمی‌خوردم، در قدرت باقی می ماندم. ⭕️ محمد مصدق در ایران گفت: بزرگترین اشکال در دولت ملی شدن نفت زمانی بود که به آمریکایی ها امیدوار و اعتماد کردم. ✅ تمام تاریخ نگاران معاصر در کشور معتقدند: دلیل سقوط دولت مردمی مصدق و کودتای 28 مرداد 1332 به دلیل اعتماد بی‌جای مصدق به آمریکا بود. ⭕️ صدام در لحظه اعدامش گفته بود: این طناب دار را آمریکائی‌ها به گردن من انداختند. ⭕️در کتاب پاسخ به تاریخ ص 278، محمد رضا شاه در آخرین روزهای عمرش می‌گوید: دلیل فروپاشی سلطنت من اعتماد به آمریکا بود. یعنی حتی شاه هم بعد از سال‌ها رفاقت و خدمت به آمریکا، فهمیده بود که نمی‌توان به آمریکا اعتماد کرد. ⭕️جمله معروف شاه: ... آن زمان که صاحب قدرت بودم، تصور می‌کردم که اتحاد من با غرب بر مبنای اتحاد و اطمینان دو جانبه برقرار است، شاید این اطمینان و اعتماد #یک_اشتباه_بود ..." 📚منبع کتاب پاسخ به تاریخ، نوشته محمدرضا پهلوی، صفحه ۲۷۸. ❌ حالا برخی در کشور هم‌چنان امیدوارند تا آمریکا این شیطان بزرگ و اروپایی‌ها این شیاطین کوچک، برایشان آستین بالا بزنند و مشکلاتشان را حل کنند، در کجای عبرت‌های تاریخ قرار گرفته‌اند؟ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ارسالی یکی از کار برها

🔻 اگر این جریان سامان دهی و سازمان دهی نشود! به بهانه اظهار نظر اخیر حسن آقا میری... 🔻 امروز صوتی از حسن آقامیری شنیدم که مربوط به گفتگوی روزهای قبل او بوده است. جمله ای شبیه به این مطرح می‌کند که من را هم بیرون انداختند از جبهه انقلاب، و این دایره را به اسم اینکه می‌خواهند از ولایت پیروی کنند تنگ‌تر کردند، اما خودشان حالا راه خودشان را رفتند. من چند هفته ی پیش خدمت شما دوستان عزیز عرض کردم: خیلی ها یا نسبت هایی بینشان با جبهه انقلاب تعریف میشد، یا خودشان بخشی از این جبهه بودند اما همه در سال‌های اخیر به دلایل مختلف از این جبهه کنار گذاشته شده شدند. توسط چه کسانی؟ توسط کسانی که یک گروه فشار رسانه ای از جوان هایی به اسم دفاع از ولایت دور آنها جمع شده و حالا به عقدِ ولایت این افراد در آمده اند. حالا در این چند هفته دیدم افراد زیادی خودشان را با این سوال مواجه کرده اند که: راستی چه شد ما از جبهه انقلاب اخراج شدیم؟ از وزیر و وکیل و سیاست مدارش تا نویسنده و سخنران و.... که اکنون در این جبهه نیستند با این سوال رو به رو شده اند. برخی فهمیده اند: کسانی میخواستند صاحب این جریان شوند، ما را حذف کردند. منصورحقیقت پور اخیرا مصاحبه ی تندی داشته که در آن اشاره ای کرده به یک گروه که بقیه را تهمت باران کرده و همه را حذف کرده‌اند تا ته مانده ی این جبهه خودشان و رسانه های پر شمارشان باشند. من خوشحالم که در این چند هفته خیلی ها وادار شده اند به این سوال ها فکر کنند. اما فکر کردن کافی نیست. چه باید کرد؟ 🔻 ما اگر از آسیب شناسی فوق که واجب است بگذریم نباید فراموش کنیم که یک زمانی چیزی نام حزب جمهوری اسلامی داشتیم. بمبی که گذاشتند و افرادی که ترور کردند دقیقا منجر به این شد که این حزب را دیگر به عنوان یک جریان سیاسی دارای قوه ی عاقله نبینیم. سال‌ها گذشت و ما در دهه ۹۰ به این فکر افتادیم که با محوریت حضرت آیت الله مهدوی کنی یک اردوگاه بسازیم. من علمای بزرگی را می توانم اسم ببرم که بسیار محترم هستند و رهبری درباره آنها ساعت ها جمله های زیبا گفته اما در خصوص سیاست ورزی آنها صراحتا گفته: من درباره ی فعالیت سیاسی ایشان نظری ندارم. در همین عصر اما نظر رهبری در خصوص آیت‌الله مهدوی کنی کاملا متفاوت بوده است. دقیقا دهه ۹۰ و همانجا که ایشان کوشید به اردوگاه انقلاب سر و شکل بدهد سر و کله ی گروهی افراطی پیدا شد که اکنون به عنوان جبهه ای که انحراف در بینشان بود اما آن قدر خود را جنون آمیز افراطی معرفی می‌کردند که بسیاری از قلب های پاک را که به دنبال یک جریان پر حرارتِ دغدغه مند دلسوز بودند را فریب میداد. همان جریان با آمدنش و آغاز فعالیتش نه تنها نگذاشت تلاش آیت الله مهدوی کنی برای سر و شکل دادن به یک اردوگاه با شخصیت و سطح بالا به نتیجه برسد بلکه کشتی این جبهه را سوراخ کرد. به فعالیت سیاسی خود هم ادامه داد و چون باید نظر بدنه ی انقلابی و مذهبی را جلب می‌نمود، دیگر انقلابی ها را تخریب، خاموش یا حذف کرد. تا امروز هم که با شما صحبت میکنم تلاش‌های حضرت آیت الله موحدی کرمانی که سابقا هم حرکت هایی کردند تا جبهه انقلاب دوباره جان بگیرد به هیچ کجا نرسید و آنچه باید رخ نداد.... 🔻 اکنون اگر پذیرفته ایم که جبهه انقلاب در شکستی سهمگین، ۱۸ میلیون رای شهید رئیسی را نابود کرده است باید آغاز را اینجا ببینیم: تشکیل یک حزب سیاسی و آغاز یک فعالیت سیاسی ساختارمند! که هم نیرو تربیت کند. هم مرام نامه و خط مشی مشخص داشته باشد و هم بکوشد حرف هایی برای گفتن داشته باشد، برای بدنه هوادار تبیین کند و در طول سال بکوشد جامعه را با آن همراه کند. چند هفته قبل از انتخابات افرادی چون محسن رضایی کوشیدند با افرادی که دور میز با آنها نشسته بودند اجماع سازی کنند که متاسفانه نشد. آقایان! اگر برای این اردوگاه یک تشکیلات ساختید که هیچ، اگر نساختید؛ جماعت افراطی به دور از عقلانیت، که اگر در دوره ی شهید مطهری و بهشتی به ایتا دسترسی داشتند حتما هر دو شهید را نزد انقلاب منفور میکردند، ته مانده ی آبرو و اعتبار جبهه انقلاب را نابود خواهند کرد. این جبهه برای ایران شهید داده است. مدافع حرم پرورش داده و خون داده است. شأنش این ابتذالی که "قدیس سازها" ، جامعه ی خام و ساده اندیش را به آن مبتلا کرده اند، نیست. اگر امروز فکری نکنید فردا باید برای این جبهه فاتحه بخوانیم... هرکس مسئول است فکری کند تا عقلانیت به این جبهه برگردد. نگذارید سربازان دلسوز این جبهه خاموش یا بی انگیزه شوند. اگر کاری درست را سامان دهید آنها که خاموش شده یا رفته اند بر میگردند. آقایان محترم؛ امر سیاست، در جبهه انقلاب و بین قشر مذهبی-انقلابی رسماً به ابتذال کشیده شده است. همین حالا فکری کنید فردا دیر است #آقای_تحلیلگر 🇮🇷✌️

می‌خندیم؟!؟!؟ شخصا نمی‌خندم فقط می‌گم چقدر وقیح، چقدر پرو، چقدر بی‌چشم و رو. این‌جا زادگاهتونه، وطن‌تونه و هیچ‌کس هم حق نداره بیرونتون کنه یا راهتون نده ولی اولا وقتی به انتخاب خودت می‌ری، حق نداری دری‌وری بگی دوما حق نداری توقع داشته باشی فرش قرمز پهن کنن برات و فردای برگشتت بهت سریال و فیلم پیشنهاد بشه @berke_noghre