🍀زیارت نامه حضرت زهرا (سلام الله علیها)
یا مُمْتَحَنَةُ امْتَحَنَكِ اللّٰهُ الَّذِي خَلَقَكِ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَكِ فَوَجَدَكِ لِمَا امْتَحَنَكِ صابِرَةً ، وَزَعَمْنا أَنَّا لَكِ أَوْلِياءٌ وَ مُصَدِّقُونَ وَصابِرُونَ لِكُلِّ مَا أَتَانَا بِهِ أَبُوكِ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ ، وَأَتىٰ بِهِ وَصِيُّهُ ، فَإِنّا نَسْأَلُكِ إِنْ كُنَّا صَدَّقْناكِ إِلّا أَلْحَقْتِنَا بِتَصْدِيقِنَا لَهُما لِنُبَشِّرَ أَنْفُسَنا بِأَنَّا قَدْ طَهُرْنا بِوِلايَتِكِ.
💐💐💐
ای آزموده، آزمودت خدایی که تو را آفرید، پیش از آنکه تو را بیافریند، پس به آنچه آزمودت تو را شکیبا یافت، ما بر این باوریم که دوستان و تصدیقکنندگان توییم و به تمام آنچه پدرت (درود خدا بر او و خاندانش باد) و وصیاش برای ما آورده صبرکنندهایم، پس از تو درخواست میکنیم، اگر تصدیقکننده تو بودهایم، ما را به تصدیقمان به پدرت و جانشینش ملحق کنی تا خود را بشارت دهیم که به سبب ولایت تو پاک گشتهایم.
زیارتتون قبول💚😊
#یازهرا(سلام الله علیها):
🆔 @yasyazahra213
شیخ حسنعلی نخودکی رحمت الله علیه:
خداوند متعال در وصف آن هنگامه بزرگ فرمايد:
يوم يود المجرم لو يفتدى من عذاب يومئذ ببنيه و صاحبته و اخيه و فصيلته تؤ ويه و من فى الارض جميعا ثم ينجيه
يعنى : روزى كه گنهكار دوست دارد كه براى امان از عذاب قيامت ، پسران و همسر و برادر و خانواده خود كه پناهگاه او در دنيا بود و همچنين همه كسانى را كه بر روى زمين هستند، فدا كند و در مقابل از مجازات رهائى يابد. بلكه در آن روز، آدمى از برادر و همسر و فرزندان خويش مى گريزد، كه يوم يفرالمرء من اخيه و امه و ابيه و صاحبته و بنيه (426) همگى در آن محشر كبرى گرفتار و حيرانند مگر آن كسى كه با قلب سليم ، در پيشگاه حق تعالى حاضر شود الا من اتى الله به قلب سليم
در تفسير قلب سليم ، معانى مختلف بيان گرديده است گرچه مقصود و مآل (هدف)يكى است بعضى گفته اند:
قلب سليم آن است كه از حب دنيا و قواى غضب و شهوت و نفوذ شياطين ، خالى باشد كه دل آلوده به محبت به دنيا و شهوت و غضب دلى بيمار و مريض و ناسالم است . نظر ديگر آنكه :
مراد از قلب سليم ، قلبى است كه صاحب آن قلب ، هم چون مارگزيده ، در انقلاب و دهشت باشد و عرب مارگزيده را سليم گويد خداوند فرمايد: ... و هم من خشيته مشفقون
يعنى : اينان از خوف خداوند در هراس و دهشتند
و در اوصاف اميرالمؤ منين عليه السلام آمده است : يتململ تململ السليم يعنى : همچون مارگزيده ، بخود مى پيچد گاهى به دنيا و گاهى به خداوند، خطاب مى كند كه :
يا دنيا غرى غيرى الهى الويل ثم الويل الى ان كان الزقوم طعامى يعنى: اى دنيا، ديگرى را فريب ده و دست از من بدار و تو اى پروردگار من و اى بر على واى بر على اگر زقوم جهنم را خوراك او قرار دهى .
✍🏻سایت معاونت تهذیب حوزه های علمیه
درس اخلاق 2
✳️ #یازهرا(سلام الله علیها):
🆔 @yasyazahra213
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رضایت و غضب خداوند متعال در رضایت و غضب یک زن در عالم
شهید سید حسن نصرالله رحمت الله علیه
#فاطمه_سلام_الله_علیها
✳️ #یازهرا(سلام الله علیها):
🆔 @yasyazahra213
6.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دعایی برای حاجات بزرگ
حاج آقا موسوی مطلق
✳️ #یازهرا(سلام الله علیها):
🆔 @yasyazahra213
20.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❌🔴رفتار آقای پزشکیان یا از روی سادگی است یا از روی پیچیدگی
ولی وقتی گفتید حرف زدن بلد نیستید منطقا نباید حرف بزنید...
بشنوید از حجت الاسلام قاسمیان که وفاق پر نفاق را به شیوایی قرآن رسوا میکنند.
⛔️#سکوت
🌿 حضرت آیتالله بهجت قدسسره دربارۀ سکوت میفرمودند: «اگر توانستی لب بدوزی، درهای دیگر برایت باز میشود.»
📚برگرفته از کتاب صحبت سالها، ص۱۷۴.
(مجموعه خاطرات حجتالاسلاموالمسلمین حاج شیخ علی بهجت)
✳️ #یازهرا(سلام الله علیها):
🆔 @yasyazahra213
🔻عمامه عاریتی؟!
✍حکایتی شیرین و عبرتآموز که حاج شیخ عبدالکریم بر فراز کرسی درس خارج در قم،این خاطره را از دوران جوانی خویش نقل کرده اند: مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری از شاگردان مرحوم میرزای بزرگ شیرازی در سامرا بود. در محضر امیر المومنین (ع) در حرم به آقا امیر المؤمنین میگوید:
آقا ما داریم بر میگردیم به ایران و میدانم برگردم، سیل مقلّدین و مراجعین در مسائل شرعیه به سمت ما میآید. آقا، یک الگویی را به ما معرفی کنید که من در آیندهی زندگیام این الگو بشود برای ما شاخص، این استقبال دنیا، مرجعیت، عزّت، ثروت و آقایی، ما را غافل نکند.
حاج شیخ عبدالکریم حائری سه ماه نجف می ماند و صبح و شام وقتی حرم مشرّف میشد از امیر المؤمنین (ع) همین خواسته را تقاضا میکرد. سه ماه هم ایشان کربلا میماند. جمعاً میشود شش ماه. دیگر ایشان داشته باز ناامید میشد که شاید آقا امام حسین (ع) هم مصلحت نمیدانند که معرفی کنند، آن شب با دل شکسته از حرم میرود در همان منزلی که در کربلا اسکان داشتند. شب خواب سید الشهداء (ع) را میبیند که میفرمایند:
شیخ عبدالکریم! از ما یک انسان جامعِ کاملِ وارسته میخواهی به عنوان الگو؟" میگوید: بله آقا. میفرمایند: فردا صبح وارد حرمِ ما که میخواهی بشوی طلوع فجر، کنار قبرِ حبیب بن مظاهر اسدی، یک جوان ۱۸ سالهای نشسته، عمامهای کرباسی به سر دارد و یک عبای کرباسی و لباس کرباسی هم پوشیده. شما که وارد میشوی، این جوان بلند میشود وارد حرم میشود یک سلامی پایین پا به من میکند، یک سلام به علی اکبر، یک سلام به جمیع شهداء، از حرم خارج میشود. بعد از طلوع فجر این جوان را دریاب که یکی از انسانهای بزرگ است.
حاج شیخ میفرماید: بیدار شدم. طلوع فجر، وقتی وارد حرم شدم، دیدم کنار قبر حبیب بن مظاهر، همان گوهری که امام حسین (ع) حواله کرده بود، نشسته بود. وارد شدم، این قیام کرد و آمد در حرم و یک سلام به حضرت سید الشهداء(ع)، یک سلام به علی اکبر و یک سلام به جمیع شهداء، از حرم خارج شد آمد به ایوان و از آنجا به صحن رفت. دنبالش دویدم. در صحن، صدایش زدم و گفتم: آقا بایست من با تو کار دارم. برگشت یک نگاهی به من کرد و گفت: آقا! عمامه من عاریتی است و رفت
از صحن رفت بیرون، رفت در کوچه پسکوچههای کربلا، دنبالش دویدم: آقا! عرضی دارم، مطلبی دارم، بایست. دوباره درحال حرکت برگشت و گفت: آقا! عبای من هم عاریتی است و رفت. آقای حاج شیخ عبدالکریم میگوید: دیدم دارد از دستم میرود؛ محصول شش ماه زحمت درِ خانه دو امام، با این دو کلمه دارد میگذارد و میرود. دویدم و خودم را به او رساندم و دستش را گرفتم و گفتم:
بایست. عبای من عاریتی است؛ عمامه من عاریتی است یعنی چه؟ شش ماه التماس کردهام تا شما را معرفی کردهاند، کار داریم با شما. یک نگاهی به حاج شیخ میکند و میگوید: چه کسی من را به شما معرفی کرد؟ آقا شیخ عبدالکریم میگوید: صاحب این بقعه و بارگاه، سیدالشهداء(ع). میگوید: دنبال من بیا. در کوچه پسکوچههای کربلا میروند تا به خارج از کربلا میرسند. یک تلّی بود که روی آن تل، یک اتاقکی بود. میرسد به درِ آن اتاق و میگوید:
اینجا خانه من است، فردا طلوع فجر وعده دیدار من و شما همین جا. میرود داخل و در را میبندد. مرحوم حاج شیخ فرموده بود: من در عجب بودم؛ خدایا، این چه مطلبی میخواهد به من بگوید که موکول کرد به فردا. چرا امروز نگفت؟! آن درسی که بناست به من بدهد و زندگی آینده من را تضمین کند در معنویت؛ بشود درس؛ بشود پیام
ایشان میفرماید: لحظهشماری میکردم. آن روز گذشت تا فردا و طلوع فجر، رفتم بیرونِ کربلا روی همان تل. پشتِ همان اتاقک. آمدم در بزنم، صدای ناله پیرزنی از درون آن اتاق بلند بود و صدا میزد: وَلَدی! وَلَدی. پسرم، پسرم. در زدم دیدم پیرزنی با چشمان اشک آلود در را گشود. گفتم: خانم دیروز یک جوانی زمان طلوع فجر وارد این خانه شد و گفت اینجا خانه من است و با من وقت ملاقات گذاشته. این آقا کجاست؟
گفت: این پسرِ من بود، الآن پیشِ پای شما از دنیا رفت. وارد شدم. دیدم پاهای این جوان به قبله دراز، هنوز بدن گرم. گفتم: وا أسفا! دیر رسیدم. حاج شیخ در درس خارج فرموده بود: آن درسی که آن جوانِ بزرگ و کامل از طرف امام حسین (ع)به من آموخت، درسِ عملی بود. روز قبل به من گفت: آقا عمامه من عاریتی است! عبای من عاریتی است! فردا جلوی چشمانِ من، عبا و عمامه را گذاشت و رفت. میخواست به من بگوید:
شیخ عبدالکریم حائری!
▫️ مرجعیت،عاریتی است
▫️ ریاست،عاریتی است
▫️ خانههایتان،عاریتی است
▫️پولهایتان،عاریتی است
▫️وجودتان،عاریتی است
▫️سلامتیتان،عاریتی است.
▫️هر چه میبینید،عاریه است و امانت است.
دل به این عاریهها نبندید
✳️ #یازهرا(سلام الله علیها):
🆔 @yasyazahra213
هدایت شده از سید کاظم روح بخش
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امیرالمومنین ع: خوشبحال اونی که زیاده گوئی نمی کنه( و اما مصادیق زیاده گوئی)
🔹نهج البلاغه خوانی
هر روز ۶ صبح بمدت ۲۰ دقیقه
⭕️ موضوع: حال خوب از کلام امیرالمومنین علیه السلام
#سیدکاظم_روحبخش
https://eitaa.com/joinchat/2334982163C65bbc6af0d
تلاوت نور امروز
صفحه ۳۴۶ قرآن کریم
✳️ #یازهرا(سلام الله علیها):
🆔 @yasyazahra213