eitaa logo
یاوران ولایت دختران تهران
@yavaran_1401
1.8هزار دنبال‌کننده
20.8هزار عکس
4.2هزار ویدیو
102 فایل
اَݪـلّهُمَّ إستَعمِݪـݩۍ‌ ݪـِمـا خَݪَـقتَݩۍ‌ بـہ خــدایــا⚘ مـن ࢪا‌ خـࢪج‌ ڪاࢪۍ‌ڪݩ ڪـہ‌‌بـہ خاطࢪش آ؋ـࢪیـٓدۍ‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ارتباط با ادمین: @sh_paniz
مشاهده در ایتا
پرسش‌ها
قوانین
داغ‌ترین‌ها
چندسکویی
پیوستن
یاوران ولایت دختران تهران
1.8هزار دنبال‌کننده
دانلود
مطالب قبلی
یاوران ولایت دختران تهران
« آن سوی واقعه پیداست بیا تا برویم » سفرنامه ی راهیان نور قسمت سوم : « میعادگاه » ................................... رو به روی چشمان محمد ابراهیم باشی و باران ببارد ، ببارد و ببارد . از بلندگو صدای شهید آوینی پخش شود آقای راوی راجع به ۵۸نفر از شهدای بوشهر می گوید . منطقه ی عملیاتی فتح المبین است . دنیا دنیا هوای تازه و یاد شهدا و درخت کُنار و بارانی که نم نم گونه هایمان را نوازش می دهد . و شانه هایی که می لرزند . می لرزند از مظلومیت و صداقت شهدا بی هیچ ادعایی . بی هیچ خواسته ی دنیایی . آه . و چه غفلت عظیمیست اگر غافل باشیم ، اگر غافل بمانیم . دنیای عطش ، باران را عرضه کرد تا شستشو دهیم روحمان را ، وقتی قدم در عرصه های یادمانها و یادگاری ها می گذاریم . 🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻 صبح پنجشنبه است . باد خنکی از سمت بهشت می وزد . آسمان غریبانه ابریست و حکایتگر سالها حفظ و نگهداری از ایمان ، وطن ، خاک . کوله پشتی ها را چک می کنیم مبادا چیزی جا گذاشته باشیم . و نگاه کردم تنها خاطره ای شیرین و جانسوز از این روزهاست که جا گذاشته ایم . فضای اردوگاه شهید شهبازی را از نظر می گذرانم و لحظات نابی که اینجا مزه مزه کردم . آفتاب رُخ نمایی می کند و صحن آسمان را نورانی می کند و عکسهایی که مزین می کند صفحات گوشی هامان را و عطر آگین می کند نهانخانه ی جان را ، با دل آرایی های جان افزایش ، می آراید و ثبت می کند لحظات با شهدا بودن را ، نفس های طلایی که جان دادند تا ما بمانیم . با خرمشهر و دقایق ِ بهاری اش خدا حافظی می کنیم . مقصد کوی ذوالفقاری است از آبادان پر بلا . می رویم به سمت دروازه ای دیگر از بهشت تا روحمان را جلا دهیم به هزار ناز از راز چشمان شهدا . و خود را می سپاریم به دامان پر مهر خدایی که باران مهرش را مهمان دلهامان کرد . « رو به آن وسعت بی واژه که همواره مرا می خوانَد یک نفر باز صدا زد» : « آن سوی واقعه پیداست بیا تا برویم » .............................. راضیه قبادی پنجشنبه بیست و پنجم آبان ماه ۱۴۰۲ ..... https://t.me/rahaaaa_19 @rahianenoor19
202 مشاهده