✨بهشتم حسین(ع)✨
💌قدم بگذارید به بهشت روی زمین،
سفره عاشقی امام حسین(ع)❤️
🚩۳ شب عزاداری محرم
ویژه دختران نوجوان (۱۴ تا ۱۸ سال)
🔹همراه با قرعه کشی سفر کربلا
🗓۲۰ تا ۲۲ تیرماه
🌘از ساعت ۱۷ تا ساعت ۱۹
#هیات_دخترانه_بنت_الهدی
#بهشتم_حسین (ع)
┈••✾•🏴 🌿🥀🌿 🏴•✾••┈
💠حوزه خواهران بسیج دانش آموزی منطقه ۱۷
📎دارُالشُّهَداء تهران
🌴ناحیه حبیب ابن مظاهر🌴
#حوزه_خواهران
#بسیج_دانش_آموزی_منطقه_۱۷
#جان_من🌷
#محرم🏴
#جهاد_تبیین🥀
#حریفت_منم🌱🇮🇷
#بسیج_دانش_اموزی🎒
#دانش_آموز_تمدن_ساز🧕
#ایران_قوی🌱
#منطقه۱۷💪
سیاهپوش کردن داخل و خارج مدرسه به مناسبت فرارسیدن ایام محرم شهادت ابا عبداله الحسین علیه السلام
#دبیرستان_هفت_تیر
#حوزه_۰۲۶_علامه_جعفری
#سازمان_بسیج_دانش_آموزی_وفرهنگیان_منطقه_۱۳
#منطقه_۱۳_کمیل
برگزاری اردوی رایگان
طرح تشویقی حجاب به مناسبت هفته عفاف و حجاب و (طرح آرمان )
برای دانش آموزان ( چادری و باحجاب مانتویی)
تشرف به حرم حضرت شاه عبدالعظیم حسنی (ع) و زیارت امامزادگان
قرائت دعای توسل در حرم
قرائت فاتحه برای شهدای خدمت و شهدای مدافع حرم در شبستان حرم
خرید سوغاتی از بازار سنتی جنب حرم
#دبستان_شیخ_مرتضی_انصاری
#حوزه_۰۲۶_علامه_جعفری
#سازمان_بسیج_دانش_آموزی_وفرهنگیان_منطقه_۱۳
#منطقه_۱۳_کمیل
11.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ
وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ
وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ
وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ
🏴 فرا رسیدن ماه محرم و ایام سوگواری و عزاداری سید و سالار شهیدان و یاران با وفایش تسلیت باد.
التماس دعا
#سازمان_بسیج_دانش_آموزی_و_فرهنگیان_منطقه_۱۳
#منطقه_۱۳_کمیل
هدایت شده از 🌸 دختــران چــادری 🌸
7.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهید امیرعبداللهیان:
نامم حسین نبود اما..
به امام حسین رسیدید..💔🥺
🆔 @Clad_girls | دختران چادری
14.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 نماهنگ | نقشه حجاب ممنوع، فکر استعماری، سرنیزه رضاخانی
📝 رهبر انقلاب: شخصیتهای فرهنگی معروف زمان رضا شاه، مثلاً علی اصغر حکمت -اینها چهرهها هستند دیگر- در قضیهی کشف حجاب نقش ایفا کردند، نقش استعماری ایفا کردند، یعنی آن پشت جبههی حقیقی رضا شاه اینها بودند. رضا شاه تفنگ دستش بوده و اینها کسانی بودهاند که فکر میساختند و به رضا شاه جهتگیری میدادند که او تفنگ را کجا به کار ببرد. به نظر من این شخصیتهای فرهنگی خیلی مؤثرند، چهرههای اینها شناخته بشود.
📝 رضاخان فقط یک سفر خارجی رفت و آن هم به ترکیه بود در زمان آتاترک. آنجا زنهای بیحجاب را آوردند به او نشان دادند. ایدهی بیحجابی را به او تزریق کردند و بعد این دُور و بریهایش گفتند راه تمدن و اینها همین کاری است که آتاترک کرده و از آن وقت او به فکر فرو رفت و مقدماتش را شروع کرد. بعد ۱۳۱۴ دیگر اجباری شد اما قبلاً چیزهای دیگری بود. ۱۳۹۶/۱/۸
🗓 ۲۱ تیر، سالگرد فاجعهی جنایتبار مسجد گوهرشاد در حرم مطهر رضوی🏴🏴🏴🏴🏴🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
داࢪوۍ تمام دࢪدها؎ عالم چیست؟!
حُسین🫀🥺
بگویید دیگر روضه قاسم نخوانند
🌷 در یکی از روزهای سال 1362، زمانی که آیتالله خامنه ای، رییس جمهور وقت، برای شرکت در مراسمی از ساختمان ریاست جمهوری خارج می شد، در مسیر حرکتش تا خودرو، متوجه سر و صدایی شد که از همان نزدیکی شنیده می شد. صدای جیغ مانندی دائم فریاد میزد: «آقای رییس جمهور! آقای خامنهای! من باید شما را ببینم».✋✋
🫡پاسداری که نزدیک به رئیس جمهور بود گفت: "حاج آقا شما وایسید، من میرم ببینم چه خبره" بعد هم با اشاره به دو همراهش، آن ها را نزدیک رییس جمهور مستقر کرد و خودش رفت طرف شلوغی. کمتر از یک دقیقه طول کشید تا برگشت و گفت: «حاج آقا ! یه بچه اس. می گه از اردبیل کوبیده اومده این جا و با شما کار واجب داره. بچه ها میگن با عز و التماس خودشو رسونده تا اینجا. گفته فقط می خوام قیافه آقای خامنه ای رو ببینم، حالا می گه می خوام باهاش حرف هم بزنم».
رییس جمهور گفت: « بذار بیاد حرفش رو بزنه. وقت هست».
لحظاتی بعد پسرکی 12-13 ساله از میان حلقه محافظان بیرون آمد. هنوز در میانه راه بود که رییس جمهور دست چپش را دراز کرد و با صدای بلند گفت: «سلام بابا جان! خوش آمدی» پسر با صدایی که از بغض و هیجان می لرزید، به لهجه ی غلیظ آذری گفت: « سلام آقا جان! حالتان خوب است؟» نزدیک تر که شد رئیس جمهور حال او را پرسید.
رییس جمهور از مکث طولانی پسرک فهمید زبانش قفل شده. ناگهان با زبان آذری سلیسی گفت:« شما اسمت چیه پسرم؟» پسر که با شنیدن گویش مادری اش انگار جان گرفته بود، با هیجان و به ترکی گفت:«آقاجان! من مرحمت هستم. از اردبیل تنها اومدم تهران که شما را ببینم.»
آقای خامنه ای دست روی شانه او گذاشت و گفت:«افتخار دادی پسرم. صفا آوردی. چرا این قدر زحمت کشیدی؟ بچه ی کجای اردبیل هستی؟» مرحمت که حالا کمی لبانش رنگ تبسم گرفته بود گفت: «انگوت کندی آقا جان!» رییس جمهور پرسید: «از چای گرمی؟» مرحمت انگار هم ولایتی پیدا کرده باشد تندی گفت: «بله آقاجان! من پسر حضرتقلی هستم». آقای خامنهای گفت: «خدا پدر و مادرت رو برات حفظ کنه».
مرحمت گفت: « آقا جان! من از اردبیل آمدم تا این جا که یک خواهشی از شما بکنم». رییس جمهور عبایش را که از شانه راستش سر خوره بود درست کرد و گفت: « بگو پسرم. چه خواهشی؟»
-آقا! خواهش میکنم به آقایان روحانی و مداحان دستور بدهید که دیگر روضه حضرت قاسم(ع) نخوانند!
-چرا پسرم؟
مرحمت به یک باره بغضش ترکید و سرش را پایی انداخت و کلماتی بریده بریده گفت: «آقا جان! حضرت قاسم(ع) 13 ساله بود که امام حسین(ع) به او اجازه داد برود در میدان و بجنگد، من هم 13 سالم است ولی فرمانده سپاه اردبیل اجازه نمیدهد به جبهه بروم. هر چه التماسش میگوید 13 سالهها را نمیفرستیم. اگر رفتن 13 سالهها به جنگ بد است، پس این همه روضه حضرت قاسم(ع) را چرا میخوانند؟»
حالا دیگر شانه های مرحمت آشکارا می لرزید. دستش را دوباره روی شانه مرحمت گذاشت و گفت:« پسرم! شما مگر درس و مدرسه نداری؟ 📒📒
درس خواندن هم خودش یک جور جهاد است» مرحمت هیچی نگفت. فقط گریه کرد و این بار هق هق ضعیفی هم از گلویش به گوش می رسید.😢😢
رییس جمهور مرحمت را جلو کشید و در آغوش گرفت و رو به سرتیم محافظانش کرد و گفت :« آقای...! یک زحمتی بکش با آقای ... تماس بگیر بگو فلانی گفت این آقا مرحمت رفیق ما است. 🤝🤝
هر کاری دارد راه بیاندازید. هر کجا هم خودش خواست ببریدش.بعد هم یک ترتیبی هم بدهید برایش ماشین بگیرند تا برگردد اردبیل. نتیجه را هم به من بگویید».
آقای خامنهای خم شد، صورت خیس از اشک مرحمت را بوسید و گفت: « ما را دعا کن پسرم. 🤲🤲
درس و مدرسه را هم فراموش نکن. سلام مرا به پدر و مادر و دوستانت در جبهه برسان» و...
کمتر از سه روز بعد، فرمانده سپاه اردبیل، مرحمت را خوشحال و خندان دید که با حکمی پیشش آمد. حکم لازم الاجرا بود. می توانست باز هم مرحمت را سر بدواند ولی مطمئن بود که می رود و این بار از خود امام خمینی حکم می آورد. گفت اسمش را نوشتند و مرحمت بالا زاده رفت در لیست بسیجیان لشکر 31 عاشورا......🥀🥀🥀